کد خبر: 4276683
تاریخ انتشار : ۲۸ فروردين ۱۴۰۴ - ۰۰:۱۰
پای درس پهلوان

این خانه میراث‌دار شرف و شجاعت است + فیلم

ساختن جسم بدون توجه به روح خطرناک است؛ این را پهلوان محمد نجات‌مهر می‌گوید. پهلوانی که نه به زور قرص و دارو که به لطف اراده و به سنت شکوهمند زورخانه‌های ایران جسم و روحش را باهم ساخته و محمدعلی کلی را به خاطر اعتقادش بلند کرده و به دوش گرفته است.

پهلوان حاج محمد نجات مهرفضای مجازی را زیر و رو کنید، حتی رسانه‌های رسمی و خبری را؛ همه از نحوه ساختن و شکل دادن عضله و اعضای بدن حرف می‌زنند. صدها برند پروتئین، عضله‌ساز و انواع و اقسام دستگاه‌های بدن‌سازی معرفی می‌شود که روی هیچ کدام نوشته نشده «یا علی مدد». 

هزاران مربی ورزشی تلاش می‌کنند ساده‌ترین روش تبدیل جسم‌ها به شکل مطلوب زمانه را آموزش دهند، اما چند نفر به ورزشکاران و جوانانی که به دنبال شکل خاصی از فرم بدن هستند می‌‌گوید که انحناهای روح، روان، معنویت و اخلاقت را هم در کنار بدنت بساز و همزمان با ساختن جسمت روحت را نیز ارتقا بده.

کوچه به کوچه این شهر را که بگردید پر است از باشگاه‌های بدن‌سازی و ورزشی اما چه تعداد از مربیان این باشگاه‌ها به شاگردان خود درس شجاعت، دست‌گیری، دفاع از حق، راستگویی، درستکاری، امانت‌داری و در یک کلمه انسانیت و پهلوانی می‌دهند؟

اما در زورخانه همه چیز متفاوت است؛ تضاد عضله‌های در هم پیچیده پهلوانان با قلب‌ها و روح‌های صاف و زلالشان حتی نفس کشیدن و حضور در این فضا را نیز دل‌انگیز کرده است. در و دیوار زورخانه مملو است از تصاویر پهلوانان واقعی؛ آنهایی که زانوی ادب پیش مرشدشان زدند و درس ادب و احترام و انسانیت یاد گرفتند و جسم و روحشان را توأمان ساختند. هر چیز که اینجا هست قدمت، اصالت، ریشه، فلسفه و هویت دارد؛ از در کوتاهش تا سقف بلندش؛ هویتی آمیخته با ایرانیت ما. هویتی که باید حفظ شود تا ایران و ایرانی، حقیقتاً ایرانی بمانند.

به رسم ادب و به بهانه روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه‌ای در زورخانه زندان قصر در کنار پهلوان حاج محمد نجات مهر، یکی از پهلوانان به نام ایران هستیم. استقبال گرمشان، دلگرممان می‌کند. تک به تک عکس‌های زورخانه و پهلوانان به نام این مرز و بوم را به ما معرفی می‌کند و از سفرهای خود به آمریکا، کانادا، ژاپن و ... می‌گوید. تعریف می‌کند که در مبارزه محمدعلی کلی با مبارز ژاپنی «اینوکی» در ژاپن حضور داشته و پس از مسابقه، محمدعلی را به دوش گرفته و بلند کرده است. عکس این اتفاق جالب را نشانمان می‌دهد. شرمنده فروتنی و محبت ایشان هستیم و مقابلشان می‌نشینیم تا ساعتی شاگردی کنیم.

ایکنا ـ دوست دارید خودتان را چگونه معرفی کنید و مردم شما را چطور بشناسند؟ 

بسم‌الله الرحمن الرحیم. لا حول و لاقوه الا بالله العلی العظیم. هر کار که می‌کنی بگو بسم‌الله تا جمله گناهان تو بخشد الله؛ همه هستی از آن اوست. من می‌خواهم خودم باشم چون زندگیم را طوری شروع کرده‌ام که خودم به خودم افتخار می‌کنم. در درون خودم می‌دانم که با خودم چه کار کرده‌ام و آن زبانی که گردش دارد و به هر شکلی می‌تواند بگردد با قلبم یکی بوده است و این برای خودم بسیار جای خوشحالی دارد. پس می‌خواهم خودم باشم و آنطور که حقیقتاً هستم مردم مرا بشناسند. 

زادگاه بنده محله سنگلج است. سنگلج محله‌ای بوده که زیستگاه پهلوانان، راستگویان و دستگیران بوده است، نه مچگیران. این محله، مظهر صداقت و مروت بوده و در یک کلمه، محله‌ای است که مردمانش راه آقا امیرالمؤمنین(ع) را پیموده‌اند. آقا امیرالمؤمنین(ع) به فرمان الهی، مقتدا و امام ما شد. اما آن خدا بی‌خبران چنان رفتار کردند که حتی نقل شده امیرالمؤمنین(ع) با چاه سخن می‌گفت. در مقابل، خداترسان آمدند و راه مولا امیرالمؤمنین(ع) را طی کردند و با راستگویی، دستگیری از مظلومان در نیمه‌شب و ... جسم و روحشان را تقویت کردند. 

۱۷ شوال روزی است که با عنوان مرام پهلوانی توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی نام‌گذاری شده است و ستادی با عضویت چند وزارتخانه تشکیل شد تا در این ستاد فرهنگ پهلوانی را بیشتر به جامعه بشناسانند.

ادب، دستگیری، معرفت، انسانیت و در یک کلمه همه خوبی‌ها ویژگی‌های این ورزش باستانی است که باید آنها را به مردم شناساند. اما شناخت این ورزش فقط به معرفی جنبه‌های فیزیکی مانند میل و تخته محدود نمی‌شود. بسیاری افراد از نظر جسمی توانایی بلند کردن چندین «من» وزن را داشتند، اما چون خدا ترس نبودند، عاقبت خیری برایشان رقم نخورد. اما آنهایی که خداترس بودند مانند مرحوم حاج سید حسن رزاز که خدا ترس بود، با شجاعت و تقوا به مراتب عالی رسیدند. ایشان راه دین را پیمود و به مقام مرجعیت تقلید نائل آمد. ایشان در کربلا و نجف به تحصیل پرداخت و تحت نظر بزرگان دینی، به این مقام رسید اما او کشتی هم می‌گرفت.

ببینید اکنون من وسط گود نشسته‌ام. اگر کسی بخواهد از این سوی گود به آن سوی گود برسد، هفتاد سال زمان نیاز دارد. اما چرا؟ آیا صرفاً یادگیری فنون میل و تخته به این همه سال زمان نیاز دارد؟ خیر. یادگرفتن میل و تخته به کمک یک مربی به راحتی محقق می‌شود و فرد می‌تواند به مقام قهرمانی برسد اما فاصله بین قهرمانی تا پهلوانی بسیار است. پهلوانی مستلزم جوانمردی و صفاتی است که پیشتر اشاره شد. 

ایکنا ـ هر کشوری ورزش سنتی مخصوصی دارد؛ ایرانی‌ها در بن‌مایه فرهنگی خود چه داشتند که ورزشی به عنوان ورزش پهلوانی خلق کردند و تداوم دادند؟ 

ریشه این امر در خدا ترسی و دین‌مداری بوده است. آنها معتقد بودند خدایی وجود دارد که ناظر بر اعمال بندگان است و همه نیکی‌ها را برای بندگانش آفریده است. این بنده است که خودش تصمیم می‌گیرد کدام راه را انتخاب کند. برخی بنده‌ها اگر به موفقیتی برسند، ناسپاس می‌کنند و می‌گویند: «خودمان کردیم» و اگر به شکستی دچار شوند، می‌گویند: «خدا خواسته». در حالی که خدا بهترین‌ها را برای بندگانش مقدر کرده است، اما این بنده است که باید راه راست را بپیماید. اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ‌. آن‌هایی که راه مستقیم می‌روند، خدا ترس هستند، کارشان را با اخلاق‌مداری، راستگویی و درستکاری انجام می‌دهند، به مال مردم دست‌درازی نمی‌کنند و امانت‌دار هستند. 

پهلوانی بدون هورمون و اراده‌ای که محمدعلی کلی را بلند می‌کند

در دین ما به امانت‌داری بسیار تأکید شده است. این ورزش امانتی است که به دست ما سپرده شده و ما موظفیم آن را به نیکی به نسل‌های بعد بسپاریم؛ با همین برنامه‌ها و اخلاق‌مداری، نه با کنار گذاشتن اصول و پرداختن به امور فرعی.

از گذشته این ورزش مورد توجه بوده است اما امروز شاهد استقبال بیشتری از سوی جوانان و نوجوانان هستیم. این نشان‌دهنده توجه بیشتر به نسل جوان است و باید همین روند ادامه یابد. پیشنهاد می‌کنم که ترویج فرهنگ پهلوانی فقط محدود به فدراسیون نباشد، بلکه گسترده‌تر شود.

ترویج فرهنگ پهلوانی باید گسترش یابد و فقط محدود به فعالیت یک فدراسیون نباشد. پس از تصویب مصوبه‌ شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص ترویج فرهنگ پهلوانی این مصوبه به وزارتخانه‌های مرتبط از جمله وزارت ورزش و جوانان، ابلاغ شد اما پیشنهاد می‌کنم ستادی مستقل با عنوان «ستاد ترویج فرهنگ پهلوانی» تشکیل شود. البته این ستاد مدتی فعال بود. این ستاد نباید صرفاً محدود به فعالیت‌های فدراسیون پهلوانی و زورخانه‌ای باشد، بلکه با هماهنگی تمامی فدراسیون‌های ورزشی و نهادهای فرهنگی، گام‌های اساسی در جهت نهادینه‌سازی اخلاق پهلوانی در جامعه برداشته شود و همه جوان‌ها با ورزش باستانی آشنا شوند و مرام پهلوانی را بیاموزند؛ نه اینکه در طول سال فقط در روز ترویج فرهنگ پهلوانی در خصوص آن صحبت کنیم.   

همان‌گونه که در واقعه‌ ۱۷ شوال و نبرد حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) با آن فرد نانجیب(عمربن عبدود) مشهور است، در این مبارزه وقتی حضرت علی(ع) او را بار اول به زمین زد، عمربن عبدود آب دهن به روی ایشان انداخت و حضرت علی(ع) از روی او بلند شد چون اگر او را در آن لحظه می‌کشت به دلیل عصبانیت و هوای نفسشان بود نه به خاطر خدا. مبارزه با نفس، قدرت زیادی می‌خواهد. 

ایکنا ـ پس لازم نیست جوانان صرفاً این ورزش را انجام دهند؛ ورزشکاران سایر رشته‌ها هم برای یادگرفتن مرام پهلوانی می‌توانند به زورخانه‌ها بیایند.

صد درصد. ورزش نقطه مقابل فساد است؛ جوان‌های ما خیلی خوب هستند، آنها گیرایی قوی دارند. تمام فدراسیون‌ها با برنامه‌ریزی صحیح هماهنگ شوند و مدرسان خوب فرهنگ پهلوانی را آموزش دهند؛ به خصوص در آموزش و پرورش. معلمان که کار پیامبرگونه‌ای انجام می‌دهند، مخصوصاً معلمان ورزش کلاس برگزار کنند و جوانمردی و از خودگذشتگی را آموزش دهند. وزارت ورزش با سایر فدراسیون‌ها هماهنگ شود تا این ارزش‌ها توسط فدراسیون ورزش‌های پهلوانی بین سایر ورزشکاران نیز منعکس شود.

ایکنا ـ نگران نیستید که فرهنگ پهلوانی در سینه مرشدها و بزرگان این ورزش بماند و به نسل بعدی منتقل نشود؟ 

۱۷ سال داشتم که برای آموختن ورزش زورخانه‌ای به ورزشگاه پولاد رفتم و تحت تعلیم استاد حسین رضی‌زاده شریف قرار گرفتم. ایشان مردی متدین، خوش‌اخلاق و ورزیده در تمامی خوبی‌ها بود. استاد رضی‌زاده، که خودشان شاگرد پهلوان رزاز بود، شجاعت را به ما آموخت. به این حقیر فرمودند: پهلوان اول باید راستگویی، صداقت و عبادت خالصانه با معبود را رعایت کند، بعد به ورزش باستانی بپردازد. مرحوم تختی، شاگرد حسین رضی‌زاده بود و کار خودش را از باشگاه پولاد آغاز کرد. تختی تحت هدایت استاد رضی‌زاده به آن مقام پهلوانی رسید. 

پهلوانی بدون هورمون و اراده‌ای که محمدعلی کلی را بلند می‌کند

حسین رضی‌زاده(رضی خان) مرام پهلوان آقاسید حسن شجاعت معروف به رزاز، پهلوان سید محمد صادق بلورفروش و دیگر پهلوانان تاریخ ما را داشت. همه این بزرگان اهل نماز شب بودند و ارتباطی عمیق با معبود خود داشتند. 

زورخانه‌های ما در گذشته فعالیت خود را پیش از نماز صبح آغاز می‌کردند و ورزشکاران اول نماز جماعت صبح می‌خواندند. نماز در حقیقت ارتباط با معبود است. ما معتقدیم خدایی داریم که ما را حمایت و هدایت می‌کند و ناظر بر اعمال ماست. نمی‌توانیم خطا کنیم، چراکه خداوند همه چیز را می‌بیند؛ هم کارهای درست و هم کارهای نادرست؛ خداوند بخشنده و مهربان است، باید ببخشیم تا خداوند ما را ببخشد.

امروز بر عهده‌ ماست که این امانت گران‌بها را پاسداری کنیم. این رسالتی است که به ویژه بر دوش پیشکسوتان این عرصه قرار دارد، نه صرفاً کسانی که سنی از آنان گذشته، بلکه آنانی که عمری را در گود سپری کرده‌اند و با مرام پهلوانی زیسته‌اند اکنون می‌توانند راهنمای نسل جدید باشند. پیشکسوتان چراغ‌های راهنما برای جوانان هستند.  

چنین افرادی در کشور زیاد داریم و لازم است این عزیزان به درستی شناسایی و از ظرفیت آنان در سطح کشور بهره گرفته شود. هر استان می‌تواند با تشکیل هیئت‌های تخصصی زیر نظر فدراسیون پهلوانی و زورخانه‌ای، این میراث ارزشمند را به نسل جوان منتقل کند. این همان امانت‌داری به شیوه‌ شایسته است. 

ایکنا ـ ورزش پهلوانی و زورخانه‌ای به یک کودک و نوجوان قرن 21 که در ایران زندگی می‌کند چه می‌آموزد که موجب شود والدین تشویق شوند و فرزندشان را به زورخانه‌ها بیاورند؟ 

خوشبختانه امروز شاهد استقبال روزافزون نوجوانان و جوانان از این رشته‌ها هستیم. برای نهادینه کردن این فرهنگ، باید از پایه اقدام کرد. در گذشته، انجمن ورزش پهلوانی در آموزش و پرورش فعال بود و افرادی با سابقه‌ قهرمانی، مسئولیت آموزش اخلاق، راستگویی و ارزش‌های پهلوانی را بر عهده داشتند. امروز نیز باید چنین برنامه‌هایی با قوت بیشتری پیگیری شود. برای نمونه، باشگاه حاضر در باغ موزه‌ قصر، زیر نظر معاونت فرهنگی هنری شهرداری تهران، با مدیریتی توانمند و همکاری مجموعه‌ای متعهد، فضایی امن و آموزنده برای خانواده‌ها فراهم کرده است. اینجا تنها زورخانه‌ای است که در روزهای تعطیل، والدین همراه فرزندان خود به این زورخانه می‌آیند و با فرهنگ ورزش پهلوانی آشنا می‌شوند. همچنین، دانشجویان و جوانان بسیاری با اشتیاق به این محل مراجعه می‌کنند و تحت آموزش‌های اخلاق‌محور و مهارتی قرار می‌گیرند. همه این موارد به آموزش صحیح نیاز دارد. امانتی که بزرگان و پهلوانان گذشته به ما سپرده‌اند، اخلاق، ادب، درستی، صداقت، دستگیری از دیگران و ... را باید به نسل جدید انتقال دهیم. مثلاً برنامه گلریزان، ورزش خاص و دعای خاصی دارد. در گلریزان وقتی می‌خواهند کمک‌های مردم را جمع کنند می‌گویند «چراغ». «چراغ اول را کی روشن کرد؟ آقا رسول الله(ص) در دو دنیا به او عوض دهد». یک لنگ هم وسط گود انداخته می‌شد و پول‌ها را روی آن می‌ریختند.

پهلوانی بدون هورمون و اراده‌ای که محمدعلی کلی را بلند می‌کند

در گذشته، هر محله‌ای یک زورخانه داشت که علاوه بر کارکرد ورزشی، نقش اجتماعی مهمی ایفا می‌کرد. هر زورخانه یک پهلوان داشت که مورد اعتماد مردم بود و مشکلاتی که حتی نمی‌توانستند به خانواده خود بگویند را به پهلوان زورخانه محله می‌گفتند.

مثلاً وقتی کسی مشکل مالی داشت پیش پهلوان می‌آمد و مشکل خود را بیان می‌کرد؛ پهلوان هم از اهالی محل کسی را که می‌توانست مشکل او را حل کند دعوت می‌کرد و سه نفری به زورخانه می‌رفتند و پهلوان در را می‎‌بست. این سه نفر می‌نشستند و پهلوان وارد بحث می‌شد و می‌گفت این آقا مشکل مالی دارد، ورشکسته شده و آبرویش در خطر است؛ شما به او کمک کن. آن فرد هم می‌گفت چشم، خدا هم برکت می‌داد. اما اگر مشکل مالی فرد بیشتر بود؛ پهلوان در زورخانه مراسم گلریزان برگزار و خیرین را دعوت می‌کرد. ورزش انجام می‌شد و دعایی خوانده می‌شد و چراغ می‌گرفتند به نیت پنج تن. (پنج نفر چراغ را روشن می‌کردند) اگر با کمک آن پنج نفر مشکل مالی فرد حل می‌شد همانجا مراسم تمام می‌شد، اما اگر حل نمی‌شد چراغ برای 14 معصوم روشن می‌شد تا مشکل آن فرد حل شود.

لنگی هم داخل گود می‌انداختند و پول‌ها داخل آن جمع می‌شد و در نهایت لنگ را گره می‌زدند و پنهانی به آن فردی که نیاز داشت می‌دادند. اما آیا حالا برنامه کمک به نیازمندان همینطور برگزار می‌شود؟ حالا اگر مشکل فردی با 100 میلیون حل می‌شود برایش 50 میلیون جمع می‌کنیم و آبرویش را هم می‌بریم. یعنی هم مشکل آن فرد حل نمی‌شود و هم آبرویش می‌رود. باید به فرهنگ گذشته گلریزان برگردیم. این فرهنگ امانتی است که به ما رسیده و باید حفظ شود.

ایکنا ـ وضعیت فدراسیون ورزش‌های زورخانه‌ای در چه شرایطی قرار دارد؟

در حال حاضر ورزش پهلوانی و زورخانه‌ای دارای دو فدراسیون فعال است: فدراسیون ملی و فدراسیون فراملی. فدراسیون فراملی تحت مدیریت آقای مهرعلی‌زاده فعالیت می‌کند که با سال‌ها تلاش و کوشش، توانسته است این ورزش اصیل ایرانی را در چندین کشور توسعه دهد. این برنامه‌ها روزبه‌روز در حال پیشرفت و گسترش است. از سوی دیگر فدراسیون ملی نیز به ریاست آقای باران‌چشمه اداره می‌شود که ایشان نیز سال‌هاست در این عرصه خدمت صادقانه داشته‌اند. خداوند به همه کسانی که برای این مملکت و مردم نجیب و فهیم آن خدمت می‌کنند، پاداش عطا فرماید.

امیدواریم همکاری و همدلی بین این دو فدراسیون بیش از پیش تقویت شود تا بتوانند گام‌های مؤثری در توسعه این ورزش ارزشمند، هم در سطح داخلی و هم در عرصه بین‌المللی بردارند. جوانان این مرز و بوم آینده‌سازان کشور هستند و همان‌گونه که در دوران دفاع مقدس با از خودگذشتگی ایستادند، امروز نیز با روحیه همدلی و ایثار در کنار یکدیگرند. همگی مدیون شهدای گرانقدری هستیم که با اهدای جان خود، این مرز و بوم را حفظ کردند. از خداوند متعال مسئلت داریم که روح پاک شهدا را قرین رحمت خویش قرار دهد، به جانبازان عزیز شفای عاجل عطا فرماید و به همه ما توفیق دهد تا با اخلاق نیکو و مهربانی در کنار هم زندگی کنیم، دست یاری به سوی یکدیگر دراز کنیم و در مشکلات یاور هم باشیم.

پهلوانی بدون هورمون و اراده‌ای که محمدعلی کلی را بلند می‌کند

ایکنا ـ چرا گود زورخانه هشت ضلعی است؟

گود زورخانه به نیت اما رضا(ع) هشت ضلعی است. از در ورودی زورخانه که وارد می‌شویم، اول فروتنی را یاد می‌گیریم. در کوتاه است و باید خم شوی. این ادب و معرفت است که باید یاد بگیری. بعد «سردم» (محل نشستن مرشد) قرار دارد و مرشد است که ارشاد می‌کند، پهلوان می‌سازد، حماسه‌خوانی می‌کند و با کلامش می‌تواند همه خوبی‌ها را به ورزشکار بیاموزد. مرشد و ورزشکار با وضو وارد زورخانه می‌شوند.

در میان ادوات ورزشی، سنگ نماد سپر است، می‌گوید «از سنگ برو تو از کباده بیرون بیا». شروع ورزش با سنگ است که می‌خوابند و آن را بلند می‌کنند. وقتی می‌خواهند تعداد سنگ‌هایی که حرکت می‌دهند را بشمارند، شمارش مخصوص با نام‌های مطهر دارد: «یک است خدای ابراهیم» (اولین حرکت با دست راست انجام می‌شود و بعد دست چپ). «دو نیز الله؛ سبب‌ساز کل سبب، چاره بی‌چارگان، پنجه یداللهی علی و ... و این شمارش تا 117 ادامه دارد. هر کدام از این حرکت‌ها فلسفه و تعریفی دارند.

تصاویری هم که در زورخانه‌ می‌بینید، همگی قهرمانان و پهلوانانی بودند که هرکدام برای خودشان زندگی‌های خوبی ساختند. خوشا به حالشان. هر کس با خدا باشد خوشا به حالش. با خدا باش پادشاهی کن/ بی‌خدا باش هرچه خواهی کن.

ایکنا ـ ورزشکاران زیادی در باشگاه‌های بدن‌سازی در حال ورزش هستند؛ ساختن جسم بدون پرداختن به روح چه خطراتی دارد؟ 

خطرات زیادی دارد. وقتی جسم و روح با هم ساخته می‌شود یک انسان کامل به وجود می‌آورد. انسان کامل انسانی است که هم به زندگی فردی و خانوادگی خود توجه دارد و هم به زندگی اجتماعی. کسی که بتواند خانواده خود را به درستی مدیریت کند و جسم و روح خود را پرورش دهد، می‌تواند در جامعه نیز تأثیرگذار باشد، به درستی سخن بگوید، دستگیر دیگران باشد و در یک کلمه، الگوی تمامی خوبی‌ها شود. این شخص می‌تواند دیگران را هم خوب آموزش دهد. با پرورش آدم‌های خوب، جامعه از آلودگی بیرون می‌آید. پس خوشا به حال آدم‌هایی که جسم و روحشان را با هم می‌سازند.

قصد جسارت ندارم؛ اما افرادی هستند که مدتی بدنسازی کار می‌کنند، بازوهایشان را بزرگ می‌کنند و بعد آستین کوتاه می‌پوشند و خالکوبی می‌کنند و ...؛ برای ساختن این بدن‌ها هم از قرص‌ها و داروهای هورمونی استفاده می‌کنند. همین افرادی که قرص می‌فروشند، کار خلاف می‌کنند، بداخلاقی و بدآموزی می‌کنند و هر سال تعداد زیادی از جوانان ما را می‌کشند. مصرف این داروها باعث می‌شود تعداد زیادی بیمار شوند یا از دست بروند.

در گذشته ورزش می‌کردیم و غذای سالم می‌خوردیم و این قرص‌ها و داروها وجود نداشت. بدن‌های ورزیده پهلوانان گذشته ثابت می‌کند بدون این قرص‌ها و مکمل‌ها هم می‌توان قوی بود. بدن‌ پهلوانان را ببینید، حاج آقای طوسی که سه دوره پهلوان پایتخت بوده، حاج علی کیان تاج که لقب پهلوانی علی تک‌تک داشت و ... را مشاهده کنید؛ ورزش، سالم زندگی کردن، آب و هوای خوب، مردم آزاری نکردن و خدا ترس بودن ویژگی‌های آنها بود. آنها با قرص و آمپول بدنشان را نمی‌ساختند. پهلوانان ما سالم زندگی کردند و سالم زندگی کردن باعث می‌شد جامعه هم پاک و سالم باشد و همه خوبی‌ها را با خودش می‌آورد. 

ایکنا ـ شما در رشته‌های مختلف پهلوان شدید، این پهلوانی‌ها چه قدر مربوط به زور بازو بود و چه قدر مربوط به زور اراده؟ 

این باور انسان است. وقتی باور کنیم که خدایی است و به امر خدا پیامبری بر ما آمده، کتاب قرآنی آمده که کتاب اخلاق و انسانیت است و امامی برای ما آمده که مقتدای ماست و این افراد به مقام والایی نزد خدا رسیده‌اند، همین باورهاست که کمک می‌کند انسان به جایی که دوست دارد، برسد. بنده هم باور داشتم. من در یه خانواده نسبتا مذهبی و محله‌‌ای بزرگ شدم که اطرافیان من همه انسان‌های بامرام و با معرفت بودند.

در محله ما فردی زندگی می‌کرد که لبنیات می‌فروخت و به او حاج علی می‌گفتند. این فرد آنقدر خوب جنسش را تحویل می‌داد که ماست حاج علی در سطح تهران معروف بود. این فرد پیش‌نماز مسجد شده بود، به خاطر اینکه ایمان داشت هم در کسب مالش و هم در رفتار و کردار و عبادتش. دائم الذکر بود حتی آداب نشستن سر سفره و غذا خوردن را رعایت می‌کرد. دین ما همین‌هاست و دین اسلام همین رفتارها را می‌گوید و می‌خواهد.

پهلوانی بدون هورمون و اراده‌ای که محمدعلی کلی را بلند می‌کند

ایکنا ـ شما در کشورهای مختلف ورزش و فرهنگ پهلوانی را معرفی کرده‌اید، ورزش زورخانه‌ای چه حرفی برای گفتن به دنیای امروز و افرادی که پهلوان نیستند ولی پرزور و قوی هستند دارد؟

ما نمی‌توانیم خیلی چیزها را تغییر دهیم؛ البته نباید خیلی چیزها را دستکاری کرد، مثل نماز. این ورزش هم نماز است. ما الان افرادی را داریم که ورزششان که تمام می‌شود داخل گود زورخانه نماز می‌خوانند. این همان اعتقاد و باور است. من پس از انجام مسابقه محمدعلی کلی با رقیب ژاپنی سال 54 رفتم و محمدعلی کلی را روی شانه‌هایم بلند کردم. چون او اسمش را «محمدعلی» گذاشته بود، اسم پیامبر ما را بر روی خودش گذاشته بود. 

معلوم نیست من چند روز زنده بمانم، اما باورم را با خودم می‌برم. وقتی که به خارج از کشور رفتیم نیز برای نشر همین باور رفتیم. برای ما تفاوتی نمی‌کرد که کجا ورزش کنیم، فقط برای آن باور رفتیم و از شروع تا خاتمه، همان آداب و حرکات را انجام دادیم و نام آقا امیرالمومنین(ع) را بردیم. اگر نام علی(ع) را بیاوریم انرژی خاصی در درون ما به وجود می‌آید و از علی(ع) کمک و مدد می‌گیریم.

ایکنا ـ و حرف آخر؟

یک دعای آخر به رسم زورخانه می‌کنم. بسم الله الرحمن الرحیم. صادر اول و هادی سبل، عقل کل، ناشر دین، شاه رسل، همه جزئند اوست کل و آن شفاعت کننده بر سر پل یعنی به نام احمد و محمود ابوالقاسم محمد(ص) صلوات. «الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ».

اذان می‌دهند. جوانان و میانسالان رشید این زورخانه که همه با وضو وارد شده‌اند همانجا اقامه نماز می‌کنند و خدا را شکر که کودکان، نوجوانان و جوانان در این زورخانه حضور دارند و این نویدبخش تداوم فرهنگ پهلوانی است. 
مرشد زنگ زورخانه را می‌زند و شروع می‌کند به درس زندگی دادن: 

گر در نظر خویش حقیری، مردی
ور بر سر نفس خود امیری، مردی
مردی نبود فتاده را پای زدن
گر دست فتاده‌ای بگیری، مردی.

گزارش تصویری زورخانه زندان قصر 

گزارش از زهرا ایرجی 

انتهای پیام
captcha