کد خبر: 1348705
تاریخ انتشار : ۰۹ دی ۱۳۹۲ - ۰۹:۴۷

فرائی حماسه 9 دی را در «سیمای انقلاب» ترسیم کرد

گروه ادب: شاعر آئینی‌سرای کشورمان، شعری با عنوان «سیمای انقلاب» را به مناسبت حماسه نهم دی سرود.


به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، عبدالمجید فرائی، شاعر انقلاب و آئینی‌سرای معاصر کشورمان به مناسبت حماسه نهم دی شعری با عنوان «سیمای انقلاب» در 30 بیت سروده است که در ادامه آن را زمزمه می‌کنیم:



«ما جان سپرده‌ایم، به مولای انقلاب



با خشت جان بنا شده مبنای انقلاب



از شرق و غرب نیست هراسی به جانمان



با عشق و خون عجین شده سودای انقلاب



این مزرعه، به خون شده سیراب و جاودان



ما ایستاده‌ایم ز جان، پای انقلاب



حبّ وطن، سرود دلارای زندگی است



این شعر را سروده، خود آوای انقلاب



آنان که، صادقانه، ز جان‌ها گذشته‌اند



فهمیده‌اند، معنی والای انقلاب



چون کوه ایستاده همه پای این هدف



در همدلی، شکفته شد آرای انقلاب



از خواب قرن‌ها همه بیدار گشته‌ایم



پوشانده‌ایم جامه، به رؤیای انقلاب



امیدها، به لطف خداوند بسته‌ایم



بیمه نموده‌ایم، سراپای انقلاب



دل‌ها، به لطف حضرت حق مطمئن شده



نور است و عشق، چهره و سیمای انقلاب



ما تکیه بر عنایت دلدار کرده‌ایم



بگرفته است، دست توانای انقلاب



راه دراز طی شده با افتخار و عشق



از لحظه شکفتن گل‌های انقلاب



این سرو را نمی‌توان انداختن ز پا



بنگر به چشم دل، قد و بالای انقلاب



ما عزم جزم کرده جلو پیش می‌رویم



با رهنمود سرور و مولای انقلاب



رهبر نظاره‌گر به همه ساز و کارهاست



اینجاست رمز و راز معمای انقلاب



دست ولایت است، که اعجاز می‌کند



این است سرّ مخفی و پیدای انقلاب



شور شعور و روح دمد، بر وجود خلق



با واژه‌های ناب، مسیحای انقلاب



مردم، حماسه‌سازترین ملت است و بس



بر پا نموده، دولتِ دل‌های انقلاب



لرزه فکنده، بر تن مستکبران پست



جوش و خروش مکتب پویای انقلاب



دشمن، دچار یأس شده، چنگ می‌زند



بر پیکر سترگ و شکوفای انقلاب



ما همنوای دشمن دیرین، نمی‌شویم



خاکش نشانده‌ایم ز پروای انقلاب



با رهزنان دین و خرد، در ستیزه‌ایم



با آنچه داشتیم، ز فردای انقلاب



بیگانه را به خانه خود ره نمی‌دهیم



باشد مصون ز کید، سراپای انقلاب



آنان که فکر خام به سر پروریده‌اند



نابود می‌شوند ز گرمای انقلاب



گویید: فکر خام، ز سرها به در کنید



ممکن نمی‌شود دگر اغوای انقلاب



خائن همیشه سیلی از این خلق خورده است



از دست‌های امت برنای انقلاب



ابزار دست اجنبیِ بی‌حیا و شرم



غوطه مزن به بستر دریای انقلاب



تو آبروی خویش، از این بیشتر مبر



در پیشگاه محشر عظمای انقلاب



هرگز، بهای گوهر ما کم نمی‌شود



دشمن به صد زبان کند، حاشای انقلاب



ریشه دوانده عشق وطن، در وجود ما



جاوید باد، عزت پایای انقلاب



آسوده خاطر است فرائی به لطف حق



با چشم دل نشسته، تماشای انقلاب»

captcha