خبرنگار ایکنا به مناسبت ایام ماه رمضان و بهار قرآن درباره نگاه امیرمؤمنان(ع) به قرآن کریم بر اساس کتاب شریف نهجالبلاغه با حجتالاسلام عبدالکریم بهجتپور؛ صاحب تفسیر تنزیلی همگام با وحی گفتوگو کرده است که در ادامه آن را میخوانیم.
ایکنا ـ نهجالبلاغه امیر مؤمنان(ع) یکی از بهترین منابع در معرفی قرآن کریم است. ایشان چه نگاه و توصیفاتی در مورد قرآن دارند؟
قبل از پرداختن به فرمایش حضرت علی(ع) در مورد قرآن کریم ابتدا اجازه دهید مقداری نسبت حضرت علی(ع) را با قرآن توصیف کنم. حضرت علی(ع) بعد از پیامبر(ص)، قرآنشناسترین صحابه بودند؛ در منابع اهل سنت مانند تاریخ خطیب بغدادی و اتقان سیوطی این بحث مطرح شده است که مرجع تفسیر بعد از پیامبر(ص) چه کسی بوده است و سیوطی میگوید مرجع تفسیر ابن مسعود، ابن عباس و ابی ابن کعب است و اگر بین آنان اختلاف ایجاد شد ما باید به ابن عباس مراجعه کنیم زیرا ابن عباس بیشترین مطالب تفسیری را دارد و شاگرد علی بن ابیطالب(ع) بوده است. ابن عباس و ابن مسعود هر دو شاگردی مولا علی(ع) را کردهاند و ابی هم به شدت به علی(ع) ارادت داشته است.
اولین کسی که قرآن را تدوین کرد و مدتی بعد از وفات پیامبر(ص) از منزل بیرون نرفت تا این کار را خاتمه داد حضرت علی(ع) بود و کسی که جامعترین تفسیر از پیامبر(ص) را ارائه کرده است آن هم بر اساس دو دیدار روزانه با پیامبر(ص)، علی(ع) بود؛ زیرا پیامبر(ص) نکات تفسیری و تاویلی قرآن کریم را برای علی(ع) بیان فرمود و ایشان آن را مینوشتند.
خطیب بغدادی از اسماعیل بن جعفر سندی به ابن عباس دارد که گفته است 300 آیه به علی(ع) اشاره کرده است؛ آیه تبلیغ، آیه اکمال و آیه مودت، مباهله و اشترای نفس، نجوا و آیاتی از سوره انسان، اولی الامر و ... برخی از این آیات هستند. برخی آیات اصلا مستقیما در رابطه با ایشان است مانند صالح المؤمنین در سوره تحریم و اذن واعیه در سوره مبارکه حاقه یا خیرالبریه در سوره بینه.
بنابراین نسبت علی(ع) با قرآن نسبت شخصیتی است که به شدت با این متن مرتبط است لذا توصیف ایشان از قرآن توصیف از جانب کسی است که مانوس با قرآن و ناظر بر نزول وحی بوده است و در نهجالبلاغه فرمودند که پیامبر(ص) به من فرمود من همان چیزی را که از وحی میشنوم تو هم میشنوی و علی(ع) ناله شیطان را در هنگام نزول برخی آیات را هم شنیدند. پیامبر(ص) فرمودند من هر چه را میشنوم تو هم میشنوی و هر چه میبینم تو هم میبینی؛ ایشان کاتب و حافظ قرآن و مفسر قرآن بود و خودشان فرمودند آیهای نیست که نازل شده باشد و من ندانم در کجا و چه زمانی و یا در شب و یا روز، در دشت و یا کوه نازل شده است.
اما پاسخ به سؤال نخست. یکی از فرمایشات ایشان در خطبه 157 که بسیار مشهور است و مفسران نواندیشه به آن استناد میکنند این تعبیر است که قرآن را به استنطاق و سخن در بیاورید و به سخن در نمیآید ولی من از آن به شما خبر میدهم؛ این مطلب سرمایه برای مفسران شده است که بگویند هر مسئلهای که برای سعادت انسان و رهایی از شقاوت او لازم است را میتوان به قرآن عرضه کرد و قرآن هم به ما جواب میدهد. البته قرآنشناس قهاری چون علی(ع) لازم دارد؛ شهید صدر ریشه و مشروعیت تفسیر موضوعی را همین فرمایش حضرت علی(ع) میدانند و اینکه ما باید سراغ قرآن برای استنطاق برویم.
ایکنا ـ استنادات حضرت به صورت مستقیم به آیات قرآن چند مورد است و از جمله در خطبه نخست به چه مضامینی اشاره فرمودند؟
در نهجالبلاغه 122 مورد به صورت تضمین و یا اقتباس به آیات قرآن کریم استشهاد شده است و خود حضرت به مناسبت آیه مطالبی بیان فرمودهاند و البته به شکل اشاره این عدد بسیار فراتر است؛ ایشان در توصیف قرآن کریم در خطبه اول نهجالبلاغه دارند: راه روشن و پرچم برافراشتهای که پیامبر(ص) در میان شما گذاشت؛ شما بعد از اینکه پیامبر(ص) از میان ما رفت یک شاخص برای تشخیص حق از باطل و معیار هدایت دارید و این شاخص چیزی جز قرآن نیست.
روشنگر حلال و حرام و واجبات و مستحبات، ناسخ و منسوخ، مجاز در انجام دادن یا ندادن و اینها مجموعه احکام شرعی است. حضرت فرمودند قرآن، فرمانی ویژه و دستوری فراگیر و همگانی از طرف خداوند است که دارای رخدادهای آموزنده و ضربالمثلهای پنددهنده است.
بسیاری از ما تصور دوری در مورد قرآن داریم ولی وقتی قرآن در دست اهلش مانند حضرت علی(ع) قرار بگیرد ابعاد مختلفی دارد؛ احکام آزاد و دستورات مقید و مرزبندی شده، برخی منطقهالفراغها را گفته و بر دوش انسان گذاشته است و البته مرزبندی و دستورات مشخصی دارد و حقایق استوار و روشن را بیان فرموده است. قواعد حاکم بر عالم و حیات بشر را توضیح داده است و کسی که با قرآن مانوس باشد معیارهای زندگی را به دست خواهد آورد. قرآن در نگاه امیرمؤمنان(ع) آشکارکننده آیات مجمل و بیانکننده مطالب پیچیده است؛ در برخی موارد مطالبی را به صورت مجمل بیان کرده است و دوباره در برخی آیات دیگر آن را تشریح و تفصیل داده است.
میفرمایند قرآن برخی احکام را خود بیان فرموده است و در مواردی ما را به سنت ارجاع داده است لذا وقتی بگوییم قرآن کتابی جامع است به این معنا نیست که قرآن همه مسائل را خودش حل کرده است بلکه قرآن کریم مهمترین مسائل را بیان فرمود و برای حل بسیاری از مسائل هم ما را به سنت ارجاع داده است، به عقل، تجربه و مشورت و ... یعنی قرآن، عقل و روایت و مشورت و علم و تجربه را تعطیل نکرده است بلکه برای آن اعتبار در حد خود قائل است. میفرمایند قرآن برخی موارد را فرموده است که اگر انسان مرتکب آن شود حتما گرفتار عذاب خواهد شد ولی در مورادی هم برخی کارها مورد عفو و بخشش الهی قرار میگیرد.
ایکنا ـ حضرت در خطبه 198 نهجالبلاغه بر اساس شرح صبحی صالح هم مطالبی در مورد قرآن فرمودهاند، مهمترین تعابیر این خطبه چیست؟
در این خطبه کتاب را توصیف فرموده است: فرمودند قرآن جنبه هدایتی دارد و هدایت آن مربوط به دوره پیامبر(ص) نیست و هر روز و هر زمان که نگران و راه را گم کرده باشید این چراغ خاموش نمیشود و نور آن فرو نمینشیند و هرقدر دانشمندان فرو رفته و از این بحر کمک میگیرند باز هم میبینند مناطق تسخیرنشده فراوان دارد به تعبیری قرآن دریایی است که برای همه سؤالات بشر پاسخ و راه حل دارد. ما گاهی دنبال برخی اشخاص میرویم که حکیم هستند و افراد خوبی هم هستند ولی در برخی موارد هم اشتباهات و برداشت غلط دارند ولی قرآن مسیر بسیار پهن و وسیعی است که کسی در این مسیر گمراه نمیشود و برتری دارد که به تیرگی نیفتد.
میفرمایند ما کتب آسمانی مختلف مانند تورات و انجیل و صحف و کتب غیر آسمانی داریم و قرآن در بین این دانشها پرتوی دارد که فروغش به تیرگی نیفتد؛ در واقع بر همه اینها سرآمد است و معیاری جداسازنده است که راه حق را از باطل تفکیک میکند و فرقان است و میفرماید در فرقان بودن هم منحصر به دوره پیامبر(ص) نیست و تا قیامت این نقش را ایفا میکند. قرآن میزان روشنگری است که پایههای وایرانی نپذیرد؛ ما 50 سال قبل چراغی داشتهایم که امروز کارآیی ندارد و ابزار جدیدتر برای برق داریم، قرآن اینطور نیست و همیشه روشنی و روشنگری دارد و متنی است که انسان نمیترسد او را دچار بیماری کند و همیشه انسان در سلامت است.
قرآن ارجمندنیرویی است که یارانش بیم شکست ندارند یعنی کسی که با قرآن است ولو تنها باشد شکست نخواهد خورد. یاورانش فروگذاشته نمیشوند و قرآن همیشه به یاری یارانش میپردازد. امروز ما کسانی چون مقام معظم رهبری و شهید نصرالله را داریم که مانوس با قرآن هستند و خود را به قرآن سپردهاند و اینها کسانی هستند که خداوند آنان را یاری میکند و آنان را فروگذار نمیکند و دائما آنان را هدایت میکند؛ پس قرآن مرکز ثقل ایمان است.
در سوره مبارکه فتح فرموده است: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ؛ ایمان یعنی آرامش و اطمینان خاطر؛ فرموده است خواننده قرآن میفهمد که مرکز ایمانسازی این کتاب است؛ ایشان در تعبیر دیگری فرمودهاند: تلاوته القرآن لقاحه الایمان یعنی این متن، متن ایمانساز است و اگر کسی به دنبال گسترش ایمان در خودش هست باید سراغ قرآن برود.
گفتوگو از علی فرجزاده
انتهای پیام