به گزارش ایکنا، پیشرفت هر جامعهای بسته به توجه ویژه به کانون خانواده است؛ فرقی هم نمیکند که این پیشرفت مادی باشد یا معنوی، در هر صورت وجود خانواده و استحکام این نهاد مقدس زمینهساز بسیاری از پیشرفتهاست. وقتی به انسانهای موفق در جامعه نگاه میاندازیم، حتماً در اکثر موارد پشتوانه این موفقیت را باید در داشتن خانوادهای سالم و منسجم بیابیم.
رهبر معظم انقلاب در این باره میفرمایند: «مسئله خانواده، مسئله بسیار مهمی است؛ پایه اصلی در جامعه است، سلول اصلی در جامعه است... جامعه اسلامی، بدون بهرهمندی کشور از نهاد خانوادهی سالم، سرزنده و بانشاط، اصلاً امکان ندارد پیشرفت کند؛ به خصوص در زمینههای فرهنگی و البته در زمینههای غیرفرهنگی، بدون خانوادههای خوب، امکان پیشرفت نیست، پس خانواده لازم است. حالا نقض نشود که شما میگویید در غرب خانواده نیست، پیشرفت هم هست. آنچه امروز در ویرانی بنیاد خانواده در غرب روز به روز بیشتر دارد، نمودارهایش ظاهر میشود، اینها اثرش را خواهد بخشید؛ هیچ عجلهای نباید داشت. حوادث جهانی و حوادث تاریخی اینجور نیست که زودبازده و زوداثر باشد؛ اینها به تدریج اثر خواهد گذاشت؛ کما اینکه تا حالا هم اثر گذاشته است. آن روزی که غرب به این پیشرفتها دست پیدا کرد، در آنجا هنوز خانواده سر جای خودش بود.»[1]
اگر تأثیر خانواده در پیشرفت مادی و معنوی تکتک انسانها که موجب تعالی روزافزون جامعه نیز میشود، به این میزان حیاتی باشد، حفظ این کانون از اوجب واجبات است. حفظ نظام خانواده به فراهم کردن شرایطی بستگی دارد که آن محیط را به محیطی همراه با آرامش، نشاط، سلامت مادی و معنوی مبدل سازد. در تعالیم دینی ارتباط با خدا راه ایجاد آرامش معنوی، نشاط حقیقی و رضایت از زندگی معرفی شده است و در این باره تعالیم زیادی خصوصاً در حوزه خانواده وجود دارد تا خانواده با رنگ و بوی خدایی استحکام هر چه بیشتری پیدا کند.
خداوند رحمان در قرآن کریم به صراحت درباره زندگی کسانی که از او دوری کردهاند سخن میگوید و میفرماید: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکًا وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَی؛[2] و هر کس از هدایت من [که سبب یاد نمودن از من در همه امور است] روی بگرداند، برای او زندگی تنگ [و سختی] خواهد بود، و روز قیامت او را نابینا محشور میکنیم.»
دنیای غرب برای استثمار انسانها و به بردگی در آوردن آنها به جهت رسیدن به مطامع خود، در دهههای اخیر سعی داشته است نهاد خانواده را تضعیف نماید و برای تضعیف این نهاد کوشش کرده تا ارتباط انسان را با خدا قطع نماید و او را از اصلیترین منبع عزتبخش بیبهره و محروم نماید. اکنون باید برخلاف خواسته سردمداران دنیای کفر، بیشتر از قبل کوشش کرد تا این ارتباط، قویتر شود؛ بنابراین باید تلاش کرد تا خدا را به درون خانهها برد و در حفظ و حراست از آن کوشش نمود و از این رهگذر بنیان خانواده به عنوان اصلیترین هسته جامعه، محکم و پابرجا بماند.
در این باره زن و شوهرها نسبت به هم و والدین محترم نسبت به فرزندان خود وظایف اصلی را به عهده دارند آنها باید به نحوی دین خدا را برای اعضای خانواده تبلیغ نمایند که خدا در دلهای آنها جا باز کند. دین اسلام به عنوان دین برگزیده از جانب خداوند برای انسان، تعالیم زیادی در این باره دارد که با روشهایی که پیشنهاد میدهد میتوان این آموزشهای حیاتی را به درون خانه برد؛ برخی از مؤثرترین این روشها و قالبها به شرح زیر است:
بسیاری از ما ممکن است برای تبلیغ دین و تشویق اعضای خانواده به مسائل مذهبی، به آنها تذکرات زیادی بدهیم که در بسیاری موارد ملالآور نیز باشد. امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: «کُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ لِیَرَوْا مِنْکُمُ الِاجْتِهَادَ وَ الصِّدْقَ وَ الْوَرَع؛[3] مردم را به غیر از زبانتان دعوت به دین کنید، تا سعی و کوشش و درستی و پرهیزگاری و خویشتن داری را از شما مشاهده کنند.» هر عضو خانواده همین که عمل خالصانه و صادقانه و البته بر مبنای دینِ دیگر عضو خانواده را ببیند، دلش برای پذیرش آن آموزهها آمادهتر خواهد بود.
بهترین دستورات دینی را اگر در فضایی متشنج و با حالتی عصبی بگوییم در طرف مقابل اثر نخواهد کرد. در تبلیغ و ترویج دین که یک امر کاملاً تربیتی است، در فضای خانواده که یک فضای حساس است و مراقبت بیشتری نیاز دارد، شرط اصلی تأثیرگذاری، حفظ آرامش و دوری از حالتها عصبی است.
امام علی (ع): «لا أدَبَ مَعَ غَضَبٍ؛[4] با خشم، تربیت [ممکن] نیست.» ورود به مسیر عصبیت، خروج از فضای تربیت تلقی میشود. علت این مسئله نیز کاملاً مشخص است ایشان در حدیث دیگری علت این خروج را توضیح میدهند و میفرمایند: «بِئْسَ الْقَرِینُ الْغَضَبُ یُبْدِی الْمَعَایِبَ وَ یُدْنِی الشَّرَّ وَ یُبَاعِدُ الْخَیْر؛[5] خشم همنشین بسیار بدی است: عیبها را آشکار، بدیها را نزدیک و خوبی ها را دور میکند.»
گذشت، ایثار و احسان کردن نیز از جمله مواردی است که نقش حیاتی در باز کردن قفلهای ترویج دین در فضای خانواده دارد. در مقابل بدیهای اعضای خانواده اگر به خاطر خدا گذشت شود و بر طبق دستورات دینی عمل شود، حتماً ارتباط قلبی اعضای خانواده مستحکمتر خواهد شد و پذیرش برای انجام فرائض دینی بالاتر خواهد رفت. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلَا السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ؛[6] و نیکی با بدی یکسان نیست [بدی را] با آنچه بهتر است دفع کن، آنگاه کسی که میان تو و میان او دشمنی است گویی دوستی یکدل میگردد».
همه این موارد یک پیام کلی دارد و آن این که میتوان با عبور از لایههای ظاهریِ هر عضو از خانواده وارد لایههای عمیقتر دل و جان او شد و در گرایشهای او تأثیر گذاشت و ترویج و تبلیغ ارتباط با خدا و همچنین دل سپردن به آموزههای دینی را به بهترین شکل ممکن در وجود او نهادینه کرد و با استفاده از آن به حفاظت بهتر و کاملتر از خانواده پرداخت تا در برابر هجمههای دشمن بتواند به بهترین نحو ممکن از خود محافظت کند.
نویسنده: مصطفی راهی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. بیانات مقام معظم رهبری در سومین نشست اندیشههای راهبردی ا موضوع زن و خانواده، ۱۳۹۰/۱۰/۱۴
2. سوره طه، آیه124.
3. الکافی، نویسنده: محمد بن یعقوب کلینی، ج2، ص105، انتشارات دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1407.
4. غرر الحکم و درر الکلم، امام علی (علیه السلام)، عبد الواحد بن محمد آمدی، انتشارات دار الکتب الاسلامی، قم، 1410.
5ترجمه تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، نویسنده: مصطفی درایتی، ص404، انتشارات مرکز النشر التابع لمکتب الاعلام الاسلامی، قم، 1366.
6.سوره فصلت، آیه34.