کد خبر: 4239679
تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱۴۰۳ - ۰۸:۴۴
مدرسه اثرگذار/ ۵

لزوم توجه به بهزیستی و آموزش مهارت‌های زندگی در مدرسه + صوت

مرضیه عالی با بیان اینکه مدرسه علاوه ‌بر توجه به مهارت‌های فناورانه باید به موضوع بهزیستی کودکان توجه کند گفت: مدرسه فضایی است که دانش‌آموزان در آن زندگی می‌کنند، به همین دلیل مدارس باید با اصل زندگی همسو باشند، تنوع دانش‌آموزان را به رسمیت بشناسند، اجازه دهند که کودکان و نوجوانان خود را شکوفا کنند و بروز دهند تا به لحاظ روانشناختی و شناختی به شکوفایی برسند.

سال ما دو آغاز و دو بهار دارد؛ آغاز نخست، نوروز است که برای همگان خجسته و پیروز است و آغاز دوم، مهری است که گرچه با خزان آغاز می‌شود اما بهار علم و دانش است و با جشن و سرور و مهرگان، سال تحصیلی جدید شروع می‌شود و دانش‌آموزان و دانشجویان می‌کوشند تا به قول ناصر خسرو، درختشان بار دانش بگیرد تا به زیر آورند چرخ نیلوفری را.

به بار نشستن درخت دانش، ملزوماتی نیاز دارد که توجه به آنها سبب‌ساز «ز گهواره تا گور دانش بجو» می‌شود و اگر به آن ملزومات بی‌توجهی شود؛ تا گور که هیچ، ۹ ماه سال تحصیلی هم طاقت‌فرسا خواهد بود. لازمه همه اینها «اثرگذاری» است؛ یعنی مدرسه باید اثرگذار باشد و به سمتی برود که علم نافع ایجاد کند و از علم بی‌نفع بپرهیزد.

ایکنا به مناسبت آغاز مهرماه و بازگشایی مدارس در چندین گفت‌وگو با کارشناسان و متخصصان حوزه تعلیم و تربیت به موضوع «مدرسه اثرگذار» پرداخته است تا از دیدگاه‌های مختلف، چیستی و چگونگی چنین مدرسه و نظام تعلیم و تربیتی بررسی شود. در گفت‌وگوی پنجم به سراغ مرضیه عالی، استادیار گروه مبانی فلسفه اجتماعی تعلیم ‌و تربیت دانشگاه تهران؛ مؤلف کتاب «تبارشناسی انضباط در مدرسه» و «پژوهش‌های کیفی در حیطه تعلیم‌ و تربیت» رفتیم و نظر او را در این رابطه جویا شدیم که در ادامه این گفت‌وگو را می‌خوانید.

ایکنا - مدرسه اثرگذار در زمینه‌های تربیتی چه شاخصه‌هایی دارد؟ 

یکی از دغدغه‌های اصلی ما در حیطه مبانی فلسفه اجتماعی تعلیم ‌و تربیت این است که مدرسه چه نقش کارکردی در جامعه دارد. در سال‌های اخیر خصوصاً در دوره کرونا و مجازی شدن مدرسه، نقدهایی به مدرسه وارد شد و مدرسه مورد هجمه قرار گرفت؛ همچنین شواهدی وجود داشت که نشان ‌می‌داد مدرسه می‌تواند کارکردها و نقش‌های متفاوتی داشته باشد. حتی عده‌ای ادعا کردند که اصلاً لزوم وجود مدرسه مورد تردید است و صحبت از حذف و مرگ مدرسه شکل گرفت و آثاری نیز در این‌ زمینه منتشر شد.

قبلاً در این باره آثاری در خارج از کشور منتشر شده بود و در این دوران در داخل نیز گسترش پیدا کرد و سمینارها و گفت‌وگوهایی برگزار شد و نقدها و بررسی‌هایی صورت گرفت. این اتفاق‌ها نشان‌دهنده‌ این است که از منظر ذهنی یا واقعی مدرسه دچار چالش‌هایی در زیست ما شده ‌است. 

مدرسه اثربخش مدرسه‌ای است که هیچ‌وقت دچار چالش در جامعه نمی‌شود یعنی اگر مدرسه به سمت اثربخشی و مؤثر بودن برود، در این ‌صورت همیشه در جامعه لزوم آن احساس می‌شود و کارکردهای آن از بین نمی‌رود. وقتی می‌توانیم اینگونه درباره مدرسه دچار تردید شویم که در ذهن ما مدرسه‌ای وجود داشته باشد که کارکردهای ثابت و مشخص دارد که فرازمانی و مکانی است؛ در صورتی که مدرسه وقتی مؤثر است که کارکردهای آن زمانی و مکانی تعریف شود و وابسته به شرایط باشد به طوری‌که بتواند نیازها و نقش‌های مورد نیازی که از آن انتظار می‌رود را در جامعه ایفا کند؛ برای مثال در تحولات نقش‌های مدرسه می‌بینیم که ابتدا مدرسه نقش‌های انضباطی در راستای رفتارهای اخلاقی کودکان داشته است که کم‌کم نقش آن در جهان اقتصادی می‌شود و مدرسه باید کار تأمین کند و به تغییرات طبقه‌ای، مهارتی در حیطه کار و... منجر شود و بتواند افرادی را به‌عنوان نیروی کار تربیت کند.

این توقعی است که در همین دهه‌های اخیر درباره مدرسه در کشور ما نیز وجود داشت که مدرسه بتواند با مدرک تحصیلی برای دانش‌آموزان اشتغال ایجاد کند اما اخیراً می‌بینیم که یکسری فناوری‌ها این خلأها را پر می‌کند و باعث شده این تردید ایجاد شود که نقش مدرسه چیست؟ 

من همیشه قائل به این هستم که جامعه مثل یک پازل است که بخش‌های مختلف آن درهم‌تنیده است؛ یعنی اگر یک قطعه از پازل را برداریم، کل پازل به هم می‌ریزد و مدرسه چنین نقشی دارد. هر وقت می‌بینیم که کارکردهای اشتغال‌زایی مدرسه کمتر می‌شود در حقیقت در حال تأمین کارکرد خیلی جدی‌ در جامعه است که کنار گذاشتن آن ساختار جامعه را به هم می‌ریزد.

بنابراین به نظر می‌رسد که مدرسه‌ای اثربخش است که بتواند نقش اصلی خود را تشخیص دهد نه اینکه لزوماً یک نقش ثابت مثل اشتغال و انضباط را برای آن در نظر بگیریم. اگر برای مدرسه مؤلفه‌های ثابت تعریف شود روزی یک فناوری به وجود می‌آید که می‌تواند آن نقش ثابت را تأمین کند و ما در آن زمان موجودیت مدرسه را مورد تردید قرار می‌دهیم. امروز کارکردهای مدرسه تغییر کرده ولی لزوم آن تغییری نکرده است. 

لزوم توجه به بهزیستی و آموزش مهارت‌های زندگی در مدرسه

ایکنا - با توجه به تعاریف بیان شده، این سؤال پیش می‌آید که نقش‌های اصلی مدرسه چیست؟ 

مدرسه به مرور زمان کارکرد اقتصادی پیدا کرد اما بسیاری از کشورهای پیشرفته از نظر نظام‌های آموزشی، نقش مدرسه را مورد تردید قرار داده‌اند و کارکرد اقتصادی آن را تغییر دادند و به سمت مهارت‌های زندگی رفتند؛ یعنی گفتند که مدرسه لزوماً نقش اشتغال‌زایی ندارد و این کارکرد یکی از نقش‌های مدرسه است. 

مدرسه به عنوان جایگاهی موثق باید به کودک یاد دهد که چگونه در داده‌های فضای فناوری، سره را از ناسره تشخیص دهد، نگاه انتقادی داشته باشد، پایگاه‌های معتبر را شناسایی کند تا بتواند موضوعاتی که در فضای مجازی به او ارائه می‌شود را بدیهی فرض نکند

مدرسه باید بتواند به مهارت‌های زندگی توجه کند؛ علت این توجه این بود که والدین اشتغال داشتند و درگیر بودند و دیگر در جامعه کوچه‌ها و خیابان‌هایی که شرایط تعاملات اجتماعی را دارا بود، وجود نداشت؛ بنابراین مدرسه به سمتی رفت تا چنین فضاهایی را برای دانش‌آموزان ایجاد ‌کند. 

کودکی که در خانواده‌ای زیست می‌کند که هر دو والد اشتغال دارند، درگیر هستند و خانواده مثل گذشته گسترده نیست برای بسیاری از نیازهای اجتماعی خود پاسخی ندارد و تعاملات اجتماعی با همسالان و بزرگترها در مدرسه رخ می‌دهد. 

در دوره‌ کرونا شاهد بودیم که وقتی مدرسه رفتن تعطیل شد و کلاس‌ها به صورت مجازی برگزار می‌شد؛ چقدر آسیب‌های روانشناختی مانند افسردگی‌ها و مسائل مختلف در بین کودکان رواج یافت که بسیاری از افراد هنوز هم با آن درگیر هستند. 

بنابراین کارکرد آموزش مهارت‌های زندگی پررنگ شده است؛ یعنی تعاملات اجتماعی و... کارکردی است که نمی‌توانیم از مدرسه انتظار نداشته باشیم به آن نپردازد و به‌ راحتی بخواهیم وجود مدرسه را نقد کنیم اما برای این موضوع تحولاتی را در جامعه می‌بینیم که نقش و کارکرد جدید مدرسه را نشان می‌دهد.

اگر بخواهیم مجدد مرور کنیم؛ کارکرد انضباطی و اخلاقی مدرسه حذف نشده‌ بلکه کارکرد اشتغال و آموزش مهارت‌های زندگی هم به وظایف مدرسه افزوده شد و امروز به آموزش مهارت‌های فناوری رسیده‌ایم. اگر یکسری از سیستم‌های فناورانه آمده‌اند و امروز در دانشگاه پایان‌نامه‌هایی ارائه می‌شود که می‌گویند هوش مصنوعی به‌گونه‌ای رقیب معلم شده ‌است، یعنی نقش مدرسه در حال تغییر است.

به وجود آمدن سیستم‌های فناورانه مثل هوش مصنوعی و... مدرسه را حذف نمی‌کند و از این نظر نقدی بر مدرسه نیست بلکه مدرسه باید نقش جدیدی به نقش‌های قبلی خود بیافزاید که آموزش مهارت‌های فناورانه یکی از آنهاست.

لزوم توجه به بهزیستی و آموزش مهارت‌های زندگی در مدرسه

منظور از آموزش مهارت‌های فناورانه لزوماً یادگیری کار کردن با فناوری نیست بلکه مدرسه به عنوان جایگاهی موثق باید به کودک بیاموزد که چگونه در داده‌های فضای فناوری، سره را از ناسره تشخیص دهد، نگاه انتقادی داشته باشد، پایگاه‌های معتبر را شناسایی کند تا بتواند موضوعاتی که در فضای مجازی به او ارائه می‌شود را بدیهی فرض نکند. این موضوع همان مهارت‌های شناختی و فناورانه‌ای هستند که کودک امروز به آن نیاز دارد. 

اگر امروز درباره‌ مدرسه اثربخش صحبت می‌کنیم ندیدن این موضوعات باعث می‌شود تا از بسیاری نقش‌های اصلی و مؤثر مدرسه فاصله بگیریم و به‌راحتی بتوانیم وجود مدرسه را نقد کنیم، چیستی آن را زیر سؤال ببریم و نقشی که مدرسه در جامعه ایفا می‌کند را جدی نگیریم. بنابراین مدرسه اثربخش باید به‌روز و براساس نیازهای روز باشد و به نیازهای کودکان توجه داشته باشد. 

کد

مدرسه علاوه ‌بر توجه به مهارت‌های فناورانه بر موضوع دیگری که امروزه در جهان به صورت جدی به آن توجه می‌شود نیز باید توجه کند و آن بهزیستی کودکان است. مدرسه فضایی است که دانش‌آموزان در آن زندگی می‌کنند، به همین دلیل مدارس باید با اصل زندگی همسو باشند، تنوع دانش‌آموزان را به رسمیت بشناسد، اجازه دهد که خود را شکوفا کنند و بروز دهند تا به لحاظ روانشناختی و شناختی به شکوفایی برسند. بنابراین مدرسه باید بهزیستی ایجاد کند و به دانش‌آموزان حال خوب منتقل کند؛ بنابراین مدرسه اثربخش در کنار همه مهارت‌هایی که بیان شد باید به بهزیستی کودکان هم توجه جدی داشته باشند. 

ایکنا - به نظر شما مدارس اعم از دولتی و غیردولتی چقدر توانسته‌اند در عرصه آموزش بهزیستی و کودکان موفق باشند؟ 

علیرغم اینکه طی دهه‌ها آگاهی‌های روانشناختی در جامعه ارتقا یافته است و در سطح معلمان نیز این آگاهی افزایش یافته است اما برخی از ویژگی‌ها مثل ساختار مدرسه‌ای به دلیل جمعیت، کمبود امکانات و مسائلی از این‌ دست باعث شده تا نتوانیم مدرسه را از نکات انضباطی عبور دهیم یعنی گاهی اوقات در تأمین معلم با مهارت و متخصص چالش‌های جدی داریم.

اکنون متخصصان بسیار خوبی را در دانشگاه تربیت می‌کنیم ولی متأسفانه این افراد به‌خوبی وارد بدنه نظام تعلیم و تربیت نمی‌شوند یعنی ساختار زیربنایی نمی‌تواند معلم خوب را انتخاب کند. مشکلات بودجه، جمعیت، امکانات و... باعث شده تا غلبه‌ کارکرد انضباطی بر کارکردهای دیگر بچربد.

وقتی ۳۰ الی ۴۰ دانش‌آموز در یک کلاس حضور داشته باشند و بخواهیم به آنها تدریس کنیم؛ باید ساعت‌ها وقت گذاشت تا آنها را ساکت کرد یعنی ابتدا مدرسه باید صرفاً کارکردهای انضباطی را شکل دهد تا دانش‌آموزان یکدست شوند تا معلم بتواند کلاس‌ را مدیریت کند و به‌جای اینکه اجازه دهیم دانش‌آموز خلاقیت داشته باشد تا شکوفا شود عموماً انرژی مدرسه صرف یک دست‌سازی می‌شود. تا وقتی شرایط اینگونه باشد رسیدن به بهزیستی کودکان در مدرسه و تأمین این هدف کار بسیار دشوار و دوری است.

ایکنا - به مدارس غیردولتی به این علت اشاره کردم که عموماً در این مدارس تعداد دانش‌آموزان کمتر است اما با این حال بیشتر توجهات آنها نیز به موضوعات انضباطی و تأکید بر آموزش است و به موضوعات پرورشی کمتر توجه می‌شود؛ علت این اتفاق چیست؟

خروجی دوازده‌ساله تحصیلی باید انسانی باشد که حال او به لحاظ روان‌شناختی خوب باشد. مدارس باید کمک کنند تا فرد مهارت‌های روان‌شناختی خوبی را به دست آورده باشد تا بتواند خود را از نظر روان‌شناختی مدیریت کند

نکته‌ای که می‌گویم لزوماً در سطح مدرسه نیست بلکه در سطح برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌گذاری‌های مدرسه است؛ چیزی که در مطالعات مدارس می‌بینیم این است که سیاست‌گذاری‌ها در مدارس دولتی و غیردولتی تفاوت چندانی ندارد، یعنی دانش‌آموزان همان درسی که در مدارس دولتی می‌خوانند را در مدارس غیردولتی می‌خوانند. آزمون‌ها و کنکورها به مدرسه شکل می‌دهند؛ یعنی وقتی دانش‌آموز می‌خواهد امتحان نهایی دهد خواه یا ناخواه باید منابعی که معرفی شده را مطالعه کند.

منابع یکدست، تفاوت‌ها را نمی‌بیند و محتوای مشخصی دارد. سیاست‌گذاران هنوز فرصت نکرده‌اند است که به تفاوت‌ها رسیدگی کنند؛ مثلاً مقوله‌ای مثل کنکور در پی یکدست‌سازی است اگرچه کنکور عامل مهمی در تأمین عدالت اجتماعی است اما همان نیز باعث شده تا کارکرد انضباطی و آموزشی بر مباحث روانشناختی، بهزیستی و پرورش‌های اخلاقی اولویت پیدا کند.

درست است که مدارس غیردولتی در تأمین یکسری از امکانات رفاهی بهتر هستند اما لزوماً حال بچه‌ها در این مدارس بهتر از مدارس دولتی نیست. حال بچه‌ها وابسته به این است که بتوانند خود را شکوفا کنند و آن‌طور که می‌خواهند براساس نیازهای خود، زندگی کنند ولی همچنان غلبه نیازهای اجتماعی بر مدرسه و از طرفی فشارهای اقتصادی و امکانات و... باعث شده است تا مدارس نتوانند به احوال بچه‌ها رسیدگی کنند.

لزوم توجه به بهزیستی و آموزش مهارت‌های زندگی در مدرسه

مدارس باید به لحاظ اقتصادی تأمین بهتری شوند تا دانش‌آموزان بتوانند از فضای بزرگتر و امکانات بیشتر استفاده کنند تا مجبور نباشیم آنها را در اتاق‌های کوچک با امکانات کم جای دهیم. دومین مسئله تأمین معلم خوب و متخصص است؛ معلم باید فهم خوبی از دانش‌آموز و تربیت داشته باشد. 

معلم متخصص، تربیت را محصور در آموزش نمی‌بیند بلکه آموزش را در خدمت تأمین نیازهای کودک می‌بیند. ما این مدل معلم را نتوانستیم در مدارس دولتی و غیردولتی تأمین کنیم؛ بنابراین به نظر می‌آید با توجه به نیاز جدی جامعه جدید، اتفاقاً نقش مدرسه در این روزگار جدی‌تر و مهم‌تر شده ‌است. با توجه به افزایش جمعیت و مشکلاتی که در پیشرفت فناوری‌ها داریم به نظر می‌آید که هنوز مدرسه خود را هم پا نکرده است؛ ان‌شاءالله باید در سرمایه‌گذاری‌های اجتماعی و سیاست‌گذاری‌ها بر این بخش فکر جدی‌تری شود.

ایکنا - خروجی 12 ساله تحصیلی باید چگونه باشد؟ 

خروجی 12 ساله تحصیلی باید انسانی باشد که حال او به لحاظ روانشناختی خوب باشد. مدارس باید کمک کنند تا فرد مهارت‌های روان‌شناختی خوبی را به دست آورده باشد تا بتواند خود را از نظر روانشناختی مدیریت کند، به سطوح عالی مهارت‌های شناختی رسیده باشد، تفکر انتقادی و آگاهی‌های اجتماعی داشته باشد، مهارت‌های فناورانه را یاد گرفته باشد، خلاقیت داشته باشد، خود را پیدا کرده باشد و بتواند مهارت‌های زندگی در جامعه جدید را پابه‌پای تنوع و تحول زندگی داشته باشد.

نسل امروز مثل نسل‌های گذشته نیست که به دنبال استخدام در یک سازمان باشند بلکه آنها به دنبال یافتن مسیر اقتصادی زندگی خود هستند تا به خودشکوفایی برسند در صورتی که این اتفاق رخ دهد دانش‌آموز حال خوبی دارد. این نکات باید خروجی اصلی نظام تعلیم ‌و تربیت باشد. 

ایکنا - نمونه‌های موفقی که به این موضوعات توجه کردند چه کشورهایی هستند؟ 

مدرسه وابسته به شرایط مکانی و زمانی هر کشور است، یعنی مدرسه‌ای مؤثر در ایران با توجه به شرایط تاریخی، فرهنگی و اجتماعی باید در این جامعه شکل بگیرد. متأسفانه هنوز نمی‌توانیم یک مدرسه را انتخاب کنیم و بگوییم اینجا حال دانش‌آموزان بسیار خوب است. 

وقتی در مطالعات خود مدارس غیردولتی را با مدارس دولتی مقایسه می‌کنیم ممکن است از نظر امکانات تفاوت داشته باشند ولی اتفاقاً از نظر بهزیستی تفاوتی ندارند یعنی حال بچه‌ها در آنها خیلی تفاوتی ندارد؛ بنابراین نمی‌توانیم بگوییم کشور خاصی را انتخاب کنیم و بگوییم نقطه‌ خوبی است که به آن رسیده‌ است. حقیقت این است که مدارس به دلیل آگاهی‌های بهتر شناختی و روانشناختی از گذشته بهتر شده‌اند ولی هنوز با شرایط ایده‌آل برای جامعه خودمان فاصله داریم. 

لزوم توجه به بهزیستی و آموزش مهارت‌های زندگی در مدرسه

ایکنا - سخن پایانی.

تأمین معلم باکیفیت برای مدارس نکته‌ای است که باید به آن توجه کرد. معلم قلب تپنده مدرسه است و اگر معلم ویژگی‌های درستی را نداشته باشد باعث می‌شود که حتی اگر برنامه درسی خوبی طراحی کنیم و سند بنویسیم باز هم شکست بخوریم؛ زیرا در نهایت دانش‌آموز و معلم در پشت در‌های بسته تنها هستند. اتفاق اصلی باید در تعامل بین دانش‌آموز و معلم رخ دهد. هر مسیری را که بخواهیم طی کنیم اولویت ما باید تأمین معلم باکیفیت باشد. 

گفت‌وگو از سجاد محمدیان

انتهای پیام
captcha