به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدرضا آیت؛ پژوهشگر و مدرس فلسفه، شامگاه 25 مهر در نشست علمی«نقد و بررسی تعارض علم و معجزه باوری از دیدگاه ریچارد داوکینز» با بیان اینکه الحاد از مفاهیم پایه در اندیشه داوکینز است که در موارد مختلف به آن استناد کرده است و خیلی از موضوعات از جمله معجزه را هم به واسطه این مسائل، نفی کرده و آن را معارض با علم میداند، گفت: او سعی کرده است دین را به عنوان خرافه و امر موهومی که پایه و اساس ندارد در نظر بگیرد، زیر سؤال برده و آن را نفی کند.
وی با بیان اینکه ریچارد داوکینز در سال 1941 متولد شد؛ او زیستشناس تکاملی رفتارشناس و نویسنده با قلم بسیار ممتازی است، ادامه داد: گرچه او یک زیستشناس است اما در مرتبه نخست یک نویسنده زبردستی است که مطالب علمی را عمومیسازی کرد و جوایز متعدد در بحث علوم انسانی دریافت کرد. او رد خدا و مذهب را به صورت علمی و نه فلسفی نتیجه طبیعی مطالعه زیستشناسی میداند و گفته است ما ناگزیز از این نیستیم که بگوییم خدا یا وجود ندارد و یا احتمال وجودش بسیار کم است.
آیت افزود: به نظر بنده داوکینز را بیش از آن که معتقد به داروینیسم بدانیم او از این نظریه سوءاستفاده کرد و ژن را مبنای پیدایش همه چیز برشمرد و حتی در فرهنگ هم ژن را مطرح کرد و گفت که فرهنگ و آداب و رسوم و اخلاق هم به تدریج متکامل میشوند و رشد میکنند لذا اگر نگاه وی فقط مبتنی بر داروینیسم بود باید درباره وجود خدا سکوت میکرد.
این پژوهشگر و مدرس فلسفه با بیان اینکه داوکینز از منتقدان جدی وجود آفریننده برای عالم است، تصریح کرد: او بزرگترین چابکسوار بحث الحاد با نگاه اومانیستی است و جرات کرد تا کتابی را بنویسد و خدا را منکر شود؛ کتاب وی در سال 2007 به 32 زبان زنده دنیا منتشر شد و بیش از یک و نیم میلیون نفر آن را مطالعه کردند و این خطر بزرگی برای همه ادیان و پیروان آنان است. متاسفانه الان مجامع علمی ما در سطوح مختلف با مطالب داوکینز مواجه هستند و این اندیشهها در اذهان مردم ما نشر داده شده است.
آیت با بیان اینکه مطالب بیانشده وی ثمره یکسری ذهنیات قبلی و پیشفرضها است، اظهار کرد: پیشفرضهای وی ناگزیر است که به الحاد منتج شود؛ ایشان از قبل یک فیزیکالیست متصلب است و پارادایمگرایی را قبول کرده و وقتی میخواهد وارد بحث وجود خدا و معجزه و انسان، دعا و ... شود با روش مواجهه عرفی همراه با مغالطه و جدل و درآمیختن مسائل علمی و فلسفی و حکمی که شناخت چندانی از آن ندارد یکسری مطالب را عنوان کرده است.
آیت با بیان اینکه او یک فیزیکالیست تقلیلگراست، گفت: او طبیعتگرایانه معتقد است که نهتنها نظام طبیعی قابل فهم است بلکه هر فهمی که در این چارچوب نگنجد موهوم و افسانه و ... است؛ استدلال وی هم برای فرگشت، استدلال طبیعی است. او سعی کرده است تا ساختار نظام هستی را به ژن تقلیل بدهد و بر اساس نگاه داروینیستی آن را امری طبیعی جلوه دهد. در معرفتشناسی اپهم او یک تجربهگرای پزتیسویست است.
وی اضافه کرد: او ابزار فهم را در کتاب «جادوی واقعیت» به حواس پنجگانه منحصر کرده و برای دریافت واقعیت چند راه را ارائه میکند؛ حواس پنجگانه، استفاده از ابزارهایی مانند تلسکوپ و ... و یا محاسبات و اندازهگیری مدلهای ذهنی که داده اولیه آن چیزی جز مفاهیمی نیستند که آن هم فقط توسط حواس درک شده و فهم میشوند. او معتقد است که چون خدا را نمیتوان با این وسائل و ابزار محسوس ببینیم پس وجود ندارد.
مدرس و پژوهشگر فلسفه با بیان اینکه وی در مجموع 5 مفهوم را به عنوان اصول موضوعه مدعی شده است، تصریح کرد: اولین اصل، تنازع بقا است یعنی موجودات زنده ظرفیت زیادی برای باروری دارند و از سویی منابع طبیعی کم است و برای همه موجودات کافی نیست لذا تنازع برای بقا در عالم وجود دارد و ژنی میتواند باقی بماند که قدرت بیشتری دارد و در تنازع، برنده است؛ اصل دیگر انتخاب طبیعی یا بقای اصلح است یعنی زنهایی که شایستگی بیشتری دارند حفظ خواهند شد.
وی افزود: اصل دیگر، شانس است؛ او میگوید یکسری تغییراتی که در نسلها مانند کوتاهی و یا بلندی قد رخ میدهد به صورت تصادفی در ژن جدید ایجاد شده و ژن جدید حامل آن ویژگیها و بروندادها است؛ بحث وراثت و زمان را هم مطرح کرده و میگوید اگر تغییرات ژن را در طول میلیونها سال در نظر بگیریم در این صورت میتواند اجداد انسان شباهت زیادی به میمون داشته باشند.
مدرس و پژوهشگر فلسفه با اشاره به بحث معجزه از منظر داوکینز اظهار کرد: داوکینز چون نگاه فلسفی ندارد در بحث معجزه گفته است که ممکن است داستانهایی در طول تاریخ به صورت مشافهه و نسل به نسل منتقل شده باشد و در هر نسلی دچار تغییرات زیاد شده است؛ بنابراین او ابتدا معجزه را یکسری داستان میداند که معلوم نیست رخ داده باشد و اگر هم رخ داده باشد با تحریفات زیاد به ما رسیده است.
وی افزود: او میگوید تعریف داستانهای هیجانانگیز دهانبهدهان به ما رسیده و نقل شده است و ممکن است شانس هم به کمک برخی از این داستانها رفته باشد و بیشتر در دهانها گشته باشد و امروز ما نام آن را معجزه میدانیم. او معجزه را بخشی از فرهنگ جذاب جوامع و برخی فرهنگها میداند زیرا انسانها ذاتا به داستانهای افسانهای و خارقالعاده گرایش دارد.
آیت تصریح کرد: نکته دیگر توصیف معجزه است؛ او توصیفاتی درباره معجزه دارد و در بیان منظورش از اعجاز، گاهی آن را داستان خرافی میداند که تحت تاثیر شانس بوده است و در مواردی هم معجزه را پدیده ایجادشده عالم مادی و خلقت میداند؛ او معتقد است اگر ما بتوانیم پیچیدگیهای سامانیافتهای را در جهان نظر بگیریم طبیعتا وجود خالق این عالم، پیچیدهتر است لذا وجود چنین خالق پیچیده را غیر قابل امکان میداند.
وی افزود: او معجزه را واجد یک عقبه و عوامل طبیعی میداند و آن را یک معما و چالشی میداند که باید برای آن راه حل ارائه دهیم؛ او در بحث خداباوری و معجزه ادعای خود را ثابت نمیکند و آن را تقارن یکسری امور تصادفی و شانسی میداند. او میگوید معجزه وجود نداشته است و اگر هم بوده است اموری عجیب و چالش علمی خاص است که ما نتوانستهایم برای آن یک دلیل متقن ارائه دهیم لذا او بحث را ناتمام گذاشته است.
آیت در پایان اضافه کرد: اختلاف ما موحدان با کسانی چون داوکینز در نوع جهانبینی است؛ او وجود خدا را تبیینناپذیر از جهت علمی و عامل را برونداد تکاملی میداند و میگوید به احتمال زیاد خدا وجود ندارد و این نگاه خودبسندگی در توجیه معجزه هم وجود دارد و آن را گاهی در بحث سحر و جادو بیان میکند. این نگاه، نگاه خودبسندگی به عالم است که در برابر نگاه موحدانه که خدا را خالق و مدیر همه عالم میداند بیان میشود.
انتهای پیام