به گزارش ایکنا، جلسهای از سلسلهجلسات تدبر در سورههای جزء سیام قرآن که هر هفته یکشنبهها از سوی مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران برگزار میشود، شب گذشته یکشنبه 16 آذر نیز در مسجد کوی دانشگاه تهران برگزار شد که طی آن هانی چیتچیان؛ کارشناس و مدرس قرآن به بیان نکات تدبری سوره مبارکه «عصر» پرداخت.
طبق معمول جلسات هر هفته تدبر در سورههای جزء سیام قرآن در جلسه شب گذشته نیز چیتچیان به ترجمه تحتللفظی این سوره پرداخت که در آن خداوند به عصر و زمانه قسم یاد میکند و اینکه انسان همواره در سختی و مرارت است به جز آنهایی که ایمان آورده و یکدیگر را به کارهای حق و شایسته سفارش کرده و صبر و شکیبایی در کارها را به یکدیگر توصیه میکنند.
در ادامه این کارشناس قرآنی با بیان اقتضائات هر عصر و زمانی به نحوه مواجهه انسان معاصر با پدیدههای گوناگون که نو به نو در حال بروز شدن و رخنمایی است، اشاره کرده و به توصیف آنها پرداخت که در ادامه به خلاصهای از مباحث طرح شده در این جلسه اشاره میشود:
هر عصر و زمانه و دورهای برای خود اقتضائاتی دارد، اما نکته جالب توجه اینکه در سوره عصر برای همه اعصار با وجود همه تفاوتهایی که نسبت به یکدیگر دارند، یک مورد ثابت فرض شده و به آن اشاره میشود و آن اینکه انسان همواره در همه اعصار و زمانها در خُسران و زیان است که البته اینگونه نیست که مشیت الهی بر آن تعلق گرفته باشد که انسان در رنج و مرارت روزگار بگذراند بلکه آنچه موجب بروز چنین حالاتی میشود، نتیجه اعمال و کرداری است که از خود انسان سر میزند.
انسان دور مانده از مسیر حق و حقیقت به دنبال تحقق مطامع و مطالبات دنیوی خود است، گویی در این راه، خوشی و راحتی زودگذر دنیایی را بر هر مصلحت دیگری ترجیح میدهد؛ حال آنکه اندکی تعقل و تأمل او نسبت به فلسفه خلقت و چیستی و چرایی آن، او را به این امر وامیدارد تا اغلب راههایی را که تاکنون آنها را به جهت رسیدن به خواستههای نفسانی خود رفته است، ترک کرده و در مسیری درست گام بردارد.
آنچه رسالت پیامبران الهی را معنا میبخشد، این نکته است که انسان باید در نظام خلقت غور و جستجو و اندیشه کند. در همه کتابهای آسمانی از جمله قرآن به دفعات انسان به اندیشه و تعقل دعوت شده است چرا که درک درست از نظام خلقت و آفریدههای الهی و اساساً فلسفه چیستی و چرایی آن تنها از عهده اهل خرد و دانش و اولوالالباب است که ساخته است. به همین جهت است که طبق تعالیم الهی و آسمانی؛ خردمندان و دانشمندان رسولان عصر خویش معرفی میشوند، چرا که به دور از هر نوع شتابزدگی به دنبال درک و فهم پدیدههای طبیعی خلقت هستند تا به واسطه آن به درک و دریافت درستی از آن نائل آمده و با دریافت درست چنین نشانههایی به دستاوردهایی دست پیدا کنند که در جهت خدماترسانی به ابنای بشر کاربرد دارد.
درست به همین دلیل است که در این سوره طیفی از مخاطبان (خردمندان) از آنهایی که در دنیا دچار خسران و زیان شدهاند، متمایز میشود و اساساً وجه تمایز این افراد در مفهوم اندیشه و خردورزی که از جانب گروهی از مردم سر میزند، قابل تعریف است.
انسان در طول اعصار و زمانهای گوناگونی که در آن زیست کرده است، بر مبنای زندگی فطری بر پایه وصول به امیال و غرایز خود، دست به تلاش بدون توقف میزند که بتواند در طول مدت عمری کوتاه و فرصت کمی که به مرگ منتهی میشود، به آنچه خواست و مطلوب اوست حتیالامکان دست پیدا کند، این میزان از عطش برای رسیدن به مطامع دنیوی حتی اگر هم کم باشد موجب غفلت انسان از رازهای هستی و فلسفه وجودی انسان میشود به شکلی که ممکن است در مقطعی به خود آمده و چون به گذشته نگاهی اجمالی بیندازد، سراسر آن را جز رنج و محنت به منظور دست یافتن به خواستههای انحصارطلبانه خود نبیند؛ این همان تعبیری است که سوره عصر از آن به «لَفی خُسر» یاد میکند.
آنچه که سوره عصر انسان مؤمن و متعهد را به آن توصیه کرده یا به نوعی با بیان آن حجت را بر این انسان تمام میکند این است که چنین خُسرانی به جهت از دست رفتن زمان و عمر کوتاه انسان با سرگرم شدن او به برخی امور دنیوی تمامناشدنی است و از آنجا که او واجد پیشرفت روزافزون است، لذا به هر میزان که به دریافتهای جدیدی در زیست نوین خود نائل شود، زیان او نیز بیشتر خواهد شد، چرا که توجه او به شکلی غیرمنقطع با توجه به سرعت پیشرفت تنها معطوف به این نکته است که باید لحظهای غفلت و درنگ نداشته باشد تا مبادا از رقبای خود عقب بماند.
به همین دلیل است که اشارات این سوره نسبت به آنچه به انسان در مورد زیانهای دنیوی هشدار میدهد با گذر زمان مصداق بیشتری پیدا میکند، چرا که هماکنون نیز شاهد هستیم در این عصر فناوری که پیشرفتها لحظهای در حال وقوع است، دیگر مجالی برای تأمل و تعقلی معنادار و هدفمند باقی نمیماند، حال آنکه انسان در این عصر و زمان بیش از هر زمان دیگری به این درنگ نیازمند است.
آنچه واضح است بسیاری از این بلادرنگیهای انسان عصر نوین تنها در قالب رقابتهای دنیوی است که معنا پیدا کرده و قابل توجیه است. ولو با این فرض که انسان در این رقابت در حد لحظات و دقایقی از رقبای خود پیشی بگیرد هیچ آورده و توشهای را برای آخرت او به ارمغان نمیآورد.
چنین رقابتی پوشالی و تصنعی است که موجب میشود، اندیشمندان و صاحبان خرد حقیقی در این عصر آخرالزمانی به جهت نداشتن تریبون ناشناخته باقی مانده و در عوض انسانهای کمعمق که جز به کارهای کماهمیت، به امری دیگر نمیاندیشند از آنجا که صاحب تریبون و بنگاههای تبلیغاتی هستند، تنها با توسل و پرداختن به زرق و برقهای دنیوی چشمنواز محبوبیتی برای خود دست و پا کرده و به اوج شکوه و شهرتی دست پیدا کنند که البته کاذب است و گرهای از مشکلات انسان عصر معاصر را نمیگشاید.
فراز پایانی این سوره، انسان نجاتیافته از خسران دنیوی را توصیه به حق و حقمداری میکند، با این فرض که در این مسیر پایدار و شکیبا باشد و این شیوه را تنها نسخه شفابخش در نجات از ورطه عصر کنونی میداند.
انتهای پیام