کد خبر: 4245364
تاریخ انتشار : ۰۹ آبان ۱۴۰۳ - ۱۹:۱۵
در نشستی بررسی شد

سکوت 70 ساله هالیوود درباره موضوع فلسطین

مدیر گروه «پژوهش هنر» پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری گفت: اگر هالیوود اهدافی انسانی، دموکراسی‌خواهانه و حقوق بشری را دنبال می‌کند چرا موضوع اشغال فلسطین، مبارزات فلسطینی‌ها و رژیم صهیونیستی، آوارگی و این همه جنگ و کشتار غیر نظامیان، کودکان، زنان، نیروهای درمانی و ... مورد توجه آن نبوده است؟

به گزارش ایکنا، افشین داورپناه، مدیر گروه «پژوهش هنر» پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری در نشست هالیوود، اهداف برگزاری نشست‌های «هنرپژوهی» را کمک به توسعه مطالعات بین‌رشته‌ای هنر عنوان کرد و گفت: مطالعات «میان‌رشته‌ای» و «بین‌رشته‌ای» هنر، متأسفانه در ادبیات پژوهشی ایران هنوز در ابتدای راه است و در این حوزه‌ها هنوز ادبیات زیادی نداریم؛ این در حالی است که اکنون دیگر همه پژوهش‌ها و مطالعات در حوزه‌های علوم انسانی و به‌ویژه هنر، به صورت «میان‌رشته‌ای» و «بین‌رشته‌ای» انجام می‌شود؛ دلیل اصلی آن هم این است که این نوع مطالعات بهتر می‌تواند به توصیف و تحلیل مسائل بپردازد؛ در واقع در این نوع مطالعات متغیرهای متعدد یک مسئله یا موضوع از ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار می‌گیرد.

وی ‌افزود: در پژوهشگاه علوم انسانی نیز گروه‌های پژوهشی متعددی چون اقتصاد، جامعه‌شناسی، الهیات، فلسفه، روانشناسی و ... حضور دارند و هدف ما در نشست‌های هنرپژوهی نیز پرداختن به موضوعات و مسائل گوناگون هنر، با کمک گرفتن از چنین گروه‌هایی بوده‌ است و این‌که از دانش این گروه‌ها برای پرداختن میان‌رشته‌ای به مسائل و موضوعات هنر استفاده کنیم.

داورپناه گفت: در این نشست که سومین نشست از سلسله نشست‌های هنرپژوهی است، سعی داریم تا با همکاری گروه علوم سیاسی پژوهشگاه به موضوع بازنمود «اسلام‌هراسی» در تولیدات سینمایی هالیوود بپردازیم. هالیوود ثروتمندترین و قدرتمند‌ترین قطب سینمایی در دنیاست به‌نحوی که باید آن را امپراطوری مسلط صنعت سینما دانست. هالیوود در 10 سال اخیر به‌طور متوسط در هر سال چیزی در حدود 700، 800 فیلم در مقیاس تجاری و صنعتی تولید کرده است؛ فقط ۶ کمپانی فعال در هالیوود بیش از یک سوم گردش مالی صنعت سینما در جهان را به خود اختصاص داده و ایالات متحده آمریکا به‌تنهایی با ۳۵۰۰ سینمای فعال جزو یکی از پرفروش‌ترین گیشه‌های سینما در جهان است. حتی در سال‌های اخیر با پیدایش شبکه‌های اجتماعی و تکنولوزی‌های جدید تولید، توزیع و اکران فیلم، هالیوود نیز هنوز همچنان قدرت بلامنازع صنعت سینما و پیشرو است. اما سینمای هالیوود از بعد فرهنگی، همه فرهنگ‌های دنیا، حتی فرهنگ در کشورهای توسعه یافته، کشورهای اروپایی و ... را به چالش کشیده است؛ در واقع همه کشورهای دنیا، کم و بیش، در مقابل هژمونی آمریکایی که در قالب تولیدات سینمای هالیوود تجلی و خودنمایی می‌کند، حساس هستند، در مواجهه با آن احتیاط می‌کنند و بعضاً آن را تهدیدی جدی در برابر خود تلقی می‌کنند.

هالیوود، نهادی همسو با سیاست‌های آمریکا است

در ادامه این نشست، سیدرضا شاکری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی، درباره کارکرد‌های هالیوود در اسلام‌هراسی و جامعه ایرانی گفت: هنر و سیاست از دیرباز میان متفکران مطرح بوده و دیدگاه‌های متفاوتی ارائه شده است و حتی در محیط‌های رسانه‌ای و آکادمیک نیز محل اندیشه بوده است. افلاطون اولین کسی بود که به رابطه هنر و سیاست پرداخت و به دنبال این بود که هنر چه استفاده‌هایی را می‌تواند در تشکیل مدینه فاضله داشته باشد

شاکری گفت: افلاطون، اصالتاً به هنر نمی‌پرداخت و دنبال این بود که کارکرد‌های هنر را در خدمت مدینه فاضله قرار دهد حتی در کتاب جمهور هم به این موضوع پرداخته است.

وی مطرح کرد: اما چرا اسلام‌هراسی به یکی از مضوعات سینمای هالیوود تبدیل شد و از کی تولید شد و به هالیوود راه پیدا کرد و چرا پروژه کاری در هالیوود شد؟ از دهه‌های 1940 به بعد هالیوود در برخی از تولیدات هالیوود چهره بدی از اعراب ارائه شد.

شاکری افزود: هالیوود به مثابه یک کارخانه ریسندگی و بافندگی است که سعی دارد تصویری ویژه از اعراب ارائه کند؛ برای مثال در عموم آثار تروریسم، خشونت، فرهنگ بدوی و سنتی اعراب، ضدیت با زن و ... به اعراب ـ و البته مسلمانان ـ نسبت داده می‌شود. در طول این سال‌های اخیر پرداختن به مسائلی از قبیل لانه جاسوسی و واقعه ۱۱ سپتامبر و ... باعث شد تا مسئله اسلام‌هراسی به نوعی در هالیوود پررنگ‌تر شود.

این عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی گفت: متفکران علم سیاست معتقدند که یکی از قابلیت‌های آمریکا به عنوان قدرت برتر دنیا به این بر می‌گردد که همواره توانسته است یک دیگری را از خودش ترسیم کند که در صدد نابودی او است. در دوره‌ای، حکومت شوروی و جنگ سرد به عنوان دشمن مطرح بود. با فروپاشی شوروی دیگر این دشمن معنایی نداشت و امنیت ملی آمریکا باید به دنبال دشمن دیگری می‌بود. بر طبق تعریف و استراتژی که در امنیت ملی آمریکا تعریف شده است، موضوعاتی، چون سرزمین آمریکا، دموکراسی و سبک زندگی آمریکایی از جمله مواردی است که در چارچوب امنیت ملی آمریکا تعریف شده است.

شاکری افزود: از دهه 1930 به بعد بود که عموم مردم آمریکا با هالیوود دوست شدند. در دهه ۴۰ پیشرفت فنی فیلم صورت گرفت و در کیفیت تصاویر و صدا تغییرات شگرفی رخ داد. در دهه ۵۰ در واقع بعد از جنگ، آمریکایی‌ها به عنوان قهرمان جنگ معرفی می‌شدند؛ کشور پیروز و قدرتمندی که به سمت دوستی و همکاری با کشور‌های دیگر گام بر می‌دارند. این توسعه فرهنگ آمریکا به بیرون در دهه ۱۹۵۰ سبب پیوند با فرهنگ اروپاییان شد. در همین دوران تلویزیون، به تهدیدی برای هالیوود شد اما با استفاده از قدرت خودش توانست در مقابل تلویزیون قدم علم کند و با تلاشی که داشت افکار عمومی را با خودش همراه کند. در دهه ۱۹۶۰، تغییرات اجتماعی در جامعه آمریکا اتفاق می‌افتد و از طرفی رخ دادن جنگ ویتنام باعث شد تا قدرت هالیوود به منصه ظهور برسد و سعی می‌کند تا برای تلویزیون کار کند. در دهه ۱۹۹۰ هم بازار هالیوود با تولید سی دی تغییر پیدا می‌کند و رویکرد تازه‌ای به خود می‌گیرد؛ بنابراین می‌بینیم که فناوری جنبه مهمی در هالیوود است که مبتنی با جنبه اقتصاد و بازار است.

وی گفت: واقعیت این است که پیوند ناگسستنی میان هالیوود و وزارت امور خارجه، پنتاگون و سازمان سیا برقرار است تا در جهت نیل به رسیدن اهداف امنیت آمریکا صنعت فیلمسازی این کشور گام‌هایی را بردارد. در علم سیاست نظریه‌ای با عنوان نظریه نهادی که مطالعه ما درباره بازنمایی اسلام در هالیوود نیز بر اساس همین نظریه تدوین شده است. در جامعه یک نهاد غیر رسمی داریم که در آن‌ها ارزش‌ها و ایدئولوژی‌هایی نهادینه می‌شود. در مجموع این نظریه نهادی اعلام می‌کند که قواعد نانوشته‌ای میان ذی‌نفعان و فعالان یک حوزه شکل می‌گیرد که به ترتیب منافع آن‌ها را تأمین می‌کند تا بتوانند بدون هزینه تأثیرگذاری‌های گسترده‌ای را داشته باشند و به منافعی دست پیدا کنند.

شاکری عنوان کرد: پژوهش‌های زیادی در مورد اسلام‌هراسی در دنیا انجام شده است و حتی با نشانه‌شناسی، تحلیل‌های انتقادی متعددی هم در این زمینه انجام شده که به رهیافت‌های قابل اعتنایی هم رسیده‌ایم. در این تحلیل‌ها به این نتیجه رسیدیم که یک پیوند غیر رسمی و ناگسستنی میان هالیوود و وزارت امور خارجه، پنتاگون و سازمان سیا برقرار است تا در جهت نیل به رسیدن اهداف امنیت آمریکا صنعت فیلمسازی این کشور گام‌هایی را بردارد؛ در واقع نهادهای قدرت در آمریکا، یه شکل غیر مستقیم، ضمنی و غیر رسمی، حمایت‌های زیادی از فیلم‌هایی با موضوع اسلام‌هراسی انجام می‌دهند. توجه داشته باشیم که هالیوود خودش یک دگری است و تمام سینما‌های جهان ذیل آن تعریف می‌شود. هالیوود باید در تعارض با همه این سینما‌ها دیده شود. با این دیدگاه، اروپا سعی کرده است تا با برگزاری جشنوار‌ها و فعالیت‌های مختلف در عرصه فیلمسازی در تقابل با این صنعت قد علم کند. در هالیوود همیشه آمریکا به عنوان قدرت برتر مطرح بوده است و توسط بخشنامه اعلام شده است که یک وجهه بسیار مثبتی را از جامعه آمریکا ارئه دهند. باید گفت که در مجموع هالیوود، نهادی در خدمت سیاست آمریکا است و این قدرت را از هنر می‌گیرد؛ هالیوود با سه عامل «بازار یا اقتصاد»، «هنر و زیبایی‌شناسی»، و «فناوری» در مقابل دولت و دستگاه وزارت امور خارجه و دولت آمریکا خودش را حفظ کرده است.

افشین داورپناه، مدیر گروه پژوهش هنر، در بخشی از این نشست گفت: همانگونه که می‌دانیم بعد از جنگ جهانی دوم و به‌طور مشخص از دهه 1950 است که خاورمیانه به مسئله آمریکایی‌ها تبدیل می‌شود. پیش از این خاومیانه عرصه تاخت و تاز بریتانیا و قدرت‌های اروپایی است اما پس از جنگ دوم جهانی است که پای آمریکا به شکل اساسی به منطقه باز می‌شود و منافع آمریکایی‌ها در خاورمیانه به مسئله محوری آمریکایی‌ها در این منقطه و در بین کشورهای اسلامی تبدیل می‌شود و توجه سینمای آمریکا هم به این موضوع جلب می‌شود.

از دیدگاه این پژوهشگر، خاورمیانه در طول نیم قرن اخیر همیشه داغ‌ترین نقطه جهان بوده است و از این جهت همیشه مورد توجه هنرمندان بوده است؛ در واقع در 60 سال اخیر، وضعیت بحرانی و جنگی خاورمیانه و مسائل آن، سوژه‌های خوبی برای هنرمندان بوده است و هالیوود هم به‌طور طبیعی به این موضوع توجه کرده است؛ بنابراین طبیعی است که یکی از آبشخورهای سینمای هالیوود موضوعات خاورمیانه باشد. آمریکا در خاورمیانه منافع متعددی دارد و طبیعی است که بر اساس دیدگاه واقع‌گرایانه خود را محق به حضور در این منطقه بداند ـ حتی با راه‌اندازی جنگ و حضور جبری در منطقه. این گونه است که توجه حاکمیت آمریکا به خاورمیانه و کشورهای مسلمان و توجه هالیوود به خاورمیانه و کشورهای مسلمانان در امتداد هم قرار می‌گیرد. به نظر می‌رسد که فرهنگ عمومی در آمریکا نیز از دیدگاه منافع ملی همراه و همگام با حاکمیت این کشور است همان‌گونه که فضای غالب یا تولیدات سینمایی غالب در هالیوود از نظر منافع ملی در همراهی با حاکمیت و فرهنگ عمومی این کشور قرار دارد ـ اگر چه سینمای مستقل و منتقدی نیز در خارج از سلطه هالیوود وجود دارد. در واقع هالیوود ابزار دیپلماسی عمومی (یا دیپلماسی هنری) آمریکا در بسط و توسعه هژمونی فرهنگی این کشور است.

داورپناه گفت: اما نکته عجیب اینجاست که داغ‌ترین نقطه خاورمیانه و کشورهای اسلامی، یعنی فلسطین اشغالی، در طول این 60 سال مورد توجه هالیوود قرار نگرفته است! سئوال جدی اینجاست که اگر هالیوود اهدافی انسانی، دموکراسی‌خواهانه و حقوق بشری را دنبال می‌کند چرا موضوع اشغال فلسطین، مبارزات فلسطینی‌ها و رژیم صهیونیستی، آوارگی و این همه جنگ و کشتار غیر نظامیان، کودکان، زنان، نیروهای درمانی و ... مورد توجه هالیوود نبوده است؟ چگونه است که مسئله فلسطین هرگز مورد توجه هالیوود نبوده است؟

انتهای پیام
captcha