به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین علی نصیری، استاد سطح خارج حوزه علمیه، امروز، سوم آذرماه، در ادامه مباحث نقد آرای سها در نقد قرآن در فضای مجازی، گفت: یکی از نقدهای سها به قرآن کریم آن است که مطالب این کتاب الهی، تکراری است و تقریباً صفحهای نیست که قیامت و توحید در آن وجود نداشته باشد و کسی که بقره را بخواند، با خواندن مابقی آیات چیزی به دانش او اضافه نمیشود.
وی افزود: به عنوان نمونه میگوید اسم حضرت موسی 136 بار و داستان او در 34 سوره قرآن تکرار شده است. او آورده که عبارت «جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ، 40 بار؛ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا، 9 بار، وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنْفَعُهُمْ، 10 بار و اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ، هفت مرتبه تکرار شده است؛ حاصل سخن وی این است که قرآن کتابی بیش از اندازه پرتکرار است.
نصیری در پاسخ به این شبهه تصریح کرد: اول اینکه تکرار با توجه به هدف، مقصود و غرضی که صاحب سخن دارد، قابل توجیه است؛ ضمن اینکه تکرارهای قرآن هدفمند و توزیع شده است که بنده نام آن را مهندسی روشمند میگذارم؛ یعنی قرآن هم ساختارها و هم محتوا را طوری تنظیم کرده که تکرار ممل به ذهن متبادر نشود. ثانیاً باید پرسید که آیا تکرار همیشه بد و منفی است؟ مثلاً در سبک شعری روش ترجیعبند را داریم و ابیاتی با یک بیت ثابت به هم وصل میشوند.
استاد خارج حوزه علمیه بیان کرد: مگر در ترجیعبند معروف سعدی کلمه «بنشینم و صبر پیش گیرم/ دنباله کار خویش گیرم» چند بار تکرار نشده است؟. در مورد شعرای بزرگ که خود سها گفته اشعارشان فرازمند و از قرآن زیباتر است، ببینیم چگونه است؟؛ در شاهنامه 140 بیت با واژه خرد آغاز شده است و واژه سخن به اشکال مختلف حدود دوهزار بار در سراسر شاهنامه آمده است.
وی اضافه کرد: سعدی واژه دوست را 70 بار استفاده کرده است؛ دل، سعدی، عشق، همه، غم، روز و ...از واژگان پرتکرار در اشعار وی هستند؛ همچنین واژه دل در 495 غزل حافظ 86 بار تکرار شده و جان، راه، عشق، چشم، زلف، باده و خون و یار تقریبا در تمامی غزلها وجود دارد. در اشعار مولوی هم واژه جان 94 بار و واژههای چشم و شب و خدا و دل و یار و ... جزء پرکاربردترین واژگان است و در کلیات نیما یوشیج هم واژه صبح بارها تکرار شده است، لذا تکرار لزوماً چیز بدی نیست.
بنیانگذار مؤسسه بنیاد وحی و خرد اضافه کرد: حافظ روی سیر و سلوک و جنبههای عرفانی تمرکز دارد، لذا برخی واژهها تکرار شده است، اما شعر سعدی چون معطوف به اجتماعیات است، واژه دوست، دل و ... تکرار میشود و شاهنامه چون جنبه عقلمداری قوی دارد، واژه خرد در آن تکرار شده است؛ مهمترین آرمان قرآن هم، هدایت بشر به سمت مسیر صلاح و درست و معرفی خداوند است، لذا روی مبدأ و معاد تمرکز زیاد دارد و پایههای این ستون بر توحید و معاد و نبوت استوار است، بنابراین تکرار این سه محور کاملاً توجیهپذیر و ضروری است.
وی افزود: اگر ما چند سفر هوایی با مسافران یکسان داشته باشیم، خدمه پرواز در تمامی این سفرها توضیحات ایمنی را به دو زبان بیان میکنند؛ آیا این مسافران حق دارند بگویند چرا اینقدر این مهمانداران این مطالب را تکرار میکنند؟ در اینجا آنقدر تأمین امنیت و جان مسافران مهم است که تکرار بارها و بارهای این دستورات هم سبب ناراحتی مسافران نمیشود، زیرا در صورت حادثه، باعث نجات جان آنان میشود.
نصیری بیان کرد: بخش عمده بلکه همه موارد تکرار قرآن از این جهت است؛ یعنی تکرار قرآن در حول محور خدا و معادباوری به علت آن است که این مقولات بنیاد باورهای یک مؤمن را تشکیل میدهند که غفلت از آن سبب سقوط به ورطهای است که سعادت دنیا و آخرت او را تحت الشعاع قرار میدهد، لذا در سوره رحمان 31 بار آیه «فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ» تکرار شده و قرآن قلب انسان را مخاطب قرار داده است.
نصیری با بیان اینکه تکرارهای قرآن مهندسی شده است، تصریح کرد: به عنوان نمونه، داستان موسی در حدود 30 سوره از بقره تا فرقان و شعرا و صف و فجر و ... بیان شده است؛ در توزیع این داستان شاهدیم که روش خاصی حاکم است. در برخی سورهها اشاره اجمالی و در برخی تفصیلی است؛ داستان موسی 4 محور دارد؛ از دوره ولادت تا جوانی و کشتن فرد قبطی مرحله اول است؛ مرحله دوم حضور در مدین و ازدواج با دختر شعیب، مرحله سوم ابلاغ رسالت با دعوت فرعون به خداباوری تا ماجرای رود نیل و سپس مرحله چهارم ماجرای بعد از نیل تا وفات موسی؛ در سوره بقره جریان استسقاء، طعامخواهی و گاو بنی اسرائیل بیان شده که برای مرحله چهارم است؛ در سوره مائده ماجرای دوره پایانی حیات موسی و جنگ با ساکنان فلسطین است؛ در سوره اعراف، مرحله سوم تا غرق شدن فرعون و در سورههای یونس و ابراهیم و ... همین ماجرا به صورت خلاصه و در کهف فقط ملاقات موسی با خضر است. در سوره طه، دو مرحله اول و دوم با تفصیل و بخشهایی از سوم و چهارم تفصیل شده است و جامعترین تصویر ساخته شده از موسی در سوره قصص بیان شده است؛ بنابراین این روش قرآن است و نه تکرار ممل.
وی افزود: نمونه دیگر در بحث محبت و انفاق به والدین و اقربین و مساکین و ... است؛ در آیه 83 بقره «وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ ... » و آیه 215 این سوره «يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ ...» و در سوره نساء و آیات دیگر هم بحث انفاق و محبت بیان شده، اما در آیه 83 تعبیر ابن السبیل نیست که در 215 اضافه شده است. همچنین در آیه 36 سوره نساء سه نوع همسایه یعنی جار ذی القربی، جارالجنب و صاحب بالجنب افزوده شده است «وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِيلِ». یعنی تکرارها متفاوت است و غیرممل.
انتهای پیام