کد خبر: 4247456
تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۲
بخشعلی قنبری:

عبودیت عامل افزایش ظرفیت انسان است

یک‌ پژوهشگر نهج‌البلاغه گفت: عامل افزایش ظرفیت، عبودیت است و انسان به واسطه این عبودیت به ظرفیتی می‌رسد که بالای سر او خدا و در پایین سر او بندگان خدا قرار دارند. ظرفیت انسان به جایی می‌رسد که بین دو دریای ظاهر و باطن واسطه بوده و در اوج ربوبیت قرار می‌گیرد. از این جهت می‌توان ظرفیت را تا حدودی جانشین تقوا دانست؛ چراکه انسان‌ با ظرفیت خود به مقام‌ انسان کامل می‌رسد که هدف تقوا نیز همین‌ امر است.

بخشعلی قنبریبه گزارش خبرنگار ایکنا، درس‌گفتار «اخلاق اجتماعی در نهج‌البلاغه» به همت گروه مطالعات قرآنی خانه اندیشمندان علوم انسانی طی سه جلسه با تدریس بخشعلی قنبری، پژوهشگر نهج‌البلاغه، نویسنده کتاب «اخلاق کرامت در نهج‌البلاغه» و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار می‌شود.

در دومین جلسه از این درس‌گفتار، بخشعلی قنبری به تشریح موضوع ظرفیت وجودی در نهج‌البلاغه و سخنان گهربار امیرالمؤمنین(ع) درباره مشتقات آن پرداخت که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:‌ 

دلیل انتخاب موضوع این جلسه این است که ظرفیت وجودی به نوعی می‌تواند زمینه‌سازی و عینیت برای سایر موضوعات اخلاق اجتماعی داشته باشد. در علم اخلاق مبحثی به این صورت وجود دارد که پاره‌ای از موضوعات اخلاقی، موضوعات مادر در حوزه علم اخلاق به حساب می‌آیند‌‌. طبق نظریه ارسطو، حکمت، عدالت، عفت و شجاعت چهار موضوع مادر اخلاقی هستند که اغلب علمای اسلامی نیز آن را تأیید کرده‌اند. البته افرادی مانند غزالی نظرات دیگری در این زمینه دارند.

جریان غزالی در طول تاریخ ادامه پیدا کرد تا به زمان ملا محسن فیض کاشانی رسید که او نیز راه غزالی را در حوزه اخلاق ادامه داد. لذا در طول تاریخ دو اندیشه غزالی و ارسطویی در رابطه با اخلاق مادر وجود دارد. البته تا به امروز مقوله اخلاق مادر و مشتقات آن در نهج‌البلاغه احصا نشده است و امیدوارم در آینده به این منظور دست پیدا کنیم.

به نظر می‌رسد که ظرفیت وجودی یکی از اخلاقیات مادر است که در نهج‌البلاغه بدان اشاره شده است. در نهج‌البلاغه چهار موضوع صدر، قبلی، ذهن و عقل جزو متعلقات ظرفیت وجودی هستند که همگی بستگی به ظرفیت وجودی انسان دارند. امیرالمؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه می‌فرمایند که خداوند اذهان مختلفی را در درون انسان قرار داده است. باید اذعان کرد که امیرالمؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه با جزئیات فراوان به مقوله مشتقات ظرفیت وجودی پرداخته است و می‌توان گفت که نهج‌البلاغه ادبیات قرآن را بسط داده است.

در مورد ظرفیت قلبی نیز سخنان فراوانی از سوی امیرالمؤمنین(ع) بررسی و بدان‌ها اشاره شده است که چنانچه ظرفیت قلبی انسان بالا رود، انسان به جایی می‌رسد که به ظرفیت خدایی دست پیدا می‌کند. طبق نظر برخی اندیشمندان واژه قلب در قرآن کریم دارای هفت بخش سینه، قلب، فواد، لب، خفی، اخفا و سر است که در نهج‌البلاغه نیز به وضوح بدان اشاره شده است.

عامل افزایش ظرفیت، عبودیت است و انسان به واسطه این عبودیت به ظرفیتی می‌رسد که بالای سر او خدا و در پایین سر او بندگان خدا قرار دارند. ظرفیت انسان به جایی می‌رسد که بین دو دریای ظاهر و باطن واسطه بوده و در اوج ربوبیت قرار می‌گیرد. از این جهت می‌توان ظرفیت را تا حدودی جانشین تقوا دانست؛ چراکه انسان‌ با ظرفیت خود به مقام‌ انسان کامل می‌رسد که هدف تقوا نیز همین‌ امر است.

بسط ادبیات قرآن از سوی نهج‌البلاغه

آنچه از متعلقات ظرفیت وجودی مطرح می‌شود در واقع همان‌ نفس انسان است. در حکمت ۱۰۸ نهج‌البلاغه آمده است که این نفس آدمی است که می‌تواند به هر سمتی همچون گناه و ثواب حرکت کند. امام(ع) در این حکمت از نهج‌البلاغه می‌فرمایند که این قلب آنچنان انعطاف دارد که می‌تواند در سه حالت افراط، تفریط و تعادل قرار گیرد‌ و البته باید آن را در حالت اعتدال قرار دارد.

طبق بررسی‌های انجام شده از نهج‌البلاغه، ظرفیت دارای مراتبی است و مرتبه حداقلی آن شامل همه انسان‌هاست. از این مرحله به بعد بستگی به تلاش انسان‌ها دارد. هر اندازه انسان بکوشد، می‌تواند ظرفیت وجودی خود را افزایش دهد. انسان می‌تواند به جایی برسد که هنگام تعامل با دیگران همان موجودی باشد که از او انتظار می‌رود. انسانی که به درجه بالای ظرفیت می‌رسد، صاحب دو ویژگی می‌شود. انسان در این جایگاه می‌تواند نقش خورشید و دریا را بازی کند و همگان با هر تفکری می‌توانند از نعمت وجودی او بهره‌گیری کنند.

تأثیر افراد با ظرفیت کامل یعنی عرفا در جای جای جهان اسلام بسیار مشخص است. بسیاری از نقاطی که مردم آن‌ها دارای دین و مذهب دیگری بودند، به واسطه حضور و خدمات برخی عرفا مسلمان شدند. در حکمت ۱۴۷ نهج‌البلاغه آمده است که بندگان خدا جانشین خدا در زمین و کسانی هستند که کار در زمین و سر در آسمان دارند و از آسمان به زمین‌ آویزان شده‌اند. 

در خطبه ۲۳۵ نهج‌البلاغه که به رحلت پیامبر(ص) مربوط است، این‌گونه آمده است ای پیامبر! زمانی که از دنیا رحلت فرمودی، حلقه واسط بین زمین و آسمان(وحی) قطع شد. باید بدانیم که به میزان رعایت محرمات و ممنوعات اخلاقی، دینی و عرفانی، ظرفیت وجودی انسان بالاتر می‌رود. در نامه ۳۱ نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین(ع) به امام حسن(ع) می‌فرمایند بنده ديگرى مباش، كه خدا تو را آزاده آفريده است. این آزادی از عبودیت و ظرفیت به دست می‌آید‌.

اولین آزادی که در نهج‌البلاغه بدان اشاره شده است، آزادی درونی و معنوی است. زمانی که انسان از درون آزاد نباشد، نمی‌تواند به دیگری آزادی ببخشد. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند که معارف مربوط به خدا به تناسب ظرفیت آدمیان قابل انتشار است. امیرالمؤمنین(ع) در خطبه ۱۴۷ می‌فرمایند که دانشی انبوه در سینه من نهفته است و ای کاش! برای آن حاملانی بیابم، اما حاملانی می‌یابم که این دانش را برای رسیدن به دنیا ابزار می‌کنند یا دیگری را می‌یابم که تسلیم حاملان حق هستند اما بینشی به جوانب علم ندارند و با نخستین شبهه‌ای ‌که در دل ایشان رخ می‌دهد، دچار تردید می‌شوند.

امام علی(ع) در خطبه پنجم نهج‌البلاغه خطاب به مردم می‌فرمایند که می‌دانید چرا رنگ و رخسار من به این صورت شده است؟ من درگیر علمی پنهان هستم که اگر بخشی از آن را برای شما آشکار کنم، شما مانند طنابی که در چاهی آویزان شده، با تلنگری می‌لرزید. این علم، همان یافته‌های شهودی امام علی(ع) است. امام علی(ع) همواره از علم و دانش خود نام برده و به دنبال حاملان این علم بودند که این افراد نیز یاران خاص ایشان مانند کمیل بودند‌.

دانش امیرالمؤمنین(ع) در حدی بود که حتی نامه‌های خود را براساس شخصیت خود افراد برای آن‌ها می‌نگاشت. لذا وجود مبارک امیرالمؤمنین(ع) کاملاً ظرفیت‌شناس بود. آیت‌الله جوادی آملی در کتاب حیات عارفانه امام علی(ع)، تمام یافته‌های وجود مقدس امیرالمؤمنین(ع) عرفانی هستند. لذا ظرفیت وجودی یکی از ابعاد بسیار گسترده انسانی است که در نهج‌البلاغه به زیبایی بدان پرداخته شده است.

فقدان ظرفیت در تاریخ اسلام، بلاهای فراوانی بر سر مسلمین آورده است. درجه شدید این مسئله زمانی است که حاکمان اسلامی دچار فقدان ظرفیت شوند که نمونه آن در برخی از کشورهای اسلامی قابل مشاهده است. انسانی که دارای ذهن باز باشد، بنا به فرمایشات امیرالمؤمنین(ع) حداقل برای خود جای سوال را درباره موضوعات مختلف باز می‌گذارد. اگر انسان بتواند ظرفیت وجودی خود را بالا ببرد، خود را از بسیاری از محروميت‌ها نجات می‌دهد.

انتهای پیام
captcha