کد خبر: 4294193
تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱۴۰۴ - ۰۸:۴۷
اصغر فروغی‌ابری در گفت‌وگو با ایکنا:

تشیع اعتقادی بدون مراسم سوگواری عاشورا ممکن نیست

مؤلف کتاب «ایرانیان و عزاداری عاشورا» با بیان اینکه نمی‌توان تشیع اعتقادی را بدون مراسم سوگواری عاشورا تصور کرد، گفت: مراسم سوگواری عاشورا یک آیین مذهبی صرف نیست، بلکه مدرسه‌ای برای تعلیم انسانیت، روحیه ایثار، استقامت، همبستگی اجتماعی و نشاط معنوی است و اگر این آئین با تمام ابعادی که از طرف ائمه اطهار(ع) طراحی و تعلیم داده شده است، به‌درستی برگزار شود، مهمترین عامل در حفظ و بقای این سرزمین خواهد بود.

مراسم سوگواری عاشوراآیین‌های عزاداری ماه محرم و بزرگداشت واقعه عاشورا، جایگاهی ویژه در فرهنگ و هویت ایرانیان دارد. این آیین‌ها که در طی قرون و اعصار مختلف به شکلی گسترده در سراسر ایران رواج یافته‌اند، نه‌تنها جنبه‌ای مذهبی و معنوی دارند، بلکه از منظر اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی نیز قابل بررسی و تحلیل‌ هستند. از سوی دیگر، حفظ اصالت و معنای اصلی این مراسم در بستر تحولات اجتماعی و فرهنگی معاصر همواره با چالش‌هایی همراه بوده است. 

در همین راستا، پژوهش‌ها و مطالعات متعددی برای واکاوی و تبیین ابعاد گوناگون این آیین‌ها صورت گرفته است که از جمله آثار برجسته در این زمینه می‌توان به کتاب «ایرانیان و عزاداری عاشورا» اشاره کرد. این اثر تألیفی از اصغر فروغی ابری، پژوهشگر، نویسنده و صاحب‌نظر حوزه فرهنگ دینی و آیین‌های مذهبی در ایران است. این پژوهشگر دینی سال‌ها از عمر خود را صرف تحقیق میدانی و نظری در مورد مناسک عزاداری، سیر تاریخی آن‌ها، تحولات اجتماعی و فرهنگی مرتبط با این آیین‌ها و چالش‌های پیش‌روی آن‌ها در جامعه معاصر ایرانی کرده است. 

کتاب «ایرانیان و عزاداری عاشورا» نتیجه این مطالعات و پژوهش‌های میدانی و نظری است که با نگاهی تحلیلی و آسیب‌شناسانه، ضمن پرداختن به ریشه‌ها و پیشینه عزاداری در ایران، به بررسی وضعیت کنونی این مراسم در شهرها و روستاهای مختلف پرداخته و به چالش‌ها و فرصت‌های پیش روی آن اشاره دارد. در این کتاب تأکید شده است که مراسم عاشورا صرفا یک آیین مذهبی نیست، بلکه دانشگاهی برای تربیت انسان‌هایی با فضیلت‌های اخلاقی، روحیه ایثار و عدالت‌خواهی بوده و باید از این ظرفیت عظیم در راستای تعالی فردی و اجتماعی بهره‌برداری شود. 

ایکنا در رابطه با موضوع بررسی چالش‌ها، آسیب‌ها و ظرفیت‌های آیین‌های عزاداری در ایران امروز به گفت‌وگو با اصغر فروغی ابری، نویسنده کتاب «ایرانیان و عزاداری عاشورا» پرداخته است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانیم. 

تشیع اعتقادی بدون مراسم سوگواری عاشورا ممکن نیست

ایکنا ـ چه انگیزه‌ای باعث شد که به سراغ نگارش کتاب «ایرانیان و عزاداری عاشورا» بروید؟

یکی از مسائل فرهنگی جامعه ایرانی که از صدر تا ذیل آن و در تمام قرون و اعصار وجود داشته، موضوع عزاداری عاشوراست. این مراسم از دیرباز جزئی از وجود ایرانیان بوده و همگان فارغ از اعتقادات مذهبی، قومی یا قبیله‌ای، با تمام عشق و علاقه نسبت به آن اهتمام خاصی دارند. به همین دلیل لازم بود بررسی شود که چه عواملی باعث شده است که علیرغم تلاش‌هایی که در طول قرون گذشته و به‌ویژه در دوران معاصر برای کمرنگ کردن یا حذف این مراسم صورت گرفته، مردم همچنان با تمام وجود از آن حراست می‌کنند. مسئله اینجاست که هیچ‌کس، چه خارجی، چه داخلی و چه با انگیزه‌های فردی، اجتماعی یا سیاسی نتوانسته این فرهنگ را از جامعه ایرانی بگیرد. این موضوع یک واقعیت انکارناپذیر است و اهمیت آن به این دلیل است که عزاداری عاشورا مهمترین عامل در حفظ و حراست از ماهیت و هویت ایرانی به شمار می‌آید. حذف این مراسم از جامعه ایرانی، یک نقیصه بزرگ در حفظ هویت ملی، مذهبی و به‌ویژه در زمینه ظلم‌ستیزی و مبارزه با استعمار ایجاد می‌کند. 

اگر سرنخ تمام مبارزات مردم ایران در مقابله با استعمار و استبداد را بررسی کنیم، مشاهده می‌کنیم که همین فرهنگ، عامل محرک و اصلی آن‌ها بوده است. این موضوع در طول تاریخ، به‌ویژه از دوران صفویه به بعد، گسترش بیشتری یافته اما به این معنا نیست که پیش از آن وجود نداشته است. از همان آغاز، یکی از شاخصه‌های بارز تشیع، همین مراسم سوگواری عاشورا بوده است. وقتی به ملل مختلف نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که ایرانیان از نظر اعتقادات مذهبی یک سر و گردن از دیگران بالاترند و این منحصر به دوران اسلامی نیست، بلکه قبل از اسلام نیز چنین بوده است. یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد ایرانیان اعتقاد به جهان ماورا است. به همین جهت، وقتی با پدیده‌ای به نام اسلام روبه‌رو شدند، این سابقه ذهنی و اعتقاد به جهان ماورا باعث شد که با تمام وجود آیین و مذهب جدید را نه‌تنها بپذیرند بلکه پیرایه‌های آن را پاک کنند و یک دین خالص را به جامعه اسلامی و جهان بشریت تقدیم کنند. از این رو، اولین جایی که تشیع در آن شکل گرفت، همین سرزمین ایران است. هر چند کوفه و عراق هم سابقه تشیع دارند، اما آنچه باعث گسترش، تبیین و تدوین آن شد، به ایران بازمی‌گردد.

این موضوع بی‌ارتباط نیست با روایاتی که از پیامبر اکرم(ص) خطاب به حضرت سلمان فارسی در مورد جایگاه مردم ایران در حفظ و حراست از آیین اسلام وارد شده است. البته نمی‌توان این موضوع را صرفاً به علاقه پیامبر(ص) به سلمان یا ارتباط قومی و قبیله‌ای محدود کرد، بلکه ویژگی‌هایی که در حضرت سلمان وجود داشت، به مراتب در سطح وسیع‌تری در جامعه ایرانی مشاهده می‌شود. ایرانیان فقط منتظر فرصت بودند تا استعدادهایشان از قوه به فعل برسد. حضرت سلمان این فرصت را یافت و این بدان معنا نیست که فقط ایشان چنین ویژگی‌هایی داشتند؛ تاریخ نیز همین را نشان می‌دهد. 

مام حسین(ع) رسالت فرهنگی را به خانواده خود سپردند؛ زیرا هیچ‌کس جز خانواده ایشان نمی‌توانست این فرهنگ را طراحی، تبیین، تبلیغ و ماندگار کند

در هر دوره‌ای که ایران از طرف شرق یا غرب مورد هجوم بیگانگان قرار گرفت و حتی اشغال شد، طولی نکشید که اشغالگران تحت تأثیر مذهب، فرهنگ، آداب و رسوم ایرانی قرار گرفتند. بیگانگان نتوانستند عقاید، فرهنگ و سنن خود را به این ملت تحمیل کنند. اگرچه در مقاطعی تلاش‌هایی صورت گرفت، اما این دوره‌ها کوتاه‌مدت بودند و بلافاصله حساسیت جامعه ایرانی فعال می‌شد. با بررسی‌هایی که انجام داده‌ایم، متوجه شدیم این موضوع ارتباط معناداری با مراسم مذهبی و به‌ویژه عزاداری عاشورا دارد. در دوران جدید غربی که حکومت‌های دموکراسی و نظام‌های حزبی شکل گرفته‌اند، یکی از کارکردهای حزب این است که علاوه بر جمع‌ کردن پیروان، آرمان‌ها و اهداف خود را نیز به آن‌ها تعلیم داده و هسته مرکزی حزب را حفظ کند. 

حال اگر این را با مراسم عزاداری عاشورا مقایسه کنیم، می‌بینیم که زمانی که هنوز مفهومی به نام حزب وجود نداشت، خود امام حسین(ع) با طراحی هوشمندانه، دو سپاه را همراه خود داشتند، یکی برای امور نظامی به فرماندهی خود و دیگری برای امور فرهنگی و تبلیغی به فرماندهی حضرت زینب(س). این نشان می‌دهد که فرهنگ و تبلیغ از همان ابتدا در کنار مبارزه نظامی دیده شده و حتی ماندگاری آن بیشتر از امور نظامی بوده است. نکته بسیار مهم دیگر این است که امام حسین(ع) رسالت فرهنگی را به خانواده خود سپردند؛ زیرا هیچ‌کس جز خانواده ایشان نمی‌توانست این فرهنگ را طراحی، تبیین، تبلیغ و ماندگار کند. از سوی دیگر، باید توجه داشت که ایرانیان سابقه عزاداری حتی پیش از اسلام را نیز داشته‌اند. به همین دلیل، وقتی با این پدیده روبرو شدند، ذهن آن‌ها خالی نبود و به سرعت با آن ارتباط برقرار کردند. 

جالب است بدانید؛ اولین جایی که در ایران با یزید مخالفت و با واقعه کربلا برخورد کردند، سیستان بود. در آنجا مردم حتی والیان منصوب از سوی یزید را بیرون کردند؛ اما آنچه فرهنگ تشیع را از حجاز و عراق به شکل امروزی و تکامل‌ یافته به ایران آورد، اشعریان بودند که به قم مهاجرت کردند. از همان زمان این مراسم پایه‌گذاری شد و باید بدانیم که نمی‌توان تشیع اعتقادی را بدون مراسم سوگواری عاشورا تصور کرد. حتی در یکی از سخنرانی‌های حجت‌الاسلام والمسلمین قرائتی نقل شده بود که در یکی از کشورهای آفریقایی، مشاهده کردند که یک خانواده به‌تنهایی در خانه خود مراسم عزاداری محرم و عاشورا را برپا می‌کردند.  از دوران پهلوی اول نیز به‌دلیل مباحث استعمار و سلطه بیگانگان، اولین مسئله‌ای که مورد هجوم فرهنگی قرار گرفت، همین مراسم عزاداری بود. اما مردم و علما، با وجود تمام سختی‌ها و صدمات، در مقابل این هجمه ایستادگی کردند.

این واقعیت غیرقابل انکار است که اگر این مراسم با تمام ابعادی که از طرف ائمه اطهار(ع) طراحی و تعلیم داده شده است، به‌درستی برگزار شود، مهمترین عامل در حفظ و بقای این سرزمین خواهد بود. در کتاب نیز تلاش شده که به همین مسئله پرداخته شود و تأکید شده که این مراسم فقط یک مسئله فرهنگی نیست، بلکه کارکردهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیز دارد. متأسفانه ما کمتر به این جنبه‌ها توجه کرده‌ایم؛ در حالی که اگر به آن توجه شود، می‌تواند سکوی پرتابی برای شکوفایی و پیشرفت در همه زمینه‌ها باشد.

تشیع اعتقادی بدون مراسم سوگواری عاشورا ممکن نیست

ایکنا ـ عزاداری عاشورا در ایران چه ویژگی‌هایی دارد که آن را از عزاداری دیگر کشورها و جوامع مختلف متمایز می‌کند؟ 

این مراسم که به برکت انقلاب اسلامی تا حدودی جایگاه اصلی خود را پیدا کرده، ویژگی‌های خاصی دارد که آن را از سایر ملل و جوامع شیعی متمایز می‌کند. البته باید توجه داشت که شیعیان در طول تاریخ، به دلیل محدودیت‌هایی که در ارتباط با ائمه طاهرین(ع) داشته‌اند، کمتر از منبع اصلی بهره برده‌اند. برای نمونه، زمانی که فاطمیان در مصر حاکم بودند که تقریباً از اواخر قرن سوم تا نیمه دوم قرن ششم ادامه داشت، مراسم سوگواری عاشورا را در آنجا نیز برگزار می‌کردند. منتها آنچه به این مراسم عارض شده، این است که با آداب و رسوم و سنت‌های جوامع مختلف مخلوط شده و سطح آن پایین آورده شده است. به تعبیر دقیق‌تر، این مراسم به سطح سوگواری‌های قومی و قبیله‌ای تقلیل یافته بود. یعنی به‌جای آنکه مراسم سوگواری عاشورا در تراز آموزه‌های اهل ‌بیت(ع) و در جهت تبیین مبانی تشیع برگزار شود، بیشتر شبیه به مراسم سوگواری‌های فردی و قومی برگزار می‌شده است. در احادیث و روایات و حتی مجالسی که ائمه طاهرین(ع) به‌ویژه امام صادق(ع) و امام رضا(ع) برگزار می‌کردند، تأکید عمده بر بیان واقعه کربلا، دلایل وقوع آن، شرایط حادثه و عواملی که موجب آن شد، بوده است. همچنین، تأکید اصلی بر گریه و تبیین مبانی تشیع بوده و این خود نشان می‌دهد که هدف از این مراسم، صرفاً سوگواری و عزاداری نبوده، بلکه در رأس آن تبیین مبانی و اصول مکتب تشیع قرار داشته است. 

جالب است بدانید؛ اولین جایی که در ایران با یزید مخالفت و با واقعه کربلا برخورد کردند، سیستان بود. در آنجا مردم حتی والیان منصوب از سوی یزید را بیرون کردند؛ اما آنچه فرهنگ تشیع را از حجاز و عراق به شکل امروزی و تکامل‌ یافته به ایران آورد، اشعریان بودند که به قم مهاجرت کردند

حال اگر تمام شیعیان در اقصی‌نقاط جهان براساس همان شیوه‌ای که از ائمه طاهرین(ع) به ما رسیده، مراسم را برگزار می‌کردند، امروز شاهد هماهنگی و یکسانی در اعتقادات و مراسم و مرام شیعیان در سراسر جهان بودیم؛ در حالی که اکنون مشاهده می‌کنیم شیعیان اسماعیلی که عمدتاً در هند هستند، به یک شکل مراسم را برگزار می‌کنند، شیعیان عراق به شکلی دیگر، شیعیان یمن به نحوی متفاوت و شیعیان ایران نیز تا پیش از انقلاب اسلامی به روشی دیگر این مراسم را برگزار می‌کردند. در بسیاری از نقاط، صحنه‌های حماسی و بعضاً خشن بر صحنه‌های عقلانی و معرفتی غلبه داشته است. برای مثال، در برخی کشورهای عربی، قمه‌زنی به شدت رایج بوده است و محلی که برای این کار در نظر می‌گرفتند، چنان می‌شد که گویی سیل خون به راه می‌افتاد؛ در حالی که در آموزه‌های ائمه طاهرین(ع) چنین چیزی وجود ندارد و فقط در یک مورد به صورت محدود اشاره شده که شاید آزاری خفیف به بدن برسد، اما این به هیچ وجه توصیه و تاکید ائمه(ع) نبوده است.  

تا پیش از انقلاب اسلامی ایران، مراسم عزاداری در ایران نیز فراز و نشیب‌هایی داشته و تفاوت چندانی با سایر ملل نداشته است. به‌ویژه آنکه آداب و رسوم و سنت‌های قومی و قبیله‌ای در آن تأثیر زیادی داشته است. برای مثال، در خرم‌آباد مراسمی وجود داشته که در آن افرادی را با گل می‌آراستند و در روز عاشورا، تمام وجود خود را گل‌آلود می‌کردند. نمونه‌های خفیف‌تر آن را هم می‌دیدیم که مردم کاه بر سر می‌ریختند یا گل به سر و صورت می‌مالیدند.  این آمیختگی با آداب و رسوم و سنت‌های محلی باعث شده بود که اصل و روح مراسم عاشورا، که همان سنت ائمه طاهرین(ع) است، به حاشیه برود. در این زمینه، سخنی از حضرت امام خمینی(ره) وجود دارد که فرموده‌اند: «مراسم سوگواری عاشورا را به صورت سنتی برگزار کنید». البته باید توجه داشت که منظور ایشان از سنت، سنت ائمه طاهرین(ع) است، نه صرفا سنت‌های رایج در جوامع مختلف که به هر شیوه‌ای که خواستند این مراسم را برگزار کنند.

امام خمینی(ره) در عمل و در اندیشه، تکیه ویژه‌ای بر سنت اهل ‌بیت(ع) داشتند و از مراسم سوگواری عاشورا به عنوان یک ابزار و وسیله فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بهره می‌بردند. ایشان صراحتا فرمودند: «محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است». این یک شاخص و الگوی عملی برای ماست که فردی با تکیه بر مراسم دینی می‌تواند تحولی عظیم در جهان بشریت ایجاد کند. حال اگر این حرکت را به سطح جامعه گسترش دهیم، می‌توانیم شاهد تأثیرات شگرفی باشیم. 

اگر به مجموعه آثار امام خمینی(ره) مراجعه کنیم، مشاهده می‌کنیم که ایشان اهتمام ویژه‌ای به برگزاری این مراسم داشتند و حتی در دوران حیاتشان در جماران، همواره بر اجرای این مراسم تأکید می‌کردند.  امروز نیز مقام معظم رهبری اهتمام جدی به برگزاری مراسم دارند و این نشان می‌دهد که این مراسم کارکردی بسیار عظیم دارد که ما می‌توانیم از آن برای تأثیرگذاری در جهان بهره‌مند شویم. اما اگر صرفاً به ظاهر مراسم توجه کنیم و از عمق آن غافل شویم، قطعاً نخواهیم توانست از تمام ظرفیت‌های آن بهره‌مند شویم. متأسفانه جامعه ما هنوز تا حدودی از این مسئله فاصله دارد و لازم است تا همه کسانی که دست به قلم دارند یا در جایگاه‌های تبلیغی و رسانه‌ای قرار دارند، با تأکید بر سنت ائمه طاهرین(ع) مراسم سوگواری عاشورا را برگزار و تبلیغ کنند. اگر این اتفاق بیفتد، قطعاً حرکت بی‌بدیلی در جهان بشریت رقم خواهد خورد.

آنتوان بارا، نویسنده مسیحی کتاب «حسین در اندیشه مسیحیت» تأکید دارد که شیعیان نباید امام حسین(ع) را منحصر به خود بدانند. امام حسین(ع) متعلق به تمام بشریت است و این وظیفه شیعیان است که این حقیقت را به جهان عرضه کنند. معمولا هیئات و دسته‌های عزاداری سنتی، امام حسین(ع) را منحصر به خود می‌کنند؛ در حالی که این خود نوعی اجحاف و جفا در حق آن حضرت است. اگر در این زمینه کار کنیم، بسیاری از ناهنجاری‌های اجتماعی، خود به خود از بین خواهد رفت. به هر حال، بازگشت به اصل و سنت ائمه طاهرین(ع) راه نجات ماست و امیدوارم همه در این مسیر موفق و سلامت باشند.

تشیع اعتقادی بدون مراسم سوگواری عاشورا ممکن نیست

ایکنا ـ مهمترین تغییرات و تحولات تاریخی که در مراسم عزاداری عاشورا در ایران طی قرون مختلف رخ داده است، کدام موارد بوده و اصلی‌ترین نقطه عطف در این تحولات چیست؟ 

آنچه به‌عنوان مهمترین نقطه عطف در تحولات تاریخی عزاداری عاشورا در ایران می‌توان از آن یاد کرد، رسمی شدن مذهب تشیع در دوره صفویه است. پیش از آن، با وجود آشنایی ایرانیان با تشیع از همان آغاز و شکل‌گیری حکومت‌هایی همچون آل بویه، ایلخانان، سربداران، مرعشیان و علویان طبرستان که گرایشات شیعی داشتند، مذهب تشیع گستره منطقه‌ای داشت و هنوز در سراسر ایران به‌عنوان مذهب رسمی فراگیر نشده بود. از دوره صفویه به‌ویژه با روی کار آمدن شاه اسماعیل صفوی، مذهب تشیع به‌صورت رسمی اعلام شد و سراسر ایران را دربرگرفت. البته باید توجه داشت که مذهب از مقوله قلب و دل است و برخلاف سرزمین که می‌توان آن را با شمشیر فتح کرد، قلوب انسان‌ها را نمی‌توان با زور و اجبار به پذیرش عقیده‌ای واداشت. بنابراین، رسمی شدن تشیع تنها یک اعلان حکومتی نبود، بلکه نیاز به نهادینه شدن در عمق جان و دل مردم داشت. این نهادینه‌سازی از طریق برگزاری مراسم سوگواری عاشورا تحقق یافت. 

آنتوان بارا، نویسنده مسیحی کتاب «حسین در اندیشه مسیحیت» تأکید دارد که شیعیان نباید امام حسین(ع) را منحصر به خود بدانند. امام حسین(ع) متعلق به تمام بشریت است و این وظیفه شیعیان است که این حقیقت را به جهان عرضه کنند

مراسم سوگواری عاشورا، با توجه به علاقه عمیق و دیرینه ایرانیان به اهل‌بیت(ع)، (اعم از شیعه و سنی و حتی پیروان سایر ادیان)، بستری فراهم آورد تا اعتقادات شیعی در عمق قلب‌ها جای گیرد. پیش از رسمی شدن تشیع نیز، در منابع تاریخی از قرن پنجم و ششم هجری گزارش‌هایی موجود است که حتی در شهرهایی که تحت حاکمیت اهل‌ سنت بودند، مراسم سوگواری عاشورا با حضور و عزاداری روحانیون اهل‌ سنت برگزار می‌شده است که این نشان‌دهنده‌ جایگاه ویژه‌ امام حسین(ع) در میان اقشار مختلف مردم ایران بوده است. نکته‌ حائز اهمیت دیگر این است که سواد عمومی در آن زمان محدود بوده و بسیاری از مردم بی‌سواد بودند؛ از همین رو، مراسم عزاداری عاشورا فرصتی مغتنم برای علما و روحانیت فراهم کرد تا اصول و فروع مذهب تشیع را به مردم آموزش دهند. به همین جهت، در میان فرق مختلف اسلامی، آگاه‌ترین مردم نسبت به اصول و فروع مذهبی، شیعیان ایران بوده‌اند. 

از سوی دیگر، مراسم سوگواری عاشورا زمینه حضور گسترده بانوان را در عرصه‌های اجتماعی فراهم کرد. در جامعه‌ سنتی آن دوران که امکان حضور بانوان در مجامع عمومی بسیار محدود بود، این مراسم فرصتی بود تا زنان نیز با آموزه‌های مذهبی آشنا شوند و فرهنگ تشیع را به نسل‌های بعد منتقل کنند. گزارش‌های جهانگردان و سیاحان اروپایی از دوره صفویه گواه بر این حضور گسترده زنان در مراسم عزاداری عاشورا است. همچنین، مداحان و مرثیه‌سرایان در این مجالس نقش مهمی در ایجاد شور و هیجان دینی ایفا و بستری فراهم کردند تا حرکت‌های اجتماعی و انقلابی از دل این مراسم شکل گیرد. نمونه‌ بارز آن، دوران انقلاب مشروطه و پس از آن، انقلاب اسلامی ایران و هشت سال دفاع مقدس است که مراسم عزاداری عاشورا همواره به‌عنوان محور و محرک اصلی حضور مردم در صحنه‌های اجتماعی و سیاسی عمل کرده است. شاهد مثال دیگر، دوران سلطنت نادرشاه افشار است. نادرشاه با هدف اتحاد با عثمانی‌ها و رفع اختلاف مذهبی، تلاش کرد برگزاری مراسم سوگواری عاشورا را محدود کند، اما با وجود قدرت و نفوذ بسیار، موفق به این کار نشد. این خود نشان‌ دهنده آن است که حفظ و پاسداشت مذهب تشیع در ایران وابسته به قدرت سیاسی یا نظامی نبوده، بلکه در جان و دل مردم ایران نهادینه شده است. 

از زمان صفویه به بعد، گروه‌های مختلفی همچون سپاهیان و ارتشیان نیز اهتمام ویژه‌ای به برگزاری مراسم عاشورا داشته‌اند. حتی رضاخان پهلوی، پیش از رسیدن به سلطنت، معروف به داشتن دسته‌های عزاداری قزاق بوده است. این اهتمام گسترده در میان اقشار مختلف جامعه باعث شد مراسم سوگواری عاشورا به مهمترین عامل در حفظ هویت دینی، فرهنگی و ملی ایران تبدیل شود.  در نتیجه، اصلی‌ترین تغییر تاریخی در عزاداری عاشورا در ایران را می‌توان رسمی شدن مذهب تشیع در دوران صفویه دانست که از طریق مراسم سوگواری عاشورا نهادینه شد و تا به امروز به‌عنوان محوری‌ترین عامل در حفظ و توسعه مذهب، فرهنگ و هویت ایرانی – اسلامی باقی مانده است. هرچه مراسم سوگواری عاشورا به سنت ائمه‌ طاهرین(ع) نزدیکتر باشد و از ظواهر سطحی و خرافات دور شود، کارکرد جهانی‌تر و اثرگذارتری خواهد داشت.

تشیع اعتقادی بدون مراسم سوگواری عاشورا ممکن نیست

ایکنا ـ نقش حکومت‌ها و نهادهای رسمی در شکل‌گیری و تداوم مراسم عزاداری عاشورا در ایران چگونه بوده است؟ 

با توجه به سیر تاریخی ایران، حکومت‌ها و نهادهای رسمی نقش بسیار مؤثری در شکل‌گیری، گسترش و تداوم مراسم عزاداری عاشورا ایفا کرده‌اند. در دوره‌هایی که تشیع در اقلیت قرار داشت و محدودیت‌هایی برای برگزاری این مراسم وجود داشت، این دولت‌ها بودند که موانع را برطرف ساختند و بستر لازم را فراهم آوردند. به‌طور مشخص، دولت آل بویه را می‌توان از نخستین حکومت‌هایی دانست که نقش بنیادین در گسترش این مراسم داشت. آل بویه با فراهم کردن زمینه‌های لازم، سنگ‌بنای رسمی شدن عزاداری‌های عاشورا را در ایران گذاشت. پس از آن در دوران حکومت‌های بعدی نیز این مراسم به دلایل مختلف گسترش یافت. حتی در دوره‌هایی نظیر سلجوقیان که حکومت‌ها مستقیماً از برگزاری مراسم عزاداری حمایت نکردند، به دلیل علاقه و ارادت دیرینه مردم ایران به خاندان پیامبر اکرم(ص)، امکان جلوگیری از این مراسم وجود نداشت و مراسم به‌صورت مردمی برگزار می‌شد. 

نادرشاه با هدف اتحاد با عثمانی‌ها و رفع اختلاف مذهبی، تلاش کرد برگزاری مراسم سوگواری عاشورا را محدود کند، اما با وجود قدرت و نفوذ بسیار، موفق به این کار نشد. این خود نشان‌ دهنده آن است که حفظ و پاسداشت مذهب تشیع در ایران وابسته به قدرت سیاسی یا نظامی نبوده، بلکه در جان و دل مردم ایران نهادینه شده است

در دوره خوارزمشاهیان نیز به دلیل گرایش‌های مذهبی خاص و ارتباطات فرهنگی با سرزمین‌های عربی، توجه بیشتری به این مراسم معطوف شد. در زمان ایلخانان و همچنین، تیموریان نیز فضای مساعدتری برای برگزاری عزاداری‌های عاشورا ایجاد شد و سلاطین تیموری اهتمام ویژه‌ای در این زمینه داشتند. با این‌ حال، نقطه عطف تاریخی در این زمینه دوران صفویه است. از زمان رسمی شدن مذهب تشیع در ایران از سوی صفویه، مراسم سوگواری عاشورا به شکل گسترده و فراگیر در سراسر ایران نهادینه شد و از آن پس به عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از هویت مذهبی و فرهنگی ایرانیان تثبیت شد. پس از صفویه، حکومت زندیه نیز به این مراسم توجه داشت، اما در دوره قاجار به‌ویژه در زمان ناصرالدین‌شاه قاجار، اهتمام ویژه‌ای نسبت به گسترش این آیین صورت گرفت. احداث تکیه دولت در تهران و ایجاد تکیه‌های مشابه در دیگر شهرها، از جمله اقدامات شاخص این دوره بود که آثار آن تا به امروز در برخی شهرها و محلات باقی مانده است. 

در این میان، تنها مقطعی که می‌توان آن را دوره محدودیت یا مقابله رسمی با برگزاری مراسم سوگواری عاشورا دانست، دوران حکومت پهلوی است. به جز این دوره، در سایر ادوار تاریخی، چه در حکومت‌هایی با گرایش شیعی و چه در حکومت‌های اهل سنت، یا حمایت مستقیم از این مراسم صورت می‌گرفت و یا حداقل مانعی در مسیر آن ایجاد نمی‌شد. حتی در مقاطعی پیش از صفویه، از جمله در دوران ورود ابومسلم خراسانی به ایران، اهتمام به برگزاری مراسم سوگواری عاشورا و بزرگداشت کشتگان علوی به‌عنوان بخشی از اقدامات مذهبی و اجتماعی مطرح بوده است. بنابراین، اگر بخواهیم در تاریخ ایران تنها دولتی را نام ببریم که در مسیر این مراسم مانع ایجاد کرده است، باید به حکومت پهلوی اشاره کنیم. در غیر این صورت، در طول قرون مختلف، اغلب حکومت‌ها نقش مؤثر و حمایتی در گسترش و تداوم این مراسم داشته‌اند، به‌ویژه از دوره صفویه به بعد که این آیین مذهبی به یکی از ارکان اصلی هویت دینی و فرهنگی جامعه ایرانی تبدیل شد.

تشیع اعتقادی بدون مراسم سوگواری عاشورا ممکن نیست

ایکنا ـ در کتاب شما تا چه میزان به ابعاد اجتماعی و روانی مراسم سوگواری عاشورا پرداخته شده است؟ به‌طور خاص، نقش این مراسم در تقویت همبستگی اجتماعی و تخلیه هیجانات و احساسات مردم چگونه تبیین شده است؟ 

در کتاب ایرانیان و عزاداری عاشورا، به شکل مبسوط به ابعاد اجتماعی و روانی مراسم سوگواری عاشورا پرداخته شده است. این مراسم صرفا به‌عنوان آیینی مبتنی بر حزن و اندوه معرفی نمی‌شود، بلکه کارکردهای اجتماعی و روانی گسترده‌ای نیز دارد. نخستین بُعد، تخلیه روانی و تخلیه احساسات است. در این زمینه، گزارش‌هایی از برخی سیاحان و ناظران مراسم نقل شده است که اشاره دارند به اینکه افراد حاضر در دسته‌های عزاداری در حین ذکر مصائب، به سر و سینه می‌زنند و گریه می‌کنند، اما پس از مدتی با رسیدن به ایستگاه‌های پذیرایی یا پایان مراسم، احساس نشاط و آرامشی عمیق در آنان پدید می‌آید. این نکته نشان‌دهنده آن است که گریه و حزن در این آیین، نه به معنای اندوه ماندگار، بلکه به‌منزله تخلیه روانی و پاک‌سازی درونی از آلودگی‌های روحی است. 

زنان ایرانی در طول تاریخ، اهتمام ویژه‌ای به برگزاری و تداوم این مراسم داشته‌اند و از همین بستر تربیتی و فرهنگی، نقش‌های کلیدی در تحولات اجتماعی و حتی در انقلاب اسلامی ایفا کرده‌اند. زنان به‌عنوان مربیان نسل آینده، از طریق انتقال مفاهیم عاشورا به فرزندان خود، این فرهنگ را درونی و نهادینه می‌کنند

از نظر اجتماعی نیز، این مراسم بستر مهمی برای تقویت همبستگی و انسجام اجتماعی به شمار می‌آید. چنان‌که ذکر شد، در فرهنگ ایرانی، حجم قابل‌ توجهی از ایام سال به مناسبت‌های مذهبی و به‌ویژه سوگواری‌های مرتبط با عاشورا اختصاص دارد؛ از جمله دهه فاطمیه، ماه محرم، ماه صفر و ماه رمضان. این استمرار آیینی موجب می‌شود که مردم در قالب خانواده، محله و اجتماعات بزرگتر گرد هم آیند و به تبادل عواطف و تقویت پیوندهای اجتماعی بپردازند. از منظر روانشناختی، امام خمینی(ره) در کتاب کشف‌الاسرار تأکید کرده‌اند که گریه بر امام حسین(ع) و برگزاری این مراسم، نه صرفاً نشانه اندوه، بلکه تجلی نوعی حرکت سیاسی و معنوی است که انسان را برای مبارزه با ظلم و ستم آماده می‌کند. در حقیقت، مراسم سوگواری عاشورا انسان را از عقده‌ها و فشارهای روانی رها کرده و او را برای ایفای نقش اجتماعی فعال و مثبت مهیا می‌کند.  

نکته قابل ‌تأمل دیگر، نقش محوری بانوان در این مراسم است. زنان ایرانی در طول تاریخ، اهتمام ویژه‌ای به برگزاری و تداوم این مراسم داشته‌اند و از همین بستر تربیتی و فرهنگی، نقش‌های کلیدی در تحولات اجتماعی و حتی در انقلاب اسلامی ایفا کرده‌اند. زنان به‌عنوان مربیان نسل آینده، از طریق انتقال مفاهیم عاشورا به فرزندان خود، این فرهنگ را درونی و نهادینه می‌کنند. همچنین، مراسم سوگواری عاشورا به شرکت‌کنندگان خود تاب‌آوری در برابر مشکلات را می‌آموزد. شاهد این ادعا، آموزه‌های عاشوراست که حتی کودکان و نوجوانان حاضر در آن واقعه نیز نقش ایفا می‌کردند؛ از جمله حضرت عبدالله فرزند امام حسن(ع) و حضرت علی‌اصغر(ع).  

در نهایت، این مراسم علاوه بر بعد عاطفی و احساسی، به شرکت‌کنندگان خود نوعی «رابطه معنادار» با واقعه عاشورا را می‌آموزد. این ارتباط، محدود به شنیدن و گریه کردن نیست، بلکه در زندگی روزمره مردم تأثیرگذار است و انسان را به خودآگاهی، جایگاه‌یابی در عالم هستی و ایفای نقش مثبت در جامعه سوق می‌دهد. همین مسئله است که باعث می‌شود جامعه‌ای که به چنین آیینی وابسته است، کمتر دچار سرخوردگی، ناامیدی و آسیب‌های روانی شود و همواره از درون، زنده و پویا باقی بماند. در کتاب، این مباحث به‌تفصیل مطرح شده و تأکید شده است که مراسم سوگواری عاشورا تنها یک آیین مذهبی صرف نیست، بلکه مدرسه‌ای برای تعلیم انسانیت، روحیه ایثار، استقامت، همبستگی اجتماعی و نشاط معنوی است.

تشیع اعتقادی بدون مراسم سوگواری عاشورا ممکن نیست

ایکنا ـ مهمترین چالش‌هایی که آیین سوگواری عاشورا در ایران معاصر با آن مواجه است، چیست و چه نکاتی در این مورد حائز اهمیت است؟

در پاسخ به این پرسش، لازم است به چند محور اساسی اشاره کنیم. نخستین چالش، مرتبط با گروه‌هایی است که به‌صورت مستقیم در برگزاری مراسم سوگواری عاشورا نقش دارند. این گروه‌ها عمدتا شامل خطبا و وعاظ، مداحان و بانیان مراسم می‌شوند. وظیفه اصلی به‌ویژه بر دوش دو گروه نخست قرار دارد که باید محتوای مراسم را به‌گونه‌ای ارائه دهند که پاسخگوی نیازهای معنوی و اجتماعی جامعه باشد. مراسم سوگواری عاشورا ظرفیت بزرگی برای پاسخ‌گویی به مشکلات فردی و اجتماعی دارد. این مراسم همچون صندوقچه‌ای است که هر انسانی، فارغ از باور و اعتقاد، اگر آگاهانه و عالمانه به آن مراجعه کند، می‌تواند راه‌حلی برای مسائل خویش بیابد. 

این مراسم علاوه بر بعد عاطفی و احساسی، به شرکت‌کنندگان خود نوعی «رابطه معنادار» با واقعه عاشورا را می‌آموزد. این ارتباط، محدود به شنیدن و گریه کردن نیست، بلکه در زندگی روزمره مردم تأثیرگذار است و انسان را به خودآگاهی، جایگاه‌یابی در عالم هستی و ایفای نقش مثبت در جامعه سوق می‌دهد

نکته حائز اهمیت آن است که ورود به این مراسم نیازمند هدف و نیت مشخص است، یعنی فرد باید با خواسته‌ای روشن وارد مجلس عزاداری شود و آن را با مراسم پیوند زند. صرف حضور فیزیکی و انجام ظواهر بدون نیت مشخص و آگاهی کافی، نتیجه مطلوب را در پی نخواهد داشت. یکی از چالش‌های جدی، بی‌توجهی به نیازهای واقعی جامعه در محتوای این مراسم است. تا زمانی که مشکلات و معضلات اجتماعی به‌درستی شناخته نشود، نمی‌توان از مراسم عاشورا انتظار تأثیرگذاری اجتماعی مؤثر داشت. به تعبیر دیگر، اگر همان معضلاتی که در آغاز سال وجود دارد، پس از برگزاری مراسم همچنان پابرجا باشد، نشان‌دهنده آن است که کارکرد واقعی این آیین محقق نشده است. شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد در ایام محرم، آمار بزهکاری‌ها و ناهنجاری‌های اجتماعی کاهش می‌یابد. این نکته بسیار مهم است اما باید این اثر موقت را به تأثیرات ماندگار و پایدار تبدیل کرد. 

چالش دیگر، عدم وجود برنامه‌ریزی منسجم و مستمر برای بهره‌گیری از ظرفیت‌های این مراسم است. مراسم سوگواری عاشورا نباید به شکل یک رویداد محدود و موسمی برگزار شود که پس از اتمام آن، جامعه به وضعیت پیشین بازگردد؛ بلکه لازم است برنامه‌ریزی فرهنگی و اجتماعی صورت گیرد تا حداقل بخشی از جمعیت به‌طور مستمر در طول سال با این آموزه‌ها و مفاهیم ارتباط داشته باشند. در این مسیر، یکی از وظایف اساسی متولیان فرهنگی، تبیین مسئولیت‌های فردی و اجتماعی در قبال دین و جامعه است. یکی از آموزه‌های قرآنی که در این زمینه تأکید شده، مسئله «انفاق» و «بذل مال و جان در راه خدا» است. متأسفانه این فرهنگ در میان بخش وسیعی از جامعه نهادینه نشده و محدود به اقشار خاصی است. حال آنکه اگر مراسم عاشورا به‌عنوان یک دانشگاه انسان‌ساز معرفی و مدیریت شود، می‌تواند این فرهنگ را به‌تدریج در سطح گسترده‌تری از جامعه گسترش دهد. 

چالش دیگر، عدم پیوند مؤثر میان شور و شعور است. مراسم عاشورا غالباً با احساسات و عواطف همراه است، اما باید تلاش شود تا این شور اولیه به عقلانیت و برنامه‌ریزی عقلانی تبدیل شود. اگر بتوانیم این مسیر را طی کنیم، طی سال‌های آینده شاهد کاهش معضلات و ناهنجاری‌های اجتماعی خواهیم بود. در نهایت، مهمترین چالش فرهنگی ما آن است که جامعه را به‌سوی درک عمیق‌تر از حقیقت عاشورا و ارتباط مستمر و معنادار با این واقعه سوق دهیم. اگر چنین شود، جامعه‌ای خواهیم داشت که در آن افراد به‌جای آنکه به یکدیگر نگاه ابزاری و منفعت‌طلبانه داشته باشند، به یکدیگر به چشم انسان‌هایی نگاه می‌کنند که باید به آن‌ها نفع رساند و خیر و محبت را گسترش داد.  این مسیر، مسیری تدریجی است اما کاملاً ممکن و شدنی است. نمونه‌های تاریخی نشان می‌دهد که در مقاطع مختلف، چنین تحولاتی به‌صورت محدود و منطقه‌ای رخ داده است و اگر به‌صورت برنامه‌ریزی‌شده دنبال شود، می‌تواند در سطح ملی نیز تحقق یابد.

گفت‌وگو از مجتبی افشار

انتهای پیام
captcha