کد خبر: 4292864
تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱۴۰۴ - ۱۸:۱۶
یادداشت

استناد امام حسین(ع) به قرآن برای تشخیص امام حق از امام باطل

امام حسین(ع) با استناد به آیه هفتم سوره شوری، به دو نوع امام (پیشوا) در جامعه تصریح کردند که به نظر می‌رسد این حصر (دو نوع بودن) عقلی باشد، زیرا هر مقتدا (امام) یا به خیر و نیکی راهنمایی می‌کند و یا به خلاف آن عمل می‌کند.

امام حسین(ع)حجت‌الاسلام علیرضا قبادی، جامعه‌شناس و کارشناس دین به مناسبت ایام ماه محرم یادداشت‌هایی با محور «استنادات قرآنی امام حسین(ع)» تهیه و منتشر می‌کند که مشروح دهمین قسمت را در ادامه می‌خوانیم.

منبر دهم

از دیگر آیاتی که امام حسین(ع) آن را قرائت و در اصطلاح این پژوهش به آن استناد کردند، آیه هفتم سوره شوری است. ابتدا واقعه و رخداد تاریخی مرتبط با آیه مزبور یادآوری می‌شود. امام حسین(ع) پس از آنکه چندین منزل از مکه به سمت عراق حرکت کردند، در مسیر منزلگاه وادی «حاجز» مردی از قبیله بنی‌اسد (از قبایل عراق) به دیدار آن حضرت آمد. امام(ع) درباره مردم عراق از او پرسش کردند. آن مرد اسدی تقریبا همان پاسخی را داد که فرزدق به امام(ع) داده بود. «دل‌های آنان با تو و شمشیر‌های آنان با بنی‌امیه است».

سپس، «بشر بن غالب همان مردی اسدی» تفسیر آیه ۷۱ سوره اسری را از امام حسین(ع) پرسش کرد «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ؛ روزى را که هر گروه از مردم را با پیشوایشان بخوانیم» آیه مزبور درباره حشر انسان‌ها با مراد و مقتدای آدمی (امام به معنای عام) در قیامت است.

امام حسین(ع) در پاسخ او چنین توضیح دادند که دو گونه امام وجود دارد، امامی که به هدایت فرا می‌خواند و امامی که به گمراهی و ضلالت دعوت می‌کند، پس هر که امام هدایت را پاسخ دهد، به بهشت رهنمونش می‌سازد و هر که پیشوای ضلالت را پاسخ گوید، به آتش در آید.

در متن پاسخ امام حسین(ع) بخشی از آیه هفتم سوره شوری آمده است که «فَریقٌ فِی الْجَنَّةِ وَ فَریقٌ فِی السَّعیرِ؛ گروهى در بهشتند و گروهى در آتش سوزان». آیه مزبور در بافتار قرانی به انذار مردم با قرآن و انذار «یوم الجمع» (قیامت) دلالت دارد که تردیدی در آن نیست. خداوند متعال در پایان آیه می‌فرماید که فرجام این روز جمع یا ورود در بهشت و یا کرود به آتش فروزان است.

امام حسین(ع) ضمن تفسیر آیه مزبور نکات زیر را یاد آور شدند:

الف) آن حضرت به دو نوع امام (پیشوا) در جامعه تصریح کردند که به نظر می‌رسد این حصر (دو نوع بودن) عقلی باشد، زیرا هر مقتدا (امام) یا به خیر و نیکی راهنمایی می‌کند و یا به خلاف آن عمل می‌کند.

ب) جایگاه پیشوا در جامعه بسیار با اهمیت است تا آنجا که هر گروهی از مردم با امام خویش در قیامت محشور می‌شود.

ج) تبعیت از امام را نباید ساده انگاشت، به ویژه آنکه استناد امام(ع) تنها به بخش پایانی آیه هفتم سوره شوری ناظر به نتیجه چنین تبعیت یا بیعتی است.

نتیجه همراهی و اقتدا به امام گمراهی، ورود به آتش سوزان است. به دلیل چنین پیامد بزرگ، ماندگار و تعیین کننده است که امام حسین(ع) خود از بیعت با یزید سر باز زده و آن را نامشروع دانسته و نتیجه چنین امضایی را با فنای دین برابر دانسته است.

در پایان این گفتار به نکته دیگری اشاره می‌شود که در اغلب تحلیل‌های برون‌دینی درباره عاشورا، مشاهده می‌شود که در اغلب این تحلیل‌ها نقطه آغازین بحث از اینجا آغاز می‌شود که چرا حسین بن علی(ع) با یزید بیعت نکرده است؟ افزون بر دلیلی که در این گفتار به آن اشاره شد، چنین پرسشی به عنوان نقطه آغازین بحث اساسا خطا است، زیرا پیگیری تحلیل از میانه ماجرا یا موضوع است؛ لذا پرسش باید از اینجا آغاز شود که چرا امویان از حسین بن‌علی(ع) به زور بیعت می‌خواستند چنین خطای تحلیلی تنها درباره عاشورا مطرح نمی‌شود یعنی آنچه درباره حمله حماس، (مستقل از درست بودن یا نبودن حرکت آنان در هفتم اکتبر) گفته شده است، نمونه دیگری از این نوع تحلیل است، بدون آنکه به مقدمات و ظلم‌های پیوسته اسرائیل در طول سالیان متمادی بر فلسطینیان نظر شود.

در پایان این گفتار دهگانه ضمن سپاسگزاری از توجه و همراهی مخاطبان، از ارائه پیشنهاد‌ها و انتقادات به بحث‌های ارائه شده نیز صمیمانه سپاسگزاری می‌شود. البته موضوع این بحث به تناوب در طول ایام ماه محرم و بخشی از ماه صفر نیز پیگیری می‌شود.

انتهای پیام
captcha