به گزارش ایکنا، حنان حسین، تحلیلگر لبنانی، در مقالهای که در وبگاه المیادین به زبان انگلیسی منتشر کرده، مینویسد:
در گزارشی که اخیراً فاش شده که آژانس بینالمللی انرژی اتمی اطلاعات محرمانهای درباره مکاتباتش با ایران را به رژیم صهیونیستی منتقل کرده است. این گزارش که با موارد مشابه پیشین در نقض اعتماد تطابق دارد، درست پیش از حملات اسرائیل به خاک ایران منتشر شده؛ حملاتی که مناطق مسکونی، تأسیسات هستهای و زیرساختهای نظامی را هدف قرار داد. تهران اکنون با قاطعیت اعلام کرده که پاسخ به این اقدامات خصمانه، حتمی خواهد بود؛ موضوعی که باید زنگ خطری جدی برای اسرائیل و ایالات متحده باشد. رهبر انقلاب، آیتالله سیدعلی خامنهای، در اینباره گفت: «رژیم باید منتظر مجازاتی سخت باشد. دست قدرتمند نیروی مسلح جمهوری اسلامی او را رها نخواهد کرد.»
حمله اخیر اسرائیل یکی از شدیدترین تعرضها طی دهههای اخیر بوده و به تهران مشروعیتی محکم برای انجام اقدام متقابل و دفاعی بخشیده است. دهها جنگنده دشمن، نزدیک به صد نقطه را در سرتاسر ایران هدف قرار دادند؛ این چیزی نیست جز تروریسم آشکار.
هدف قرار دادن غیرنظامیان، دانشمندان هستهای و فرماندهان نظامی ایران، بخشی از راهبرد تلآویو برای عادیسازی و گسترش خرابکاری در داخل ایران است. اما این اهداف جنایتکارانه ممکن است با واقعیتهای جدیدی مواجه شود؛ چرا که ایران با سرعت در حال جایگزینی فرماندهان شهید است و در عین حال، به شیوه حسابشده خود برای پاسخ در زمان و مقیاسی که خود تعیین میکند، پایبند مانده است.
عملیات پهپادی گسترده ایران در روز جمعه تنها پیشدرآمدی بود بر توان واقعی که موجب نگرانی شدید اسرائیل شده است. خود بنیامین نتانیاهو نیز اذعان کرده که ایران «ظرفیتهای قابل توجهی» دارد که میتواند رژیم صهیونیستی را در تنگنا قرار دهد، و اکنون که اسرائیل این کارزار تروریستی را آغاز کرده، باید منتظر پاسخی دقیق، در چارچوب حق دفاع مشروع و مطابق با حقوق بینالملل باشد.
پایبندی ایران به چارچوب حقوقی بینالمللی، مشروعیت اقداماتش را تقویت کرده است. طبق این اصول، ایران حق دارد در برابر جنایات صهیونیستها واکنش نشان دهد و با پاسخهای متناسب، از تکرار چنین حملاتی جلوگیری کند. بهویژه که نتانیاهو خود گفته عملیات ادعاییشان «تا هر زمان که لازم باشد» ادامه خواهد داشت، که این یعنی تداوم بمبارانها و بیتوجهی به پیامدها. در مقابل، ایران از نظر توان نظامی چیزی کم ندارد؛ موشکهای ایرانی بهراحتی به اراضی اشغالی میرسند و تغییرات سریع در فرماندهی سپاه و نیروهای مسلح نیز از آمادگی برای ورود به مرحلهای جدید از درگیری حکایت دارد.
آمریکا هرچند میکوشد نقش خود را در این حملات کماهمیت جلوه دهد، اما شواهد تاریخی نشان میدهد که واشنگتن و تلآویو اغلب با هم هماهنگ عمل میکنند. از جمله میتوان به سخنان صریح رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، اشاره کرد که حملات اسرائیل به خاک ایران را «عالی» توصیف کرده و تهران را به حملات بیشتر تهدید کرده است. این موضعگیریها نشان میدهد که ایالات متحده بهطور مستقیم یا غیرمستقیم در تشدید تروریسم صهیونیستی در منطقه نقش دارد.
ایران از توان نظامی، اطلاعاتی و تجربه نبردی کافی برای پاسخگویی به هرگونه تجاوز برخوردار است. روش ایران همواره مبتنی بر دفاع مشروع، حملات دقیق، و واکنشهای سنجیده به تهدیدهای تروریستی بوده است؛ بهویژه در برابر رژیمی که در طول سالها، به نماد نسلکشی و اشغالگری در منطقه بدل شده است.
دقیقاً همین خویشتنداری و محاسبهگری ایران است که رژیم صهیونیستی را نگران کرده است. تلآویو با بهرهبرداری از کشتار در غزه، تلاش کرده بهانهای برای نقض حاکمیت ایران بتراشد، آن هم در شرایطی که انتقاد جهانی از جنایات جنگی اسرائیل به اوج خود رسیده و نتانیاهو میکوشد با گسترش دامنه درگیریها، از فشارهای بینالمللی بکاهد.
آنچه رژیم صهیونیستی درک نکرده، این است که تهران، کارزار کشتار اسرائیل را «اعلان جنگ» تلقی کرده و دیگر هیچ توافق نانوشتهای پابرجا نیست. حمایتهای علنی ترامپ از این رژیم ـ چه از طریق تأمین مالی اشغالگری، چه تبادل اطلاعاتی، چه توجیه دیپلماتیک ـ همگی پشتوانهای برای تداوم جنایات تلآویو بودهاند. در این شرایط، پاسخ قاطع، مشروع و تمامعیار ایران، نهتنها یک ضرورت ملی بلکه یک وظیفه برای حفظ صلح و امنیت منطقهای تلقی میشود.
با توجه به اینکه اسرائیل سالهاست با سرکوب مردم فلسطین، مخالفت خود با صلح، انسانیت و پیشرفت منطقهای را اثبات کرده، حملات تلافیجویانه ایران پاسخی طبیعی و شایسته به تروریسم دولتی تلآویو است.
انتهای پیام