
امام علی(ع) شخصیتی بینظیر است که فقط خداوند و پیامبر گرامی اسلام(ص) توان توصیف او را دارند اما اگر دوستداران و علاقهمندان و حتی مخالفان ایشان سخنی درباره وجود مقدس آن حضرت بیان کردهاند نمی از یمی و به اندازه درک و فهم یک انسان معمولی از یک شخصیت الهی است.
آیتالله علیرضا الهی؛
استاد درس خارج حوزه در یادداشتی که به طور اختصاصی در اختیار ایکنا قرار داده است به بیان برخی از فضائل امیرمؤمنان(ع) از منظر گزارشها و روایات تاریخی پرداخته است که در ادامه میخوانیم؛
شرافت، عظمت و فضیلت
امیرالمؤمنین علی(ع) غیرقابل توصیف است، همانگونه که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «لو أنّ الرّیاض أقلامٌ و البحر مدادٌ و الجنّ حسّابٌ و الإنس کتّابٌ ما احصوا فضائل علی بن ابی طالب»؛ اگر همه درختان قلم و تمام دریاها مرکب، و جنیان حسابگر و انسانها نویسنده شوند، نمیتوانند فضائل علی(ع) را شماره کنند. کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست/ که تر کنم سر انگشت و صفحه بشمارم.
در آن حیطهای هم که قابل درک است، توسط مبغضین مجالی برای بیان آن گذاشته نشده است؛ چه از زبان دوستان و چه از زبان دشمنان. ابن ابیالحدید معتزلی میگوید: ای کسی که تمام دشمنان کمر همت بستهاند برای عداوت تو، و تمام فضائل تو را مخفی کردهاند، دوستان هم از ترس دشمنان نتوانستند فضائل تو را آنطور که هست انتشار دهند؛ ولی در عین حال فضائل تو، آسمانها و زمین را پر کرده است.
یکی از مهمترین فضائلی که مختص امیرالمؤمنین(ع) است و از روز خلقت آدم و بنای کعبه، تا روز قیامت نصیب کسی نشده، واقعه تولد آن حضرت در خانه کعبه است. فضیلتی که برای هیچ نبی مرسل، شهید و صدیقی، از ازل تا ابد نبوده و فقط به امیرالمؤمنین(ع) اختصاص دارد.
از عباس بن عبدالمطلب روایت شده که گفت: با گروهی از بنی هاشم و جماعتی از قبیله بنیالعزّی در حرم نشسته بودیم که ناگاه متوجه شدیم فاطمه بنت اسد وارد مسجدالحرام شد، و در آن روز 9 ماه از حاملگی ایشان گذشته بود. ناگهان درد زائیدن او را گرفت. در برابر خانه کعبه ایستاد و به طرف آسمان نگاه کرد و گفت: پروردگارا، من به تو و به هر پیغمبری که مبعوث کردی و به هر کتابی که از طرف تو بر انبیا نازل شده ایمان دارم، و گفتههای جدم ابراهیم خلیل را ـ که این خانه را بنا کرده است ـ تصدیق میکنم. از تو درخواست میکنم که وضع حمل را بر من آسان گردانی، به حق این خانه و به حق کسی که این خانه را بنا کرده و به حق این فرزندی که در شکم من است و با من سخن میگوید و با سخن گفتن خود مونس من شده و یقین دارم که او یکی از آیات قدرت و نشانههای جلال و عظمت توست.
عباس بن عبدالمطلب میگوید: همین که دعای فاطمه بنت اسد تمام شد، دیدیم دیوار عقب خانه کعبه شکافته شد (دیواری که محاذی حجرالاسود است؛ مستجار) و فاطمه بنت اسد بلافاصله از این رخنه وارد خانه شد و از دیدگان همه پنهان شد. پس از آن، شکاف دیوار به اذن خداوند به هم پیوست و هرچه کردیم که در خانه را باز کنیم، گشوده نشد.
در کعبه در آن زمان کلیدی داشت که نزد طایفه مخصوصی بود که حتی رسول خدا(ص) وقتی مکه را فتح کردند، کلید را از کسانی که در دستشان بود و از آباء و اجدادشان به آنها رسیده بود، گرفتند و در را باز کردند و بعد به آنها بازگرداندند. با این حال، هرچه سعی کردند، نتوانستند در را باز کنند.
رخدادی غیرطبیعی
عباس بن عبدالمطلب میگوید: فهمیدیم که این امری است از جانب غیبالغیوب خداوند متعال و امری است که اراده ذات اقدس اله بر آن تعلق گرفته و رخدادی غیرعادی است. این خبر در مکه منتشر شد و همه اهل مکه در کوچه و بازار این قضیه را نقل میکردند و از آن متعجب بودند؛ زیرا چنین چیزی از زمان بنای کعبه سابقه نداشته، و برای هیچ یک از انبیاء و اولیاء اتفاق نیفتاده بود.
جناب فاطمه بنت اسد سه روز در خانه کعبه بود. روز چهارم که شد، همان موضع از دیوار کعبه دوباره شکافته شد و فاطمه بنت اسد در حالی بیرون آمد که فرزندش اسدالله الغالب علی بن ابیطالب(ع) را بر روی دست گرفته بود و صدا میزد: ای مردم! بدانید که خداوند مرا از میان خلق خود برگزید و بر زنان برگزیدهای که پیش از من بودند فضیلت داد. مرا بر آسیه دختر مزاحم فضیلت داد که خدا را مخفیانه در موضعی عبادت کرد که سزاوار نبود (خانه فرعون)، و همچنین مرا فضیلت داد بر مریم، دختر عمران که او را پیش از این برگزیده بود.
این واقعه در حالی است که وقتی درد زائیدن حضرت مریم(س) را فرا گرفت، ندایی به او دستور داد: «یا مریم اُخرجِی مِن هَذا البَیت»؛ از اینجا خارج شو، اینجا، جای عبادت است نه محل وضع حمل و زائیدن؛ لذا مریم از آنجا دور شد؛ فَحَمَلَتْهُ فَانتَبَذَتْ بِهِ مَكَاناً قَصِيّاً. فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنتُ نَسْيًا مَّنسِيًّا. اما خداوند دیوار بهترین و شریفترین مکانها را که کعبه باشد، بر فاطمه بنت اسد شکافت، تا به مردم اعلام کند: ای مردم بدانید که من او را بر بسیاری از زنهای برگزیده عالم فضیلت دادم.
هنگامی که امیرالمؤمنین(ع) به دنیا آمد، حضرت ابوطالب آن بزرگوار را در آغوش گرفت و به سینه چسبانید و دست فاطمه را هم گرفت و به سوی أبطح حرکت کردند. تمام این قضیه، معجزه و خارقالعاده بود؛ لذا برای اینکه تمام مطالب آن از طرف خداوند مشخص و معلوم شود، حضرت ابوطالب در آن سرزمین ندا داد:
یا ربّ یا ذالغسق الدجیّ/ و القمر المبتلج المضیّ/ بیّن لنا من حکمک المقضِیّ/ ماذا تری فی اسم ذا الصبیّ
به این معنا که ای پروردگاری که در شب تار، ماه روشن و روشنیدهنده را آفریدهای! برای ما بیان کن که اسم این مولود را چه بگذاریم. روایت شده که در این هنگام لوح سبزی پایین آمد و حضرت ابوطالب آن را برداشت و دید که بر روی آن نوشته شده: خُصِّصتُما بِالوَلَدِ الزَّکیِّ/ وَالطّاهِر المُنتَجَب الرَّضِیِّ/ فَإسمُهُ مِن شامخٍ عَلیٍّ/ عَلِیُّ اشتقُّ مِنَ العَـلِـیِّ؛ مضمون این اشعار چنین است که ای ابوطالب و فاطمه! مخصوص گردیدید شما به فرزندی طاهر، پاکیزه و پسندیده. پس نام او از طرف پروردگار متعال، علی انتخاب شده. خداوند عَلیِ اعلی، نام او را از نام خود اشتقاق کرده است.
حضرت ابوطالب این لوح را در زاویه راست کعبه آویزان کرد و تا زمان هشام بن عبدالملک آنجا بود تا اینکه آن را برداشتند و پس از آن ناپدید شد. پس آن بزرگوار، هم در کعبه به دنیا آمد و هم در مسجد و محراب عبادت به شهادت رسید. مرحوم حاج میرزا اسماعیل شیرازی (یکی از بنی اعمام مرحوم میرزای شیرازی بزرگ) در این زمینه سروده است: إن یَکُن یَجعَل لِلَّهِ البنون/ وَتَعالی الله عَما یَصِفون/ فَوَلیدُ البَیت اَحری أن یَکون/ لِوَلیِّ البَیت حقّـاً وَلـَدَ/ لَا عُزیرٌ لا و لا إبنُ مَریَم.
به تناسب این موضوع، مطلبی را ذکر میکنم که مرحوم زینالعابدین محلاتی نقل کرده است. وی که از مشّاقین و خطاطین معروف 120 یا 130 سال پیش بوده، چند لوح برای مرحوم شیخ ابوالقاسم فرزند شیخ علی (معروف به آقاعلی) نوشته و ذیل بعضی از این الواح هم آمده است: «جهت مرحمتی شیخ المشایخ العظام الشیخ ابوالقاسم». ایشان در یکی از این الواح که نزد من موجود است، با خطی بسیار زیبا مشق کرده است: «قال الله تبارک و تعالی فی لیلة المعراج؛ یا مُحمّد! اَلسّلام منّی علیک اِقرأ مِنّیِ عَلَی عَلّیِ بنِ ابیطالب اَلسَّلام وَ قُل لَه اِنّیِ اُحِبُّه و اُحِبُّ مَن یُحِبُّه. یا مُحمّد! مِن حُبّیِ بِعَلیّ بن أبیطالب إشتَقَقتُ لَه اِسماً مِن إِسمِی فَاَناَ العِلُّی العظیم فَهُوَ عَلی و أنَا المَحمود و أنت مُحمّد».
این عبارت با آن شعری که از جانب خدای متعال برای حضرت أبوطالب آمد، بسیار تناسب دارد. در این حدیث قدسی، ذات أقدس إله، وجه تسمیه را ذکر میکند، اما در آن اشعار مستقیما علت آن ذکر نشده است.
فضل ولادت در کعبه
این مطلب نیز لازم به تذکر است که اعتقاد به ولادت حضرت علی(ع) در کعبه، مختص به شیعه نیست؛ بلکه اهل سنت هم به آن معتقدند و کرارا در کتبشان ورود فاطمه بنت اسد به کعبه، و وضع حمل ایشان در جوف کعبه نقل شده است، و حتی برای آن ادعای تواتر کردهاند. از جمله حاکم نیشابوری است که میگوید: «فقد تواترت الأخبار إنّ فاطمة بنت أسد ولدت أمیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهالسلام فی جوف الکعبة». برخی از آنان نیز به اختصاصی بودن این فضیلت برای امیرالمؤمنین(ع) اذعان کردهاند که عبارتند از:
حافظ گنجی شافعی از طریق ابن نجار از حاکم نیشابوری حکایت میکند: «ولد أمیرالمؤمنین علی بن ابیطالب بمکة فی بیت الله الحرام ... ولم یولد قبله ولا بعده مولود فی بیت الله الحرام سواه إکراماً له بذلک، و إجلالاً لمحلّه فی التعظیم». مسعودی مینویسد: «... و کان مولده فی الکعبة»؛ ابن صباغ مالکی در الفصول المهمه میگوید: «ولد علی(ع) بمکه المشرفة بداخل البیت الحرام ... و لم یولد فی البیت الحرام قبله أحد سواه»؛
شهابالدین سیدمحمود آلوسی در شرح قصیدة عینیه مینویسد: «... وکون الأمیر کرّم الله وجهه ولد فی البیت أمر مشهور فی الدنیا و ذکر فی کتب الفریقین السنة و الشیعة».
محمد بن یوسف زرندی حنفی مینویسد: «... أدخلها ابوطالب الکعبة بعد العشاة فولدت فیها علی بن ابی طالب ...».
انتهای پیام