حجتالاسلام والمسلمین سیدسجاد ایزدهی، مدیرگروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) گفت: انسانها غایات و اهداف بلندی دارند که برای رسیدن به آنها باید راهبردهایی برای خود برگزینند.
وی افزود: این راهبردها که راه رسیدن به مطلوب است، لزوماٌ سریعترین و بهترین آنها نیست، بلکه تابعی از شرایط و بعضاً مختص شرایط خاص و موقت خواهد بود، بهعنوان مثال، داوطلبی که برای قبولی در رشته یا دانشگاهی خاص، تلاش میکند، ممکن است در سال اول در گزینه دیگری قبول شود، اما دست نگه داشته و با محاسباتی، دوباره میکوشد تا سال بعد به مطلوب برسد، هرچند امسال نیز پذیرفته شده است، اما این آن غایتی نیست که او برای خودش طلب میکرد و لذا یک سال دیگر تلاش میکند، زیرا تلقیاش این است که سال آینده در رشته جدید به اهدافی که در سر دارد، می رسد.
معصوم(ع) نباید بیهوده جان خود را به خطر اندازد
حجتالاسلام ایزدهی این منطق را منطقی عقلایی خواند که همه عالم بر اساس آن عمل میکنند و گفت: این منطق در رشتهها و حوزههای دیگر، همچون صنعت، کارخانه و اندیشه نیز حاکم است.
وی تصریح کرد: از راههای متفاوت میتوان به اهداف رسید و اینکه دستیابی به هدف را منحصر به یک راه کرد در هیچ استراتژِی قابل قبول نیست، زیرا راهها متناسب با شرایط، اوضاع و احوال برگزیده میشوند، همانطور که در عرصه جنگ هم همواره یک صورت از جنگ نداریم، یعنی همیشه جنگ مسلحانه به معنی تیراندازی مستقیم در دستور کار نیست.
مدیرگروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این باره ادامه داد: گاهی اقتضا میکند تاکتیکهای شبانه بهکار گرفته شود، یا برای فریب دشمن و حفظ نیروها عقبنشینی صورت گیرد یا در برخی موارد، تهاجم و دفاع با هم صورت گیرد، بنابراین متناسب با شرایط است که استراتژی جنگی تعیین میشود و به اصطلاح، هر پاتک متناسب با تک دشمن شکل میگیرد.
صلح با دشمن دورتر بهمنظور تمرکز بر دشمن نزدیکتر
وی به صلح حدیبیه و صلح امام حسن مجتبی(ع) اشاره کرد و گفت: این دو صلح، دو تصمیم در تاریخ اسلام است که در هر دو سطح حداقلی انتظارات پیامبر اکرم(ص) و امام حسن(ع) برآورده شد و به مفاد قرارداد تمکین کردند، تا به اهداف بلندمدتتری دست یابند.
حجتالاسلام ایزدهی افزود: ممکن است این دو صلح، تردیدهایی برای ما ایجاد کند و بپرسیم چرا پیامبر(ص) و امام حسن(ع) تا آخر مبارزه نکردند و در راه رسیدن به هدف، نهایت تلاش خود را تا پای جان بهکار نبردند؟
وی گفت: منطق عقلایی حکم میکند، پیامبر خدا(ص) و امام معصوم(ع) که بهمنظور سعادت بشر، برگزیده شدهاند، اصل را بر بقای خود گذاشته و بیهوده جان خود را به خطر نیاندازند و در شرایطی که دشمن، قوی است، امکانات، اندک است و یا به هر علت دیگر، اگر مصلحت اقتضا میکند، باید موقتاً جنگ با دشمن را متوقف کرد.
آنچه پیامبر اعظم(ص) میدید و مسلمانان نمیدیدند
مدیرگروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اضافه کرد: وجود دشمنان متعدد و خطر بزرگتر یکی از آنها نیز سبب میشود که موقتاً با یکی صلح و بر روی دشمن خطرناکتر متمرکز شد، مثلاً در بحث صلح حدیبیه، پیامبر(ص) مفادی را در قرارداد پذیرفتند که موجب اعتراض گروهی از مسلمانان شد، که بعضی بندهای قرارداد برایشان قابل قبول نبود، اما پیامبر گرامی اسلام(ص) پاسخ میدادند من چیزی را می بینم که شما نمی بینید.
وی گفت: شاید آن چه که پیامبر اسلام(ص) میدیدند و مسلمانان نمیدیدند، اطمینان خاطری بود که از بابت مشرکان مکه در جنوب یافتند و لذا با خیال راحت به جنگ یهود خیبر که به دشمنی جدی برای مسلمانان در شمال، تبدیل شده بودند، رفتند و آن خطر را از بین بردند، ضمن اینکه نبی مکرم اسلام(ص) میدانستند که مشرکان خلف وعده نموده و مفاد صلح را رعایت نخواهند کرد و مسلمانان بهواسطه عهدشکنی مکه، دستشان برای فتح مکه باز میشود.