به گزارش ایکنا، احسان بهراملو، پژوهشگر تاریخ اسلام، اول مهرماه در نشست علمی بررسی و نقد کتاب فروغ ابدیت آیتالله سبحانی از سلسله نشستهای «صد کتاب ماندگار قرن» با بیان اینکه آیتالله سبحانی در فروردین 1308 در تبریز به دنیا آمدند و پدرشان از علمای تبریز بودند، گفت: ایشان در سن 28 سالگی کتاب «تهذیب الاصول» امام خمینی(ره) را تقریر کردند و امام هم بر مقدمه آن تقریظ نوشته و به مدح این محقق پرداختند زیرا نوشتن کتاب اصولی و یا تقریر آن نیازمند ذهنی دقیق و منظم است و آیتالله سبحانی از همان زمان این توانایی را از خودشان نشان دادند.
وی افزود: افرادی چون آیتالله مکارم شیرازی، آیتالله نوری همدانی، مرحوم موسوی اردبیلی و مرحوم دوانی و آیتالله سبحانی و ... تصمیم گرفتند مجله مکتب اسلام را در پاسخ به نیازهای روز منتشر کنند و با حدود 50 تا 60 صفحه در ماه منتشر میشد و هر کدام از آقایان نوشتن 5 صفحه را برعهده داشتند؛ این مجله از شماره ششم طرفداران بسیار زیادی پیدا کرد تا جایی که در مجله نوشتند هیچ نویسندهای نمیتواند دو مقاله در این مجله داشته باشد.
بهراملو با بیان اینکه آیتالله سبحانی از همان شماره یک این مجله بحث تاریخ تحلیلی صدر اسلام را تعقیب میکرد، اضافه کرد: مجموعه زحمات ایشان از آذر 1337 تا 12 سال بعد منجر به تولید کتاب فروغ ابدیت شد. نکته جالب اینکه میانگین از هر 12 ماه سال، ایشان 11 ماه مقاله داشته است یعنی 120 مقاله 5 صفحهای چاپ کردند. از همان شماره یک مجله، دقیقا به سبک فهرست کتاب جلو رفته است یعنی از ابتدا کاملا دقیق و مدون پیش رفته است.
پژوهشگر تاریخ اسلام افزود: از دیگر ویژگیهای این مجله نداشتن ارجاع به منبع است زیرا مخاطبان مردم عادی بودند و ایشان قصد داشتند شبهات و سؤالات مردم را پاسخ دهند ضمن اینکه ادبیات مجلات هم عدم ارجاع بوده است؛ سلسله مقالات از سال 37 شروع شد و در سال 1344 اولین چاپ فروغ ابدیت منتشر شد؛ سال 45 کتاب فروغ ابدیت به چاپ دوم رسید و جالب اینکه با تیراژ دو هزار عدد چاپ شد.
وی با اشاره به محتوا و روش آیتالله سبحانی، اضافه کرد: ایشان در مقدمه به مراد خود از تاریخ پرداخته است؛ ایشان میگوید نوشتن صفحات حوادث از روی مدارک و منابع صحیح اطمینانبخش و نمایاندن علل و نتایج و ثمرات، تاریخ است یعنی کارها باید تحلیلی باشد زیرا نتایج را باید بازگو کند.
این پژوهشگر تاریخ اسلام افزود: در دهه 30 سیرهنگاری عمدتا روایی بوده لذا کتابهای تاریخی عمدتا روایی نوشته شد یعنی مرحوم شیخ عباس قمی هم در نقل سیره پیامبر(ص) به روایات رجوع دارد؛ معاصر خود آیتالله سبحانی، یک طلبه حوزه که در دانشگاه فعال بود یعنی مرحوم آیتی باز سیره مینویسند و از ارائه تحلیل خودداری میکند ولی آیتالله سبحانی اولین کار تحلیلی در باب سیره و تاریخ را در حوزه مینویسند که خیلی ارزشمند است. کم کم بعد از این نوشتار تاریخ تحلیلی رشد کرد و ادبیات سیرهنویسی کمرنگ شد و کار های تحلیلی در حوزه رواج زیادی پیدا کرد.
بهراملو ادامه داد: علت اینکه آیتالله سبحانی با این ویژگیها وارد تاریخ تحلیلی شدند به خاطر رشد ترجمه آثار مستشرقان در محیط علمی کشور بود؛ مورخان عربی هم کتبی را در مورد زندگانی پیامبر(ص) نوشتند و همچنین در ایران نویسندگانی چون زینالعابدین رهنما اثری منتشر کردند که البته کار رهنما واقعا در حد یک رمان است نه تاریخ. ایشان از طرفی کارهای درون حوزه را که روایی است ملاحظه کردند لذا احساس خلأ و نیاز کردند که باید وارد این عرصه بشوند. همچنین باید کار ایشان را نقد بر مستشرقان و مورخین عربی بدانیم که کار تاریخی کردهاند.
وی افزود: ایشان در توجیه چرایی نوشتن این اثر گفتهاند من سعی کردم کتابی بنویسم که خلاصه و موجز باشد و نه مفصل لذا مخاطب اصلی موجزنویسی، مردم هستند نه مخاطب متخصص تاریخ؛ ایشان همچنین تاکید دارند که کتابی را براساس منابع اصیل و دست اول تاریخ نوشتهاند؛ یعنی منابع مورد ارجاع از قرون دو تا 5 است. دیگر مزیت کتاب هم اعتراض به اشکالاتی است که اسلامپژوهان غربی، عربی و حتی ایرانی در آثارشان آوردند. ایشان تاکید دارد من سعی کردهام که علاوه بر استفاده از مدارک اهل سنت اصل را بر مدارک شیعه بگذارم لذا ایشان در مباحث اختلافی عمدتا این کار را کردهاند.
پژوهشگر تاریخ اسلام با بیان اینکه ایشان به استناد به منابع معتبر و تحلیل توجه زیادی داشتهاند، اظهار کرد: ایشان در مجموع در تالیف این اثر به 200 کتاب ارجاع داده است که خیلی زیاد است زیرا مرحوم آیتی با وجود کثرت استناد به 120 منبع ارجاع داده است؛ البته در نگاه به منابع باید به چند مؤلفه توجه کنیم؛ یکی منابع پرکاربرد، نیمهکاربرد و کمکاربرد؛ منابع پرکاربرد ایشان کم و در حد 10 تا 15 منبع است؛ حتی یکجا مستقیما کتاب زینالعابدین رهنما را نقد و در جای دیگر به آن استناد کردهاند. در مجموع با اینکه به 200 کتاب استناد شده است ولی 180 منبع، کمکاربرد است.
بهراملو اضافه کرد: بیشترین استناد به کتاب سیره ابن هشام با 177 مرتبه و کمترین استناد هم به یک کتاب است؛ به بحارالانوار هم بیش از 100 مرتبه، به سیره حلبی 76، به تاریخ طبری، 62 و به مجمعالبیان 28 مرتبه استناد دارد. این 200 کتاب گرچه بیشتر آنها استناد دارند ولی اینها کتبی صرفا تاریخی نیستند بلکه با موضوعات مختلف تفسیری، حدیثی، کلامی، تاریخی و تاریخی سیره و ... مورد استناد واقع شده است.
در ادامه سعید طاووسی مسرور؛ استاد دانشگاه علامه طباطبایی در نکاتی تاکید کرد: الان پایاننامهای که بنده استاد راهنمای آن هستم در حال نوشتن است با موضوع تاریخنگری و تاریخنگاری آیتالله سبحانی و مشابه این هم موضوعاتی تعریف شده است و خوب است به جای موضوعات تکراری به آن بپردازیم.
وی با بیان اینکه آیتالله سبحانی در مقدمه نوشتهاند کتبی که در مورد تاریخ پیامبر(ص) نوشته شده وقایعنمایی و بازنمایی تاریخ است یعنی واقعیت نیست، گفت: عرض بنده این است که این کتاب هم بازنمایی شیعی پیامبر(ص) است؛ آن فرد اهل سنت هم درک خود را از پیامبر نوشته است و حتی همه مستشرقان هم مغرض نبوده و پول نگرفتهاند بلکه فهمشان اینگونه است؛ اینکه گفته میشود فلان فیلم به اسلام اهانت کرده است براساس مطالبی است که در کتب خود تاریخنویسان مسلمان مانند واقدی و ... آمده است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه فروغ ابدیت هم بازنمایی اندیشه آیتالله سبحانی و مرتبط با انقلاب است، گفت: معتقدم تاریخ، بازنمایی است و باید روی این مقوله خیلی کار کنیم البته برخی بازنماییها فاصله زیادی از واقعیت دارد. در مجموع خوب است از مطالب حقی که در همه آثار وجود دارد استفاده کنیم.
انتهای پیام