کد خبر: 4290854
تاریخ انتشار : ۰۶ تير ۱۴۰۴ - ۰۳:۰۱
حسن نجفی مطرح کرد

لزوم روایت‌های روشنگر از عاشورا و ماندگاری در مسیر حق

یک کارگردان سینما و تلویزیون با تأکید بر اینکه عاشورا فقط یک حادثه نیست، بلکه تصمیمی بزرگ برای ماندگاری در مسیر حق است، گفت: امروز باید در قالب موکب‌ها، نمایش‌های میدانی و فیلم‌های سینمایی، یک روایت روشنگرانه و اثرگذار از کربلا ارائه کنیم.

بازنمایی واقعه عاشورا، به‌عنوان یکی از عمیق‌ترین رخدادهای تاریخی و دینی، همواره دغدغه هنرمندان و اندیشمندان حوزه فرهنگ و هنر بوده است. عاشورا نه‌فقط یک حادثه تاریخی، بلکه جریانی تمدن‌ساز و هویت‌بخش است که ظرفیت دارد در قالب‌های متنوع هنری از جمله سینما، تلویزیون، تئاتر و هنرهای دیجیتال بازتولید و به نسل امروز منتقل شود؛ به‌ویژه در دورانی که رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی سهم عمده‌ای در شکل‌دهی افکار عمومی دارند، بازاندیشی در شیوه‌های روایت این حماسه ضروری به نظر می‌رسد.

با این حال، پرسش‌های جدی درباره ظرفیت‌های فنی، روایی و زیرساختی هنر معاصر ایران در بازتاب پیام عاشورا مطرح است. آیا سینمای ایران توانسته به‌درستی با مفاهیم این قیام ارتباط برقرار کند؟ آیا رسانه‌های کوتاه‌مدت و پلتفرم‌های نوین قابلیت انتقال پیام‌های بلند عاشورا را دارند؟ و مهم‌تر از همه، آیا ما توانسته‌ایم هنرمندانی تربیت کنیم که همزمان صاحب‌سبک، متعهد و برخوردار از جهان‌بینی عاشورایی باشند؟

در همین راستا، ایکنا، گفت‌وگویی با حسن نجفی، کارگردان سینما و تلویزیون انجام داده است. وی در این گفت‌وگو به تبیین ظرفیت‌های مغفول سینمای ایران در روایت عاشورا، نقش رسانه‌های نو و ضرورت خلاقیت در اشکال هنری برای حفظ مانایی این پیام بزرگ پرداخته است. در ادامه با این گفت‌وگو همراه می‌شویم.

 ایکنا - بازنمایی واقعه عاشورا در سینما و تلویزیون چه فرصت‌ها و محدودیت‌هایی را در خود دارد؟ به‌ویژه با توجه به شرایط امروز، این بازنمایی چه کارکردی می‌تواند داشته باشد؟

واقعه عاشورا یک جریان تاریخی محدود به زمان و مکان خاصی نیست، بلکه یک حقیقت جاری در طول اعصار است که قابلیت انطباق با همه زمان‌ها و همه جوامع را دارد. بازنمایی این واقعه در سینما و تلویزیون می‌تواند فرصت مهمی برای تبیین ابعاد گوناگون فرهنگ عاشورایی فراهم آورد، به‌ویژه در شرایط فعلی که جامعه ما بیش از پیش به مفاهیم مقاومت، عدالت‌خواهی و ایستادگی نیازمند است. در چنین شرایطی، هیئت‌های مذهبی، آیین‌های عزاداری و حتی قالب‌های هنری مانند سینما می‌توانند به بسط و تعمیق این مفاهیم کمک کنند.

امروز با چالش‌های متعددی مواجه هستیم که بخشی از آن‌ها به تهدیدات ژئوپلیتیکی بازمی‌گردد. بنابراین، فرهنگ عاشورا باید در خدمت دفاع از وطن و هویت ملی قرار گیرد. این فرهنگ دیگر صرفاً به مظلومیت نمی‌پردازد، بلکه روایتگر نبرد حق و باطل است. سینما و تلویزیون می‌توانند با تبیین صحیح و هنرمندانه این نبرد، مخاطب را به سمت شناخت جبهه حق و درک ضرورت مقاومت سوق دهند. این نقش، مسئولیتی مهم بر دوش هنرمندان، به‌ویژه فعالان عرصه سینما، هنرهای نمایشی و برگزارکنندگان آیین‌های مذهبی می‌گذارد. امروز نیاز داریم که در قالب موکب‌ها، نمایش‌های میدانی و فیلم‌های سینمایی، یک روایت روشنگرانه و اثرگذار از کربلا ارائه کنیم. چراکه عاشورا تنها یک حادثه نیست، بلکه تصمیمی بزرگ برای ماندگاری در مسیر حق است.

ایکنا -  با توجه به لزوم وفاداری به تاریخ، مرز میان مستند بودن روایت عاشورا و بهره‌گیری از خلاقیت هنری در بازنمایی آن کجاست؟

یکی از رموز ماندگاری فرهنگ عاشورا در طول تاریخ، بهره‌گیری از خلاقیت در قالب‌های هنری گوناگون بوده است. این خلاقیت، نه‌تنها به اصالت واقعه لطمه‌ای نزده، بلکه زمینه‌ای برای انتقال گسترده‌تر پیام عاشورا فراهم کرده است. در دوره‌ای، مرثیه‌ها ابزار انتقال این پیام بودند، در دوره‌ای دیگر تعزیه‌ها این وظیفه را بر عهده داشتند. در عصر حاضر، باید سینما و دیگر هنرهای تصویری این رسالت را به عهده گیرند.

در نبود خلاقیت، دچار تکرار می‌شویم و تکرار در هنر، به نوعی مرگ آن مفهوم است. فرهنگ عاشورا زنده مانده زیرا همواره با شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دوران خود بازتعریف شده و جلوه‌ای نو یافته است. برای مثال، هشت سال دفاع مقدس بستر مناسبی برای بازخوانی این فرهنگ فراهم آورد و اکنون نیز با تهدیدات خارجی نظیر آمریکا و رژیم صهیونیستی، بار دیگر زمینه‌ای برای فعال‌سازی این فرهنگ به‌وجود آمده است.

هنرمند وظیفه دارد با بهره‌گیری از خلاقیت، پیوندی میان واقعه عاشورا و نیازهای امروز جامعه برقرار کند. اگر این پیوند شکل نگیرد، هنرمند از جامعه خود فاصله خواهد گرفت. در تقابل دائمی با قدرت‌هایی هستیم که حضور فرهنگی و تمدنی ما را برنمی‌تابند. آن‌چه می‌تواند به ما کمک کند، پیوند میان تمدن ایرانی، تمدن اسلامی و سرچشمه‌هایی چون فرهنگ عاشورایی است. این فرهنگ، پشتوانه‌ای برای تقویت روح ملی و هویت مقاومت ماست.

ایکنا -  به نظر شما چرا سینما در مقایسه با سایر قالب‌های هنری در بازنمایی عاشورا عقب مانده است؟

متأسفانه باید اذعان داشت که سینما در این زمینه عقب‌مانده‌ترین قالب هنری است. این عقب‌ماندگی دلایل متعددی دارد؛ از جمله مسائل سخت‌افزاری، محدودیت‌های تولید و از همه مهم‌تر سیاست‌گذاری‌های فرهنگی که هنوز به ضرورت این حوزه به‌درستی واقف نشده‌اند. ما در منطقه‌ای ژئوپلیتیک زندگی می‌کنیم که همواره در معرض تهدیدهای مختلف قرار دارد. در چنین شرایطی، نمی‌توان به سینما تنها به‌عنوان یک سرگرمی نگاه کرد. سینما باید به ابزاری برای تقویت هویت ملی و مقابله با تهدیدهای فرهنگی تبدیل شود.

در جهان امروز، ایران به‌واسطه انقلاب اسلامی حامل پیامی است که خوشایند بسیاری از قدرت‌های جهانی نیست. در این تقابل دائمی، تنها با اتکا به مفاهیم اصیل تمدنی، به‌ویژه فرهنگ عاشورا، می‌توان مقاومت کرد. متأسفانه برخی از متولیان فرهنگی هنوز نتوانسته‌اند اهمیت این موضوع را درک کنند و به همین دلیل سینما از قافله انتقال فرهنگ عاشورا عقب مانده است. نیازمند سرمایه‌گذاری، تولید اندیشه و تربیت نیروهای متعهد در این حوزه هستیم تا بتوانیم از ظرفیت‌های این رسانه برای انتقال مفاهیم بلند عاشورا بهره‌مند شویم.

ایکنا - با توجه به گستردگی استفاده از شبکه‌های اجتماعی و پلتفرم‌های دیجیتال، آیا می‌توان مفاهیم عمیق عاشورا را در قالب آیتم‌های کوتاه در این فضا بازنمایی کرد؟

قطعاً چنین ظرفیتی وجود دارد و حتی باید گفت که این موضوع ضرورتی انکارناپذیر است. در نگاه من، مسئله عاشورا دو بعد عمده دارد: یک بعد شکلی که به آیین‌ها و مناسک بازمی‌گردد و بعد دیگر، لایه‌های درونی و مفهومی آن است که حامل پیام‌های عمیق انسانی، اخلاقی و الهی است. هر دوی این ابعاد قابلیت بازتاب در قالب‌های کوتاه و خلاقانه را دارند.

متأسفانه تاکنون در جشنواره‌های فیلم کوتاه، آن‌گونه که باید و شاید به این موضوع پرداخته نشده است. انجمن سینمای جوان می‌توانست در این عرصه نقش محوری ایفا کند، اما ما هنوز به‌درستی از ظرفیت فیلم کوتاه، به‌ویژه در فضای مجازی بهره‌برداری نکرده‌ایم. امروز انتقال پیام در کوتاه‌ترین زمان و از طریق پرمخاطب‌ترین ابزارها، یک هنر است. رسانه‌هایی مانند تلفن همراه، پیام‌رسان‌های داخلی و پلتفرم‌های جهانی، امکان عرضه آثار کوتاه اما عمیق را فراهم کرده‌اند. در برخی جشنواره‌ها نمونه‌های موفقی را دیده‌ام؛ حتی آثاری با زمان صد ثانیه که مفاهیم عاشورایی را به‌شکلی هنرمندانه منتقل کرده‌اند. اما این موارد محدود هستند و برای اثربخشی، نیاز به تولید انبوه، استمرار و تنوع داریم.

ایکنا - چگونه می‌توان به‌واسطه تولیدات نمایشی، اعم از تلویزیونی و سینمایی، در زنده نگه‌داشتن شعائر و مفاهیم عاشورا در فضای عمومی جامعه مؤثر بود؟

انتقال مفاهیم، زمانی ماندگار می‌شود که با زبان هنر همراه باشد. اگر پیامی به شکلی هنرمندانه پردازش نشود، در ذهن مخاطب باقی نمی‌ماند و در گذر زمان فراموش خواهد شد. در هر دوره‌ای، انسان‌ها به‌طور طبیعی به سمت قالب‌های هنری متمایل بوده‌اند و هنر، به‌عنوان یک واسطه میان معنا و مخاطب، همواره نقش تعیین‌کننده‌ای ایفا کرده است.

کد

امروز با رشد فزاینده رسانه‌ها، به‌ویژه در حوزه هنرهای چندرسانه‌ای و فضای مجازی، اشکال جدیدی از انتقال معنا شکل گرفته است. سرعت انتقال پیام، گستره مخاطب و تأثیرگذاری عاطفی، از ویژگی‌های این ابزارهای نوین است. باید از این اشکال بهره ببریم و با خلاقیت، فرم‌هایی متناسب با ذائقه امروز مخاطب خلق کنیم. اگر به این ضرورت بی‌توجه باشیم، به دام تکرار خواهیم افتاد و پیام‌هایمان پژواکی نخواهد یافت. خلق اشکال هنری نو، نه‌تنها ابزار مانایی پیام عاشورا، بلکه ضرورتی برای حفظ پیوستگی میان نسل‌ها و مفاهیم دینی است.

ایکنا - در سال‌های گذشته، چه آثاری در سینمای ایران توانسته‌اند نگاه موفق و ماندگاری به موضوع عاشورا داشته باشند؟

آثار موفق در این زمینه اندک هستند، اما وجود دارند. مسئله اصلی در تولید آثار عاشورایی این است که چنین عرصه‌ای نباید محلی برای آزمون و خطا باشد. ما در حال سخن گفتن از مفهومی قدسی و ریشه‌دار هستیم که نیازمند پرداختی دقیق، عمیق و حرفه‌ای است. متأسفانه، به‌دلیل فقدان سیاست‌گذاری فرهنگی مؤثر و نیز ضعف در بهره‌گیری از نیروهای متخصص و باتجربه، بسیاری از ظرفیت‌های بالقوه از دست رفته‌اند.

در میان آثار موجود، فیلم «روز واقعه» ساخته بهرام بیضایی، همچنان به‌عنوان یکی از نمونه‌های موفق باقی مانده است. این فیلم نه‌تنها به لحاظ قدرت متن، بلکه از حیث نوع نگاه و کارکرد مفهومی، اثری ماندگار است. پرسشی که فیلم مطرح می‌کند – مانند اینکه چرا مسلمانان امام خود را تنها گذاشتند – همچنان در فضای فکری امروز ما جاری است. چنین آثاری، فراتر از بازگویی صرف واقعه، به ترجمان عمیق‌تری از آن دست یافته‌اند.

ترجمه مفاهیم عاشورا برای مخاطب امروز، یک امر پیچیده و در عین حال ضروری است. این ترجمان به تخصص نیاز دارد؛ افرادی که توانایی خلق اثر دارند و آزمون و خطای هنری را پشت سر گذاشته‌اند. متأسفانه این عرصه را به افراد ناپخته واگذار کرده‌ایم و در نتیجه، آثار ضعیف و بی‌اثر تولید شده‌اند. اگر من در جایگاه تصمیم‌گیر فرهنگی بودم، گروهی از هنرمندان حرفه‌ای را مأمور تولید آثار عاشورایی می‌کردم تا سرمایه انسانی و مالی کشور در مسیر درستی به‌کار گرفته شود.

ایکنا - آیا در دیگر عرصه‌های هنری، مانند موسیقی، نیز نمونه‌هایی از کار موفق عاشورایی سراغ دارید؟

بله، البته باز هم تعداد این نمونه‌ها اندک است اما در برخی موارد شاهد کارهایی عمیق و پژوهشی بوده‌ایم. برای مثال، مجید کیانی در حوزه موسیقی ایرانی، نگرشی بلغم‌گونه به رابطه میان موسیقی آیینی و دستگاه‌های موسیقی ایرانی داشته که بسیار قابل تأمل است. او نشان داده که چطور مداحی‌ها و نغمه‌های عاشورایی، در طول تاریخ با دستگاه‌های موسیقی ایرانی تنیده شده‌اند. این پیوند، حاصل سال‌ها تأثیر و تأثر متقابل است و می‌تواند راهگشای خلق آثار جدید و نوآورانه در موسیقی آیینی باشد.

متأسفانه این رویکردهای پژوهشی در فضای رسمی موسیقی ما چندان مورد توجه قرار نگرفته‌اند. در حالی که با تزریق فرم‌های هنری دقیق و متعهد، می‌توان هیئت‌ها و مراسم مردمی را نیز غنی‌تر کرد. باید بپذیریم که عاشورا تنها موضوعی مذهبی نیست؛ بلکه بستری فرهنگی است که تمامی هنرها می‌توانند در خدمت آن قرار گیرند.

ایکنا - با توجه به تغییر ذائقه مخاطب و گسترش رسانه‌های دیجیتال، آیا نیاز به بازنگری در شیوه‌های بازنمایی مفاهیم عاشورایی در هنر احساس می‌شود؟

تغییرات رسانه‌ای، ذائقه مخاطب را نیز دگرگون کرده است. امروز با نسلی مواجهیم که دریافت پیام را در قالب‌های سریع، تصویری و چندلایه ترجیح می‌دهد. در چنین شرایطی، اگر همچنان به شیوه‌های سنتی و تکراری بسنده کنیم، نمی‌توانیم پیام عاشورا را به شکلی مؤثر منتقل کنیم. این به معنای نفی سنت نیست، بلکه ضرورت تحول در فرم و زبان هنری است.

بازنمایی عاشورا در هنر باید از حالت توصیفی صرف خارج و به تحلیلی عمیق و کاربردی برای امروز جامعه تبدیل شود. مخاطب امروز، از هنر انتظار دارد که نه‌تنها حقیقت تاریخی را بازگو کند، بلکه آن را با مسائل معاصر پیوند زند. این بازنگری، باید هم در سطح تولید محتوا و هم در آموزش نیروهای هنری صورت گیرد تا شاهد تحول بنیادین در روایت عاشورا باشیم.

ایکنا - نقش نهادهای فرهنگی و هنری در حمایت از تولید آثار عاشورایی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

نقش نهادهای فرهنگی بسیار کلیدی است، اما متأسفانه در بسیاری از موارد این نقش به درستی ایفا نمی‌شود. آنچه در حال حاضر شاهد آن هستیم، بیشتر حرکت‌های پراکنده و موسمی است که اغلب فاقد برنامه‌ریزی بلندمدت و راهبردی هستند. به نهادهایی نیاز داریم که با دید راهبردی به مقوله هنر عاشورایی نگاه کنند، سرمایه‌گذاری مستمر انجام دهند و هنرمندان مستعد و متعهد را شناسایی و حمایت کنند.

یکی از راهکارهای مهم در این زمینه، ایجاد کارگروه‌های تخصصی با حضور هنرمندان باتجربه، پژوهشگران دینی و مدیران فرهنگی است تا در تعامل با یکدیگر، محتوایی تولید شود که هم از نظر هنری غنی باشد و هم از نظر محتوایی وفادار به حقیقت عاشورا. همچنین نهادهایی مانند حوزه هنری، سازمان سینمایی، یا حتی نهادهای مذهبی باید بسترساز این جریان باشند، نه مانع آن.

ایکنا - برای تقویت حضور هنرمندان متعهد در عرصه بازنمایی عاشورا، چه اقداماتی باید در دستور کار قرار گیرد؟

مهم‌ترین اقدام، تربیت هنرمندانی است که هم در حوزه تخصصی خود مهارت کافی دارند و هم نسبت به مفاهیم دینی و عاشورایی آگاهی و تعهد لازم را دارا هستند. این تربیت، تنها با آموزش تکنیک‌های هنری حاصل نمی‌شود، بلکه نیاز به بستری فرهنگی، فکری و اعتقادی دارد که در آن هنرمند بتواند هویت خویش را با مفاهیم عاشورا پیوند بزند.

همچنین باید فرصت بروز و ظهور برای این افراد فراهم شود. اگر فضایی برای تجربه‌اندوزی، آزمون هنری و تعامل میان نسل‌ها فراهم نکنیم، این نیروها یا منزوی می‌شوند یا از مسیر منحرف می‌گردند. لازم است رسانه‌ها، جشنواره‌ها، نهادهای تولید محتوا و حتی هیئت‌های مذهبی، نقش‌آفرینی فعال‌تری در شناسایی و پرورش این نسل از هنرمندان ایفا کنند. تنها در این صورت است که می‌توانیم امیدوار باشیم جریان هنر عاشورایی، از یک جریان محدود به یک نهضت فرهنگی گسترده بدل شود.

ایکنا - اگر نکته‌ای ناگفته پیرامون این موضوع باقی مانده، بفرمایید.

تنها نکته‌ای که دوست دارم بر آن تأکید کنم این است که امروز در لحظه‌ای حساس از تاریخ خود قرار داریم. فرهنگ عاشورا، میراثی است گرانبها که اگر آن را به‌درستی به نسل‌های آینده منتقل نکنیم، خسارت‌های جبران‌ناپذیری متحمل خواهیم شد. هنر می‌تواند این انتقال را تضمین کند، به شرط آن‌که مسئولان فرهنگی ما نگاه تخصصی، نه شعاری، به این مقوله داشته باشند. باید از گذشته مدد بگیریم تا مقاومت امروزمان را محکم‌تر، معنادارتر و اصیل‌تر بسازیم.

گفت‌وگو از داوود کنشلو

انتهای پیام
captcha