محمود الهاشمی، مدیر مرکز الاتحاد برای مطالعات استراتژیک عراق با ارسال مطلبی برای ایکنا با عنوان
«چگونه باید به سفر ترامپ به خاورمیانه نگاه کرد؟» نوشت:
۱. ترامپ در دوره اول ریاستجمهوری خود گفت: «دیگر خاورمیانه اولویت ما نیست» و نیز اظهار کرد که «ما نیازی به نفت خلیج [فارس] نداریم.»
۲. در همان دوره نخست، ترامپ به عربستان سعودی سفر کرد و مبلغی بالغ بر ۵۰۰ میلیارد دلار از این کشور دریافت کرد، بیآنکه تأثیری در وضعیت نظامی یا سرمایهگذاری واقعی عربستان ایجاد شود.
۳. در سال ۲۰۲۲، عربستان سه نشست در خاک خود با چین برگزار کرد: نشست سعودی ـ چینی، نشست خلیجی ـ چینی، و نشست عربی ـ چینی. میلیاردها دلار سرمایهگذاری اعلام شد، اما دستاورد آن چه بود؟
۴. تمام داراییهای کشورهای خلیج در بانکهای آمریکایی و اروپایی سپردهگذاری شده و این پولها در خدمت شرکتهای غربی قرار دارد؛ چه اعلام شود و چه نشود، چه به غرب انتقال یابد یا در همانجا بماند.
۵. عربستان دومین کشور جهان در زمینه خرید تسلیحات پس از آمریکاست و اخیراً چین نیز از آن پیشی گرفته، اما سؤال این است: این سلاحها کجاست؟ کدام ارتش از آنها استفاده میکند؟ در جنگ یمن چطور عمل کردند؟ آیا تاکنون رژه نظامی سعودی دیدهایم؟ اینها همه «معاملات خیالی» برای حمایت از شرکتهای تسلیحاتی غربی هستند! غرب اجازه نمیدهد کشورهای خلیجی مسلح شوند.
۶. بزرگترین هزینه و سرمایهگذاری عربستان در پروژه «نئوم» انجام شده است؛ پروژهای که اقتصاددانان غربی معتقدند خدماتی ـ گردشگری بوده و شکستخورده و صرفاً عناوینی تبلیغاتی است. همچنین غرب اجازه ساخت کارخانه و واحد صنعتی در کشورهای خلیج را نمیدهد و اگر هم بدهد، کارکنان آن خارجی هستند و شهروند خلیجی همچنان در جایگاه مصرفکننده باقی میماند.
۷. کشورهای خلیج در دیدگاههای خود متفاوتند و همه آنها نسبت به سفر ترامپ واکنش یکسانی نداشتند. در نشست خلیجی با ترامپ برخی از رهبران کشورهای شورای همکاری خلیج شرکت کردند، از جمله امیر قطر شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، امیر کویت شیخ مشعل الأحمد الجابر الصباح، و پادشاه بحرین حمد بن عیسی آل خلیفه. اما امارات فقط ولیعهد ابوظبی، شیخ خالد بن محمد بن زاید آل نهیان را فرستاد و عمان نیز معاون نخستوزیر، اسعد بن طارق آل سعید را اعزام کرد. همچنین امیر قطر در نشست خلیجی ـ آمریکایی شرکت نکرد و حتی سخنرانی نیز نداشت.
۸. در نشستهای ترامپ در خاورمیانه، مصر و اردن غایب بودند و ترکیه حضور داشت. به نظر میرسد که ائتلاف جدیدی شکل گرفته که تأمینکننده منافع آمریکا و اسرائیل در منطقه خواهد بود.
۹. منابع سوری گزارش دادهاند که دولت آمریکا قصد دارد ۴ پایگاه نظامی در سوریه احداث کند تا امنیت اسرائیل را تضمین کرده و مسیر محور مقاومت را مسدود کند. همچنین سوریه در سایه حکومت جولانی به «سوریه غربی» نامیده خواهد شد.
۱۰. سفر ترامپ به منطقه میخواهد این پیام را برساند که آمریکا همچنان به خاورمیانه اهمیت میدهد و به دوستان خود وفادار است، اما واقعیت آن است که آمریکا در داخل با بحرانها و تحولات زیادی روبهروست که برنامههای سنتی آن را مختل کرده و اعتماد جهانی را از دست داده است.
۱۱. برنامهای آمریکایی وجود دارد برای تغییر حکومت در اسرائیل تا دولتی سر کار بیاید که از شدت بحرانهای منطقهای بکاهد.
۱۲. مصر به سمت روسیه برای تأمین سلاح متمایل شده و در آینده به چین و ایران نیز گرایش بیشتری خواهد یافت. هرچند در این زمینه گامهایی برداشته، ولی بسیار کند است.
۱۳. اردن در حال بازتولید به گونهای است که ضعیف باقی بماند و از هر پروژهای در حمایت از مقاومت دور بماند. کشورهای خلیج نیز شرایط سختی برای نظام سیاسی اردن، بهویژه در امور داخلی، تحمیل کردهاند.
۱۴. دولت جولانی به کشورهای خلیج اطمینان داده است که مقاومت را تضعیف و نقش ایران در منطقه را محدود خواهد کرد، از همین رو تمام امکانات خود را برای ثبات دولت جولانی بسیج خواهد کرد.
۱۵. تا زمانی که جولانی در نشست بغداد حضور نداشته باشد، پوشش رسانهای خلیجی از آن بسیار ضعیف خواهد بود.
۱۶. جنگ بین پاکستان و هند بسیاری از پروژههای نظامی در منطقه و جهان را متوقف کرده و نیاز به بازنگری در تسلیحات غربی در برابر غافلگیریهای چین وجود دارد که زمانبر است.
۱۷. بیتوجهی به مصر و اردن و دعوتنکردن آنها به نشستهای کشورهای خلیجی با ترامپ نشاندهنده بیتوجهی عمدی به آنهاست.
۱۸. ترامپ تلاش کرد عربستان را به عنوان مرکز تصمیمگیری منطقه معرفی کند، اما عدم واکنش مثبت تمام کشورهای خلیج و مصر، اردن و عراق، نشاندهنده شکست این طرح است.
۱۹. خمشدن جولانی در برابر خواستههای ترامپ در اولین دیدار رسمی میان دونالد ترامپ و احمد شرع (جولانی) که امروز چهارشنبه در ریاض انجام شد، گویای آن است که ترامپ خواستههایی راهبردی را از رئیسجمهور سوریه طلب کرده تا در ازای آن، تحریمها برداشته شده و روابط بازسازی شود. از جمله:
• پیوستن به توافقات ابراهیم و عادیسازی روابط با اسرائیل
• اخراج شخصیتها و فلسطینیها از سوریه
• در اختیار گرفتن اداره مراکز بازداشت اعضای داعش در شمال شرق سوریه (تحت کنترل قسد)
• دعوت از شرکتهای آمریکایی برای سرمایهگذاری در بخش نفت و گاز سوریه
این نشان میدهد که هدف اصلی کشورهای مشارکتکننده در تغییر نظام سوریه، حمایت از اسرائیل، عادیسازی روابط، پذیرش طرح ابراهیم و تأمین امنیت اسرائیل بوده است، نه آزادی، عدالت یا دین.
انتهای پیام