ایکنا ـ پیام رهبر انقلاب به همایش صدمین سال بازتاسیس حوزه قم فرازهای مختلفی دارد، تحلیل شما از وجوه اهمیت این پیام چیست؟
تصور بفرمایید یک مرجع تقلید و یک فقیه با بیش از 80 سال عمر و بیش از 60 سال حضور در متن حوزه و درس و بحث، در این پیام تحلیل خودشان را از حوزه امروز مطرح کردهاند و این موضوع خیلی مهم است؛ اگر این پیام از سوی کسی فاقد این ویژگیها مانند بنده حقیر بود گفته میشد یک طلبه آن را نوشته است؛ اما در اینجا یک مرجع تقلید کاملا مسلط بر حوزه چنین متنی نوشته است.
نکته دیگر اینکه نویسنده این متن یک فقیهی است که در منصب اجرا قرار دارد یعنی صرفا یک فقیه نیست بلکه یک فقیه زعیم است؛ کسی است که مورد مطالبه برای تحقق دین قرار گرفته است؛ در ادوار گذشته فقها ومراجع تقلید حتما در کنار مباحث نظری و درس و بحثی که داشتند آرزو داشتند که شرایطی برای آنان فراهم شود که بتوانند دین را در بعد حکومتی هم به مرحله اجرا درآورند زیرا همیشه با محدودیتهایی از سوی حاکمان وقت مواجه بودند ولی به برکت انقلاب اسلامی شرایطی فراهم شده است که ولی فقیه در منصب رهبری جامعه قرار دارد. این یک موهبت محسوب میشود؛ ما میدانیم و از نزدیک میبینیم که بسیاری از فضلای حوزه و حتی برخی مراجع تقلید به مقوله دین، نگاهی انتزاعی و بسیط دارند چون عملا با پیچ و خم دستگاه اجرا و محدودیتهای آن آشنا نیستند لذا نگاه سطحی و سادهاندیشانه صورت میگیرد ولی مقام معظم رهبری کسی است که چندین دهه از عمرشان را وسط انقلاب و بعد از انقلاب در سمتهای مختلف سپری کردهاند و با تحولات جامعه کاملا آشنا هستند و در مسند ریاست جمهوری و رهبری حضور داشتهاند و مورد استنطاق برای اجرای دین هم قرار داشتهاند و ایشان تجربه دانشی و عملی خود را برای تحقق دین در جامعه جمعبندی کرده و در قالب یک پیام بیان فرمودهاند.
ایشان در این پیام از دوره زعامت حاج شیخ عبدالکریم بر حوزه شروع فرمودند سپس به نقاط برجسته و بعد کاستیها اشاره دارند و شاید هیچ کسی در ایران به اندازه رهبر معظم انقلاب از بعد دوم شایستهتر برای صدور چنین پیامی نیستند؛ حتی امام خمینی(ره) هم به دلیل تجربه کمتر در مسند رهبری که به مدت ده سال بعد از انقلاب بود به اندازه مقام معظم رهبری با پیچیدگیهای عرصه عمل و اجرا آشنایی نداشتند.
وجه دیگر اهمیت این پیام که تا اندازهای مرتبط با وجه قبلی است آن است که این فقیه زعیم قبل از آن که در قامت فقیه زعیم جلوه کند در ساختار سیاسی ایران، منصب ریاست جمهوری یعنی عالیترین مقام اجرایی کشور را داشته است؛ حتی اگر ایشان فقیه و روحانی نبود و فقط تجربه هشت سال ریاست جمهوری را در کارنامه خود داشت باز تامل در سخنان ایشان ضرورت داشت تا بدانیم از منظر کسی پیام داده است که از نزدیک با محدودیتهای ساحت اجرا، آشنایی دارند و این مختص رهبری نیست و شامل همه رؤسای جمهور اعم از روحانی و غیرروحانی میشود و شایستهترین افراد هستند تا نسبت به مشکلات اجرای قوانین مجلس یا احکام شرعی اظهار نظر کنند.
مقام معظم رهبری هم هشت سال رئیس جمهور این کشور بودند و با ریزهکاریهای اجرا آشنایی داشتهاند لذا در موضوعشناسی احکام از شاملیت و قابلیت برخوردار هستند؛ در این ویژگی هم از باب مقایسه با امام(ره) شایستهتر هستند. این مواردی که نام برده شد وجوهی است که به نویسنده و صادرکننده پیام مربوط میشود.
ایکنا ـ درباره متن و محتوای پیام چه تحلیلی دارید؟
بله وجوهی هم هست که ناشی از اهمیت محتواست؛ موضوع پیام به تطورات و تحولات صدسال اخیر حوزه قم از دوران حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی مربوط است. این پیام متوجه حوزهای است که قریب به یک قرن، حوزه محوری جهان تشیع است؛ قابل انکار نیست که حوزه نجف همچنین در بخشهایی از حیات علمی خود با نشاط است و میتواند برای حوزههای دیگر الهامبخش باشد ولی حوزه نجف در نیم سده اخیر در مقایسه با حوزه قم از ارتباط ارگانیک و نظاممند با نهاد اجرا و حکومت دور بوده یا ارتباط حداقلی داشته است لذا پرسشهای کمتری هم از سوی حکومت از حوزه نجف وجود دارد ولی حوزه قم به خاطر محوریت جهان اسلام در عصر حاضر مورد استنطاق حداکثری حکومت و کارگزاران آن برای حل مسائل اجرایی بوده است و مورد خطاب از جانب نهادهای بینالمللی هم واقع شده است. این سؤالات و استنطاق از حوزه قم به خودی خود زمینه باروری و پویایی حوزه علمیه قم را سبب شده است.
از پیام برمیآید که حوزه قم، یک حوزه تعطیل و ضعیف نیست البته چالشهایی فراروی حوزه وجود دارد و موانعی هست اما در هر حال این پیام بیش از آن که رویکرد سلبی و انتقادی داشته باشد رویکرد ایجابی دارد و ضمن بازخوانی فعالیتهای ارزشمند حوزه در صد سال اخیر یکسری دغدغهها، الزامات و تجویزاتی هم در پیام وجود دارد.
این متن صرفا توصیفی از وضع حوزه در گذشته و حال نیست بلکه متنی توصیفی _ تجویزی است و مقام معظم رهبری از ما خواستهاند به تربیت نسل و نیرو توجه داشته باشند و به الزامات رشد در جهان امروز توجه داشته باشند و به چالشهای عصر، پاسخهای قانعکننده و بهروز ارائه دهند. از حوزه خواستهاند که دورههای آموزشی حوزه کمتر و به جای آن تکنیکهای استنباط و قوت تحلیل و فهم اعمال شود.
وقتی به پیام مینگریم میبینیم هم از جهت صادرکننده و هم از جهت موضوع پیام بسیار حائز اهمیت است و روشی که در پیام اعمال شده رویکردی تاریخی است و در این روایت از تکنیکهای ادبی هم بهره گرفته شده است و در نهایت وارد فضای تجویز هم شده است.
ایکنا ـ یکی از محورها در پیام ایشان تاکید بر فقه امتساز است، فکر میکنید دلیل مطرح کردن این موضوع در زمان فعلی چیست؟
بله؛ فقه امتساز یکی از مطالبات رهبر انقلاب در این پیام است؛ ایشان یکسری دغدغهها را مطرح فرمودند مانند اینکه حوزه باید در علم و تربیت نیرو و در حل مسائل پیشگام باشد و برای تحقق این مسئله باید فقهی داشته باشد که امتساز و تمدنی باشد؛ اینکه فقه با چه رویکردی میتواند امتساز باشد مسئلهای است که باید کارشناسان و استادان در اینباره نظر بدهند ولی تحلیل بنده این است که فقه امتساز ناظر به وضع کنونی جهان اسلام است که وضعیت نابهنجاری دارد؛ در دنیای اسلام امروز و به ویژه در یک سال اخیر و بعد از طوفان الاقصی، ضعف و تفرقه بیشتر از قبل آشکار شده است.
رهبر معظم انقلاب از حوزه خواسته است که فقه در حوزه در سطح قواعد و روش استنباط به گونهای اعمال شود که خروجی آن امری ایجابی مانند ساخت امت باشد و امت احساس کند از سوی یک دانش اسلامی مهم مانند فقه پشتیبانی میشود و طبعا وقتی چنین توجهی از جانب فقه به امت شود امت هم به جانب فقه میل خواهد کرد.
من فکر میکنم یکی از الزاماتی که فقه ما را فقه امت میکند آن است که روندهای آموزشی و پژوهشی در حوزه از روش پپیشین که به ظرفیت فقط یک مذهب در عرصه فقه توجه داشته است معطوف به ظرفیت همه مذاهب اسلامی شود و از ظرفیت فقه همه مذاهب در حل مسائل جهان اسلام کمک بگیریم لذا فقه مقارن و تطبیقی در این بین از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
رهبر انقلاب فرمودهاند فقه اسلامی باید توان بسیج کردن مردم و ایجاد یک جمع حقیقی و واقعی از مردم به نام امت اسلامی را پیدا کند که تمسک به فقه در زیست عملی خود دارند؛ به تعبیر دیگر فقهی که بتواند امت اسلامی را حول مشترکات جمع کند؛ به خصوص در مواجهه با دشمنان اسلام مانند رژیم صهیونیستی که امروز بدترین جنایات را در طول تاریخ بشریت مرتکب شده است.
ما نهادهایی برای تقریب مذاهب اسلامی داریم ولی در اصل پشتوانه نظری و محتوایی وحدت مانند فقه تمدنساز و امتساز باید در حوزه مورد بحث واقع شود و خروجی آن به حمایت از این نهادها منتهی شود.
گفتوگو از علی فرجزاده
انتهای پیام