کد خبر: 4280622
تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۶

هم‌اندیشی تخصصی «مذاکره در اسلام» در قم برگزار شد

در هم‌اندیشی تخصصی «مذاکره دراسلام» که در سه محور؛ «مذاکره و اقتضائات جهان معاصر»، «مذاکره در سنت و سیره معصومین» و «باید‌ها و نباید‌های مذاکره» برگزارشد، جمعی از مدیران و کارشناسان وزارت امور خارجه و حوزه و دانشگاه به بیان نکاتی پرداختند.

هم اندیشی تخصصی «مذاکره دراسلام» در قم برگزار شد

به گزارش خبرنگار ایکنا، هم‌اندیشی تخصصی «مذاکره در اسلام» با همکاری پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت خارجه و انجمن‌های علمی حوزه‌های علمیه با حضور اساتید حوزه و دانشگاه و تنی چند از مدیران وزارت امور خارجه در مرکز همایش‌های بین‌‌المللی غدیر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برگزارشد.

در این هم‌اندیشی تخصصی که در سه محور؛ «مذاکره و اقتضائات جهان معاصر»، «مذاکره در سنت و سیره معصومین» و «باید‌ها و نباید‌های مذاکره (مدار حکمت، عزت، مصلحت)» برگزارشد، جمعی از مدیران و اساتید وزارت امور خارجه کشورمان و حوزه و دانشگاه به بیان نکاتی پرداختند.


مشروح مباحث این هم‌اندیشی تخصصی به شرح ذیل می‌باشد:


هدف از مذاکره، دستیابی به توافق یا مدیریت اختلافات

محمدحسن شیخ الاسلامی؛ مشاور وزیر امور خارجه طی سخنانی به بررسی تعریف و اهمیت مذاکره در دیپلماسی پرداخت و اظهار کرد: مذاکره، برخلاف گفت‌و‌گو‌های معمولی، نیازمند ساختار و چارچوب خاصی است که می‌تواند منجر به دستیابی به اهداف مختلف شود.

وی بیان کرد: مذاکره (در تعریف ابتدایی خود) یک فرایند تعاملی و ساختار یافته است که هدف آن، دست‌یابی به توافق، مدیریت اختلافات یا هماهنگی سیاست‌هاست که این فرآیند معمولاً توسط نمایندگان دولت‌ها یا دیگر کنشگران بین‌المللی انجام می‌شود.

شیخ الاسلامی افزود: مذاکره باید در چارچوب مناسبات دیپلماتیک صورت گیرد و بر سه اصل اساسی عقلانیت، منفعت محوری و نهادینگی استوار باشد که این اصول نه تنها مذاکره را به یک ابزار کارآمد در دیپلماسی تبدیل می‌کند، بلکه به آن انسجام و استحکام نیز می‌بخشد.

وی همچنین با اشاره به پیچیدگی‌های موجود در مذاکرات بین‌المللی گفت: مذاکره یک مفهوم پیچیده است که در آن عوامل مختلفی از جمله قدرت‌های بزرگ، هنجار‌های بین‌المللی و محدودیت‌های داخلی و خارجی نقش دارند و در ادبیات بین‌المللی، مذاکرات بر اساس محتوای آنها به دسته‌های مختلفی تقسیم می‌شوند: از جمله مذاکرات امنیتی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، علمی و فناوری.

شیخ‌ الاسلامی همچنین به موضوع اهداف مذاکره و دلایل ورود به مذاکرات اشاره کرد و گفت: علی‌رغم اینکه مذاکره غالباً برای دستیابی به توافق انجام می‌شود، گاهی اوقات کشور‌ها وارد مذاکره می‌شوند بدون اینکه هدف آنها رسیدن به توافق باشد که در این موارد، دلایلی، چون کسب زمان، تغییر تصویر بین‌المللی، ارتقای مشروعیت داخلی و حتی فشار به طرف مقابل می‌تواند علت مذاکره باشد.

وی در ادامه به هشت دلیل عمده برای ورود به مذاکرات اشاره کرد، از جمله: کسب زمان برای دستیابی به توانمندی‌های نظامی یا اقتصادی، تغییر تصویر بین‌المللی، ارتقای مشروعیت داخلی، فشار به طرف مقابل، انحراف توجهات از موضوعات دیگر، جمع‌آوری اطلاعات و سنجش واکنش‌ها، انتقال پیام‌ها و تغییر روایت سیاسی و راهبردی کلان در خصوص یک کشور یا بازیگر خاص. 

مشاور وزیر امور خارجه همچنین تمایز میان هدف و مقصد مذاکره را مورد توجه قرار داد و گفت: هدف مذاکره با مقاصد آن تفاوت دارد و هدف‌ها معمولاً کلی‌تر و بلندمدت‌تر هستند، در حالی که مقاصد، خاص‌تر و قابل اندازه‌گیری‌تر هستند. به عنوان مثال هدف مذاکره هسته‌ای کشورمان، ارتقای امنیت ملی است، اما مقصد آن ممکن است حفظ دستاورد‌های غنی‌سازی ایران در سطح خاصی باشد.

شیخ‌الاسلامی خاطرنشان کرد: برای درک کامل از فرآیند مذاکره و موفقیت در آن، ضروری است که هر دو جنبه هدف و مقصد مذاکره با دقت مورد بررسی قرار گیرد تا نتیجه مطلوب حاصل شود.


مذاکره می‌تواند موجب ارتقای جایگاه یک کشور در عرصه بین‌الملل شود

محمدرضا دهشیری؛ عضو هیات علمی دانشکده روابط بین‌الملل وزارت امور خارجه در ادامه به بیان اهمیت مذاکره در عرصه جهانی و دلایل شکست مذاکرات در فرآیند‌های دیپلماتیک پرداخت.

وی با تاکید بر جایگاه ویژه مذاکره در روابط بین‌الملل، گفت: مذاکره در دنیای امروز دارای ابعاد مختلفی است و یکی از مهم‌ترین این ابعاد، رفع سوءبرداشت‌ها و فراهم آوردن زمینه برای درک متقابل میان کشورهاست و این امر به کشور‌ها کمک می‌کند تا اولویت‌ها و حساسیت‌های طرف مقابل را بهتر درک کنند.

رئیس دانشکده روابط بین‌الملل وزارت امور خارجه افزود: مذاکره می‌تواند به کاهش منازعات و درگیری‌ها کمک کرده و فضای مصالحه‌آمیز و مناسب‌تری برای طرفین ایجاد کند.

وی همچنین به مزایای دیگر مذاکره اشاره کرد و گفت: مذاکره می‌تواند موجب ارتقای تصویر و جایگاه یک کشور در عرصه بین‌المللی شود، از این رو، کشور‌ها قادر خواهند بود با کمترین هزینه، بیشترین سود را به دست آورند که در علم سیاست به این موضوع «مینیماکس» می‌گویند.

وی افزود: مذاکره علاوه بر اینکه به ارتقای قدرت نرم یک کشور کمک می‌کند، به تقویت توان متقاعدسازی آن در سطح بین‌المللی نیز منجر می‌شود. 

عضو هیئت علمی دانشکده وزارت امور خارجه به دلایل شکست در مذاکرات پرداخت و تصریح کرد: مذاکره می‌تواند در پنج عرصه اصلی با شکست مواجه شود که اولین دلیل شکست، مربوط به فرآیند مذاکره است. این شکست ممکن است از مرحله آغازین مذاکره، از جمله تعیین دستور کار و فرآیند مذاکره، آغاز شود.

دهشیری ادامه داد: دومین دلیل شکست، مدیریت زمان است که در بسیاری از موارد، طرفین مذاکره در زمانی که فرصت دستیابی به توافق وجود دارد، نمی‌توانند به توافق دست یابند.

وی افزود: سومین دلیل شکست، عدم دستیابی به هدف است و این زمانی رخ می‌دهد که یکی از طرفین یا هر دو طرف قادر به دستیابی به منافع خود از طریق مذاکره نباشند.

دهشیری افزود: چهارمین دلیل شکست، عدم شناسایی منافع مشترک است که در برخی مذاکرات، یکی از طرفین به جای رویکرد برد-برد، رویکرد برد-باخت را اتخاذ می‌کند.

او پنجمین دلیل شکست مذاکره را، بی‌اعتنایی به بهره‌مندی از نتایج مذاکره دانست و به عنوان مثال گفت: برخی مقامات ممکن است پس از توافق، زیر توافقات بزنند و آن را نقض کنند. 

دهشیری گفت: عدم آمادگی کافی پیش از مذاکره، نداشتن ذهنیت شفاف و عدم برنامه‌ریزی دقیق می‌تواند از مهم‌ترین دلایل شکست در مذاکرات باشد و علاوه بر این، فقدان خلاقیت و نوآوری در مذاکرات و همچنین تمرکز بیش از حد بر منافع خود به جای منافع طرف مقابل، می‌تواند آسیب‌زننده باشد.

رئیس دانشکده روابط بین‌الملل وزارت امور خارجه افزود: در بسیاری از مذاکرات، طرفین به جای تلاش برای رسیدن به توافقی برد-برد، به دنبال بردن تمامی منافع خود هستند، در حالی که این رویکرد به درگیری و شکست منتهی می‌شود.

وی گفت: برخی مذاکره‌کنندگان بر این باورند که باید حتماً به یک دستاورد چشمگیری برسند، در حالی که گاهی هدف مذاکره فقط جلوگیری از بدتر شدن وضعیت موجود است.

دهشیری در بخش دیگری از سخنان خود به پیامد‌های شکست در مذاکرات پرداخت و گفت: شکست در مذاکرات می‌تواند به افزایش بحران و تنش‌های بین‌المللی منجر شود. این وضعیت، فضای سرزنش و مقصرسازی میان طرفین را ایجاد می‌کند و در برخی موارد، بازیگران تخریب‌گر داخلی و خارجی وارد عمل می‌شوند.

وی افزود: شکست در مذاکره می‌تواند موجب شکل‌گیری بستر‌های حقوقی جدید برای افزایش فشار بر طرفین مذاکره شود. ضمنا در پی شکست‌های دیپلماتیک، ممکن است اعتماد عمومی به مذاکره‌کنندگان کاهش یافته و روحیه ناامیدی در میان مردم گسترش یابد.

دهشیری به راهکار‌هایی برای تبدیل شکست به موفقیت اشاره کرد و گفت: مهم‌ترین نکته این است که از شکست، تجربه بیاموزیم و آن را به فرصتی برای موفقیت تبدیل کنیم و برای این کار، ابتدا باید اطلاعات دقیق و کاملی از عوامل شکست در مذاکره جمع‌آوری کرده و روش‌های مذاکراتی خود را بازنگری کنیم. 

وی اضافه کرد: تغییر در ساختار تیم مذاکره‌کنندگان و روش‌های مذاکره، یکی دیگر از راهکار‌ها است، همچنین مذاکره‌کنندگان باید نقاط ضعف خود را شناسایی کنند و از رویکرد‌های دوگانه‌ساز خودداری کنند. 

رئیس دانشکده روابط بین‌الملل وزارت امور خارجه خاطرنشان کرد: یکی از نکات حیاتی در مذاکره، اولویت‌بندی اهداف است یعنی مذاکره‌کننده باید بداند که منافع ملی و حفظ منافع کلان کشور اولویت اصلی است و در این راستا، باید توجه ویژه‌ای به فرامتن مذاکره و محیط پیرامونی آن داشته باشد.

 

اصل مذاکره در حکمرانی اسلامی باید در فقاهت تاسیس شود

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی میرزایی، استاد حوزه علمیه قم، به بررسی موضوع مذاکره و جایگاه آن در اندیشه اسلامی و جامعه حوزوی پرداخت. وی اظهار داشت: یک تصویر و بار ایدئولوژیک منفی درباره مذاکره با ابرقدرت‌ها در ذهنیت جامعه اصولگرا و دیندار (به‌ویژه در حوزه‌های علمیه)، شکل گرفته است. این فشار باید از نظام جمهوری اسلامی برداشته شود و موضع حقیقی اسلام درباره مذاکره روشن گردد.

میرزایی در ادامه به تمایز میان مذاکره با آمریکا و اصل مذاکره اشاره کرد و گفت: مذاکره با آمریکا موضوعی خاص است، اما اصل مذاکره در اسلام و قرآن امری بنیادین به شمار می‌رود. این مسئله از منظر وجودشناختی نیز اهمیت دارد، زیرا جامعه بشری بدون سطوح مختلف مذاکره نمی‌تواند رشد کند.

هم اندیشی تخصصی «مذاکره دراسلام» در قم برگزار شد

وی با استناد به آیات قرآن بر اهمیت گفت‌و‌گو تأکید کرد و افزود: آیه «صمٌ بکمٌ فهم لا یعقلون» (بقره، ۱۷۱) و آیه «و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا» (حجرات، ۱۳) نشان‌دهنده ارزش تعامل و گفت‌و‌گو در جامعه انسانی است. انسان‌ها باید با یکدیگر ارتباط برقرار کنند تا از گسست روابط، که زمینه‌ساز بدبینی، جنگ و نزاع می‌شود، جلوگیری کنند.

میرزایی با تأکید بر لزوم بازنگری در نگاه به مذاکره در بستر دینی، بیان کرد: وقتی موضوع مذاکره به حوزه‌های دینی و فقهای جامعه می‌رسد، باید پرسش‌های بنیادین مطرح شود. این پرسش‌ها باید فراتر از لایه‌های استراتژیک و تاکتیکی باشند. برای مثال، وزارت امور خارجه و دستگاه دیپلماسی باید از حوزه علمیه این سؤالات اساسی را مطالبه کند. به‌جای نگریستن به مذاکره به‌عنوان امری صرفاً تاکتیکی، باید تلاش کنیم اصل مذاکره در فقه حکمرانی اسلامی تثبیت شود.

عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه تصریح کرد: می‌توانیم قاعده‌ای فقهی در فقه حکمرانی اسلامی بنیان نهیم که مذاکره را به‌عنوان اصلی اساسی بپذیرد. به تعبیری دقیق‌تر، یکی از «اصول عملیه» باشد. البته مذاکره به معنای عقب‌نشینی نیست و مشروط به رعایت اصولی مانند عقلانیت، صلاحیت و عزت است. این شروط باید در فرایند مذاکره مدنظر قرار گیرد. جامعه‌ای عقلانی است که معیار‌های آن را تعیین می‌کند.

وی خاطرنشان کرد: اگر این شروط برای مذاکره فراهم شود، می‌توان آن را به‌عنوان یک اصل فقهی (اصالت گفت‌و‌گو) به کار گرفت. همچنین باید به سمتی حرکت کنیم که مذاکره به‌عنوان اصلی پذیرفته‌شده در روابط بین‌الملل تثبیت گردد.

 

استقلال سیاسی جمهوری اسلامی در تصمیم‌گیری راهبردی

سیدمحمدعلی حسینی، سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در ایتالیا و پاکستان، طی سخنانی پیرامون موضوع مذاکره و چالش‌های آن، به مذاکرات جمهوری اسلامی ایران با کشور‌های مختلف در سطوح دوجانبه، منطقه‌ای و جهانی اشاره کرد و گفت: آنچه خوشبختانه در دستگاه دیپلماسی ایران مورد توجه است، پایبندی به اصول و ضوابطی است که دیپلمات‌های جمهوری اسلامی باید به آن پایبند باشند که این اصول، شامل تأمین منافع ملی، امنیت ملی و حفظ حاکمیت و استقلال کشور می‌شود.

هم اندیشی تخصصی «مذاکره دراسلام» در قم برگزار شد

وی همچنین به نقش مشاوره‌ای نهاد‌های کلیدی نظام در تعیین سیاست‌های خارجی اشاره کرد و گفت: دیپلمات‌ها در جمهوری اسلامی ایران مجری سیاست‌های کلان خارجی هستند که رهنمود‌های مقام معظم رهبری و اصول قانون اساسی و همچنین مصوبات نهادی مانند شورای عالی امنیت ملی آنها را تایید و ابلاغ می‌نمایند. 

حسینی با اشاره به مذاکرات برجام اظهار داشت: در مذاکرات هسته‌ای، شاید بتوان گفت جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری بود که مستقلا در پایتخت خود تصمیم‌گیری کرد و این تصمیمات را صادقانه و با جدیت پیگیری نمود و این در حالی بود که حتی آمریکایی‌ها نمی‌توانستند و اکنون نیز نمی‌توانند چنین ادعایی داشته باشند و برای تصمیم‌گیری‌هایشان باید به طرف‌های ثالثی، چون رژیم آپارتاید صهیونی توجه کنند.

 

مذاکره در روابط بین‌الملل امری اجتناب‌ناپذیر است

ناصر کنعانی؛ سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه با تأکید بر اهمیت نقش مذاکره در روابط بین‌الملل، اظهار کرد: مذاکره، یک واقعیت انکارناپذیر در تعاملات جهانی است و در طول تاریخ همواره ابزاری جاری در مناسبات میان دولت‌ها و بازیگران بین‌المللی بوده است.

وی با بیان اینکه مذاکره فی‌نفسه امری مطلوب و نه مذموم است، افزود: در عصر حاضر، دولت‌ها برای تأمین منافع ملی خود از ابزار مذاکره بهره می‌برند؛ چه در سطح دولت‌ها با یکدیگر، چه در تعامل با سازمان‌های بین‌المللی و حتی نهاد‌های غیردولتی. کنعانی مذاکره را نه پدیده‌ای نوظهور، بلکه ابزاری ریشه‌دار در تاریخ روابط سیاسی دانست.

سخنگوی سابق وزارت امور خارجه در ادامه، به نقش دیپلماسی عمومی در فرآیند مذاکره اشاره کرد و آن را یکی از ارکان تفکیک‌ناپذیر موفقیت در عرصه دیپلماسی برشمرد.

 وی تصریح کرد: دیپلماسی عمومی، ضمن تقویت موضع مذاکره کننده، در تبیین نتایج آن نیز نقشی کلیدی ایفا می‌کند؛ چرا که کشور‌ها می‌توانند از طریق تصویرسازی رسانه‌ای، حتی نتایج نامطلوب مذاکرات را به نفع خود بازنمایی کنند.

کنعانی همچنین دیپلماسی عمومی را عامل مهمی در اقناع افکار عمومی دانست و گفت: همراه کردن نخبگان و بدنه جامعه با تیم مذاکره‌کننده، خود یک قدرت نرم در برابر فضاسازی تبلیغاتی طرف مقابل به شمار می‌رود.

وی با تأکید بر اینکه مذاکره نباید لزوما به معنی سازش تعبیر شود، عنوان کرد: در بسیاری موارد، مذاکره چهره و وجهه دیگر جنگ است؛ تلاشی برای تحقق اهدافی که در میدان جنگ ممکن است با هزینه بیشتری به دست آید. از این رو، مذاکره اگر در زمان مناسب و با رعایت اصول و ارزش‌های ملی صورت گیرد، می‌تواند جایگزینی کارآمد برای تقابل نظامی باشد.

کنعانی تفاوت میان مذاکره و گفت‌و‌گو را یادآور شد و افزود: در حوزه‌های فرهنگی و دینی، ما بیشتر با گفت‌و‌گو سروکار داریم، در حالی که مذاکره عمدتاً ابزار حل‌وفصل منازعات سیاسی و تأمین منافع ملی است.

وی تأکید کرد: شرایط، اهداف و موضوع مذاکره، در ارزش‌گذاری آن تعیین‌کننده است. گاه مذاکره نتیجه شکست در جنگ است و گاه ابزاری برای جلوگیری از وقوع یا تشدید جنگ؛ بنابراین شناخت دقیق بستر‌های مذاکره، یکی از الزامات تصمیم‌سازی در عرصه سیاست خارجی است.

گزارش از اکبر پوست چیان

انتهای پیام
captcha