به گزارش ایکنا، عمیدرضا اکبری، پژوهشگر حوزه حدیث امامیه، 5 اسفند ماه در نشست علمی «نقش غالیان در انحراف معنوی زیارت و راهبردهای مقابله با غلو» با بیان اینکه غالیان طیفهای مختلفی هستند، گفت: برخی باور به الوهیت خدداوند دارند و برخی هم مفوضه هستند، گرچه الوهیت صریح را مطرح نمیکنند ولی شئون الهی مانند خالقیت و رازقیت را میپذیرند.
وی با اشاره به پیشینه بحث غلات در مورد زیارت، افزود: اولین رویکرد غالیان در مورد زیارت و حج، تأویل آن است. غالیان در مورد حج میگویند واقعیت حج خود پیامبر(ص) است و کسی که به حج میرود در واقع عزم پیامبر(ص) کرده است؛ اصحاب ائمه(ع) مخصوصاً امام صادق(ع) در مورد این رویکرد غالیان سؤال پرسیدهاند و ائمه(ع) آن را رد کردهاند؛ در کتاب حقائق اسرار دین از فرقه اسحاقیه از اسحاق بصری برخی مصادیق غلو بیان شده است؛ شاخه دیگر خطابیه است و از ابوالخطاب نقل شده است که امام کعبه را بر انگشت خود به آسمان برد و در آن حال ابوالخطاب دید اطرافیان بوزینه و خوک هستند و کعبه را مأمنی برای شیطان معرفی کرده است یا در گزارش دیگری آمده است که روی زمین خدا هیچ بتی بر جای نمانده است که عبادت شود مگر خانه خدا.
اکبری ادامه داد: در یکی از دیگر کتب فرقه نصیریه کعبه رأس کفر معرفی شده است؛ در کتاب دیگری بیان شده است که صوم و صلات و حج و جهاد دشمنان حق هستند و هر کسی آنها را انجام دهد برای خدا شریک گرفته است؛ نکته قابل توجه این است که هادیان را بوزینه و خوک معرفی کردهاند؛ این مطالب گاهی به روایات امامیه هم راه یافته است از جمله در روایت چشم برزخی این مطالب را به طرق مختلفی از ائمه(ع) نقل کردهاند.
پژوهشگر حوزه حدیث امامیه با بیان اینکه در فضای امامیه زیارتنامهها کاملاً مشخص و شناخته شده هستند، تصریح کرد: در بین غالیان وقتی سخن از فضای زیارت است، فضای متفاوتی را میبینیم؛ اینها حج را کوبیدهاند زیرا مرتبط با عقیده عامه داشته است ولی شواهدی وجود دارد که بر مزارات ائمه(ع) هم طعن میزنند؛ در کتاب المعارف طبرانی از پشت نجف با تعبیر زمینی که مسخ و نجس و آلوده است، یاد شده است؛ این تعبیر خیلی عجیب است زیرا از یکسو امام علی(ع) را خدا میدانند و از سمت دیگر نجف را نجس و آلوده! توضیح این مطلب آن است که این گروهها باوری به شهادت ائمه(ع) ندارند زیرا آنان را خدا میدانند و میگویند خدا که کشته نمیشود.
اکبری اضافه کرد: البته این طعنها همیشگی نیست و گاهی اوقات مدحهایی هم دارند؛ بنابراین اگر کسی بداند امام کشته نشده است و شهید نیست و به زیارت مرقد او برود مورد قبول غالیان است؛ گزارشی در مورد غالیان مشعشعی داریم که زائران حرم امیرمؤمنان(ع) را کشتهاند؛ در کتاب الهدایه الکبری اثر ابن حمدان خصیبی روایتی نقل شده که خیلی جالب است؛ گفته شده است که قاتلان انبیاء، کسانی هستند که قبر امام حسین(ع) را زیارت میکنند. این موضع تند و تکفیری نسبت به شیعه است.
پژوهشگر حدیث امامیه ادامه داد: غالیان برای توجیه این باور خود میگویند شیعیان در هر دورهای خود را در لباس جدیدی نشان میدهند یعنی تناسخ؛ زراره بن اعین صحابه امام صادق(ع) را معادل کفار میدانند. اینکه ائمه(ع) هیچ وقت شکنجه و دچار گرفتاری نمیشوند را از باب الوهیت و گاهی فراتر از آن میدانند و برای خود مؤمنین هم مطرح میکنند با این ادعا که خدا حکیم است و اجازه نمیدهد ولی خودش ولو انسان عادی زجر و شکنجه ببیند.
وی افزود: در منابع غالیان داریم که حضرت امام حسین(ع) در عاشورا به شهادت نرسیدند بلکه شبه حضرت بر حنظله بن اسعد افتاد و او کشته شد؛ برخی از آنان گفتهاند حنظله هم از یاران امام بود لذا او هم نمیشود کشته شود پس چه کسی کشته شد؟ و جواب دادهاند شبه حنظله هم بر شخص عمر بن خطاب افتاد و کسی که کشته شد خلیفه دوم بود.
اکبری با بیان اینکه اینها مدعی هستند که همانطور که حضرت عیسی(ع) شهید نشد و امر بر دیگران متشبه شد، این مسئله برای امام حسین(ع) هم رخ داده است که خلاف ضروری دیدگاه امامیه و تاریخ قطعی عاشورا است، اظهار کرد: اینها معتقدند خود امام حسین(ع) میمیراند و زنده میکند پس چگونه ممکن است خودشان کشته شوند؛ همچنین میگویند اگر ما سلام به زوار کربلا هم میدهیم، مرادمان عارفین به این نکته است.
وی افزود: اعتقاد دیگر آنان این است که ما جزء کسانی نیستیم که بر پروردگار خود گریان هستند؛ برخی نصیریان معاصر هم مواضعی مشابه سلف خود دارند لذا زیارت را مردود میدانند؛ اخیراً هم کتابی از کتیبه محمدبن نصیر منتشر شده است که به این بحث میپردازند که خیلی از فضای امامیه دور است؛ این شکل از غلو آشکار و مخالفت با زیارت وارد امامیه نشده است ولی برخی روایات از طیفهای میانی غالیان که شئون ربوبی برای ائمه(ع) قائل شدهاند، وارد امامیه شده و گاهی زیارتنامههای امامیه هم بر نصیریان اثر گذاشته است.
پژوهشگر حوزه حدیث امامیه با بیان اینکه در برخی روایات تحلیلی از زیارت عاشورا ارائه شده است، اضافه کرد: در این تحلیل تحریفات گستردهای در متن ایجاد شده است تا با نگاه آنان بسازد مثلاً در یا ثارالله و ابن ثاره تعبیر ابن را حذف کردهاند یا مثلاً جایی که میگوییم «یا اباعبدالله ... ابرء الی الله...» به جای یا اباعبدالله تعبیر اللهم را به کار بردهاند که نشان میدهد امام حسین(ع) در مقام الوهیت قرار دارد. یا در انتهای زیارت میگوید: اللهم ارزقنی شفاعه اسمائک و مراتب قدسک یوم الورود.
وی افزود: از جمله زیاراتی که خودشان ارائه کردهاند، در آن آمده است: من شهادت میدهم ای امام حسین تو نه کشته شدی و نه مقهور شدی و نه شکست خوردی و مردی و نخواهی مرد، بلکه غیبت خودت را آشکار کردی. خطاب به حضرت در جایی دیگری میگویند که تو به کسانی که میخواهی روزی بدهی و تو منزه از گفتار ظالمان هستی که مراد، ظالمان شیعه و سنی است، همچنین میگویند تو در این بقعه مدفون هستی.
اکبری با اشاره به برخی روایات طیفهای میانی غلات که وارد امامیه شده است، بیان کرد: در الکافی شریف روایتی از متهمان به غلو بیان شده که با قرآن و روایات در شأن ائمه در تنافی است؛ البته تعابیری دارند که بکم یمح الله و یثبت و ... که لزوماً در تنافی با دید شیعه نیست، گرچه ممکن است در فضای غلو تفویضی مطرح شده باشد. از جمله عباراتی که آمده، این است: اراده پروردگار در تقدیر امورش به شما نازل میشود و از خانههای شما صادر میشود که در منابر هم ما زیاد میشنویم، یعنی وقتی قرار است مشیت خدا به خلق برسد، لزوماً باید از مجرای اهل بیت(ع) به بشر برسد.
وی افزود: در مواجهه با آیات و روایات ما نمیتوانیم چنین مطلبی را به سادگی بپذیریم زیرا قرآن تفاوت مشیت خدا و پیامبر(ص) را بیان کرده است؛ از جمله آیه قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۚ...؛ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ۚ؛ در این آیات دوگانگی مشیت دیده میشود و روایات هم مؤید آن است از جمله در کتاب بصائر الدرجات و کافی با صراحت این موضوع بیان شده است.
وی با تأکید بر اینکه نیازمند بررسی و تحقیق بیشتر به خصوص تاریخگذاری روایات متهمان به غلو هستیم، افزود: در المزار ابن مشهدی با زیاراتی مواجهیم که تعابیر خاصی دارد و فضای تفویضی را نشان میدهد؛ مانند تعبیر مقلب الاحوال و منزل المن و السلوی را برای امیرمؤمنان(ع) به کار برده، در حالی که این دو برای خدا بیان شده است.
اکبری بیان کرد: در آیات متعدد خطاب به پیامبر(ص) بیان شده است که تو از ماجرای انبیاء گذشته خبر نداشتی و در آنجا نبودی و ما برای تو بیان کردیم ولی در روایات غالیان حضرت امیر(ع) در همه دوران پیشین و ماجرای انبیاء حضور داشته و خودشان کارهای آنان را میکردند؛ یعنی بیان شده است که حضرت علی(ع) دست حضرت ابراهیم را گرفت و از آتش بیرون آورد و کشتی نوح را نجات داد. یا تعبیر مالک الرزق را برای امیرمؤمنان(ع) به کار بردهاند که به تفویض رازقیت اشاره دارد. برخی تعابیر هم اسناد مغشوشی دارد از جمله علم غیب برای ائمه(ع)؛ در حالی که علم غیب فقط مخصوص علم بیپایان خداست، یعنی برخی تعابیری را که برای خدا به کار میرود برای حضرت علی(ع) هم به کار بردهاند.
انتهای پیام