احمد مسجدجامعی، وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی که در سفر نورانی حج حاضر بوده است بنا به درخواست ایکنا از تجربه خود در این زمینه برایمان نوشت. خاطراتی که در کلام و قلم یکی از مردان بلندنام فرهنگی ایران زمین با وصفی ریز و تیزبین، دقیق و در عین حال شیرین خواندنی است. مشروح این نوشتار را با هم میخوانیم:
پیش از هر سخن، ایام مباهله را خدمت مخاطبان عزیز ایکنا تبریک میگویم، همچنین شهادت شماری از فرماندهان و هموطنان بیگناه عزیزمان که در حمله رژیم صهیونیستی به خاک ایران، همه ما را عزادار کردهاند به خانوادههای ارجمندشان تسلیت عرض میکنم.
* رفتار مردم عربستان، همچون سایر کشورها با زائران ایرانی در حج همدلانه است. من در هتلی اسکان دارم که 19 کاروان دیگر به غیر از ما در اینجا حضور دارند. یک ضلع هتل به یک خیابان اصلی منتهی است و درِ پشتی هتل نیز محلی است که کالاها را وارد هتل کرده یا از آن خارج میکنند؛ روبهروی این در یک مسجد محلی وجود دارد که گاهی وقت نماز عصر به این مسجد میروم؛ اینجا محله مهاجرین است. یعنی جایی که کارگرها از سایر کشورها به اینجا آمده و در حال انجام مشاغل خدماتی هستند.
با آغاز جنگ رژیم غاصب اسرائیل علیه ایران وقتی به این مسجد کوچک میروم، شاهد صحنههای متفاوتی از جنس ناراحتی و در عین حال همدلی نمازگزاران با ایرانیان هستم. برای مثال مردم قبل از نماز با تلفنهای همراه خود اخبار جنگ علیه ایران را دنبال میکنند. آنها از سایر گزارشها و اخبار عبور میکنند اما با دقت در حال پیگیری اخبار و صحنههای دفاع ایرانیان هستند. بعد از نماز هم گاهی سفرهای ساده پهن میکنند؛ خرما، آب و نان داخل سفره میگذارند. اما حالا کنار سفرههای مردم در مسجد، تلفن همراهی هم دست به دست میچرخد و خادم مسجد و نمازگزارها این اخبار را تماشا میکنند و از مجازات این همه جنایات صهیونیستها خوشحالند.
یک حاجی کشمیری در آن جمع هست که کشمیر را ایران کوچک میداند و به فارسی سخن میگوید. او ایران را به سبب این ایستادگی، مایه «افتخار جهان اسلام»، میخواند.
* واکنش خدام مسجدالحرام در این روزها نیز متفاوت است. با توسعه مسجدالحرام در دوره بنسلمان راههای جدید برای ورود به مسجد الحرام ایجاد شده است. ایرانیها البته معمولاً از باب علی وارد مسجدالحرام میشوند. یک بار برای ورود به مسجدالحرام از مسیر دیگری رفتیم و من از خدام مسجد سؤال کردم که باب علی کدام طرف است. پرسید: ایرانی؟ و خود ادامه داد: «ایران، ماشاءالله!» و با خوشرویی پاسخ داد: «همه بابها باب علی است» و این پاسخ برای من شیرین بود و از آن خادم تشکر کردم. خادم بعدی که کنار خادم اول بود برایم توضیح داد باب علی که شما میخواهید دو تا است، یکی همان باب علی که ورودی به مسعی است و یکی هم باب علی که ایستگاه مرکزی و محل آمدوشد اتوبوسهای زائران و در کنار مسجدالحرام است.
روز برای تشرف به حرم سوار اتوبوسهای حجاج بودم. راننده اتوبوس مصری بود؛ با او همکلام شدم، با همدلی و مهربانی بسیار از «ایران قوی» و «مجاهد» صحبت میکرد، تسبیحی در دست داشت. به او گفتم تسبیحش از جنس تسبیحهای مشهد است. مشهدالرضا را میشناخت. گفت: با این تسبیح هر روز ذکری میگویم و چند روز است که برای ایرانیان هم میگویم. پرسیدم چه ذکری؟ پاسخ داد: ۳۳ بار الله اکبر، ۳۳ بار سبحان الله و ۳۳ بار سبحان الله وبحمده. گفتم این ذکر را ما هم داریم که به تسبیحات حضرت زهرا(س) میشناسیم، اما به جای سبحان الله و بحمده میگوییم الحمدالله. گفت اینکه نام حضرت زهرا(س) را بر این تسبیحات گذاشتهاید خیلی خوب است. مصریها حضرت زهرا(س)، فرزند رسول خدا، را خیلی دوست دارند. من این روزها این ذکرها را برای شما هم میخوانم. در مصر خدا به هر کسی پسر دوقلو هدیه کند، اسم آنها را حسن و حسین میگذارند.
از این نمونهها باز هم میتوان ذکر کرد.
انتهای پیام