موضوع سواد رسانهای به ویژه در شرایط بحرانی و جنگی مقولهای بسیار مهم و تأثیرگذار است که حتی ممکن است گاهی سرنوشت جنگها و بحرانهای مختلف را تغییر دهد. مردم باید در چنین شرایطی که دشمنان به دنبال القای تفکرات و محتواهای دلخواه خود به ایشان هستند، به خوبی نسبت به دریافت اطلاعات صحیح و متقن از مراجع رسانهای مورد اعتماد اقدام کرده و زمینه را برای آگاهی و شناخت جامعه از حقایق فراهم کنند.
امروز جنگ شناختی و عملیات روانی دشمن نکته بسیار مهمی است که باید همواره از سوی مردم و مسئولان جدی گرفته شود. دشمن از هر ابزاری به ویژه در حوزه رسانهای و مجازی استفاده میکند تا بتواند اهداف خود را به دست آورد. لذا مردم و مسئولان باید به خوبی هوشیار بوده و اجازه ندهند تا دشمنان به اهداف خود در این زمینه دست پیدا کنند.
حسن بشیر، عضو هیئت علمی دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) در گفتوگو با ایکنا، به اهمیت موضوع فضای رسانه و سواد رسانهای در شرایط جنگی و بحرانی اشاره کرده است که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
سواد رسانهای به معنای قدرت شناخت، قدرت تحلیل، قدرت نقد و قدرت انتخاب است. بنابراین، در این شرایط بحرانی، به ویژه جنگ ادراکی و عملیات روانی که بیش از فرسایش فیزیکی اهمیت دارد، باید این چهار قدرت در جامعه تقویت شوند. مهمترین عامل تقویت آنها در این رابطه نیز آموزش عمومی است که نه تنها بر عهده دولت است، بلکه بر عهده همه افراد جامعه به ویژه خانوادههاست.
همانگونه که گفته شد، سواد رسانهای قدرت شناخت مردم را افزایش داده و قدرت تحلیل و انتقاد آنها را تقویت میکند و بالاخره نیز زمینه انتخاب پیام صحیح را تأمین میکند. بنابراین، مردم با داشتن چنین قدرتهایی میتوانند تبلیغات دشمن را خنثی کرده و توطئههای تبلیغاتی آنها را نقش بر آب کنند.
سواد رسانهای قدرت نقد پیام را افزایش میدهد. قدرت نقد به معنای شناخت همهجانبه پیام، فهم تناقضهای نهفته در پیام، مقایسه واقعیت با توهمات ساختگی در پیام، کشف هوشمندانه معنای مستتر در پیام و در نهایت افشای تضاد پیام واقعی با پیام جعلی است.
رسانهها چشم و گوش بیدار جامعه هستند. مسئولیت مهم آنان در همه زمانها به ویژه در زمان جنگ و بحران، آگاهسازی جامعه در مورد واقعیتها و جریانسازی آن در تقابل با توطئههای دشمن در صحنه روایتسازیهای جعلی است. این مسئولیت، رسانه را در صف اول مبارزه با دشمن قرار میدهد. رسانه در حقیقت، مهمترین عنصر دفاع از کشور از یک سو و تهاجم به روی دشمن از سوی دیگر است. رسانه همزمان با آگاهسازی جامعه باید افشاگری در مورد نقشههای دشمن را نیز عهدهدار باشد. این دو حرکت تکمیل کننده همدیگر هستند.
بیاعتمادی نتیجه ایجاد تضاد و تناقض در تولید و توزیع پیام است. تولیدکنندگان و توزیع کنندگان پیام چه در سطح رسانه ملی و چه در سطح رسانههای مستقل نیازمند ایجاد نوعی از اعتمادسازی در مورد تولیدات خود هستند. در این زمینه باید توجه کرد که شفافیت، صداقت، جامعیت و سرعت اخبار تنها بخشی از عوامل تامین کننده اعتمادسازی است. مهمتر از این عوامل، عدم تضاد و تناقض در تولید و توزیع پیام است. جامعه با مشاهده این تضادها و تناقضها، به منبع پیام بیاعتماد میشود.
دشمن به طور طبیعی تلاش میکند که اخبار جعلی را تولید و منتشر کند؛ اما در حقیقت عامل اصلی انتشار گسترده و توزیع وسیع اخبار جعلی، کسانی هستند که یا آگاهانه و یا ناآگاهانه اخبار جعلی را وایرال میکنند. به همین دلیل یعنی از عوامل بازدارنده چنین اقدامی، آموزش سواد رسانهای به مردم است که در این زمینه هوشیار باشند تا در مقابل انتشار اخبار جعلی مقاومت کنند و کمترین توجه را به آنها داشته باشند.
یکی از راههای مهم در این زمینه، مقایسه اخبار دشمن با اخبار رسمی است. در اینجاست که اخبار رسمی باید از شفافیت و جامعیت خوبی برخوردار باشند. البته منابع دشمن نیز تا اندازه زیادی مشخص هستند. اعتماد به این منابع به معنای افتادن در دام توطئههای دشمن است که نه تنها واقعیت را مخدوش میکند، بلکه روان جامعه را دچار اختلال خواهد کرد.
مهمترین اقدام در این زمینه، آگاهسازی مداوم جامعه از سوی دولت و رسانهها، تأکید بر وحدت و انسجام جامعه، افشاگری مداوم توطئهها و اخبار جعلی دشمن، ایجاد قرارگاه عملیاتی رسانهای برای نشر اخبار دقیق و شفاف و بالأخره تقویت سواد رسانهای مردم برای شناخت و فهم و تفکیک اخبار صحیح از اخبار جعلی است.
انتهای پیام