به گزارش خبرنگار ایکنا، علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیس جمهور در دومین سالروز درگذشت زندهیاد عماد افروغ، در مراسم بزرگداشت این اندیشمند و پژوهشگر کشورمان با اشاره به اینکه اوایل دهه ۷۰ بود که مجله راهبرد پژوهشی توسط مرکز تحقیقات استراتژیک در حال انتشار بود و قرار بود شمارهای در خصوص تئوریهای انقلاب منتشر شود که مطلبی از مرحوم افروغ در این شماره چاپ شد، گفت: اولین مواجهه من با اندیشههای مرحوم افروغ از این مجله شروع شد.
وی ضمن قدردانی از برگزاری این مراسم، گفت: بسیار خوب است که چنین مراسمی فقط مراسم ذکر فاتحه و ذکر خاطره نیست بلکه تداوم منش ایشان را با نمادسازی در چنین مراسمی میتوانیم انجام دهیم.
ربیعی ادامه داد: من این نوع مراسم را نوعی تذکر به خودمان میدانم؛ با اعضای کارگروه هسته فکری عماد افزوع جلسه خواهم داشت و از آنها میخواهم بیش از آنکه به نظرات ایشان بپردازند، حتماً به منش دکتر افروغ نیز بپردازند؛ در گذشته مرگ و میر خیلی کمتر بود امروز مرگ و میر بسیار زیاد شده اما توجه به مرگ کمتر شده است. امروز نوعی گریز از یاد مرگ زیاد شده است و شاید این مسئله به این دلیل است که سیاستهای معطوف به شادی نداشتهایم و اساساً قائل به جامعه شاد نبودیم و در مقابل این مسئله نوع گریز از یاد مرگ رخ داده است.
وی یکی از گرفتاریهای علوم اجتماعی را نسبت این علم با جامعه دانست و گفت: دکتر افروغ، فروغ نظریه و فروغ منش هر دو را باهم داشت و این تلفیق نظریه و شخصیت چیزی است که امروز ما به آن نیاز داریم. عدهای از فعالان عرصه علوم اجتماعی صرفاً در حال آموزش مباحث علمی در زمینه علوم اجتماعی هستند، عدهای مسئله شناسی میکنند و تلاش دارند مسئله کاوی کنند و وظیفه خود را در همین حد میدانند. دسته دیگری از همکاران ما در علوم اجتماعی کارشان توصیف وضعیت حال است و هرچه در این توصیف وضعیت حال، نگرش منفیتری داشته باشند با استقبال بیشتری مواجه میشوند اما در حد توصیف وضعیت باقی میمانند. من شالودهشکنی را قبول دارم و معتقدم نقد و شالودهشکنی اولین گام در پدیدآمدن مسیر جدید است و این مسئله آن چیزی است که به نظر من در بحث دکتر افروغ میتوانیم به آن اشاره کنیم.
ربیعی تصریح کرد: دکتر افروغ اگر نقد و شالودهشکنی میکرد، علتشناسی و مسئلهشناسی نیز میکرد، راهکار نیز ارائه میداد. یکی از بزرگترین مشکلات ما امروز این است که اصل مسئله را هنوز درست نمیشناسیم اما به نقد آن میپردازیم و حتی بر سر اینکه چرا مسائل و مشکلات ایجاد شدهاند با هم توافق نداریم.
وی با اشاره به اینکه برخی گله میکنند که چرا علوم اجتماعی منزوی شده است، گفت: ما نیازمند علوم اجتماعی افقگشا و راهگشا هستیم و این خصلتی است که فعالیتهای دکتر افزوغ داشت؛ ایشان کنش اجتماعی و سیاسی داشت اما در چهارچوب تنگ یک نظریه نایستاده بود و لذا به طور درخشانی نقد درون گفتمانی را مطرح میکرد. ایده نقد درون گفتمانی یک نظر و ایده بسیار درخشان است و اگر ما نقد درون گفتمانی داشتیم شاید در فهم مشترکمان از مسائل بسیار مؤثر بود.
دستیار اجتماعی رئیس جمهور با ابراز تأسف از همراهی برخی جامعهشناسان با جریانهای سیاسی که هیچ نسبتی با حال و روز مردم ندارند، گفت: ایستادن کنار افرادی که خیابان را توصیه میکنند و مشی آنها این است که خون در مقابل خون با رسالت هیچ انسانی که با علوم اجتماعی نسبت دارد، سازگاری ندارد.
وی ادامه داد: آن چیزی که عماد افروغ دنبال میکرد، ایستادن کنار مردم همراه با راهگشایی برای بهبود حال مردم بود. ما باید نقد کنیم، قدرت و حاکمیت هم باید نقد شود اما نقدی که معطوف به بهبود حال مردم باشد، نقدی که بتواند نوعی میانجیگری بین مردم و حاکمیت ایجاد کند. افروغ نظریهپردازی با مشی میانجیگرانه است. من بسیار به میانجیگری معتقدم و در این سالها تجربه زیسته به من نشان داده که میانجیگری راه بیبدیل امروز است. مشکل ما این است که میانجیهای اجتماعی نه میانجی بین حاکمیت و مردم یا بین دولت و مردم بلکه حتی میانجیهای افقی از جنس جامعهشناسی اخلاق را نداریم و این مسئله آن چیزی است که افروغ به آن معتقد بود.
وی در پایان سخنانش، گفت: افروغ از آدمهایی بود که در حیات پژوهشی و شخصی خودش سالم و با رنج زندگی کرد؛ راهش انشاءلله پر رهرو باشد.
انتهای پیام