کد خبر: 4236971
تاریخ انتشار : ۲۶ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۶:۲۲
حجت‌الاسلام اسلامی تنها:

آیه تعارف بیانگر تعاون و همکاری ارزش‌مدار است

عضو هیئت علمی دانشگاه ضمن تفسیر کلمه «تعارف» در آیه تعارف گفت: آیه تعارف می‌فرماید در جهانی که متنوع آفریدیم، این تنوع بستر کنش متقابل است و این کنش متقابل باید کنش متقابل شایسته باشد.

به گزارش ایکنا، نشست «تفسیر اجتهادی آیه تعارف و نظریه‌پردازی ارتباطات میان‌فرهنگی» امروز 26 شهریور در دانشگاه باقرالعلوم(ع) برگزار شد.

در این نشست حجت‌الاسلام و المسلمین علی‌اصغر اسلامی تنها، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

دغدغه اصلی این جلسه ناظر به روش‌شناسی تفسیر یکی از مهمترین آیات قرآن یعنی آیه تعارف است. این آیه از غرر آیات قرآن کریم است و آیه بنیادینی است. تلاش نظری ما این بود این آیه را شرح دهیم، باز کنیم و مبتنی بر این آیه شریفه یک صورت‌بندی نظری از الگوی ارتباطات میان‌فرهنگی داشته باشیم. آیه می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ». مفسرین هم نسبت به این آیه و هم کلیت سوره حجرات، بحث کردند و ما منابع تفسیری در این زمینه داریم.

بحث ما درباره واژه تعارف است؛ یعنی چیزی که در کانون آیه قرار گرفته. ما تعارف را از فهم عمومی که به شناخت متقابل تفسیر می‌شود عمیق‌تر می‌بینیم. تعارفی که در آیه به عنوان غایت خلق و جعل الهی مطرح شده است اولا یک چارچوب مفهومی مهم در ادبیات قرآنی در اختیار ما قرار می‌دهد، با دو کلیدواژه خلق و جعل یعنی مباحث گوناگون قرآنی را می‌توانیم با این دو کلیدواژه به دست بیاوریم. خلق و جعل غایتش در آیه شریفه تعارف قرار داده شده است. 

آیه می‌فرماید ما شما را از مرد و زنی خلق کردیم تا تعارف کنید. وجه تمایز تفسیری ما اینجا است که می‌گوییم آیه شریفه بیان می‌کند این تنوع و این خلقت دوگانه را ایجاد کردیم تا شما در جهان اجتماعی، در این دنیا زندگی کنید و کنش خاصی انجام دهید که این کنش از نظر ما مطلوب است و باید اینطور زندگی کنید. شان نزول آیه در مورد کسانی است که خلاف این کنش را انجام می‌دادند. آیه می‌خواهد بگوید تناکر نکنید. یکی از شکل‌های تناکر این است که تفاخر کنید. تناکر یعنی نسبت به همدیگر با نگاه منفی بنگرید و با هم تقابل و ستیز کنید.

بنابراین گونه‌های مختلف تناکر در آیه نفی شده و گفته شده تناکر نکنید بلکه تعارف کنید. عدل این آیه شریفه، آیه اول سوره نساء است که بسیار به این آیه شبیه است. اگر بخواهیم آیه تعارف را بر اساس آیات دیگر معنا کنیم می‌توانیم بگوییم تعارف تعامل بالمعروف است یعنی در جهانی که متنوع آفریدیم، این تنوع بستر کنش متقابل است و این کنش متقابل باید کنش متقابل شایسته باشد. لذا ادامه آیه که تعلیل است با این مطلب تناسب دارد و انگار آیه می‌خواهد بگوید اگر می‌خواهید تفاضل پیدا کنید این تفاضل به کنش اختیاری شما است. اگر کنش اختیاری شما در مسیر درست باشد و کنش تعارفی داشته باشید ذیل کنش تعارفی می‌توانید به برتری برسید و هر چه کنش تعارفی بهتری انجام دهید تقوای بالاتری دارید و ذیل تقوا قابلیت تفضیل دارید.

اکثر مفسرین تعارف را در سطح هم‌شناسی طبیعی دیدند یعنی شما را زن و مرد آفریدیم و شناخت متقابلی که انجام می‌شود شناخت جنسیت و قومیت شما است در حالی که عرض ما این است این تعارف نباید در سطح یک تعارف طبیعی فهم شود بلکه می‌توانیم تعارف را به معنای هم‌شناسی فرهنگی بگیریم.

نکته دیگر این است که ما نسبت به شعوب و قبائل هم تفاوت تفسیری داریم. شعوب را نباید با مصداق‌ها تعریف کنیم چون بسیاری از مفسرین این کار را کردند و گفتند قبائل به ساختاربندی اعراب ارجاع دارد ولی شعوب به ساختاربندی غیر عرب ارجاع دارد. ما می‌گوییم اینجا در عین حال که آیه صحبت از وحدت بنیادین می‌کند در کنار آن صحبت از دو زوجیت اساسی می‌کند یکی زوجیت ناظر به جنس که طبیعی و زیست‌شناختی است، به تناسب تمایزیابی جنسیتی، یک تمایزیابی دیگری داریم که شما را در دو گروه قرار می‌دهد. در ساختار انسان هم میل به گرایش دیگری وجود دارد و هم به جداشدگی از دیگری. این دو میل متضاد در ساختار وجودی انسان است و این دو میل موجب شکل‌گیری دو اجتماع انسانی می‌شود به نام شعب و قبیله. از جهت اینکه انسان جدا می‌شود شعب و  از این جهت که می‌پیوندد قبیله است. بر این اساس معنای آیه این است که «ما شما را گروه‌های جداشونده و گروه‌های روی‌آورنده قرار داریم».

تعارف تعاون و همکاری ارزشمدار است یا همکاری مبتنی بر معروف است؛ تعارف همان تعاون است. تعاون چون در ادبیات قرآنی خنثی است برای خوب و بد بودن قید خورده است ولی واژه تعارف بدیلش از جنس خودش نیست و از ماده نکره است لذا تعارف ذاتا مطلوب است و تعارف همان تعاون بر برّ و تقوی است.

 

ستیز جامعه‌شناسان غربی با مفهوم «تعارف»

در ادامه نشست محمدعلی غمامی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانیم؛ 

ما در حوزه علوم اجتماعی اصطلاحاتی داریم که در جامعه پرمصرف است. یکی از آن مفاهیم گفت‌وگو است. نظریه‌پردازان در این زمینه نسبتی با خاستگاه‌های فکری و اندیشه‌ای ما ندارند. این مفاهیم متعدد مثل گفت‌وگو، تعامل، وفاق ضرورت اینکه ما هم از خاستگاه فکری خودمان یک مفهوم کلیدی را مطرح کنیم که بیانگر نظام فکری ما باشد نشان می‌دهد.

در بین همه این مفاهیم یکی از مفاهیمی که رویش تمرکز نشده مفهوم تعارف است. تعارف نه تنها یک مفهوم قرآنی است بلکه یک مفهوم ایرانی هم هست و نماینده اندیشه ایرانی و اسلامی است. ما این مفهوم را در زندگی روزمره خودمان پیاده کردیم. مثلا وقتی مهمان به خانه شما می‌آید تعارف می‌کنید وارد شوند. بنابراین مفهوم تعارف یک مفهوم کلیدی است.

بسیاری از اندیشمندان علوم اجتماعی مخالف مفهوم تعارف هستند و خود این کلمه را آوانگاری می‌کنند تا آن را تخریب کنند. مثلا یکی از آنها می‌گوید فرهنگ ایرانی را باید با مفهوم تعارف توضیح دهیم و تعارف به معنای چاپلوسی است. این موجب شد مفهوم تعارف برای ما اهمیت پیدا کند هم برای پاسخ دادن به نقد ستیزگرایانه علوم اجتماعی علیه تعارف و هم اهمیتش در ادبیات قرآنی، در نهایت این کار تبدیل به یک کتاب شد.

 

ثمره قرآنی مسئله استعمال لفظ در بیش از یک معنا

در ادامه نشست حجت‌الاسلام و المسلمین حسین سوزنچی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) به عنوان ناقد سخن گفت که گزیده آن را در ادامه می‌خوانیم؛

من با کلیت بحث دوستان موافقم ولی چند نکته در رابطه با روش دوستان به نظرم رسید که عرض می‌کنم؛ یک نکته مهم در بحث‌های تفسیری این است دنبال آخوند خراسانی نرویم. ایشان یک اشتباه کرد و آن اینکه بحث کرد آیا استعمال لفظ در بیش از یک معنا جایز است یا جایز نیست. آخوند می‌گوید جایز نیست ولی شواهد بسیاری نشان می‌دهد استعمال لفظ در بیش از یک معنا نه فقط جایز است بلکه رایج است و اتفاقا حسن کمال این است که کسی بتواند این کار را بکند. 

این بحث یک ثمره مهم تفسیری دارد. اگر شما معنای درستی برای آیه پیدا کردید نمی‌توانید بگویید معنای دوم غلط است. علامه طباطبایی جزء معدود کسانی از متاخرین است که استعمال لفظ در بیش از یک معنا را جایز نمی‌دانند ولی خودش در المیزان بحثی دارد که جز با استعمال لفظ در بیش از یک معنا نمی‌توان آن را توضیح داد.

یک مثال بزنم؛ امام جواد(ع) در مقام مخاصمه درباره اینکه دست سارق را از کجا قطع کنیم می‌فرماید که قرآن فرموده: «ان المساجد لله». تا قبل از این جمله هیچ مفسری نگفته مساجد در آیه به معنای دست است ولی حضرت می‌گوید مسجد یعنی محل سجده و دست یکی از مساجد است. اگر مسجد یک معنا داشت مخالفین حضرت می‌گفتند مسجد به معنای ساختمان است، نه دست. پس اگر معنای جدیدی برای آیه ارائه شد نمی‌توانیم بگوییم مفسرین به این معنا توجه نکردند چرا شما می‌گویید. باید ببینیم آن معنا مطابق با ضوابط هست یا خیر، اگر بود می‌پذیریم.

 

انتهای پیام
captcha