کد خبر: 4308781
تاریخ انتشار : ۱۳ مهر ۱۴۰۴ - ۰۷:۳۰
یادداشت

سیدحسن نصرالله؛ نابغه زمان

ننظام ماردینی، نویسنده و تحلیلگر سوری، در یادداشتی با بیان اینکه سیدحسن نصرالله به کسی نیاز ندارد که به اسم از او پیشی بگیرد، نوشت: نوشتن درباره سیدحسن نصرالله بخاطر تعریف و تمجید نیست، بلکه عملی نمادین برای مقاومت است که احترام به عدالت را احیا می‌کند.

سیدحسن نصرالله

به گزارش ایکنا به نقل از المیادین، نظام ماردینی، نویسنده و تحلیلگر سوری در یادداشتی درباره سیدحسن نصرالله نوشت: 
 
نوشتن درباره شهید سیدحسن نصرالله در اولین سالگرد شهادت او، نوعی مقاومت و وابستگی است که ما با وجود درد فقدان او، آن را به دوش می‌کشیم. این سنت مردم لبنان از زمان شهادت آنتون سعاده تا عروج سیدالشهدا، حسن نصرالله بوده است.
 
تاریخ تا حد زیادی با تأثیر «مردان بزرگ» یا قهرمانان، یعنی افراد بسیار تأثیرگذاری که به دلیل ویژگی‌های طبیعی خود مانند هوش سرشار، شجاعت قهرمانانه، مهارت‌های استثنایی رهبری و در نهایت شهادت، نقش تعیین‌کننده‌ای داشته‌اند، تفسیر می‌شود. 
 
توماس کارلایل، فیلسوف و نویسنده اسکاتلندی، با این باور که قهرمانان، تاریخ را از طریق ویژگی‌های شخصی خود و الهام الهی شکل داده‌اند، گفته است: «تاریخ جهان چیزی جز شرح حال مردان بزرگ نیست.»
 

بیشتر بخوانید

مفهوم «شهادت» ارتباطی بین بخش‌های مختلف جامعه لبنان ایجاد کرده و بعدها گسترش یافت تا شامل جنبه‌های اسطوره‌ای هرچیز مرتبط با تجربه انسانی سید حسن نصرالله نیز بشود.
 
فلسفه شهادت نه تنها افراد سست و بی‌توجه را که به تسلیم مشروعیت بخشیده‌اند، محکوم می‌کند، بلکه گفتمان آنها را نیز واکاوی می‌کند.
 
برگزاری اولین سالگرد شهادت سیدحسن نصرالله، به رقابت در وفاداری نیاز ندارد، بلکه نیازمند کثرت روایت‌های ملی است که آن را غنی می‌کند، و به عنوان یک آرمان وحدت‌بخش، نه ابزاری برای کسب امتیاز نمادین، از نو شکل می‌دهد. 
 
سیدحسن نصرالله به کسی نیاز ندارد که به اسم از او پیشی بگیرد، بلکه به کسی نیاز دارد که به صدایش گوش دهد، داستانش را صادقانه بازگو کند و از مواضعش بدون مطالبه پول یا تشکر کردن دفاع کند. آرمان او به ما می‌آموزد که همبستگی واقعی مطالبه نمی‌شود، بلکه اعطا و وفاداری نه با شعار، بلکه با مواضع سنجیده می‌شود.
 
فریاد ملت مقاوم در روز شهادت سیدحسن نصرالله، نشان‌دهنده‌ مسئولیت شناختی و اخلاقی مردم نسبت به نمادشان بود. این شهید خارج از حوادث لبنان و فلسطین به شهادت نرسید، بلکه در درون آن به شهادت رسید؛ این امر مؤکد آن است که مأموریت او پیچیده‌تر از آن چیزی است که ما تصور می‌کردیم. 
 
لبنانی‌ها و اعراب باید بدون جانبداری، با کسانی که در برابر این تجاوز ایستادند، منصف باشند. آنها باید از کسانی که به سیدحسن نصرالله خیانت کردند و در مقابل سفارتخانه‌ها سر تعظیم فرود آوردند، انتقاد کنند و تمام آنهایی را که به دنبال وطن‌فروشی هستند، محکوم کنند. 
 
نوشتن درباره سیدحسن نصرالله به منظور تعریف و تمجید نیست، بلکه عملی نمادین برای مقاومت است که احترام به عدالت را احیا می‌کند. بنابراین، امروز وظیفه روشنفکر، زمانی که می‌نویسد، نه تنها نوشتن درباره شهید، بلکه نوشتن درباره انسان، معنا، عدالت و امیدی است که هرگز نمی‌میرد. 
 
درک ارزش شهادت و انجام تعهدات آن، به همان اندازه که وفاداری به شهیدان است، درس مهمی برای جامعه است که تمایل به فداکاری را در آن تقویت می‌کند. چالش‌ها و جاه‌طلبی‌ها نسبت به این سرزمین پایان نیافته و نخواهد یافت. این همان چیزی است که واقعیت کنونی می‌گوید، زیرا وحشیگری دشمنان و وقاحت دست‌نشاندگان آنان که در روز روشن چنگال‌های خود را دراز کرده‌اند، افزایش می‌یابد، در حالی که لبنان یک سال است که هر روز زیر بار حملات اسرائیل به سر می‌برد.
 
این دشمن آنقدر احمق است که کورکورانه راه می‌رود و روی دو عصای چوبی ایستاده، یکی به نام غرور و تکبر، و دیگری به نام جنون سلاح‌های مرگبار. اما آتش، این عصای چوبی را سال به سال، به دست این قهرمانان و نسل‌های بعد، خواهد سوزاند. این جنگی است که هرگز فراموش نخواهد شد. این هولوکاست فلسطینی، لبنانی، سوری و یمنی به دست تلمودی‌ها است.
 
نسل مقاومتی که به رهبر اعتقاد داشت، این لحظه را غنیمت می‌شمارد و آن را به سرودی حماسی تبدیل می‌کند که شبکه‌های اجتماعی را در بر می‌گیرد. این نسل ثابت می‌کند که نسلی نابغه است و در برابر شکسته شدن، تحقیر یا نارضایتی مقاوم است. 
 
این یک مرثیه عاشقانه برای تسلی دادن به خودمان در برابر تلخی فقدان شهید نصرالله در لبنان و غزه نیست. بلکه واقعیتی روزمره است که ما در مقابل چشمانمان می‌بینیم. اینها لحظاتی هستند که سرنوشت آنها را قاب گرفته  تا نشانه‌ای در میان موج آشفته مرگ ناشی از گرسنگی و قتل باشند.
 
این سالگرد در بحبوحه اختلافات داخلی در لبنان (و همچنین فلسطین) فرا رسید، و می‌طلبد که بحثی جدی در مورد مسئله مقاومت و سلاح انجام شود، به‌ویژه با توجه به شرایط فعلی و تغییرات در محیط خارجی جامعه عرب، جایی که عادی‌سازی در حال پیشرفت است و برخی در داخل لبنان تحت تأثیر آن قرار می‌گیرند. سیاستمداران و روشنفکران لبنانی یا با دشمن تبانی کرده‌ و در مورد نسل‌کشی در غزه سکوت کرده‌اند، یا با تردید و خجالت صحبت کرده‌اند، و برخی نیز به دلیل بهره‌مندی از اموال سیاسی اعراب سکوت کرده‌اند.
 
در پایان می‌توان گفت: شهادت با شجاعت آغاز نمی‌شود، هرچند تنها از طریق آن حاصل می‌شود. همچنین با قهرمانی پایان نمی‌یابد، هرچند تنها از آن طریق حاصل می‌شود.
 
بین شجاعت و قهرمانی قرابت آگاهی، بین شجاعت و آگاهی، قرابت فرهنگی و بین فرهنگ و آگاهی، قرابت عقیده وجود دارد. بنابراین شهادت، قهرمانی آگاهانه و ایمان به آرمانی است که در وجدان انسان برانگیخته می‌شود.
 
شجاعت بدون قهرمانی، بی‌باکی مجانی است و هیچ قهرمانی بدون شجاعت وجود ندارد. شهادت قهرمانانه و شجاعانه، حس ارزشمندی و اهمیت در جامعه است و این حس در جامعه، دارای ارزش‌ها، فضایل و منافعی برای زندگی بهتر است.
 
ترجمه از فرشته صدیقی 
انتهای پیام
captcha