در شرایط بحرانی که فشارهای روانی و استرس به اوج خود میرسد، مدیریت صحیح هیجانات و حفظ تعادل روانی به یکی از ضروریترین مهارتهای زندگی تبدیل میشود. بحرانهایی مانند جنگ، بلایای طبیعی یا شیوع بیماریها میتوانند احساس ناامنی، ترس و اضطراب شدیدی را در افراد ایجاد کنند. در چنین شرایطی، استرس نه تنها یک واکنش طبیعی، بلکه گاهی مفید است؛ چراکه ما را برای مواجهه با خطر آماده میکند. اما زمانی که این استرس از حد معینی فراتر رود، میتواند عملکرد طبیعی فرد را مختل کرده و پیامدهای منفی جسمی و روانی به همراه داشته باشد. بنابراین، یادگیری تکنیکهای مدیریت استرس در بحرانها نه تنها به حفظ سلامت روان کمک میکند، بلکه توانایی ما برای تصمیمگیریهای منطقی و کنار آمدن با شرایط دشوار را افزایش میدهد.
خبرگزاری ایکنا در گفتوگو با بهروز نظری، عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی تهران و معاون آموزشی پژوهشی پژوهشکده مطالعات توسعه به بررسی راهکارهای عملی برای کنترل استرس در موقعیتهای بحرانی پرداخته است. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
ایکنا - استرس در شرایط بحرانی چیست و چه علائمی دارد؟
در پی بحران اخیر و تجاوز رژیم غاصب صهیونیستی به کشومان، سامانههای مختلفی جهت ارائه خدمات به شهروندان ایجاد شده است. از جمله این سامانهها میتوان به سامانه ۳۰۴۰ (که اخیراً راهاندازی شده)، سامانه ۱۴۳۰ بهزیستی و صدای مشاور اشاره کرد. این سامانهها فرصتی را فراهم میکنند تا در مواردی که استرس ایجاد شده بیش از حد باشد و نیاز به مداخله تخصصی احساس شود، خانوادههای محترم بتوانند با کارشناسان مربوط تماس گرفته و بدون نیاز به مراجعه حضوری، از طریق گفتوگو به آرامش نسبی دست یابند.
در این ایام، اطلاعرسانیهای گستردهای از طریق فضای مجازی در مورد چگونگی مواجهه با استرسهای ناشی از شرایط خانوادگی در حال انجام است. همچنین سایتهای اطلاعرسانی معتبر، محتوای آموزشی مفیدی را در این زمینه منتشر کردهاند. با توجه به این منابع و همچنین تجربیات موجود، چند نکته اساسی را درباره ماهیت استرس در شرایط بحرانی و علائم آن تبیین میکنم.
استرس، واکنشی طبیعی است که همه افراد در موقعیتهای مختلف با آن مواجه میشوند. جالب است بدانید که این واکنش در بسیاری از موارد، محرک مثبتی برای حرکت و پیشرفت محسوب میشود. برای مثال، اگر استرس امتحان فردا را نداشته باشیم، انگیزهای برای مطالعه و آمادگی نخواهیم داشت. بنابراین به میزان معینی از استرس نیاز داریم. اگر بخواهیم میزان استرس را براساس مقیاس صفر تا صد بسنجیم، سطح بهینه آن برای عملکرد طبیعی زندگی حدود ۴۰ در نظر گرفته میشود. اما زمانی که این میزان از حد معینی (مثلاً ۵۰ یا ۶۰) فراتر رود، میتواند زندگی فرد را دچار اختلال کند.
وقتی با عوامل استرسزا مواجه میشویم، ممکن است تغییرات جسمانی و روانی مختلفی در ما ایجاد شود که کیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار دهد. از مهمترین علائم استرس در مواجهه با شرایط غیرمترقبه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
اختلال در تمرکز: کاهش توانایی تمرکز بر امور روزمره و بیقراری مداوم.
اختلالات خواب: استرس میتواند الگوی خواب را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. این مسئله نه تنها به شکل بیخوابی، بلکه ممکن است به صورت پرخوابی یا کابوسهای شبانه ظاهر شود.
خستگی مفرط: احساس خستگی و کسالت مداوم باوجود استراحت کافی.
تغییرات در میل جنسی و تمایل به افسردگی: احساس ناامیدی و درماندگی که خارج شدن از آن دشوار به نظر میرسد.
تظاهرات جسمانی اضطراب: بسیاری از بیماریهای روانی ریشه در اضطراب دارند. برای مثال سردردهای میگرنی، دردهای مزمن بدون علت جسمی مشخص، آکنه و جوشهای صورت ناشی از استرس، مشکلات گوارشی مانند سوزش سر دل، ناراحتیهای معده و سندرم روده تحریکپذیر، تغییرات وزن و اشتها (پرخوری یا کمخوری عصبی)، تپش قلب، تعریق زیاد و ریزش مو یا اختلالاتی مانند تریکوتیلومانیا (اختلال کندن موی سر یا ابرو).
گاهی اوقات افراد دردهایی را تجربه میکنند که ممکن است با مشکلات قلبی اشتباه گرفته شود. برای مثال، فردی با تصور ابتلا به بیماری قلبی مراجعه میکند، اما پس از انجام تست ورزش و اکوکاردیوگرافی، مشخص میشود که منشأ این دردها اضطرابی است.
ایکنا - راهکار عملی برای کنترل استرس در شرایط بحرانی چیست؟
از راهبردهای بلندمدت مدیریت استرس میتوان به موارد زیر اشاره کرد؛
اصلاح سبک زندگی: ایجاد نظم در ساعت خواب و بیداری تأثیر بسزایی در کاهش استرس دارد.
یادگیری نه گفتن: پذیرش مسئولیتهای بیش از حد و ناتوانی در رد درخواستها میتواند سطح اضطراب را افزایش دهد.
تدوین برنامههای زندگی: داشتن اهداف مشخص و برنامهریزی منظم در زندگی بسیار کمککننده است.
راهکارهای کوتاهمدت هم در این زمینه وجود دارد و از جمله میتوان به این موارد اشاره کرد:
شناسایی منبع اضطراب: در بسیاری از موارد، ما درگیر نشانههای استرس هستیم بدون آنکه منبع اصلی آن را بشناسیم.
گفتوگوی درمانی: صحبت با افراد متخصص یا حتی دوستان میتواند به شناسایی منابع اضطراب کمک کند. گاهی برخی روابط مسموم، باعث اضطراب در فرد میشود که باید از آن خارج شد.
تکنیکهای تنفسی: انجام تمرینات تنفس شکمی (تنفس عمیق از طریق بینی، حبس نفس برای چند ثانیه و سپس بازدم آرام) میتواند به سرعت سطح اضطراب را کاهش دهد. اگر با دستگاه فشار سنج، فشار خون را اندازه بگیرید و پس از تکنیک آرامسازی دوباره فشار خون را اندازه بگیرید، خواهید دید که میزان اضطراب کاهش یافته است.
مدیتیشن و تمرکز: مدیتیشن به معنی در خود فرو رفتن است و روشهایی مانند مایندفولنس (تمرکز بر لحظه حال) بسیار مؤثر هستند. در سنت دینی ما نیز نماز نمونهای کامل از دستورالعمل مدیتیشنی است که در آن فرد با تمرکز کامل به عبادت میپردازد. درواقع وقتی با بزرگی، گفتوگو میکنید یا ذکر میگویید، این آرامش نصیبتان میشود.
اولویتبندی امور: تشخیص کارهای مهم و فوری میتواند از بار استرس بکاهد.
ایکنا - چه عوامل روانشناختی باعث تشدید اضطراب و استرس در کودکان در شرایط بحرانی (مانند جنگ، بلایای طبیعی، یا حوادث تروماتیک) میشود؟
در شرایط بحرانی مانند جنگ یا بلایای طبیعی، کودکان به شدت تحت تأثیر قرار میگیرند، عوامل روانشناختی متعددی میتوانند اضطراب کودکان را تشدید کنند. در صورتی که روابط بین والدین پایدار و مناسب باشد، به طور طبیعی با این حوادث برخورد میکنند و این حادثه قابل مدیریت است. وجود تنش بین والدین در این شرایط میتواند آسیبپذیری کودکان را افزایش دهد؛ از این رو مهم است که جو عاطفی خانواده دور از تنش باشد.
کودکان نیازمند آرامش و حمایت والدین هستند. متأسفانه گاهی والدین خود برای دستیابی به آرامش به مکانیسمهای ناسالم مانند مصرف الکل یا کافئین زیاد روی میآورند. اینکه بتوانیم آرام باشیم، این آرامش به اطرافیان و فرزندانمان نیز منتقل میشود. رفتارهایی مانند خودانتقادیهای بیش از حد، یعنی خود یا دیگران را مقصر دانستن، اضطراب را افزایش میدهد، بنابراین باید واقعبین باشیم و نسبت به مسائل خودمان شناخت داشته باشیم و آنها را بزرگ نکنیم. دلداری همدیگر و همدلی با هم، شبکه حمایتی عاطفی ایجاد میکند که فضای آرامشبخشی را ایجاد میکند.
اتفافی که در دهه شصت نیز آن را تجربه کردهایم و استرسی که به واسطه موشکباران شهرها وجود داشت، از این رو این مسئله تکلیفی را برای معلمان ایجاد کرده بود و اگر در شرایط فعلی نیز معلمان با چنین مسائلی مواجه هستند، معلمان در محیط آموزشی میتوانند با ایجاد پیوند عاطفی قوی با دانشآموزان، فضای کلاس را مدیریت کنند، تمرینات تنفسی به دانشآموزان میتواند راهبرد مناسبی برای معلمان باشد. تغییر محیط کلاس، صحبت کردن درباره استرسهای خود و استفاده از روشهای آموزش غیرمستقیم میتواند مفید باشد. اینکه کمک کنیم، دانشآموزان تحرک داشته باشند، اگر نشستهاند، بلند شوند. در توصیههایی که در رابطه با کاهش اضطراب به دانشآموزان میشود، درست کردن دفتر قدرشناسی و ارزشگذاری است که محیط عاطفی آنها قابل مدیریت میشود.
والدین و مربیان نباید احساسات دانشآموزان را نادیده بگیرند. ایجاد فضایی امن برای بیان احساسات و نگرانیهای کودکان بسیار مهم است.خواب کافی دانشآموزان نیز حائز اهمیت است و والدین در این زمینه نظارت کافی داشته باشند. همچنین باید موقعیتهایی فراهم شود تا دانشآموزان بتوانند حرف بزنند و درباره موقعیتهای استرسی خود را بیان کنند و یا میتوان به آنها آموزش داد تا علائم هشداردهنده اضطراب خود را تشخیص دهند و یا تکالیف را طوری تنظیم کرد که اضطراب دانشآموزان را کاهش دهد. ارتباط مناسب بین والدین و معلمان و مربیان نیز حائز اهمیت است. استفاده از ابزارهایی مانند نقاشی یا نمایش با عروسکها میتواند به کودکان کمک کند احساسات خود را بروز دهند.
ایکنا - چگونه میتوان خدمات روانشناختی بلندمدت را برای کودکانی که بحرانهای طولانی مدت را تجربه میکنند (مانند زندگی در مناطق جنگی) طراحی کرد؟
برخی کودکان بحرانهای طولانیمدت مانند زندگی در مناطق جنگی را تجربه میکنند که در این موارد؛ شناخت علائم هشداردهنده ضروری است و اختلال استرس پس از سانحه و تروما (PTSD) در سنین مختلف به شکلهای متفاوتی بروز میکند و با واکنشهای طبیعی متفاوت است. در کودکان زیر ۶ سال بازگشت به رفتارهای دوران شیرخوارگی مانند مکیدن انگشت یا شبادراری، جیغهای شبانه و چسبیدن بیمارگونه کودک به مادر دیده میشود، در کودکان ۶ تا ۱۲ سال نیز ترس از محیطهای شلوغ و کاهش تمرکز مشاهده میشود و نوجوانان نیز دچار بیحسی عاطفی میشوند که در این راستا روشهای درمانی از جمله بیان خاطرات از طریق نقاشی، نمایش با عروسکها و اسباببازی یا صحبتدرمانی میتواند به تخلیه هیجانی کمک کند.
در نوجوانان گاهی شاهد بیاحساسی عاطفی هستیم و با بیان جملاتی مانند هیچ چیز برایم مهم نیست، نشانههای اولیه را بروز دهند. این حالت گاهی با پرخاشگریهای غیرقابل کنترل همراه میشود؛ مثلاً فرد در مواجهه با مسائل پیش پاافتاده به فریاد زدن یا شکستن وسایل روی میآورد. رفتارهای پرخطری مانند فرار از خانه، صحبت درباره مرگ، یا خودزنی نیز از دیگر علائم هشداردهنده هستند، بعضی افراد ساعتها خود را در اتاق حبس میکنند و حالتهای بیحسی عاطفی از خود نشان میدهند. درواقع اینها واکنشهایی است که به صورت استرس پس از سانحه خود را نشان میدهد.
وقتی نوجوانی بیش از سه مورد از این علائم را برای مدت یک ماه از خود نشان دهد، معمولاً نیاز به مداخله تخصصی احساس میشود. این واکنشها اغلب نشانههای اختلال پیتیاسدی هستند که باید جدی گرفته شوند.
ایکنا ـ برای مدیریت اضطراب در شرایط دشوار مانند جنگ چه باید کرد؟
برای مدیریت اضطراب در شرایط دشوار مانند جنگ، چند راهکار اساسی وجود دارد. اولاً پذیرش احساسات بسیار مهم است. باید بپذیریم که ترس، اضطراب، اندوه و خشم واکنشهای طبیعی هستند و نیازی به سرکوب آنها نیست. این درک و پذیرش که چنین احساساتی همگانی هستند و فقط مختص ما نیستند، خود به کاهش تنش کمک میکند.
مدیریت مصرف اخبار نیز نکته کلیدی دیگری است. درست است که باید از جریان رویدادها مطلع باشیم، اما غرق شدن در اخبار و اطلاعات بیپایان میتواند ذهن را از حالت تعادل و طبیعی خارج کند. بهتر است اخبار را از منابع معتبر دریافت کنیم و از انتشار مطالب ناامیدکننده که باعث تشدید اضطراب میشوند خودداری کنیم.
حفظ روال عادی زندگی حتی در شرایط بحرانی بسیار تأثیرگذار است. رعایت نظم خواب و بیداری، توجه به وعدههای غذایی منظم و پوشیدن لباس مناسب، همگی به مغز این پیام را میرسانند که زندگی جریان طبیعی خود را ادامه میدهد. این کارها به ظاهر ساده، در واقع ابزارهای قدرتمندی برای حفظ تعادل روانی هستند.
تهیه یک کوله اضطراری نیز از اقدامات عملی مفید است. قرار دادن اقلامی مانند بطری آب، تنقلات، داروهای ضروری، چراغ قوه، پاوربانک، مدارک شناسایی، وسایل بهداشتی و یک سوت در این کوله، هم از نظر عملی مفید است و هم از نظر روانی احساس آمادگی و امنیت ایجاد میکند. همین آمادگی ساده میتواند تا حد زیادی از اضطراب بکاهد.
تمرینات روزانه آرامسازی مانند تنفس شکمی آگاهانه (پنج بار نفس عمیق) بسیار مؤثر هستند. برای افراد معتقد، انجام مناسک دینی مانند نماز با آرامش و توجه خاص یا ذکر گفتن با حالت تمرکز میتواند اثرات آرامبخشی عمیقی داشته باشد. تمرین شکرگزاری روزانه نیز بدون توجه به باورهای دینی، روش مفیدی برای حفظ تعادل روانی است.
حفظ ارتباطات اجتماعی نیز از عوامل مهم در مدیریت استرس است. ارتباط با اعضای خانواده و دوستان، تبادل حال و احوال و اطمینانبخشی متقابل میتواند فضای روانی بهتری ایجاد کند. در این میان، توجه ویژه به کودکان و سالمندان اهمیت خاصی دارد. ایجاد فضای امن برای بیان احساسات، گفتوگوی صادقانه و ساده درباره شرایط و فراهم آوردن محیطی آرام برای این گروههای آسیبپذیر ضروری است.
مسئله حفظ امید و چشمانداز مثبت نیز جایگاه ویژهای دارد. امروزه روانشناسان غربی نیز به قدرت امید در بهبود شرایط تأکید دارند. برای افراد معتقد، این امید با توکل به خداوند تقویت میشود. یادآوری این نکته که شرایط سخت موقتی هستند و روزهای بهتری در پیش است، میتواند تسلیبخش باشد. این نگرش مثبت نه تنها به فرد کمک میکند، بلکه بر اطرافیان نیز تأثیر آرامبخشی دارد.
در نهایت باید توجه داشت که مدیریت اضطراب در شرایط بحرانی نیازمند ترکیبی از راهکارهای عملی و روانشناختی است. از پذیرش احساسات گرفته تا حفظ روال عادی زندگی و تقویت ارتباطات اجتماعی، همگی میتوانند در کاهش استرس مؤثر باشند. به ویژه در مورد کودکان و نوجوانان، ایجاد فضای امن برای بیان احساسات و دریافت حمایت عاطفی از اهمیت ویژهای برخوردار است. این رویکرد جامع میتواند به افراد کمک کند تا حتی در سختترین شرایط نیز تعادل روانی خود را حفظ کنند.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام