
به گزارش ایکنا،
حجتالاسلام والمسلمین مهدی امیدی، استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، امروز، سهشنبه سوم تیرماه در هماندیشی علمی «
جنگ و صلح در فلسفه سیاسی اسلامی» که از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد با طرح این پرسش که آیا صلح مطلقا ممدوح و جنگ مطلقا مذموم است؟ گفت: برخی همیشه جنگ را مذموم میدانند زیرا باعث خرابی و ویرانی میشود و ممکن است خاک از دست برود و صلح باعث ثبات و آرامش میشود و مردم صلح و طمأنینه میخواهند و آن چه از صلح به دست میآید زندگی همراه با آرامش است؛ این تصویر سبب نگاه مثبت به صلح و نگاه منفی به جنگ است.
وی با بیان اینکه وقتی ما مفهوم صلح یا جنگ را بخواهیم تحلیل کنیم فینفسه نه جنگ، اقتضای ذم و نه صلح اقتضای مدح دارد، افزود: جنگ از سوی کسی که ایجاد میشود که رد مانع کند لذا اقتضای ذم ندارد ولی بحث بر این است که این مانع توهمی است یا واقعی؟ رفع مانع در راستای حقیت است یا در خلاف آن؟ صلح هم ایجاد آرامش و ازاله نقار و نزاع بین مردم است ولی برداشتن نزاع چند جنبه دارد؛ گاهی نزاع، نزاع جدی است و کسی نمیتواند آن را ازاله کند مانند منازعه بین حق و باطل که دائمی است.
امیدی افزود: جنگ و صلح فی نفسه اقتضای ذم و مدح ندارد ولی وقتی در برابر همدیگر قرار گیرند قضیه متفاوت خواهد شد؛ با لحاظ غیر خواهیم دید که صلح در جای خود ممدوح و جنگ در جای خود مذموم و در برخی موارد ممدوح است.
وی با اشاره به نسبت صلح و جنگ با غایات اخلاقی، اظهار کرد: ممکن است جنگی براساس عدالت و دفاع از حق رخ دهد در این صورت ممدوح است ولی اگر این جنگ اخلاق انسانی را زیر پا بگذارد مذموم خواهد بود و صلح هم دقیقا همینطور است.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: یعنی اگر صلح برای عزت و شرافت و کرامت انسانی باشد ممدوح و مطلوب است؛ اگر همین صلح برخلاف ارزشهای اخلاقی و ضد آن باشد و باعث تحقیر و ذلت یک ملت شود و ظالمانه باشد قطعا مطلوبیت ندارد.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه از منظر فلسفه سیاسی در همه عالم اقتداری که باعث نظم و ثبات شود و حافظ هویت اجتماعی باشد ممدوح است، گفت: اما اقتداری که سرکوبگر باشد و بدون چون و چرا مذموم است لذا اگر جنگ و صلح را در نسبت با غایات اخلاقی معنا کنیم خواهیم توانست به این پرسش پاسخ دهیم که صلح و جنگ آیا از اساس مذموم یا ممدوح هستند. اگر جنگ در راستای شرارت و ظلم و سرکوبگرانه باشد طبیعتا مطلوب نیست.
نگاه قائلان به اصالت جنگ
امیدی افزود: این موضوع در زمینه فقهی هم مطرح است؛ برخی قائل به اصالت جنگ هستند و معتقدند که ما باید اصل را بر جنگ بگذاریم که بنده سراغ ادله عقلی معتقدان میروم؛ برخی مانند عبدالعلی سبزواری میگویند که کفر و شرک بالاترین فساد است و قطع آن هم با جنگ لازم است.
امیدی گفت: دلیل دیگر آنان این است که شرک، عامل مرگ حیات فطرت توحیدی است و جهاد برای احیای فطرت توحیدی واجب است لذا جهاد، واجب است؛ ولی جواب ما این است که منطق مبارزه فقط جنگ نیست و شیوههای مختلفی چون مبارزه گفتمانی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و .. دارد لذا مبارزه با توحید و شرک لزوما با جنگ ممکن نیست.
امیدی بیان کرد: رشیدرضا در المنار در جلد دهم میگوید اسلام دین دعوت است و دعوت در محیط صلح ممکن است و چون حاکمیت کفر، ضد صلح است پس باید جنگ باشد ولی باز ما همان پاسخ را داریم که جزیه و مؤلفه قلوبهم و ... مطرح است. این دلیل رشیدرضا میتواند دلیل بر صلح باشد زیرا دعوت، نیازمند صلح است پس صلح مقدم است.
اسلام طرفدار صلح عزتمندانه است
عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی(ره)، اضافه کرد: در نقطه مقابل برخی اصالت صلح را مقدم دانسته و میگویند اسلام فطری است و فطرت مقتضی صلح است پس اسلام مقتضی صلح است که آقای عمید زنجانی این نظر را مطرح کرده است؛ نکته دیگر این است که صلحی که عزتمندانه و شرافتمندانه نباشد اسلام آن را نخواهد پذیرفت.
وی با بیان اینکه بنابراین فینفسه نه صلح و نه جنگ مذموم و ممدوح نیست، اضافه کرد: صلحی که مقید به قید عدالت و عزت باشد خیر و مطلوب است و اگر جنگ هم مقید به عدالت و عزت باشد و زمینه کمال و سعادت جامعه را فراهم کند ممدوح است.
این پژوهشگر تصریح کرد: گاهی اوقات اقتضائات شرایط زمان و مکان و احوال هم در مذموم یا ممدوح بودن جنگ نقش دارد، مثلا جهاد در همه ماهها جایز است جز در ماههای حرام از جمله محرم؛ مکان هم نقش دارد مثلا گفته شده است که در مسجدالحرام مقاتله نکنید زیرا این مکان مقدس است ولی اگر شرایط عوض شود در این زمان و مکان هم میتوان جنگ کرد یعنی اگر آنها دست به جنگ زدند شما هم دست بزنید.
وی افزود: در مورد معاهدات هم این مسئله وجود دارد؛ قرآن فرموده است: الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ ۚ فَمَنِ اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ؛ یعنی اگر حرمت ماههای حرام و مکان را نادیده بگیرند ما هم میتوانیم آن را نادیده بگیریم؛ بنابراین صلح و جنگ مقید است نه مطلق.
وی افزود: امیرمؤمنان(ع) فرمودند اگر دشمن شما را به صلح فراخواند آن را رها نکنید ولی باید رضایت الهی در آن باشد یعنی علاوه بر شروطی که ما مطرح کردیم باید جنگ و صلح را در نسبت با غایات توحیدی در نظر بگیریم.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه اگر صلح، خدعه و نیرنگ نباشد اشکالی ندارد بپذیریم، اظهار کرد: ما معتقدیم صلح و جنگ فی نفسه مذموم یا ممدوح نیست ولی در نسبت این دو با هم معنای مدح و ذم دارد و در نسبت با غایات اخلاقی هم جنگ و صلح گاهی مذموم و گاهی ممدوح است و صلحی که در راستای اخلاق و ارزشها باشد مطلوب و جنگی که در این راستا هم باشد مطلوب است و برعکس.
انتهای پیام