به گزارش ایکنا متن یادداشت حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی مروجی، مدرس تفسیر قرآن در حوزه درباره اهمیت مفردشناسی روشمند قرآن به شرح زیر است:
1. قرآن کریم که به زبان «عربی مبین» بر قلب پاک «رسول امّی» حضرت محمّد(ص) نازل شده است، تمام مخاطبانش را در همه زمانها به « تدبّر» در آیات و مقاصدش فرا خوانده است: «كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ» (ص /29). و فهم «الهی بودن قرآن» را منوط به تدبّر در آن نموده است: «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فيهِ اخْتِلافاً كَثيرا» (نساء /82). بی تردید بدون «تدبّر» در قرآن و «فهم» آیات آن نمیتوان جان و روان را از کوثر زلال و اقیانوس بیکران آن پاک و مصفّا ساخت و هم چنین نمیتوان در «فتنههای تاریک و ظلمانی»، از نور درخشان قرآن برای رهیدن از سرگردانی و گمراهی هدایت جست و نیز بدون تدبر، نمیتوان زیباییهای قرآن را احساس کرد و به شگفتیهای بی پایانش پیبرد امّا آیا بدون فهم درست معنای واژگان قرآن تدبّر امکانپذیر است؟ و آیا بدون معنی شناسی مفردات آیات، ارائه تفسیر دقیق و تازه از مفهوم آیات ممکن است؟.
2. مفردات در تفسیر و علوم قرآنی همان «تک واژههای آیات قرآن» است. اما درباره «علم مفردات»، برخی قرآنپژوهان معاصر تعریف ذیل را برای دانش مفردات قرآن پیشنهاد کردهاند: «دانشی است که درباره معنای اصلی و معنای مراد کلمات قرآن در هر آیه و ارتباط این معانی با معنای اصلی کلمه بحث میکند.»( درآمدی بر دانش مفردات قرآن، ص6) شاید بتوان تعریف جامعتری با توجّه به منابعی که از ابعاد گوناگون به پژوهش درباره مفردات قرآن پرداختهاند، ارائه داد: «دانشی است که درباره «تک واژگان آیات قرآن» از نظر ریشه و اشتقاق لغوی، نقش تركيبي كلمات در جمله، دلالت بر معنا (معنای اصلی، مراد استعمالی و جدی واژگان)، شیوه نگارش و نحوه تلفظ، لهجههای غیر قریشی و واژگان اعجمی در قرآن بحث و گفتگو میکند». غرض این دانش کشف و بررسی معنای اصلی و حقیقی، مفاد استعمالی و مراد جدّی واژگان قرآن کریم است. غریبالقرآن، وجوه و نظائر، لغاتالقرآن، معرّبالقرآن، مجازاتالقرآن و قراءاتالقرآن از جمله شاخههای مهمّ دانش مفردات به شمار میروند.
معنای مفردات رکن اساسی در تفسیر قرآن
3. در اهمیت و ضرورت معناشناسی مفردات قرآن بلکه فراگیری دانش مفردات قرآن سخن بسیار است. آگاهی از معنای مفردات قرآن رکنی اساسی در تفسیر آیات قرآن به شمار میرود. زیرا فهم درست آیات کریمه، متوقف بر فهم واژگان آن است. راغب در مقدّمه کتابش «المفردات» میگوید: «پژوهش در الفاظ مفرده قرآن مقدم بر دیگر شاخههای علوم قرآن(تفسیر) است.» به تعبیر او بدست آوردن معانی مفردات قرآن مانند خشتی است که در بناء ساختمان نقشی اساسی ایفا میکند» از مجاهد مفسّر مشهور تابعی نقل است که: «هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان دارد، اجازه ندارد بدون آگاهی از لغات عرب، در تفسیر کتاب خدا سخن بگوید»(البرهان فی علومالقرآن، ج1، ص292) برای مثال اگر معنای واژههای «عَسْعَسَ»، «عُتُلٍّ» و «زَنِيمٍ» در دو آیه ﴿ وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ﴾ (التکویر:17) و ﴿ عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِكَ زَنِيمٍ﴾ (قلم:13) ندانیم یا غلط معنا کنیم، فهم کلّ آیه نیز مجهول یا نادرست خواهد بود. گاهی به دلیل فارسیزدگی و اتّکا به فهم خود از مفهوم فارسی واژهای که در نوشتار و شنیدار همانند واژه عربی است، فهم و تفسیر ما از واژگان قرآن دچار آسیب میشود. مانند ترجمه «عزیز» به «ارجمند» و «طوفان» به «توفان»(تندباد، بادشدید) که صحیح آن، «توانای شکست ناپذیر» و «سیلاب، آبی که همه جا را فراگرفته» است.(مفردات راغب) گاهی واژگان لفظ مشترک هستند و ما فقط یک معنای آن را میدانیم، در حالی که معنای دیگرِ آن مراد و مقصود است. زرکشی در کتابش به واژه «أبّا» در آیه کریمه «وَ فاكِهَةً وَ أَبًّا» (عبس : 31) مثال زده و هفت قول درباره معنای آن نقل کرده است.(البرهان فی علومالقرآن، ج1، ص399) است و یا واژگانی در قرآن تکرار شده و بر حسب سیاق آیه، در معنایی به کار رفتهاند. مانند واژه «فتنه» که به گفته دامغانی() در یازده معنا مانند شرک، عذاب و بلا، و واژه «هدی» در هفده وجه معنایی مانند ایمان، معرفت و کتب، در قرآن به کار رفتهاند.(الوجوه و النظائر).
گاهی هم واژگان قریبالمعنا دارای تفاوت معنایی در استعمالات عرفی هستند یا اینکه پژوهشگری مبنایش در فقهاللغة یا تفسیر قرآن انکار ترادف است. در این صورت باید تفاوت اینگونه مفردات قرآن، دقیق بیان شود. برای مثال باید در دانش مفردات قرآن بررسی کرد که آیا فتنه، امتحان و بلاء در آیات کریمه: «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ» (العنكبوت: 2 )؛ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ … » (الممتحنة: 10) و «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ» (البقرة : 155) مترادفاند یا تفاوت معنایی دارند؟ و یا «غالب» و «قاهر» در آیات کریمه: « وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ هُوَ الْحَكيمُ الْخَبيرُ» (الأنعام : 18 ) «...وَ اللَّهُ غالِبٌ عَلى أَمْرِهِ ...» (يوسف : 21 ) یکسان معنا و تفسیر میشوند یا متفاوت؟ و از این قبیل است کلماتی چون: محبّت و مودّت، خبر و نبأ، خاضع و خاشع، شکّ و ریب و مریة، مسّ و لمس و... . افزون بر این، جالب است بدانیم برخی مستشرقان از رهگذر شناسایی و معنیشناسی مفردات و کلمات کلیدی قرآن (الله، اسلام، ایمان، کافر، نبی، رسول) به دنبال کشف جهانبینی قرآن یعنی طرز نگرش قرآن نسبت به جهان بودهاند.(خدا و انسان در قرآن، ایزوتسو، ص4 و 22) بودهاند. امور یاد شده و موارد دیگر، همه دلالت بر ضرورت، اهمّیت و فائده فراگیری دانش مفردات و معناشناسی واژگان قرآن میکند. دانشی که جزء و زیر مجموعه علوم قرآنی و تفسیر قرار میگیرد.
2 روش در معناشناسی
4. به طور کلّی برای معناشناسی مفردات قرآن دو روش وجود دارد: شیوه نخست همان شیوه رایج و تقلیدی است که با مراجعه به معاجم لغت یا منابع غریبالقرآن مانند «مفردات الفاظ القرآن» راغب اصفهانی انجام میگیرد. شیوه دیگر روش تحقیقی ـ اجتهادی یا «مفردشناسی روشمند» است که در آن افراد میتوانند پس از شناسایی مبانی و آگاهی از ضوابط و مراحلی خاصّ، خود به معنای دقیق واژه دست یابند. این راه از آن جهت مهمّ و ضروری است که تبیین صحیح و پیمودن درست فهم واژگان قرآن را ضابطهمند و قانونمدار میکند و از ورود تفسیرهای ذوقی، سلیقهای و استحسانی جلوگیری مینماید.
توضیح مطلب این است که روش (منهج، method) به معنای «مجموعه شیوهها و تدابیری که برای شناخت حقیقت و برکناری از لغزش به کار برده میشوند.»(بررسی مکاتب و روشهای تفسیری، ج1، ص13) یا «قواعد قطعی و مستحکمی که انسان با رعایت دقیق آن از خطا ایمن میماند.»(همان، ص15) یا «شیوههای درست انجام دادن کار بر اساس اصول، قوانین و قواعد مشخّص و وسیله مناسب به صورت آگاهانه برای دستیابی به حقیقت دانستهاند.»( مقاله «روششناسی و جایگاه آن در سیاستگذاری دولتی»، مجله عیار پژوهش در علوم انسانی، شماره اوّل) از آن جهت که ابزار مناسب برای رسیدن به مقصد و کشف واقعیت است، در علوم مختلف از جمله دانش تفسیر اهمّیت و جایگاه ویژهای دارد. زیرا هدف و مقصد مفسّر، فهم معنا و کشف مراد جدّی آیات قرآن است. از این رو راهکاری که برای رسیدن به این مقصد برمیگزیند، «روش تفسیری» و چنین تفسیری «تفسیر روشمند» نام دارد. برای مثال مفسّری که برای کشف معنا و مقصود آیات فقط یا در بیشتر موارد از تدبّر در سیاق خود آیات و کمک گرفتن از آیات دیگر استفاده میکند، روش تفسیریاش «قرآن به قرآن» و اثرش «تفسیر روشمند قرآن به قرآن» یا «تفسیر روشمند وحی به وحی» است.
بنابراین با توجّه به اینکه روش تفسیر همان «راهکار و کوششهای مختلف یک مفسّر برای فهم و آشکار کردن معنا و مقصود آیات» است، و منهج تفسیری «شیوه تفسیری خاصّی است که مفسّر بر اساس افکار و عقاید و تخصص علمی خود در تفسیر آیات قرآن به کار میگیرد»(مکاتب و روشهای تفسیری، ج1، ص13 و 16)، میتوان «مفردشناسی روشمند آیات قرآن» را به مجموعه «راهکارها، روشها، مبانی، قواعد و ضوابط، و منابعی که مفسّر آنها را در فرایند معناشناسی و تفسیر تک واژگان قرآن به کار میبرد»، تعریف کرد.
ادامه دارد ...
انتهای پیام