به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، نشست خبری نمایش «خواهرانه به وقت خیزران» پیش از ظهر امروز دوشنبه 4 آذر با حضور حسین پارسایی کارگردان، علاءالدین پژهان مدیر هنری، سعید داخ بازیگر، مرتضی مصطفینژاد تهیهکننده در سالن انتظار تالار وحدت برگزار شد.
حسین پارسایی کارگردان نمایش «خواهرانه به وقت خیزران» در ابتدای این نشست گفت: این نمایش از چهارشنبه این هفته 6 آذر اجرای خود را در تالار وحدت آغاز خواهد کرد و همانند دو اثر پیشین این سه گانه نمایشی یعنی «بانوی آب و آئینه» که اردیبهشت 91 در تالار اندیشه اجرا شد و «سردار مهر و ماه» که دیماه سال گذشته در تالار وحدت به روی صحنه رفت روایت مدرنی از یک داستان مذهبی ارائه خواهد کرد.
وی ادامه داد: در نمایش «خواهرانه به وقت خیزران» به مانند دو نمایش دیگر با استناد به معاصرسازی فرم و اندیشه در دایره مفاهیم عرفانی و دینی به روایت از وقایعی خواهیم پرداخت و در نتیجه در شیوه اجرایی این نمایش به سمت مؤلفههای مردن در تئاتر و استفاده از ابزار و وسایلی رفتیم که لازمه آن است.
پارسایی تصریح کرد: به همین دلیل در این نمایش برای نخستینبار از وجود یک مدیر هنری یعنی علاءالدین پژهان که تبحر خاصی در زمینه ایجاد جلوههای بصری در سینما داشتهاند و در این مورد فعالیتهای درخشانی را هم در داخل و هم در خارج از کشور به انجام رساندهاند استفاده کردهایم که حاصل آن اجرای برخی از جلوههای ویژه همچون استفاده از پرده پانوراما در صحنه تئاتر برای نخستینبار شد.
کارگردان نمایش «من که دا نیستم» گفت: نمایش در شرایط کنونی از همراهی با تکنولوژی و استفاده از ابزار و ادوات مورد نیاز آن برخوردار است و لازم توجه به این بخش به گونهای است که گویا دیگر نمیشود بدون استفاده از آن نمایشی را تولید و به روی صحنه برد و در دهههای اخیر نیز شاهد این ماجرا هستیم که اتفاقاً کارگردانان و فعالان حرفهای عرصه تئاتر میل و رغبتی خاصی به استفاده از این ابزار فنی نشان میدهند و این گروه نمایشی نیز حداقل در جریان تولید سهگانهای که نام آن را ذکر کردم ابتدا از یک انیمیشن ساده استفاده کرد تا اینکه با اضافه شدن جزئیات بیشتر بصری در «سردار مهر و ماه» اکنون به شکل کاملتری از مجموعهای از این ابزار و وسایل استفاده کرده است.
پارسایی تأکید کرد: باید این نکته را قبول داشت که در جریان بیان مفاهیم و معارف دینی دچار سردرگمی شده ایم چرا که حس زیبایی شناسانه ای که در مورد رویدادهای و وقایع تاریخ دینی و سایر مفاهمی مربوط به آن قائل هستیم را بیشتر از ظرفیتی می دانیم که در جریان تولید یک اثر نمایشی اتفاق می افتد.
وی افزود: این معضل به همراه اصرار بر این نکته که باید به ویژه در تولید نمایشهای دینی اشاره مستقیم به مفاهیم و رویدادهای آن داشته باشیم موجب شده است که به مرور زمان آثار تکراری را در این ژانر بر روی صحنههای نمایش ببینیم که موجب دلزدگی مخاطبان شده است و در نتیجه اعتقاد دارم هر نمایش در هر موضوع و ژانری که تولید میشود و ممکن است اشاره مستقیم به مضامین و موضوعات دینی نداشته باشد اما در مورد ارزشهای انسانی صحبت کرده باشد جزئی از نمایش دینی محسوب میشود.
مشاور تولید مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری در ادامه گفت: همیشه این دغدغه در من و سایر همکارانم در گروه نمایشی وجود داشته است که چطور میشود بر جذابیت یک نمایش دینی که قصه آن بارها و بارها از سوی مخاطب شنیده شده است افزود و باید بگویم که این دغدغه به مرور تبدیل به یک سیاق و سبک نمایشی در گروه شد که زین پس با استفاده از تکنولوژی بتوانیم به یک مدل نمایشی مدرن در خلق روایات دینی برسیم.
پارسایی اذعان کرد: همواره در جریان تولیدات نمایشی و سینمایی معضلی که وجود دارد که البته به عنوان یک اصل فقهی مطرح است این است که چهره معصوم(ع) را نمیتوان نشان داد اما در جریان تولید نمایشهای این سهگانه که «خواهرانه به وقت خیزران» پایان آن است به یک سبک ابداعی رسیدیم و آن اینکه شخصیت فرد مورد نظر را تکثیر در شخصیتهای نمایشی کردیم تا به این وسیله شخص نمایشی خاصی تداعی چهره معصوم(ع) نباشد و همچنین نیاز به روبنده و حجاب همانند آنچه در تعزیه شاهدش هستیم نداشته باشیم.
این کارگردان تئاتر گفت: واقعیت این است که ما در حلقه سوگ گیر افتادهایم و به طور مثال زمانی که در مورد عاشورا صحبت میکنیم تنها چیزی که به ذهنمان خطور میکند ماتم و مصیبت، سیاهی و خون و خونریزی است در حالی که با تأسی به کلام بانوی کربلا حضرت زینب(س) که فرمود: چیزی جز زیبایی در واقعه عاشورا ندیدم باید به وجود حماسی پرداخت و سعی کرد به نقطه دیدی که معصومین(ع) از آن، به مصائب نگاه میکردند که به نوعی گردن نهادن به خواست و مراد معبود و معشوق است رسید.
وی در پایان به بیان داستان این نمایش عاشورایی پرداخت و گفت: نمایش روایت سه زن است که در خواب دختری را میبینند که این دختر دچار طوفان بلا شده است؛ دختر به سراغ پیری میرود و او راز این طوفان را خونی میداند که به ناحق بر زمین ریخته شده است و به او می گوید که راهی که آمده است بازگشت ناپذیر است و تو برای دانستن و تحمل راز این طوفان باید قلبی همچون قلب من داشته باشی و در صورتیکه آن را در اختیار گیری پیر خواهی شد که دختر به این مسئله گردن میگذارد و...
در ادامه این نشست علاءالدین پژهان، مدیر هنری نمایش به تاریخچه استفاده از جلوههای ویژه در سینمای ایران پرداخت و گفت: شکل نوینی از جلوههای ویژه را من حدود 8 سال پیش در «پاداش سکوت» تجربه کردم و تصور میکنم سینمای ایران در این مسیر راه خود را به درستی پیدا کرده است.
وی گفت: از حدود 5 سال پیش من به اتفاق همکارانم با تشکیل شرکتی به مقولهای به نام پرسپت آرت که نوعی استفاده از ابزار تجسمی در هنر تئاتر است و به مقوله جلوههای بصری، میدانی و استفاده از پروجکشن و نورپردازی در نمایش و سیرک مربوط میشود میپردازیم و در این نمایش نیز در خدمت کار هستیم تا با استفاده از تحریک قوای بینایی و شنوایی مخاطب درک شرایط به وجود آید که بیننده درک بهتری از نمایش داشته باشد.
سعید داخ، بازیگر نمایش «خواهرانه به وقت خیزران» دیگر سخنران این نشست بود که به ضرورت آمیخته شدن حرکت و بیان نمایشی پرداخت و گفت: سالها این دو مقوله از یکدیگر جدا بودند و در جریان یک نمایش دیده میشد که این دو عرصه مجزا از یکدیگر پیشرفت میکردند اما خوشبختانه با درک اهمیت این موضوع در روزگار کنونی دیده میشود که این مسئله به یک میزان اهمیت خود را یافتهاند.
وی گفت: این آمیختگی موجب بهتر حس شدن فضای نمایش از سوی بازیگر و ایجاد یک هارمونی مؤثر در جریان روایت نمایشی میشود که آن را در نگاه مخاطب باورپذیر میسازد؛ درست است که ما در این سه نمایش مقولهای دین را روایت کردیم اما در اصل نمایشیهای تولید کردیم که در آن از همه تکنیکهای اجرایی در بیان مفهومی واحد استفاده شد.