یکی از دستاوردهای مهم جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، تقویت همبستگی، وحدت و همدلی ملت ایران با وجود تمام مشکلات معیشتی و سختیهای اقتصادی بود که میتوان گفت بسته غافلگیری دیگری برای دشمن در کنار توان و اقتدار نظامی کشورمان بود.
این ایستادگی و همبستگی ملی نشان داد مردم همیشه و به مانند تمامی بزنگاههای گذشته، تمام قد پشت کشور، نظام و حاکمیت خود هستند اما اینک و در دوران پساجنگ و توقف جنگ مهمترین مسئله، صیانت از این همبستگی ملی و حفظ این وحدت است. مردم با هوشیاری و جناحهای سیاسی و مسئولان با آگاهی مضاعف باید از ورود دوباره دوقطبیهای کاذب و ساختگی به افکار عمومی جلوگیری کنند و قدر این سرمایه اجتماعی ارزشمند را بدانند؛ چرا که این سرمایه ملی مهمترین ظرفیتهای داخلی کشور جهت مقابله با جنگ نرم دشمنان است.
در همین راستا، ایکنا با سیدابوالقاسم رئوفیان، دبیرکل حزب اسلامی ایرانزمین و فعال سیاسی اصولگرا، گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانیم:
ایکنا ـ در جریان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه شاهد اوج وحدت و انسجام ملی بودیم، بهویژه در تشییع شهدای اقتدار. در دوران پساجنگ، حفظ این انسجام ملی را تا چه اندازه ضروری میدانید؟
نباید حتی یک لحظه از این فرصت طلایی که جمهوری اسلامی در اختیار دارد غافل شد؛ بهویژه دستاندرکاران کشور، اعم از قوای سهگانه و نهادهای مردمی. همه باید اطمینان پیدا کنند که مردم قدردان هستند اما این قدردانی باید با اقدام متقابل مسئولان همراه باشد؛ یعنی آنان در عمل نشان دهند که برای بهبود وضعیت معیشتی مردم و کاهش فشارهای روانی در جامعه تلاش هدفمند ونتیجه بخش میکنند.
نباید هیچگاه این تصور اشتباه در میان مسئولان ما شکل بگیرد که «هر زمان حملهای صورت گیرد، مردم باز هم در صحنه خواهند بود». امام خمینی(ره) قریب به مضمون فرمودند که «مسئولان تصور نکنند اگر عملکردشان یا نوع نگاهشان وضعیت مردم را به خطر انداخت، باز هم مردم مانند گذشته پای کار خواهند بود». این هشدار بسیار مهمی است.
در این جنگ ۱۲ روزه، انسجام و همبستگی ملی دو پیام مهم داشت؛ اول، اقتدار اجتماعی ملت، که به مراتب از موشکهای بالستیک و تسلیحات نظامی مؤثرتر عمل کرد. این وحدت، روحیه دشمن را تضعیف و او را در محاسبات خود دچار اشتباه کرد. دوم، اینکه مردم، فارغ از گرایشهای سیاسی و حتی برخی انتقادات جدی به مسئولان، بهخاطر وطن و دفاع از تمامیت ارضی کشورشان ایستادند. دشمن فکر میکرد که با یک حمله برقآسا، مردم را مقابل نظام قرار میدهد؛ اما محاسباتش کاملاً غلط از آب درآمد.
در بامداد ۲۳ خرداد، آن حمله ناگهانی صورت گرفت. فرماندهان ارشد نظامی، دانشمندان هستهای و حتی مردم بیدفاع ما هدف قرار گرفتند. دشمن تصور میکرد که به دلیل برخی نارضایتیهای داخلی، مردم در برابر جمهوری اسلامی خواهند ایستاد اما ملت ما نشان داد که نهتنها این تصور غلط است، بلکه برای همیشه باید از ذهن دشمن پاک شود.
اما این انسجام، همیشگی نیست مگر آنکه مسئولان ما با صداقت و وفای به عهد، برای مردم فداکاری کنند. اگر وعدهها عملی نشود و برای مردم سنگتمام گذاشته نشود، تکرار چنین حضور و حمایتی تضمینی نخواهد داشت. مسئولان باید با خدمت صادقانه، اثبات کنند که خادمان واقعی این ملتاند.
ایکنا ـ برای حفظ این روحیه همبستگی ملی، چقدر ضرورت دارد که به اختلافات جناحی و سیاسی پایان داده شود و از دوقطبیسازیهای خطرناک جلوگیری شود؟
قطعاً ضروری است. یکی از اتفاقات تلخ که خاطره مردم را آزرده و نوعی یأس و ناامیدی در جامعه ایجاد میکند، همین اختلافات داخلی و دعواهای جناحی بیثمر است. متأسفانه، در همین ایام شاهد مواردی بودیم که اصلاً زیبنده نبود. مثلاً در شرایطی که آقای رئیسجمهور در اجلاس باکو حضور داشت و آقای عراقچی که در بریکس شرکت کردند اما شاهد بودیم که برخی شمشیر را از رو بسته بودند. در شرایطی که معاون فرهنگی ایشان هم با مراجع عظام در قم دیدار میکرد و آنان از رئیسجمهور و دولت تشکر کردند اما برخی دیگر موضوع «عدم کفایت سیاسی» را مطرح کردند! این اقدامات، آب به آسیاب دشمن ریختن است.
چنین رفتارهایی، ناخواسته به دشمن خدمت میکند و انسجام داخلی کشور را در شرایط حساس جنگ نرم دچار خدشه میسازد. ما اصلاً در شرایطی نیستیم که بخواهیم اختلافات را دامن بزنیم. دشمن به دنبال ایجاد تفرقه است؛ چه دشمن صهیونیستی، چه آمریکا، و چه دیگر همپیمانان آنان. آنان از کوچکترین شکافها استفاده میکنند تا مردم را در مقابل نظام قرار دهند.
امروز باید همه جناحها، جریانات، رسانهها و فعالان سیاسی به یک نقطه مشترک برسند؛ حفظ وحدت ملی بهعنوان یک سرمایه بیبدیل و یک مؤلفه مهم در قدرت بازدارندگی کشور. هر صدایی که از این وحدت فاصله بگیرد، به سود دشمن تمام میشود.
ایکنا ـ صیانت از همبستگی ملی و هوشیاری مستمر در برابر تهدیدات دشمن، به ویژه در دوره توقف جنگ ۱۲ روزه و تأکید بر حفظ آرامش در فضای سیاسی کشور چه میزان ضرورت دارد؟
ما در شرایطی قرار داریم که دشمن از دستیابی به اهداف خود در حمله نظامی ناامید شده و اکنون تمام امیدش را به ایجاد اختلاف در داخل کشور دوخته است؛ بهویژه تلاش دارد بین مردم و مسئولان فاصله بیندازد و جامعه را از حاکمیت جدا کند. در این شرایط حساس، «وحدت کلمه»، وفاق بین مسئولان و همدلی میان جناحهای سیاسی و جریانهای مختلف، مهمترین ابزار مقابله با این طراحی دشمن است.
بههمین دلیل، باید از علنیسازی اختلافات، رسانهای کردن درگیریهای داخلی و هرگونه اقدامی که باعث بروز شکاف در جامعه شود پرهیز کرد. متأسفانه در همین چند روز اخیر، شاهد برخی موضعگیریهای نامناسب بودیم که به جای وحدت، موجب التهاب در جامعه شد. به نظرم همه مسئولان باید در رفتار و گفتار خود، حسن تدبیر و تعدیل را به خرج دهند.
ایکنا ـ در دوران توقف جنگ، چقدر لازم است جامعه در حالت آمادهباش و هوشیاری باقی بماند؟
به نظر من، نباید تصور کنیم که چون آتشبس اعلام شده، دیگر جنگی در کار نخواهد بود. این یک اشتباه استراتژیک است. آتشبس، بهمعنای پایان جنگ نیست، بلکه به تعبیر دقیقتر، آتشبس یعنی آتش زیر خاکستر. ما اکنون در دورهای از «جنگ بالقوه» قرار داریم که هر لحظه ممکن است بالفعل شود و اتفاقاً همین جنگ بالقوه، گاهی خطرناکتر از جنگ بالفعل است.
در چنین شرایطی، اگر دشمن احساس کند که در داخل کشور، بین مسئولان اختلاف وجود دارد و این اختلافات رسانهای میشود، حتماً برای حمله مجدد وسوسه خواهد شد. هیچ اشکالی ندارد که بین مسئولان اختلافنظر باشد؛ اما این اختلافات باید در چارچوبهای داخلی و غیررسانهای حلوفصل شود. رسانهای کردن این مسائل در چنین شرایطی، آب به آسیاب دشمن ریختن است.
اگر میخواهیم این آتشبس ناپایدار، تبدیل به یک صلح حداقلی شود ـ که البته من اصلاً اعتقادی به آتشبس پایدار با رژیم صهیونیستی ندارم ـ باید همواره آمادگی کامل داشته باشیم؛ نباید غفلت کنیم. این مسئله، فقط مختص ایران هم نیست؛ در هر کشوری ممکن است هر لحظه جنگی رخ دهد. بنابراین، باید فضا را برای هوشیاری ملی و آمادگی دائمی حفظ کنیم.
ایکنا ـ در دوران پساجنگ، راه تقویت روحیه حماسی مردم در این شرایط چیست؟
ما باید با اندیشهای مؤمنانه و انسانمحور، جامعه را در حالت انگیزش و آمادگی نگه داریم. اکنون در ایام عزاداری امام حسین(ع) و یاران وفادارش هستیم؛ بزرگمردانی که جان خود را در راه خدا فدا کردند و پیروزی را نه در زنده ماندن بلکه در فداکاری واستمرارحیات خدامحورانه معنا میکردند.
با همین تفکر باید به جنگ نگاه کنیم. چه از منظر ایمانی که ما را پیروز میداند، چه از نگاه انسانی که میگوید «یک پیروزی بزرگ، حاصل شجاعت یک ملت است». این جملهای از ناپلئون است، اما واقعیت دارد. ما در این ۱۲ روز، نشان دادیم که ملت ایران یکی از شجاعترین ملتهای جهان است.
رزمندگان ما در میدان جنگ، تا آخرین لحظه و آخرین قطره خون ایستادند. حتی وقتی عضوی از بدنشان از کار افتاد، باز هم به دفاع ادامه دادند. این شجاعت، عین عقلانیت است و نباید آن را از هم جدا بدانیم. برخلاف ملت یهود که بسیار ترسو هستند و در همین جنگ هم دیدیم که چطور میدان را خالی کردند.
در همان روزهای ابتدایی، بسیاری از صهیونیستها به قبرس و جاهای دیگر فرار کردند؛ تا جایی که حتی مقامات قبرسی هم ابراز نگرانی کردند که نکند اینها بخواهند در آن کشور ماندگار شوند. این فرار، سندی بر ترس ذاتی این رژیم است. امام خمینی(ره) این رژیم را بهدرستی «غده سرطانی» نامیدند.
رژیم صهیونیستی، یک رژیم سلطه طلب و خطرناک است. از فلسطین شروع کرد اما تا سوریه و دراندیشه فراتر از آن تابی نهایت است. اگر امروز جلویش گرفته نشود، فردا نوبت کشورهای عربی وحتی به خطر انداختن منافع دیگر کشورها در شرق و غرب عالم است.
متأسفانه برخی کشورهای عربی تصور میکنند اگر در کنار آمریکا یا صهیونیستها قرار بگیرند، در امان خواهند بود. این تصور کاملاً غلط است. نقلقولی از جی سولیوان یکی از سناتورهای آمریکایی وجود دارد که میگوید: «یک میلیون عرب بهاندازه یک ناخن یک یهودی هم ارزش ندارند!» خب، این جمله عمق نگاه آنها به اعراب را نشان میدهد.
کشورهای عربی باید هوشیار باشند و بدانند اگر دشمن موفق شود، نوبت آنها هم خواهد رسید. آنان نباید فریب وعدههای فریبنده طرحهایی مثل «پیمان ابراهیم» را بخورند. این اتحادهای ظاهری، سرانجامی جز تسلط صهیونیسم بر منابع و مقدرات آنها نخواهد داشت.
ایکنا ـ تحلیل شما از ابعاد راهبردی حمله اولیه دشمن در جنگ ۱۲ روزه و اهداف پشتپرده آن چیست؟
من واقعاً با دقت برخی تحلیلها را مطالعه میکردم. یکی از اساتید دانشگاههای عربی که دکترای علوم سیاسی دارد و تحلیلگر برجستهای است، بر این باور بود که هیچگاه نمیتوان تصور کرد که رژیم صهیونیستی دست از ماهیت توسعهطلبانه و تجاوزگرانه خود بردارد. این رژیم، ذاتاً غدهای سرطانی است که طمع دارد در همه جای منطقه و جهان ریشه بدواند. ایران همواره در نگاه آنها، بزرگترین مانع تحقق این طمعورزیهاست.
از سوی دیگر، ایران نیز هیچگاه از مواضع اصولی و راهبردی خود کوتاه نخواهد آمد. معتقدیم این غده سرطانی باید از ریشه برکنده شود. دشمنان ما هم این را بهخوبی میدانند، بنابراین، جنگ با ایران برای آنها یک جنگ بالقوه دائمی است که گاه به فعلیت درمیآید. لذا ما باید همواره آماده باشیم.
حتی اگر دشمنان ما به آرزوی محال خود در ضربهزدن به ایران برسند ـ که البته این فقط یک آرزوست و تحقق آن محال است، چون وعده خداوند بر پیروزی جبهه حق است ـ باز هم قضیه به همینجا ختم نمیشود. آنگاه نهتنها کشورهای عربی، بلکه حتی روسیه و چین و... نیز منافعشان به خطر خواهد افتاد. این کشورها هم اجازه نخواهند داد معادلات منطقهای بهنفع رژیم صهیونیستی و آمریکا تغییر کند.
بنابراین، ما باید به مردم امید بدهیم، خدمات صادقانه به آنها را ادامه دهیم و بهصورت مستمر اعتماد عمومی را تقویت کنیم. این اعتماد بزرگترین سرمایه ملی است.
در حمله برنامهریزیشده به ایران، سه هدف کلان مدنظر رژیم صهیونیستی و آمریکا بود:
1. نابودی توان غنیسازی ایران که بحمدالله محقق نشد. درست است که حمله سنگینی به فردو صورت گرفت اما نه اورانیوم غنیشده ما نابود شد و نه تأسیسات حیاتی از کار افتاد.
2. تغییر نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران؛ هدفی کاملاً بیپایه. اصلاً در قاموس جمهوری اسلامی ایران که بر پایه اسلام، قرآن، نهضت عاشورا، و سیره امیرالمؤمنین(ع) بنا شده، مفاهیمی چون تسلیم و اسارت جایی ندارد. فلسفهمان همان است که امام حسین(ع) فرمودند: «هیهات منّا الذلّة». آیه شریفه قرآن هم میگوید: «لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ»؛ نه ظلم میکنیم و نه زیر بار ظلم میرویم.
3. فروپاشی اجتماعی و اختلال در تصمیمگیری ملی؛ یعنی بزرگترین هدفشان این بود که با حملهای برقآسا، روحیه مسئولان و مردم را بشکنند، کشور را دچار شوک کنند و بهسمت فروپاشی ببرند.
واقعبینانه باید گفت در گام نخست، آنها به برخی اهداف اولیه خود رسیدند. حمله نظامی بامداد روز جمعه ـ آغاز جنگ ۱۲ روزه ـ یک حمله غافلگیرکننده بود. در آن حمله، تعدادی از سرداران رشید، فرماندهان ارشد نظامی، دانشمندان هستهای و جمعی از مردم ما شهید شدند. این خسارتها سنگین بود و فراموشناشدنی.
اما اشتباه راهبردی دشمن اینجا بود که گمان میکرد ایران مانند بسیاری از کشورها در جنگ جهانی دوم، پس از حمله ناگهانی، دچار فروپاشی اجتماعی و ازکارافتادگی سیستم تصمیمگیری خواهد شد. آنها فکر میکردند مردم ناراضی از مسئولان به خیابانها میآیند و کنار دشمن میایستند؛ آن هم با استفاده از شبکه نفوذ و عناصر داخلی خودشان.
تصور میکردند با چند حمله هوایی و عملیات رسانهای میتوانند نظام را بههم بریزند و فردی مانند شاهزادهای که در سال ۱۴۰۰ به سرزمینهای اشغالی برده بودند را به قدرت برگردانند! کسی که به او وعده داده بودند بهزودی بر مسند حکومت خواهد نشست. اما همه این رؤیاها در کمتر از ۱۲ ساعت نقش بر آب شد. ایران به برکت برخورداری از رهبری موءمن ،مقتدر،وبی بدیل نه تنها دچار فروپاشی نشد، بلکه پاسخ دندانشکنی هم داد. این یک اتفاق بینظیر در تاریخ معاصر است که کشوری در برابر یک حمله غافلگیرانه چنین سریع، هوشمند و قدرتمند واکنش نشان دهد. نه نظام از هم پاشید، نه مردم از میدان عقب نشستند، نه فرماندهی دچار اختلال شد.
این یک افتخار ملی و تاریخی است که در اولین ساعات جنگ، دشمن را غافلگیرانه به عقب راندیم. پاسخ ما در همان شب داده شد و ادامه پاسخها هم در قالب عملیاتهای بعدی ادامه یافت؛ که انشاءالله در جای خود بهطور دقیق درباره آنها باید صحبت و تحلیل شود.
ایکنا ـ درباره پایان جنگ ۱۲ روزه و نقش مستقیم آمریکا در این روند چگونه بود؟
رژیم صهیونیستی در این جنگ، به مرحلهای رسید که شکست را پذیرفت و دست به دامان آمریکا شد. اگر آمریکا مطمئن بود که رژیم صهیونیستی حتی برای ۲۴ ساعت دیگر میتواند مقابل ۱۰۰ تا ۲۰۰ موشک دیگر ایران دوام بیاورد، هرگز وارد صحنه نمیشد و اجازه نمیداد هیمنهاش در هم بریزد. اما وقتی دید اوضاع از کنترل خارج شده، مستقیماً وارد عمل شد.
من معتقدم که ما در واقع ۱۱ روز با رژیم صهیونیستی جنگیدیم، و یک روز هم با خودِ آمریکا. در روز دوازدهم، آمریکا بهطور مستقیم وارد جنگ شد، حمله کرد و حتی ترامپ اعلام کرد که عملیات موفقیتآمیزی علیه ایران انجام دادهاند و هشدار داد که «ایران نباید حمله تلافیجویانه داشته باشد» اما این همان تله دیپلماسی بود که برای ما پهن کرده بودند و خوشبختانه اینبار جمهوری اسلامی ایران در آن نیفتاد. ما صبر نکردیم حتی چند ساعت بگذرد؛ بلافاصله پاسخ کوبندهای دادیم و یکی از مهمترین پایگاههای آمریکا در قطر را هدف گرفتیم. بعد از آن بود که فهمیدند با ایران نمیتوانند باجخواهانه رفتار کنند و سریعاً با واسطهگری قطر درخواست آتشبس کردند.
در پیام اول رهبر معظم انقلاب، ایشان هشدار داده بودند که ما رژیم صهیونیستی را «بیچاره» خواهیم کرد. همین عبارت را سردار بزرگ اسلام، سردار موسوی، نیز تکرار کرد: «ما طرح بیچارهکننده رژیم صهیونیستی را در دست اجرا داریم». این همان رویکردی است که در جنگهای صدر اسلام هم دیده میشد.
در خطبه ۱۲۴ نهجالبلاغه، امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «دشمن پراکنده نخواهد شد، مگر آنکه نیزهداران، بدنهایشان را سوراخسوراخ کنند بطوری که «یخرج منه النسیم» نسیم از آن سوراخ هاعبور کند این دقیقاً همان راهبردی بود که رزمندگان ما اجرا کردند. حملهای که صورت گرفت، واقعاً بیچارهکننده بود اما متأسفانه فرصت ادامه نیافت.
ایکنا ـ صحبت پایانی.
امروز، دست رزمندگان ما همچنان روی ماشه است و ارتش و سپاه آمادگی کامل دارند. بهلطف خدا و با رهبری هوشمندانه، شجاعانه و داهیانه رهبر معظم انقلاب اسلامی ـ که خداوند عم باعزت و شوکت ایشان را مستدام بدارد ـ ملت ما به پیروزی نهایی نزدیک خواهد شد. حضور پرفروغ ایشان در حسینیه امام خمینی(ره) در شب تاسوعا، بهراستی صحنه را متحول کرد.
این جنگ، جنگ حق علیه باطل است و بدون شک به نابودی این غده سرطانی خواهد انجامید. ما در جایگاهی قرار داریم که تجهیزات نظامی، قدرت موشکی و توان دفاعی ما و بالاتر از همه اینها، توکل به ذات باریتعالی دشمن را به وحشت انداخته است.
من از کشورهای منطقه، بهویژه کشورهای عربی و مسلمان میخواهم که بیدار شوند؛ امروز دیگر جای تردید نیست. در نامه ۱۶ نهجالبلاغه، امیرالمؤمنین(ع) به رزمندگانش توصیه میکند که «حق شمشیرها را ادا کنید، پشت دشمن را به خاک بمالید، شمشیرها بر شما حق دارند» و در پاسخ به اینکه «حق شمشیرها چیست؟» میفرماید: «این است که از خون دشمنان اسلام سیراب شوند.»
ما در این ۱۲ روز، حق موشکها و سلاحهایی که شهید تهرانیمقدم و دیگر فرماندهان ما ساختند، بهجا آوردیم. این همان حقی است که در راه دفاع از اسلام و مظلومان باید ادا شود. و این ملت نشان داد که آماده است تا آخرین قطره خونش از عزت، استقلال و حقانیت جمهوری اسلامی دفاع کند.
گفتوگو از سمیرا انصاری
انتهای پیام