آنان كه رشد كردهاند و از پوستهایشان بيرون آمدهاند، ديگر نمىتوانند به پوستهایشان بازگردند و ديگر نمىتوانند به زندان روى بياورند؛ زيرا وسعت وجودى آنها در اين تنگنا نمىگنجد. اين حرفى است كه باید... همه با هم به آن بيانديشند و از رشد و وسعت و سعه وجودى انسان به راز شهادت و اشتياق به مرگ برسند. آبها به ته كاسهها قانع هستند. با شروع حرارت و تبخير، وسعت و گسترش وجودى آنها شكل مىگيرد و اگر سرپوش اجل در كار نباشد، يک آن، اين روحهاى گسترده در اين ظرفها باقى نمىمانند كه شور پرواز، اشتياق فرار و بىقرارى آگاه در كار است. [استاد علی صفایی حائری؛ کتاب ذهنیت و زاویه دید، صفحه ۱۰۶]