کد خبر: 4271784
تاریخ انتشار : ۰۲ فروردين ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۶
باقری‌فر در گفت‌وگو با ایکنا مطرح کرد

فرصت بی‌نظیر دعا برای دستیابی به کمال در ماه رمضان + فیلم

نویسنده کتاب «پژوهشی در جایگاه نیایش در قرآن کریم» با اشاره به اینکه آیه 186 سوره بقره از ظریف‌ترین و لطیف‌ترین آیات مربوط به دعا در قرآن است، گفت: این آیه در ضمن آیات مربوط به رمضان است؛ گویی رمضان جز با دعا به کمال نمی‌رسد.

ظریف‌تری آیه قرآنی دعا و رمضانی که به کمال می‌رسدماه مبارک رمضان ماه دعا و نیایش است. شاید مفهوم دعا به معنای طلب کردن چیزی از خداوند برای همه مردم ملموس باشد اما نیایش به راستی چیست؟ آیا وقتی دعایی را می‌خوانیم در حال نیایش هستیم؟ با چه هدفی در اسلام نیایش توصیه شده است؟ آیا نیایش مختص مسلمانان و پیروان ادیان الهی است؟ نیایش چه نیازی از انسان برطرف می‌کند؟ و یا به تعبیر دیگر با نیایش چه چیزی به دست می‌آوریم؟ جایگاه ماه مبارک رمضان در نیایش‌های مطرح در قرآن کریم کجاست؟ قرآن چه تعریفی از نیایش دارد و نیایش‌های این کتاب مقدس چه ویژگی‌هایی دارند؟

علی باقری‌فر، پژوهشگر و نویسنده کتاب «پژوهشی در جایگاه نیایش در قرآن کریم» در گفت‌وگو با ایکنا به سؤال‌های مطرح در این زمینه پاسخ داد که با هم این مصاحبه را می‌خوانیم.

ایکنا ـ چه عاملی موجب شد به فکر تألیف کتاب «جایگاه نیایش در قرآن کریم» بیفتید؟

اواخر دهه ۷۰ با کمک چند نفر از دوستانم کاری را آغاز کردم. در آن زمان، در یک مأموریت در لبنان بودم و در پژوهشی تحت عنوان «بایدها و نبایدها در قرآن»، شروع به بررسی آیات قرآن از آغاز تا پایان کرده بایدها و نبایدهای مطرح شده را از قرآن استخراج کردم. در نگاه اول و تقسیم‌بندی‌های ابتدایی، متوجه شدم که بخشی از این آیات، به جای اینکه مباحثی باشد که خداوند متعال از بندگانش می‌خواهد، درخواست‌هایی است که بندگان از خداوند طلب می‌کنند. از این رو، نمی‌توان نام «باید و نباید» را بر آنها گذاشت. بنابراین، از همان ابتدا تصمیم گرفتم این آیات را جدا کنم این مطالب همان مباحثی است که از آنها تحت عنوان «دعا و نیایش» سخن می‌گوییم.

این اولین خروجی آن کار بود که در سال ۸۱ تحت عنوان «پژوهشی در نیایش‌های قرآن» چاپ شد و بعداً چاپ‌های دوم و سوم نیز داشت. در مقطعی دیگری، کتاب را تلخیص کردم و با عنوان «در محضر نیایش‌های قرآن» منتشر کردم. کتاب اول در ۴۰۰ صفحه بود ولی کتاب دوم در قطع خشتی با ۲۴۵ صفحه منتشر شد.

باید اضافه کنم که علاقه من به نیایش، از طریق این کتاب و آشنایی با این دسته از آیات قرآن شروع نشد. تقریباً از زمانی که خودم را می‌شناسم، ماه‌های رمضان را به بحث درباره قرآن و معارفی که در ادعیه وجود دارد، اختصاص داده‌ام. دلیل این کار این است که معتقدم دعا بهترین زبان مشترک برای همه انسان‌ها و بهترین راه برای برقراری ارتباط با همه انسان‌ها است. دعا بهترین حقیقتی است که می‌تواند روح انسان را جلا دهد، نقص‌ها و کاستی‌های انسان را به او نشان دهد و زمینه صعود و تعالی او را فراهم کند. به تعبیری، دعا نردبان صعود انسان به سوی خداوند است.

لذا برخی از بزرگان ما، همان‌طور که از قرآن به عنوان کتاب نازل یاد می‌کنند، از دعا به عنوان کتاب صعود نام می‌برند. به تعبیر دیگر، قرآن حبل الهی است که از بالا به زمین فرستاده شده است و وقتی انسان‌ها به این حبل متوسل می‌شوند و می‌خواهند بالا بروند خواسته و کارشان چهره نیایش به خود می‌گیرد. همچنین، انسان کاستی‌هایی دارد که تنها از طریق ارتباط با بی‌نیاز مطلق، قادر مطلق و عالم مطلق برطرف شدنی است. بدون این ارتباط، نه تنها نمی‌توان به این کاستی‌ها پی برد، بلکه امکان رفع آنها و ایجاد زمینه رشد و تعالی نیز فراهم نمی‌شود.

بر این اساس، من از گذشته‌های دور به موضوع دعا توجه داشتم و حداقل ماه‌های رمضان را به تفسیر نیایش‌هایی که در اختیار داریم، مانند دعای ابوحمزه ثمالی، مناجات شعبانیه، دعای کمیل و امثال آنها اختصاص می‌دادم.

وقتی موضوع تحقیق درباره بایدها و نبایدها در قرآن مطرح شد، به سرعت این مسئله برجسته شد که ما ناگزیر هستیم بخشی از این آیات را جدا کنیم. این جداسازی منجر به شکل‌گیری کتابی جدید با عنوان «پژوهشی در نیایش‌های قرآن» شد.

ایکنا ـ نیایش و دعا در قرآن در چند دسته قابل دسته‌بندی است؟ 

وقتی موضوع دعا در قرآن مورد بررسی قرار می‌گیرد، با سه مسئله اصلی روبرو می‌شویم: نیازها و حاجات: این دسته از نیایش‌ها معمولاً به عنوان دعاهای حاجت شناخته می‌شوند و وقتی از دعا صحبت می‌کنیم معمولاً این نوع دعاها مد نظر قرار می‌گیرد و در این نوع دعاها، خواسته‌ها به صراحت بیان می‌شوند. 

دسته دوم ستایش و حمد الهی است که در این دسته از نیایش‌ها، خواسته‌ای به صراحت مطرح نمی‌شود؛ یا اساساً خواسته‌ای در آن مطرح نشده است و بیشتر ستایش و تمجید ذات باری تعالی و تسبیح خداوند مورد توجه است. در این موارد خواسته‌ها به صورت غیرمستقیم مطرح شده اما در قالب جملات خبری. مثلاً در دعای حضرت آدم و حوا که می‌گویند: «خدایا اگر ما را نبخشی، از زیانکاران خواهیم بود»، مستقیماً مطرح نشده که خدایا ما را بیامرز و در واقع درخواست بخشش به صورت غیرمستقیم مطرح شده است.

یا در سوره یوسف، حضرت یوسف دوبار واژه «معاذ‌الله» را مطرح  کرده است. یکبار وقتی بحث اتهام سرقت به برادرش بنیامین مطرح می‌شود و سایر برادرانش می‌گویند که یکی از ما را به جای این برادر زندانی کن، می‌فرماید معاذ‌الله، پناه می‌برم به خدا که کسی را به غیر از متهم بازداشت کنم و یک بار دیگر هنگامی که با پیشنهاد آلوده‌دامنی روبرو می‌شود، می‌گوید: «مَعَاذَاللَّهِ» (پناه به خدا)، که این بیان نوعی نیایش و راز و نیاز با خداوند است. اینها دعا و نیایش است ولی بیشتر از اینکه نیایش باشد راز و گفت‌وگو با خداوند است.

پس از انجام این کار و طبقه‌بندی این دسته از دعاها، به این نتیجه رسیدم که همه آنچه درباره دعا در قرآن باید بررسی شود، محدود به این موارد نیست. ما با دسته دیگری از آیات روبرو هستیم که به جایگاه دعا، اهمیت آن، مخاطبان دعا، اینکه دعاکنندگان بیشتر چه کسانی هستند، زمان‌های مناسب برای دعا و مسائلی از این دست می‌پردازند. بنابراین، کتاب مفصلی با عنوان «پژوهشی در جایگاه نیایش در قرآن» را نوشتم که حدود ۶۰۰ صفحه است و در ۱۶ فصل، آیات مربوط به دعا در قرآن را طبقه‌بندی و تحلیل کرده‌ام. این کتاب نشان‌دهنده سیر ورود من به این بحث و تحلیلی است که در این زمینه انجام داده‌ام.

اگرچه این کار چندان قابل ذکر نیست، اما برکت نیایش‌های قرآنی باعث شد که این کتاب مورد توجه مجامع علمی، دانشگاهی و حوزوی قرار گیرد. با وجود اینکه کتاب‌های زیادی درباره دعا نوشته شده است، هم در مورد دعاهای قرآنی و هم دعاهایی که از معصومین (ع) نقل شده‌اند، اما به دلیل نگاه ویژه و طبقه‌بندی خاصی که در این کتاب ارائه شده بود، مورد استقبال گسترده قرار گرفت.

یک بار در حرم حضرت معصومه (س) بودم. در آنجا دیدم فردی دقیقاً در حال ارائه گزارشی از تقسیم‌بندی‌ است که من از دعاها در قرآن انجام داده‌ام. او این کار را به عنوان دستاورد خودش معرفی می‌کرد و می‌گفت من در مورد دعا در قرآن اینگونه تحقیق کرده‌ام، تعداد دعاها این‌قدر است، دعاکنندگان این افراد هستند، نوع دعاها از این دست است، فراوانی دعاها این‌گونه است، ظرف وقوع دعاها چقدر دنیایی، چقدر اخروی و چقدر مربوط به عالم قبل از دنیا یا حتی غیر انسان‌ها است و ... . همچنین بارها از سوی مجامع دانشگاهی با من تماس گرفته‌اند و گفته‌اند می‌خواهیم مسابقه‌ای در خصوص کتاب شما برگزار کنیم و از من راهنمایی گرفتند که همه اینها لطف خدا و برکتی بود که خود قرآن داشت و همواره یار و یاور من بوده است تا این کار شکل بگیرد.

در مجموع باید بگویم کتاب «پژوهشی در نیایش‌های قرآن» در سال‌های ۸۱، ۸۴ و ۸۶ توسط انتشارات ارشاد چاپ شده است. کتاب «در محضر نیایش‌های قرآن» خلاصه‌ای از کتاب اول است و در قطع خشتی چاپ شده است. کتاب «پژوهشی در جایگاه نیایش در قرآن» نیز در ۶۰۰ صفحه منتشر شده و آیات مرتبط با موضوع دعا را مورد بررسی قرار داده است.

ایکنا ـ نیایش را از دیدگاه اسلامی چگونه می‌توان تعریف کرد؟

به تعبیری که در روایات ما آمده است، اساس عبادت چیزی جز نیایش نیست. در قرآن کریم آمده است: «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ؛ و جن و انس را نیافریدم جز برای اینکه مرا عبادت کنند». فلسفه آفرینش انسان، عبادت شمرده شده است و عبادت در واقع هموار کردن مسیر کمال است. در زبان عربی، به دستگاه‌هایی که مسیرها را هموار می‌کنند، «عابد» می‌گویند. بنابراین، عبادت دقیقاً به معنای حرکت انسان در مسیر تعالی و صعود روحی و کمالات معنوی است و فلسفه وجودی انسان نیز همین است.

در روایات ما آمده است که دعا، مغز عبادت است. حتی بخش زیادی از نماز که یکی از مهم‌ترین عبادات است را دعا تشکیل می‌دهد. از سوره حمد که جزو واجبات قطعی هر نماز است، تا ذکر قنوت، رکوع و سجده و حتی تعقیبات بعد آن همه به نوعی دعا هستند. از این جهت، دعا حقیقت دینداری را شکل می‌دهد که حقیقت دینداری یعنی خاکساری مطلق در پیشگاه ذات باری تعالی، یعنی خود را ندیدن و همه چیز را خدا دیدن، و هرگز از آن صاحب اراده، علم و قدرت مطلق غافل نبودن.
دعا بهترین نماد برای نشان‌دادن اوج خاکساری انسان است. چه زمانی که به ستایش و حمد الهی می‌پردازیم و چه زمانی که حاجتی را مطرح می‌کنیم در هر صورت دعا یعنی توجه به کمال مطلق خداوند و نقص مطلق خود و ایجاد ارتباط بین این دو. هرچه این پیوند صادقانه‌تر و عمیق‌تر باشد، بهره‌گیری انسان از این اقیانوس بی‌کران بیشتر خواهد بود و رشد انسان در این مسیر افزایش خواهد یافت.

ایکنا ـ چه مقدار از آیات قرآن به نیایش اختصاص پیدا کرده است؟

بر اساس تقسیم‌بندی که در کتاب‌هایم انجام داده‌ام، تقریباً در ۱۱۴ سوره از قرآن، موضوع دعا و نیایش مطرح شده است. از این سوره‌ها در مجموع ۱۵۹ خواسته مطرح شده است که به صورت دعای حاجت در نظر گرفته می‌شوند. البته فراوانی این دعاها یکسان نیست؛ برخی تنها یک بار در قرآن آمده‌اند، در حالی که برخی دیگر هفت بار یا حتی 30 بار مطرح شده است. مانند درخواست آموزش یا رفع عذاب که ۳۰ بار تکرار شده‌ است. اگر دعاهای تکراری‌ را در نظر نگیریم در کل، ۸۲ خواسته به صورت مستقیم در قرآن مطرح شده است که دعای حاجت به حساب می‌آید.

بخش دیگری از دعاها، بیشتر جنبه رازگویی، ستایش، شکر و تحمید حضرت حق را دارند. در این دعاها، اگر خواسته‌ای هم مطرح شده باشد، به صورت غیرمستقیم و در قالب جملات خبری بیان شده است. مثلاً بنده حال خود را وصف می‌کند و از طریق این وصف، به زبان بی‌زبانی می‌گوید: «خدایا، حواست به ما هم باشد، من قبول دارم که این کاستی‌ها را دارم و ...» این نوع دعاها تقریباً در ۴۸ آیه از قرآن وجود دارند.

در مجموع، می‌توان گفت که صدها آیه از قرآن به صورت مستقیم به دعا مربوط است و اگر بخواهیم غیرمستقیم نیز در نظر بگیریم، باید بگوییم که بیشتر آیات قرآن به نوعی دعا هستند. دلیل این امر این است که دعا یعنی گفت‌وگو بین خدا و انسان، و بسیاری از آیات قرآن در واقع گفت‌وگویی است که بین خدا و انسان صورت می‌گیرد. حتی اگر این آیات به شکل ظاهری دعا نباشند، باز هم می‌توانند به نوعی دعا محسوب شوند. گاهی تعریفی که خدا از انسان ارائه می‌دهد یا معرفی که خداوند در مورد خودش مطرح می‌کند شاید در ظاهر دعا نباشد اما گفت‌وگویی بین خدا و انسان است در هر صورت جایگاه دعا در قرآن بسیار بالا و مهم است.

ایکنا ـ کدام آیات قرآن با محور نیایش را باید بیشتر به مردم معرفی کرد که ارتباط بیشتر و حظ معنوی بیشتری برای مردم در پی داشته باشد؟

زیباترین آیه قرآن که به موضوع دعا مربوط می‌شود، دقیقاً در ضمن آیات مربوط به روزه قرار دارد. در سوره مبارکه بقره، هنگامی که خداوند متعال از آیات مربوط به روزه سخن می‌گوید، در آیه 186 می‌فرماید: «وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ؛ هنگامی که بندگانم از تو درباره من بپرسند، [بگو:] یقیناً من نزدیکم، دعای دعا کننده را زمانی که مرا بخواند اجابت می کنم؛ پس باید دعوتم را بپذیرند و به من ایمان آورند، تا [به حقّ و حقیقت] راه یابند [و به مقصد اعلی برسند».

به تعبیر مرحوم علامه طباطبایی، این آیه از ظریف‌ترین و لطیف‌ترین آیات مربوط به دعا در قرآن است که در میان آیات روزه مطرح شده است. گویا ماه رمضان جز با دعا به کمال نمی‌رسد. در این آیه، هفت بار ضمیر متکلم وحده (من) به کار رفته است و حتی واسطه‌ای مانند واژه «قل» (بگو) (در برخی از آیات خطاب به رسول الله(ص) گفته می‌شود که «قل» ای پیامبر به مردم بگو) که در بسیاری از آیات دیگر وجود دارد، در اینجا حذف شده است. این نشان‌دهنده ارتباط مستقیم و بی‌واسطه بین بنده و خداست.

یعنی اگر انسان بخواهد به حقیقت وجودی خود پی ببرد و مسیر کمال خود را به درستی بشناسد، جز از ره‌گذر توجه به مسئله دعا و تأمل و تدبر در آیات نیایشی قرآن و نیایش‌های اصیل دیگر، مانند دعای ابوحمزه ثمالی، دعای کمیل، مناجات شعبانیه و دعاهای صحیفه سجادیه و نهج‌البلاغه، ممکن نیست.

گفت‌وگو از زهرا ایرجی

انتهای پیام
captcha