کد خبر: 4303088
تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۶:۳۷
به مناسبت آغاز هفته وحدت بخوانیم

نگرشی انتقادی به اقدامات وحدت‌گرا در هفته وحدت

برای فهم نقش پروژه‌های وحدت اسلامی در مقابله با پروژه عبری ـ غربی، لازم است نگاهی انتقادی نسبت به تجربیات وحدت‌گرا از آغاز قرن بیستم تا به امروز داشته باشیم.

به گزارش ایکنا به نقل از عربی 21، قاسم قصیر، تحلیلگر سیاسی عرب در یادداشتی به مناسبت هفته وحدت، به بررسی تلاش‌هایی که طی سالیان گذشته در جهت ایجاد وحدت بین مسلمانان صورت گرفته، پرداخته است که ترجمه این یادداشت در ادامه از نظر می‌گذرد:
 
هر ساله، در ماه ربیع‌الاول سال هجری قمری، مسلمانان میلاد پیامبر اکرم(ص) را جشن می‌گیرند. بر اساس برخی روایات، ولادت ایشان دوازدهم ربیع‌الاول و طبق برخی دیگر هفدهم ربیع‌الاول است. برای غلبه بر این اختلاف تاریخی، جمهوری اسلامی ایران تقریباً چهل سال پیش ایام بین دوازدهم تا هفدهم ربیع‌الاول را به عنوان هفته وحدت اسلامی اعلام کرد که طی آن کنفرانس‌ها، جشن‌ها، سمینارها و فعالیت‌های مشترک در تمام کشورهای عربی و اسلامی برگزار شود.
 
اما تجربیات وحدت‌گرا امروز به کجا رسیده‌اند؟ آیا این تجربیات در طی تقریباً صد سال پس از آغاز آنها به اهداف خود رسیده‌اند؟ امروز پروژه‌های وحدت اسلامی در مواجهه با چالش‌های بزرگ پیش روی مسلمانان، به‌ویژه در فلسطین اشغالی و تلاش رژیم صهیونیستی برای اجرای پروژه اسرائیل بزرگ که شامل بسیاری از کشورهای عربی می‌شود و حتی ممکن است به برخی از کشورهای اسلامی نیز برسد، چه جایگاهی دارند؟
 
برای فهم نقش پروژه‌های وحدت اسلامی در مقابله با پروژه اسرائیلی ـ آمریکایی ـ غربی، لازم است نگاهی انتقادی نسبت به تجربیات وحدت‌گرا که اعراب و مسلمانان از آغاز قرن بیستم تا به امروز، با آن روبه‌رو بوده‌اند، داشته باشیم.
 
با ظهور برخی اختلالات عمده‌ای که امپراتوری عثمانی در پایان قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم با آن مواجه بود، فراخوان‌های جدیدی برای اصلاح واقعیت جهان اسلام و وحدت در مواجهه با استعمار غرب و پروژه صهیونیستی، بروز پیدا کرد؛ از جمله فراخوان‌های شکیب ارسلان، جمال الدین افغانی، شیخ محمد عبده، عبدالرحمن الکواکبی، شیخ امین الحسینی، عزالدین قسام و دیگر علما، متفکران، مصلحان و مجاهدین. اما همه این فراخوان‌ها شکست خورد و خلافت عثمانی پس از جنگ جهانی اول سقوط کرد و فرانسه و بریتانیا بر منطقه مسلط شدند و اعلامیه بالفور برای تأسیس رژیم صهیونیستی اعلام شد. 
 
پس از آن جنبش‌های اسلامی برای مقابله با این تحولات تأسیس شدند که بارز‌ترین آنها جنبش اخوان‌المسلمین بود. سپس، فراخوان‌هایی برای وحدت اسلامی و برپایی کنفرانس‌های اسلامی وحدت‌گرا آغاز شد که مهمترین آنها کنفرانس اسلامی مکه در سال ۱۹۲۵ و سپس کنفرانس اسلامی در قدس در سال ۱۹۳۱ بود. همچنین کنفرانس‌های اسلامی دیگری در کشورهای عربی و اسلامی برگزار شد و علاوه بر وحدت کشورهای اسلامی، مقابله با اختلافات فرقه‌ای و مقابله با استعمار، مسئله فلسطین دغدغه اصلی مسلمانان بود.
 
در طول تقریباً صد سال، ده‌ها اقدام فکری و سیاسی برای وحدت کلمه مسلمانان، رسیدگی به اختلافات مذهبی و وحدت کلمه در مواجهه با اشغال فلسطین توسط صهیونیست‌ها و سلطه غرب بر سرزمین فلسطین صورت گرفته است. تلاش‌هایی از سوی علمای مسلمان، مراجع دینی و نهادهای اسلامی از طریق گفت‌وگو، کتاب‌ها و مطالعات انجام شده است. 
 
تلاش‌های مشترکی نیز وجود دارد، از جمله تأسیس بنیاد تقریب مذاهب اسلامی در مصر در سال ۱۹۴۷ که مجله «رساله الاسلام» را منتشر کرد و شامل تحقیقات وحدت‌بخش مهمی بود. الازهر مصر اخیراً شماره‌هایی از این مجله را تجدید چاپ کرد و این نهاد تا سال ۱۹۷۹، زمانی که انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد، به کار خود ادامه داد.
 
نگرشی انتقادی به اقدامات وحدت‌گرا در هفته وحدت
 
همچنین سازمان کنفرانس اسلامی که بعداً به سازمان همکاری اسلامی تغییر نام داد، یک چارچوب اسلامی وحدت‌گرا ایجاد کرد که بر جنبه سیاسی با توجه به مسائل فرهنگی و فقهی متمرکز بود. ایران نیز مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی را تأسیس کرد و در لبنان، انجمن علمای مسلمان در سال ۱۹۸۲ تأسیس شد. 
 
در سال ۲۰۰۴، شیخ یوسف قرضاوی اتحادیه جهانی علمای مسلمان را تأسیس کرد. همچنین شورای حکمای مسلمان در امارات متحده عربی و انجمن وحدت اسلامی در لندن، که روشنفکران و فعالان اسلامی را گرد هم می‌آورد، نیز تأسیس شدند. انجمن‌ها و نهادهایی که خواستار ادغام منطقه‌ای و گفت‌وگوی عرب ـ ترک ـ ایرانی و کرد بودند نیز پدیدار شدند.
 
در طول پنجاه سال گذشته، صدها کنفرانس وحدت اسلامی در کشورهای مختلف عربی و اسلامی و همچنین در اروپا و آمریکا برگزار شده است که نیاز به مطالعات دقیق و مستند دارند. هزاران کتاب نیز در دعوت به وحدت و پرداختن به مسائل اختلاف‌برانگیز در مقابل کتاب‌ها و اقداماتی که برای ایجاد اختلاف و درگیری مذهبی صورت گرفته، منتشر شده است.
 
نگرشی انتقادی به اقدامات وحدت‌گرا در هفته وحدت
 
اما علی‌رغم تمام این تلاش‌های فکری و سیاسی برای ایجاد وحدت، اختلافات بین مسلمانان، چه به دلایل سیاسی و چه به دلایلی که ریشه در فقه، عقاید، تاریخ یا منافع دارند، همچنان ادامه دارد و هر زمان که اختلافات سیاسی در یک کشور یا بین دو کشور بروز می‌کند، اختلافات مذهبی و قومی مجدداً ظاهر می‌شود.
 
مهمترین تجربه وحدت اسلامی، مقاومت در برابر استعمار غرب و پروژه صهیونیستی، به‌ویژه در میان نیروهای مقاومت در لبنان، فلسطین و برخی از کشورهای منطقه بود. لذا هر زمان که تلاش‌ها برای مقابله با پروژه صهیونیستی یا هژمونی غرب بیشتر می‌شود، امت اسلامی متحدتر می‌شود و از اختلافات مذهبی، ایدئولوژیک یا سیاسی فاصله می‌گیرد. برعکس، هر زمان که امت از مقابله با پروژه صهیونیستی فاصله می‌گیرد و درگیر اختلافات و نزاع‌های سیاسی یا مبارزه بر سر قدرت می‌شود، اختلافات مذهبی و ایدئولوژیک دوباره ظهور می‌کند.
 
امروزه، ما به یک خوانش انتقادی جامع از همه تجربیات وحدت‌گرا نیاز داریم تا یک دولت همسو که کثرت‌گرایی فکری، ایدئولوژیک و مذهبی را به رسمیت می‌شناسد، ایجاد شود. اختلافات فرقه‌ای، مذهبی یا ملی‌گرایانه نباید دلیلی برای درگیری و جنگ باشد. این امر مستلزم رویکردی جدید به واقعیت عربی و اسلامی ما، مشخص کردن مجدد اولویت‌ها و چگونگی غلبه بر اختلافات تاریخی است.
 
وحدت، همکاری و به رسمیت شناختن تنوع در میان مسلمانان، اعراب و همه اجزای امت، ساده‌ترین قوانین برای پیروزی و موفقیت هستند. همه راه‌ها به خدا منتهی می‌شوند و تعداد راه‌های رسیدن به خدا، طبق برخی گفته‌های فکری و فلسفی، به تعداد نفس‌های انسان است. در پرتو این امر، می‌توانیم بر اختلافات مذهبی غلبه و کشور و ملت خود را بر پایه‌های محکمی بنا کنیم. اختلافات فقهی یا فکری به جای اینکه عامل تفرقه و درگیری باشند، می‌توانند به منبع ثروت و قدرت تبدیل می‌شوند. 
 
پس آیا از تجربیات خود درس خواهیم گرفت و صفوف خود را برای مقابله با پروژه اسرائیل بزرگ متحد خواهیم کرد یا بار دیگر در درگیری‌های مذهبی، تاریخی و سیاسی غوطه‌ور خواهیم شد؟
 
ترجمه از فرشته صدیقی

 

انتهای پیام
captcha