«ترور شخص» همواره با سر و صدا و سرعت همراه است؛ ولی «ترور شخصيت» آهسته و آرام و تدريجی است!
«ترور شخص» ترسناک و نفرتآفرین است؛ اما «ترور شخصيت» اغلب فریبنده و جذّاب است!
«ترور شخص» افراد جامعه را به دفاع و مقاومت وا میدارد؛ «ترور شخصيت» به استقبال و پذیرش آن فرا خوانده میشوند!
کشته «ترور شخص»، «شهید» است و کشته «ترور شخصيت» در ظاهر و در نزد عموم مردم، شخصی پلید!
در «ترور شخص»، مرگی به نام شهادت رقم میخورد و دوست داشتنی است؛ اما در «ترور شخصيت» مرگی تدريجی به نام خيانت و نفرتانگیز جلوه داده میشود!
در «ترور شخص»، دشمنان سود میبرند و در «ترور شخصيت» دوستان ضرر میبينند!
در «ترور شخص» صفیر اولین گلوله، همه را متوجه خطر میسازد؛ اما در «ترور شخصيت» گاهی تا شلیک گلوله آخرِ دشمن، هنوز عده زيادی فتنه را باور نمیکنند!
«ترور شخص» پیداست و «ترور شخصيت» پنهان!
در «ترور شخص» فرد از دست میرود؛ در «ترور شخصيت» هويت و مقصد فرد دچار تخريب و استحاله میشود!
در «ترور شخص» نتيجه درگیری با دشمن آشكار است؛ در «ترور شخصيت» نتيجه فتنه منافقان و دشمنان، پنهان است!
در «ترور شخص» گلوله به سوي فرد شليك میشود؛ در «ترور شخصيت» شک و دودلی در جامعه منتشر میشود!
«ترور شخص» با ابزار سخت چون فشنگ، موشک و بمب محقق میشود؛ اما در «ترور شخصيت» از ابزار نرم چون تخريب فرهنگ عمومی از طريق عوام فريبی ميسر میشود!
«ترور شخص» در منزل و محل كار فرد به وقوع میپيوندد؛ «ترور شخصيت» با تهمت و هتك آبروی گذشته و آينده او مورد لطمه قرار میگيرد!
در «ترور شخص» مدت درگیری، كوتاه است؛ در «ترور شخصيت» مدت درگيری طولانی و پیچیده!
در «ترور شخص» عمليات، با مرگ فرد پايان میيابد، در «ترور شخصيت» سالها پس از مرگ او هم حوزههای فرهنگی، اجتماعی، سياسی و فضای مجازی، عرصه تخريب اوست!
در «ترور شخص» میدان مبارزه، محدود است؛ در «ترور شخصيت» ميدان مبارزه گسترده!
در «ترور شخص» جنگی آشکار است، در «ترور شخصيت» فتنهای پنهان!
پس از «ترور شخص» جامعه برای مبارزه مصممتر میشود؛ پس از «ترور شخصيت» جامعه در مبارزه تردید پیدا میکند!
در «ترور شخص» مرز پیامبر و شیطان هویداست، در «ترور شخصيت» ابلیس در لباس دین پنهان است!
«اشخاص ترور شده»، «شهيدانند» و كشتگان «ترور شخصيت»، شهيدان گمنام!
با «ترور شخص» دوستان، همكاران و خانواده او سربلند میشوند؛ با «ترور شخصيت» تا مدت ها دوستان و همكاران و خانواده او سرافكنده!
پدر یک «شهید ترور»، عزیز است و مايه افتخار و پدر یک «شهيد ترور شخصيت» حقير است و مايه شرمندگی!
در «ترور شخص» اگر مجروح شود، او را به عقب برمیگردانند تا مداوا صورت گیرد و در «ترور شخصيت» پس از اولین زخم، ترکش های بعدی بر او سرازير میشود!
در «ترور شخص» تیر و ترکش، بر سر و سينه فرد فرو مینشیند؛ ولی در «ترور شخصيت» بر ایمان و اندیشه فردی و اجتماعی آسیب رسانده میشود!
در «ترور شخص» دشمن از مرز آبی و خاکی وارد میشود؛ در «ترور شخصيت» از مرز فکری و روحی رسوخ میكند!
در «ترور شخص» فرد آسیب خورده انگیزه مبارزه پیدا میکند و نیش خورده «ترور شخصيت»، گاهی خلع سلاح و بیانگیزه میشود!
تشییع جنازه یک «شهید ترور»، شهری را به حركت میخواند؛ اما «شهيد ترور شخصيت»، گمنام به خاك سپرده میشود!
«ترور شخص» یک ملّت را مقاوم تر میکند؛ «ترور شخصيت» مقاومت جامعه اي را سستتر میسازد!
«ترور شخص» وحدت آفرين است؛ «ترور شخصيت» تفرقه افكن!
در «ترور شخص» گلوله اي بر سينه اي شلیک میشود؛ در «ترور شخصيت» تهمت و تحقير و توهين در جامعه، پخش می شود!
گذرگاههای «ترور شخص» كوچه و خيابان و بيابان است و عرصههای «ترور شخصيت»، جلسات پنهاني منافقان و مزدوران!
قربانیان «ترور شخص» مشهور به شهید راهِ «معروف»اند و قربانیانِ «ترور شخصيت» معروف به کشته بیراهه «منکر»!
«يا اَيُّـهَا الَّـذيـنَ آمَـنوا ! آمِـنوا ...»: بکوشیم تا از هيزم آورندگان هجمه نظامی و فرهنگی دشمنان خدا نباشيم.
كه اگر باشيم: «وَيـل لِـكُلِّ هُمَزَة لُـمَـزَه ...» و اگر هم تا كنون بوده ايم، تا درهای «توبه» باز است؛ «استغفار» و «جبران» كنيم؛ زيرا كه «فرداي مرگ، اول صبح قيامت است.»
* رضا نباتی با اقتباس از نوشته «دو هجوم و یک میدان» استاد جواد محدثی
انتهای پیام