
هر ساله بیستم تا بیستوششم آذرماه به بزرگداشت هفته پژوهش اختصاص پیدا میکند. امسال نیز برای این هفته شعار «پژوهش و فناوری؛ پشتیبان تولید» در نظر گرفته شده است اما نباید فراموش کرد که صرفاً با نامگذاری یک روز نمیتوانیم کمکاریهای موجود در این عرصه را توجیه کنیم چراکه اساساً حوزه پژوهش، حوزه مغفول یا حداقل کمتر مورد توجه واقع شدهای در همه زمینههای برنامهریزی در کشور است. به گفته بسیاری از محققان و پژوهشگران، مشکل عمده در حوزه پژوهش به نظام آموزشی و دانشگاهی کشور برمیگردد که نتوانسته است این خلأ را برطرف کند.
امروز بسیاری از پژوهشگران آن طور که خودشان میگویند بنابر علاقه شخصی پا در این مسیر میگذارند یا سالهاست در این مسیر تلاش میکنند. بدون تردید آن چیزی که کشور در همه حوزهها به ویژه حوزه اجتماعی به آن نیاز دارد، تحقیق، آموزش و پرورش است و یکی از اضلاع این مثلث توجه جدی حوزههای دانشگاهی به این مسئله و از طرف دیگر توجه مدیران کشور به بحث تحقیق و پژوهش چه به لحاظ حمایت مادی و معنوی از پژوهشگران و چه به لحاظ برگزاری مستمر جلسات هماندیشی است که منحصر و مختصر به یک روز ویژه و مناسبت خاص نشود.
در گفتوگوی پیش رو با سیدحسین سراجزاده، جامعهشناس ایرانی و عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی صحبت کردهایم و نظر او را در مورد نیازهای موجود در مقوله پژوهش و چالشهای پیش روی پژوهشگران جویا شدیم. او که به عنوان رئیس انجمن جامعهشناسی ایران فعالیت میکند، دارای مدرک دکترای جامعهشناسی از دانشگاه اسکس(Essex) انگلستان و عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی است. سراجزاده بارها بهعنوان پژوهشگر نمونه و برتر در کشور انتخاب شده و بیش از دهها مقاله معتبر در مجلات معتبر داخلی و بینالمللی و چندین کتاب در زمینه علوم اجتماعی و جامعهشناسی ارائه کرده است.
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران در گفتوگو با ایکنا در پاسخ به این سؤال که «تا چه اندازه تصمیمات اجتماعی و فرهنگی کشور مبنای پژوهشی دارد؟» اظهار کرد: متأسفانه تصمیمات اجتماعی و فرهنگی دستگاههای اجرایی مبنای پژوهشی ندارد و توجه کمی به پژوهشها و نظرات کارشناسی درباره موضوعات اجتماعی و فرهنگی میشود. البته این موضوع بدان معنا نیست که درباره موضوعات مدنظر، پژوهش و تحقیق انجام نمیشود بلکه گاهی پژوهش هم انجام میشود یا به دستگاههای اجرایی سفارش پژوهش داده میشود، اما در زمان تصمیمگیری توجه چندانی به نتایج پژوهشها نمیشود.
سراجزاده افزود: بسیار دشوار است که بخواهیم به ارائه درصد و آمار از پژوهش محور بودن تصمیمات اجتماعی بپردازیم، اما اصولاً در تصمیمات مدیریتی رویکرد پژوهشمحور بر مبنای نظرات کارشناسی رویکرد غالبی نیست؛ در نتیجه تصمیمگیریها بدون مطالعه انجام میشود البته این موضوع بدان معنی نیست که هیچ دستگاهی رویکرد پژوهشمحور ندارد، اما باید گفت که در اکثریت مواقع پژوهش محوری، رویکرد غالبی نیست.
فرهنگ پژوهشمحوری در نظام مدیریتی نداریم
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی تصریح کرد: چون رویکرد غالب دستگاههای اجرایی پژوهشمحور نیست، در نتیجه گاهی تصمیمات حتی بدون مطالعه انجام میشود؛ گاهی اوقات مطالعه صورت میگیرد و کارشناسان نظر میدهند، اما تصمیمات تحت تأثیر دیدگاههای سیاسی و ایدئولوژیک از سوی مدیران اتخاذ میشود و به آن نظرات و نگاههای کارشناسانه هیچ توجهی نمیشود؛ در نتیجه چون رویکرد غالب، اتخاذ تصمیم براساس نظرات کارشناسانه و مبتنی بر پژوهشهای علمی نیست میتوان گفت که ما فرهنگ پژوهشمحوری در نظام مدیریتی خود نداریم.
سراجزاده معتقد است که بسیاری از تصمیمات و سیاستگذاریها بدون مطالعه اتخاذ میشود و تحت تأثیر منافع و مبتنی بر منافع گروههای خاصی گرفته میشود. گاهی اوقات تصمیمات متأثر از چارچوبهای فکری، عقیدتی، ارزشی و ایدئولوژیک گروههای خاصی است و ترکیب این موارد باعث میشود که در بسیاری از زمینهها مانند سیاست خارجی، اقتصاد و در برنامهریزیهایی که برای امور اجتماعی و فرهنگی انجام میشود یا در نوع مواجهه با مسائل اجتماعی و فرهنگی و در نوع مواجه با برخی از اعتراضات و مطالبات شهروندان دچار مشکلات فراوانی شویم. همه این تصمیمگیریها عمدتاً مبتنی بر دیدگاههای علمی و کارشناسی برای حل مسئله نیست و رویکرد غالبی است که متأسفانه در نظام مدیریتی وجود دارد.

رئیس انجمن جامعهشناسی ایران در پاسخ به این سؤال که «پژوهشمحور نبودن تصمیمات اجتماعی چه چالشهایی به همراه دارد؟» گفت: بدون تردید چالشها همان مشکلات ریز و درشتی است که ما امروز در سطح کشور و در موضوعات مختلف با آن روبرو هستیم که برخی از آن مشکلات هم به مرزهای بحرانی رسیده است. بدون تردید پیامد عدم پژوهش محور بودن تصمیمات اجتماعی مشکلات و فشاری خواهد بود که بر زندگی مردم وارد میشود و این فشار یک نوع رابطه نامطمئن بین نظام مدیریتی و سیاسی و مردم ایجاد میکند، که سبب کاهش سرمایه اجتماعی نظام مدیریتی کشور و پیچیده شدن و مشکلاتی که با آن روبرو هستیم، خواهد شد. بدون تردید این مشکلات ناشی از بیتوجهی به امر پژوهش و تصمیمسازیهای مدیریتی و عدم توجه به نظرات کارشناسانه است.
راهکارهای تغییر رویه مدیریتی به پژوهش محوری
سراجزاده در ادامه به ارائه راهکار درباره تغییر رویه مدیریتی به پژوهش محوری پرداخت و گفت: مهمترین راهکار، تغییر رویکرد در رویه مدیریتی است که در جامعه وجود دارد یعنی ما نیازمند این هستیم که نوعی نظام حکمرانی ایجاد کنیم که این نظام حکمرانی به علم اهمیت دهد و دانایی محور باشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی افزود: این رویهها زمانی کنار گذاشته میشود که کارآمدی و مشروعیت برای مدیریت و حکومت اهمیت پیدا کند، یعنی اینکه حکومت باید فکر کند که چگونه کارآمد شود تا از مقبولیت و مشروعیت کافی در بین مردم برخوردار باشد. لازمه تحقق این دو مورد این است که تصمیمات مدیریتی بتواند پاسخگوی مطالبات مردم باشد و بتواند مسائل و مشکلات مردم را حل کند و فکر نکند به هر ترتیبی چه با استفاده از زور و چه با استفاده از انواع لطایفالحیل و پیرو تبلیغات، فضاسازیهای رسانهای میتواند به هر ترتیبی به مدیریت و حکمرانی خود ادامه دهد.
سراجزاده معتقد است که باید تغییری در سیستم مدیریتی کشور ایجاد شود تا مسئولان متوجه شوند به کارآمدی و مقبولیت نیاز دارند؛ سپس برای تأمین این کارآمدی و مقبولیت تصمیماتی بر مبنای پژوهش و مطالعات کارشناسی اتخاذ کنند تا بتوانند پاسخگوی مطالبات مردم باشند. لازمه این کار تغییر رویهها در انتخاب مدیران، تغییر معیارها در انتخاب آنان، توجه به تصمیمگیریهای مشورتی، پرهیز از توسل به معیارهای صرفاً سیاسی و ایدئولوژیک برای تصمیمگیری در امور حاکمیتی و مدیریتی جامعه است. اگر این تغییر رویکرد و تغییر فرآیندهای تصمیمگیری اتخاذ نشود آن زمان اصلاً احساس نیازی به امر پژوهش و مطالعه کارشناسی به وجود نمیآید و کماکان، در بر همین پاشنه خواهد چرخید.
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران با اشاره به تأثیر پژوهش بر حل آسیبهای اجتماعی، گفت: مقولات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی یا موارد شاخص در حوزه علوم پایه مانند ساختن ساختمان، طراحی شهر، طراحی نظام ترافیکی از موضوعاتی هستند که وقتی میخواهیم درباره آنها تصمیم بگیریم در وهله نخست نیازمند مجموعهای از اطلاعاتپایه هستیم. به اطلاعاتپایه باید با مطالعات علمی و کارشناسانه برسیم. در وهله دوم وقتی میخواهیم یک نظامی طراحی کنیم باید حتماً از نتایج پژوهشها و مطالعات استفاده کنیم. اساساً برای اتخاذ تصمیماتی که منجر به برداشت از منابع عمومی کشور میشود نیاز به مطالعه و پژوهش داریم.
ضرورت مقابله با فرسایش سرمایههای اجتماعی
وی افزود: شما وقتی میخواهید یک سد احداث کنید، نیازمند مطالعات کارشناسی فنی و مهندسی است. کنار ساختن این سد باید تبعات ناشی از احداث آن نیز بررسی شود. احداث سد یک سری تبعات بر زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم و یا یک سری پیامدهای زیستمحیطی دارد؛ در نتیجه باید قبل از اینکه تصمیم گرفته شود، درباره همه این پیامدها با توجه به مطالعات کارشناسی به تصویر روشنی برسیم؛ آن زمان حساب هزینه و فایده کنیم و تصمیم صحیح را اتخاذ کنیم، اما اگر مطالعه نشده و فقط با مطالعات فنی و مهندسی بخواهیم سدی احداث کنیم یک سری پیامدها داریم که بعداً ما را گرفتار میکند.
سراجزاده ادامه داد: همین موضوع آب که امروز به مسئله بحرانی تبدیل شده است نیز نتایج این تصمیمگیریهای بدون مطالعات همه جانبه است. زمانی فکر میکردیم که آب یک مسئله فنی و مهندسی است که برای مثال تونل بزنیم، آب جابجا کنیم، چاه حفر کنیم، اما بدون تردید اینیک موضوع اجتماعی و فرهنگی است و ابعاد اجتماعی و فرهنگی دارد؛ در نتیجه باید قبل از تصمیم گرفتن به پیامدهای آن تصمیم توجه شود.
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران در پایان گفت: در موضوعات فرهنگی نیز مانند گذران اوقات فراغت باید ابتدا مطالعه و پژوهش انجام شود. پیشنهاد میکنیم برنامهای که مدنظر قرار دارد ابتدا ارائه شود تا مشخص کنیم چقدر زمینه جذب آن وجود دارد و چقدر جامعه آماده پذیرش آن است و تا چه اندازه میتواند مقاومت در جامعه ایجاد کند. تمامی این موارد موضوعاتی هستند که با مطالعات کارشناسی قابل بررسی و رفع است لذا قبل از تصمیمگیری اگر به این موضوعات توجه شود، عوارض منفی کمتری خواهد داشت.
انتهای پیام