اوقات فراغت، زمانی است که فارغ از مسئولیتهای روزمره و کارهای اجباری، به خودمان اختصاص میدهیم. این زمان نه تنها فرصتی برای استراحت و تجدید قواست، بلکه زمینهای برای کشف علایق، پرورش خلاقیت و بهبود کیفیت زندگی است. این زمان میتواند به ما کمک کند تا از روزمرگی فاصله بگیریم و با انرژی بیشتری به چالشهای زندگی بازگردیم.
درواقع، فراغت مؤثر رازی ساده، اما عمیق دارد و در میان نوجوانان از اهمیت چندبرابری برخوردار است؛ انتخاب فعالیتهایی که نه تنها ذهن و بدن را آرامش دهد، بلکه به رشد شخصی و خلاقیت آنان نیز منجر شود. فعالیتهایی مانند مطالعه، ورزش، هنر یا حتی قدم زدن در طبیعت میتواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای بازسازی روحیه و تقویت تمرکز عمل کند.
در ایام نوروز والدین و فرزندان، اوقات فراغت بیشتری در اختیار دارند؛ در همین راستا خبرگزاری ایکنا بنابر رسالت آگاهیبخشی، مجموعه دوم آموزشی اوقات فراغت با عنوان «رازهای فراغت مؤثر» را تهیه کرده است تا کودکان و نوجوانان به ویژه والدین اوقات خوشتر و مفیدتری را سپری کنند.
رضا تبریزی، نویسنده و پژوهشگر حوزه اوقات فراغت کودک و نوجوان در این درسگفتارها به بیان نکاتی مهمی در موضوع یاد شده میپردازد. در قسمت چهارم از این مجموعه «نیازهای کودک و نوجوان» تبیین شده است که مشروح آن را در ادامه میبینید و میخوانید:
بخشی از نیازهای کودکان و نوجوانان مرتبط با خانوادهها است و بخشی دیگر مربوط به ارکان فرهنگی کشور، مانند شورای فرهنگ عمومی، وزارتخانهها و گروههای وابسته به این نهادهاست. ما باید شرایطی ایجاد کنیم که کودکان بتوانند با روایتها و داستانها ویژهای که برای آنها طراحی شده، ارتباط برقرار کنند. این داستانها باید با حوزههای گردشگری، فرهنگ و هنر، ورزش و سلامت، و مهارتهای سرگرمی مرتبط باشند. اگر برای کودکان، طراحی شخصیت و داستانپردازی انجام ندهیم، قطعاً آنها نمیتوانند با این موضوعات همراه شوند و برایشان جذابیتی نخواهد داشت.
نگاهی که ما امروز به شخصیتپردازی فرهنگی در کشور داریم، نشان میدهد که بیش از ۹۹ درصد شخصیتهایی که کودکان با آنها ارتباط برقرار میکنند، از خارج از ایران هستند. این شخصیتها در شبکههای اجتماعی، چه داخلی و چه خارجی، به وفور استفاده میشوند. کودکان با این شخصیتها خود را تطبیق میدهند و همراه میشوند، اما هنوز با شخصیتهای ایرانی ارتباط برقرار نکردهاند. یکی از نیازهای اصلی در این حوزه، طراحی شخصیتهای ایرانی است که خانوادهها بتوانند از آنها استفاده کنند. این شخصیتها میتوانند کودکان را وارد فضای مهارتی، سرگرمی و موضوعات فرهنگی کنند.
نکته مهم این است که ما باید روی هویت فرهنگی خود کار ویژهای انجام دهیم. اگر به عنوان والد، مثالهایی از خارج از کشور و فرهنگهای غریب با فضای فرهنگی ایران برای فرزندمان ایجاد کنیم، جذابیتی که باید در قالب برنامههای فرهنگی ایرانی به وجود بیاید، ایجاد نخواهد شد. این موضوع برای کودکان ارزشمند نیست، زیرا ما تنها به معرفی آنها بسنده کردهایم و کار عمیقی انجام ندادهایم. کاری که باید انجام دهیم، این است که کودکان را با فضای فرهنگی و شخصیتهای ایرانی آشنا کنیم و یک زنجیره ارزش ایجاد کنیم. به عنوان مثال، میتوانیم روی کاراکترهایی کار کنیم که کودکان آنها را روی لباسها، لوازم تحریر و سایر صنایع مرتبط ببینند. همچنین، میتوانیم از طریق کیوآرکد یا سایر روشهای دیجیتال، داستانها و روایتهای مختلف را به کودکان ارائه دهیم. این کار باعث میشود جریانسازی فرهنگی به راحتی انجام شود و کودکان با شرایط فرهنگی خودمان در زمینه اوقات فراغت آشنا شوند.
برنامهریزی اوقات فراغت زمانی جذابتر خواهد بود که با فرهنگ عمومی مردم سازگار باشد. یکی از نکاتی که من از دستاندرکاران این حوزه خواهش میکنم، این است که اجازه دهند مردم در این بخش مشارکت کنند. در سالهای اخیر، اسناد و برنامههایی طراحی شدهاند، اما این برنامهها نتوانستهاند جریانساز باشند و تأثیر عمیقی بر سبک زندگی خانوادهها و کودکان بگذارند. حوزه اوقات فراغت، که بر آینده اجتماعی کودکان تأثیر میگذارد، نیازمند هماهنگی بیشتر با فرهنگ عمومی است. متأسفانه، گسستی بین فرهنگ عمومی رایج و برنامههای طراحیشده وجود دارد که این تناسب را به هم زده است.
به عنوان مثال، خانوادهها به دنبال اردوگاههایی هستند که فرزندانشان را به آنها بفرستند، اما همه گروهها نمیتوانند از این اردوگاهها استفاده کنند. در سالهای اخیر، گرایش به سمت اشرافگرایی و تجملگرایی افزایش یافته است. خانوادهها سعی میکنند فرزندان خود را در کارگاههای تخصصی و ویژه ثبت نام کنند، که این موضوع باعث افزایش هزینههای اوقات فراغت شده است. به عنوان مثال، برخی خانههای بازی ساعتی ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان از خانوادهها هزینه دریافت میکنند، در حالی که میتوان خانههای بازی سادهتر و صمیمیتری ایجاد کرد. این تجملگرایی باعث شده است که جامعه به سمت استفاده از شخصیتها و کاراکترهای خارجی گرایش پیدا کند و هزینههای زیادی به اقتصاد خانوادهها تحمیل شود. در نتیجه، ما از فرهنگ خودمان فاصله گرفتهایم.
نیاز تکمیلی که در اینجا مطرح میشود، این است که ما بتوانیم روایتها و داستانهای ایرانی و شخصیتپردازیهایی متناسب با فرهنگ هر منطقه طراحی کنیم. هر استان باید ساختار فرهنگی خود را داشته باشد و از اساتید، فرهنگیان و هنرمندان دعوت کند تا شخصیتها، داستانها و حتی افسانههای محلی را طراحی کنند. این کار باعث میشود کودکان با زندگی و فرهنگ منطقه خود آشنا شوند. نسل امروز، نسل تعاملی است و هر چقدر برنامههای گروهی و تعاملی برای آنها طراحی شود، قطعاً نیازهایشان بهتر پاسخ داده میشود.
در قسمت بعدی، در مورد این موضوع صحبت خواهیم کرد که چرا وقتی به شهرهای مختلف سفر میکنیم، نتوانستهایم با فرهنگ آنها ارتباط برقرار کنیم و چرا تمایل داریم به شهر خودمان بازگردیم. این موضوع به این دلیل است که ما نتوانستهایم با فرهنگ، غذاها و روش زندگی مردم آن شهرها آشنا شویم. به عنوان مثال، در شهرهای کویری، بادگیرها برای خنککردن خانهها استفاده میشوند، یا در مازندران، بازیهای محلی و موسیقی خاص آن منطقه وجود دارد. اگر قبل از سفر، خانوادهها با این فرهنگها آشنا شوند، گردشگری فرهنگی میتواند به رشد شخصیت کودکان کمک کند. همچنین، پیشنهاد میکنم برنامههای اردویی و کارناوالی نیز در این راستا طراحی شوند.
انتهای پیام