حجتالاسلام والمسلمین سیدقاسم رزاقی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و مجتمع آموزشی امام خمینی(ره) در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) در خصوص قیام عاشورا و تأثیر آن در جامعه کنونی گفت: حرکت امام حسین(ع) در راستای یک هدف عظیم اجتماعی به نام حقگرایی بود. عالم تکوین بر اساس حق آفریده شده، خداوند نیز حق را اساس عالم قرار داده و دعوت اسلام نیز به حق است و این حقانیت در قرب به حق می تواند معنا پیدا کند.
وی افزود: در روایات متعددی که وارد شدهاست، اهل بیت(ع) معیار حق خوانده شدهاند. با بررسی روایات و قرآن به این نتیجه میرسیم که عالم بر اساس حق دائر شده و دوام یافتهاست و اهل بیت(ع) نیز معیار حق هستند. از آنجا که اسلام نیز دین تسلیم است، اولین پیامی که نهضت عاشورا برای زندگی کنونی ما در بر دارد همان حقگرایی است.
نقش قیام عاشورا در تقریب مذاهب و جوامع
وی با اشاره به حقگرایی خاطرنشان کرد: وقتی خشوع در برابر حق مطرح باشد، موضوع از ارتباط به شیعیان خارج میشود و به اهالی تسنن، پیروان همه ادیان و تمام بشریت تسری پیدا میکند. درک حقیقت حرکت امام حسین (ع) که همان محوریت حق است، باعث ایجاد اجماعی بین انواع بشر میشود. با تبیین حقانیت در قیام کربلا میتوان بشریت را در محور حق گرد آورد. بنابراین حرکت امام و قیام کربلا نقش عمدهای نه تنها در تقریب همه مذاهب، بلکه پیروان همه ادیان و کل بشریت خواهد داشت.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی درباره پیامهای عاشورا گفت: نهضت عاشورا و امام حسین(ع) مانند قرآن بطنهای متعدد دارد. همانطور که قرآن کتاب صامت و باعث هدایت بشری است و امام نیز قرآن ناطق است و هدایت بشری را در خود دارد. به همان ترتیب که نمیتوان به کنه قرآن پی برد، کسی نمیتواند ادعا کند که به تمام بطون، پیامها و معارف نهضت عاشورا پی برده و تمام پیامهای آن را استخراج کردهاست.
تکلیفگرایی و ولایتمداری از پیامهای عاشورایی است
وی با اشاره به برخی از معارف نهضت عاشورا مانند حقگرایی، عدالتطلبی، معادباوری، پیامهای مختلف اخلاقی و درسهای زندگی افزود: دو پیام از پیامهای نهضت عاشورا در ارتباط با زندگی کنونی ما بسیار با اهمیت است که یکی تکلیفگرایی و دیگری ولایتمداری است.
این استاد تاریخ مجتمع آموزشی امام خمینی(ره) بیان کرد: در بحث تکلیفگرایی، میبینیم که همه انبیاء و اولیا بر اساس تکلیفگرایی عمل کردهاند. به عنوان مثال، حضرت ابراهیم(ع) بر اساس تکلیفگرایی تصمیم به قربانی کردن فرزند میگیرد یا حضرت امیرالمؤمنین(ع) در مدینه در بستر پیامبر خوابیدند یا بیست و پنج سال سکوت کردند و به تعبیر خودشان، استخوان در گلو و خار در چشم نگه داشتند. این اقدامات در راستای تکلیفگرایی صورت گرفته است.
وی در ادامه تصریح کرد: امام حسین(ع) درحرکتی آگاهانه دست به قیام زد. امام حسین(ع) احوال مردم عراق را از فرزدق شاعر جویا شده بود و وی گفت: دلهای مردم با توست ولیکن شمشیرشان با بنی امیه است. امام(ع) نیز در پاسخ گفت: اگر پیشآمدها طبق مراد باشد، خدا را بر نعمتهایش شکر گوییم و اگر پیشآمدها طبق مراد نبود، آن کس که نیت حق و تقوا بر دلش حکومت میکند، از مسیر صحیح خارج نشود و ضرر نخواهد کرد.
دبیر تربیتی گروه تاریخ مجتمع آموزشی امام خمینی(ره) گفت: امام حسین(ع) در اولین مواجهه با سپاه حر، حدیثی از پیامبر(ص) نقل میکنند که اگر سلطان جائری دیدید که حرام خدا را حلال میکند و عهد خدا را میشکند و باسنت رسول خدا مخالفت میکند، اینها اطاعت شیطان را بر خود لازم میدانند و اطاعت رحمان را ترک گفتهاند، و سپس گفتند من دیدم که این قوم فساد را ظاهر و حدود الهی را ترک کردند و من بهترین فردم که باید در یاری دین خدا قیام کنم. ایشان همینطور در نامه به مردم بصره تأکید میکنند که خدایا تو شاهدی که من برای رسیدن به حکومت و دنیا نیست که قیام میکنیم، بلکه حرکت ما برای عمل به فریضه و احکام تو است، پس ما در همه حال باید در زندگی بدانیم که تکلیف ما چیست. هرکسی در هر کاری باید بداند که تکلیف وی چیست و تنها بر سر تکلیف خود بماند و به آن عمل کند.
ولایتمداری
این بازرس سابق انجمن تاریخ پژوهان با بیان اینکه نکته دوم و مهم نهضت عاشورا بحث ولایتمداری است، گفت: ولایتپذیری یعنی پذیرفتن ولایت اهل بیتی که محور حق هستند. شخص آنها ملاک نیست، بلکه بر اساس معصومیتی که دارند، باید از آنها تبعیت شود. در کلام اهل بیت(ع) آمده که «إِنَّ أَمْرَنَا، صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ، لَا یَحْتَمِلُهُ إِلَّا یتحمله إلا ملکٌ مقرب أو نبیُ المُرسَل أو عَبْدٌ امْتَحَنَ الله قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ؛ امر ولایت از دشوارترین دشواریها است و غیر از ملک مقرب، نبی مکرم یا عبدی که خداوند قلبش را امتحان کرده، آن را نمیپذیرد». این مسئله تا حدی مشکل است که ما بر اساس ظاهر آیات هم میبینیم که حتی حضرت موسی(ع) نیز نتوانست ولایت حضرت خضر(ع) را تاب بیاورد.
موانع ولایتپذیری
وی تصریح کرد: وسوسههای شیطان یکی از موانع ولایتپذیری است. شیطان به دنبال ایجاد نفاق در بین مؤمنین و دوستداران اهل بیت(ع) است. ما در همان صحرای عاشورا شاهد این وسوسهها هستیم. هوای نفس و تبعیت آن نیز از مهمترین موانع است. عافیتطلبی از دیگر موانع است. اگر عافیتپذیر باشیم و خطرپذیری نکنیم در ولایتپذیری مشکل خواهیم داشت. کسی که میتواند نفس و جانش را در راه حق بذل کند، میتواند به ولایت ایمان داشتهباشد. این ولایتپذیری ثمره مهمی در پی خواهد داشت و آن بهرهمندی از سعادت و داشتن دعای خیر پیامبر(ص) است.
نسبت تکلیف و توانایی
وی بیان کرد: طبق آیه شریفه «لاَ یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا کَسَبَتْ وَعَلَیْهَا مَا اکْتَسَبَتْ؛ خداوند هیچ کس را جز به قدر توانایىاش تکلیف نمیکند، آنچه [از خوبى] به دست آورده به سود او، و آنچه [از بدى] به دست آورده به زیان اوست»(بقره/286)، کسی بیش از حد توان خود عملی را نمیتواند صورت دهد و خدا هم از او بیش از توان فرد نمیخواهد. در این میان نکته مهم این است که گاهی ما فکر میکنیم که توان ما کم است، ولی وقتی به سراغ مسئله برویم، متوجه میشویم که توان بسیار بالایی بر انجام عمل داریم.
دبیر سابق انجمن تاریخ پژوهان حوزه علمیه قم در خاتمه گفت: امام حسین(ع) با سنجش توان خود اقدام به قیام کرد، ولی چون ما موفقیت را پیروزی در نبرد میدانیم، تصور میکنیم که امام(ع) عملی خارج از توان خود انجام دادهاست، اما باید بدانیم که هدف امام تبیین فساد حکومت بنی امیه و اصلاح الگوهای دینی و ترسیم مسیر زندگی بوده و ایشان از راه شهادت به هدف خود رسیدهاست. اینکه ایشان از راه شهادت به هدف خود رسیدهاست، نشان میدهد که بین تکلیف و توان ایشان همخوانی وجود داشته و ایشان در خود میدیده است که برای رسیدن به هدف اصلاح دین و امر به معروف و نهی از منکر توانسته زجرها و سختیها را تحمل کند.