![]() |
محمدکاظم حسنوند، هنرمند نقاش در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، با بیان اینکه مهمترین نماد در هر فرهنگ و تمدن ظاهر شهر است، گفت: شهرسازی ما باید روی اصول و فرهنگ قرآنی باشد. این در گذشته بوده است و طراحی شهرهای قدیمی بر این اساس انجام شده است ولی شهرسازی و معماری کنونی ما روی اصول نیست و هویت ایرانی و اسلامی در آن به چشم نمیخورد.
وی افزود: بنابراین قبل از بررسی مونومانهای فضای شهری باید خود شهر روی اصول باشد؛ در شهرهای قدیم جایگاه مسجد، بارگاه، حمام و کتابخانه همه مشخص میشد که در معماری کنونی به هیچ وجه مشخص نیست و هر جایی معماری خودش را دارد.
حسنوند اظهار کرد: از اصل خویش و همان هنر اسلامی دور افتادهایم. در گذشته نیاز فرهنگی توسط معماران هنرمند تأمین میشد و اکنون چنین وضعیتی را نداریم، این قضیه باید اصلاح شود. در دوران صفویه در چهارباغ اصفهان بلوار داشتیم، این در حالی بود که در آن زمان هیچ جای دنیا بلوار نداشتند. خیابانی چند مسیره برای تردد درشکهها و پیادهروهای عریض برای رفت و آمد مردم برای رفع نیاز جامعه وجود داشت.
وی ادامه داد: فرهنگ اسلامی و قرآنی به ما میآموزد که برای مردم و راحتی آنها فعالیت کنیم و طراحی بلوار در آن زمان دقیقا براساس رفاه مردم طراحی شده بود؛ این موضوع در برخی از دورههای تاریخ ایران رعایت شده است.
حسنوند: |
قبل از بررسی مونومانهای فضای شهری باید خود شهر روی اصول باشد؛ در شهرهای قدیم جایگاه مسجد، بارگاه، حمام و کتابخانه همه مشخص میشده که در معماری کنونی به هیچ وجه مشخص نیست و هر جایی معماری خودش را دارد |
حسنوند گفت: در شهرهای کنونی این راحتی برای مردم طراحی و رعایت نشده است. ابتدا باید به این موارد توجه و موارد آزاردهنده جامعه اصلاح شود، پس از آن باید کاری برای پیامرسانی بیشتر انجام داد. پس از آن میتوان از هنر به عنوان وسیلهای برای انتقال مفاهیم قرآنی استفاده کرد و مضامین آن را در نقاشی، طرحهای حجمی و مجسمه؛ مونومانها، المانها، هنرهای جدید و نورپردازی نشان داد.
وی افزود: در شهر تهران به عنوان شهری که مورد الگوی سایر شهرها هم قرار میگیرد به ندرت نمادی که بتواند پیامهای قرآنی را به جامعه منتقل کند دیده میشود. در برخی موارد نمونههای خوبی هم دیده میشود که جایگذاری آن در سطح شهر کارشناسی نشده و در جای خوبی قرار نگرفته تا تاثیر مثبتی بگذارد.
حسنوند گفت: مثلا در زمینهای چمن طرحی را پیاده و یا کلامی را مکتوب کردهاند در حالی که بیننده به آن پی نمیبرد و برای دیدن آن به یک هلیکوپتر نیاز است بلکه از بالا آن مفهوم درک شود. احتمالا این اثر برای مردم پیاده یا سواره بر اتومبیل طراحی شده که جایگذاری آن طوری است که برای مخاطب نمود ندارد.
وی عنوان کرد: در تهران کنونی از بسیاری از هنرهای مختلف برای انتقال مفاهیم استفاده میشود، اما نقدی که به آن وارد است این است که از آن صحیح استفاده نمیشود و نتیجه مورد انتظار حاصل نمیشود. در مجسمهها و طرحهای حجمی هماهنگی در سبک دیده نمیشود؛ برخی رئالیستی است و فیگوراتیو در آن کاملا مشخص است و برخی انتزاعی است و این تضاد سبکها باعث سردرگمی مخاطب میشود. چنین طرحهایی باید به تناسب سطح سواد مردم به عنوان مخاطب طراحی شود. مردم ما با فضای رئالیستی هماهنگ هستند، با فضای انتزاعی قبلا در هنر سنتی اسلامی مأنوس بودند اما در چند سده اخیر از آن فضا دور شدهاند بنابراین هنر انتزاعی را درک نمیکنند.
حسنوند گفت: در هنر انتزاعی مفهوم به قدری انتزاع میشود که درک آن سخت است. بنابراین کلیه مجسمهها و مونومانهایی که در سطح تهران به شکل انتزاعی ارائه شده است پیوندی با عوام برقرار نمیکند. در بسیاری موارد این مونومانها مفهوم خاصی ندارند و تنها اشیایی دکوراتیو هستند که به تقلید از جوامع غربی کار شده است. مسئولان و متولیان این کار در پذیرش این آثار بایستی دقت کرده و با تائید شورای متخصصان آنها در سطح شهر ارائه کنند. سیاستگذاری در این موضوع ضرورت دارد تا هر اثری به میادین شهر و یا دیوارهای پربازدید راه پیدا نکند.
وی اظهار کرد: به عنوان نمونه ضرورت وجود این همه نقاشی دیواری و بیلبوردهای تبلیغاتی در سطح شهر تهران به هیچ وجه وجود ندارد. طی چند سال گذشته تصاویر ناهماهنگ با محیط در سطح شهر به قدری زیاد شدهاند که ممکن است اثر معکوس داشته باشند. مفاهیم عمیقی چون شهادت و ایثارگری رزمندگان و برخی تصاویر تزئینی مخصوصا در قالب سنتی به وفور به نمایش گذاشته شدهاند.
حسنوند: |
یک مونومان باید در قالب اصول خاصی همیشه در جایگاه خود قرار بگیرد. جابجایی آن تاثیر نامطلوبی دارد. نظارت صحیحی در نحوه قرارگیری این مونومانها و اصول طراحی آن وجود ندارد |
حسنوند اضافه کرد: تهران علاوه بر عارضه آلودگی هوا و آلودگی صوتی دچار آلودگی تصویری نیز شده است. این موضوع باید تعدیل شود و به چند نمونه با کیفیت عالی تقلیل یابد. نمونهها و المانها طوری باشد که مردم برای تماشای آنها وقت و انرژی صرف کنند و از آن بهره ببرند. هویت شهری، مذهبی و انقلابی در مونومانها نشان داده شود. در تهران به عنوان شهری پویا در زمینه انقلابی و سیاسی مذهبی هیچ مونومانی که گویای این حرکات باشد وجود ندارد.
وی ادامه داد: جدا از طراحی مونومانها، مدیریت شهری نیز به طور صحیح و کارشناسی فعالیت نکرده است. به عنوان نمونه مونومان میدان انقلاب بارها تغییر پیدا کرده است. آخرین مونومان آن مردود اعلام شد و قرار است که طرحی جدید بر آن بزنند؛ مونومان قبلی آن به خارج از میدان اصلی منتقل شده است، طرحی حجمی که برای درک مفهوم آن باید یک دور کامل به دور آن بچرخید و به هیچ وجه مناسب یک میدان نیست. قبل از آن مونومانی به شکل دکوراتیو با طرح اللهاکبر در این میدان قرار داشت که آن به کرمانشاه منتقل شد که در بمباران زمان دفاع مقدس از میان رفت.
حسنوند تصریح کرد: یک مونومان باید در قالب اصول خاصی همیشه در جایگاه خود قرار بگیرد. جابجایی آن تاثیر نامطلوبی دارد. نظارت صحیحی در نحوه قرارگیری این مونومانها و اصول طراحی آن وجود ندارد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: تابلوهای دیجیتال امروزه تنها برای تبلیغات کالاهای تجاری استفاده میشود و این تبلیغات در سطح شهر بیداد میکند. موضوع تبلیغ کالا در این سطح باید مورد بررسی قرار بگیرد. این در حالی است که این تابلوهای دیجیتال قابلیت مطلوبی برای ارائه مفاهیم ارزشی و اصیل دارند.
یادآور میشود، محمدکاظم حسنوند دارای دکترای آفرینشهای هنری رشته نقاشی از استرالیا است. وی در سالهای گذشته عضو هیئت علمی و مدیر گروه نقاشی و تجسمی دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران و تربیت مدرس بوده و عضو گروه شورای پژوهش هنر فرهنگستان هنر است.