کد خبر: 1361973
تاریخ انتشار : ۰۲ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۳

بررسی فیلم «تنهای تنهای تنها» / نقدی بر عملکرد سازمان صداوسیما

خبرنگاران افتخاری/ حامد فکوری: رفتن برخی مدیران از سازمان صدا و سیما، وظایف موازی با وزارت ارشاد، ترویج فرهنگ آمریکایی، استفاده ابزاری از زن و تبلیغ کاندید خاص ریاست جمهوری در فیلم «تنهای تنهای تنها» بخشی از عملکرد سازمان صدا و سیماست.


به گزارش خبرنگار افتخاری خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، پس از ارائه برنامه‌های مهندس ضرغامی در سال 83، وی با حکم مقام معظم رهبری به ریاست سازمان صدا و سیما منصوب شد. تحرکات اولیه پاسدار جوان و ارزشی نشان از آغاز تحول بنیادین در رسانه ملی داشت، اما در حوزه اخبار سیاسی آن‌قدر جناح موسوم به احمدی‌نژاد شاد شدند که به جای بی‌طرفی رسانه، بیشتر بوی افراط به مشام مردم رسید. از طرفی در حوزه‌های فیلم و هنری آن‌قدر به مدیران سنتی و ... تکیه کرد که شاید برای جوان‌ترها فرصت‌سوزی شد .



در دوره ریاست دکتر لاریجانی بر صدا و سیما راه‌اندازی شبکه‌های استانی به عنوان محور توسعه خرده فرهنگ‌های بومی در ذیل برنامه چهارم توسعه نظام اسلامی تصویب شد، اما در دوران مهندس ضرغامی به تدریج از درجه اهمیت این شبکه‌ها کاسته و از لحاظ چارت سازمانی، بودجه و امکانات فنی رها شدند و صرفاً به حیاط‌خلوت مدیران ناکارآمد سنتی یا بازنشسته تبدیل شدند به‌طوری که در این اواخر رسانه‌های استانی، بستر تبلیغاتی برای جذب مخاطب شبکه‌های ملی تازه‌تأسیس (بعضاً هم موازی) محسوب می‌شوند.



 سابقه وزارت ارشادی ضرغامی در اول به کمک وی آمد، اما همین موضوع تدریجاً باعث شد که او را از کارکرد اصلی رسانه ملی دور کرده و بودجه و امکانات خاص رسانه را فدای فیلم‌سازی کرد. (تأسیس شرکت‌های سیمافیلم، صبافیلم و...). شاید وی از خلأ سیاسی اتفاق افتاده در وزارت ارشاد وقت استفاده کرده و وزارت ارشادی درون صدا و سیما تأسیس کرد.(یعنی موازی‌کاری و هدررفت بودجه و امکانات)



این امر تا آنجا رفت که ردیف بودجه جاری کارکنان استان‌ها را به‌صورت متمرکز از خزانه دریافت کرده و از طرفی  فیلم‌های سینمایی ساخته و شبکه‌های موازی جدید بدون بودجه کافی تأسیس شدند. حال اینکه بودجه تولید فیلم باید با نظارت معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تخصیص یافته و باعث رونق‌بخشی خصوصی و برون‌سپاری و کاستن تصدی‌گری حاکمیتی می‌شد.(موضوع اصل 44 قانون اساسی)



فیلم سینمایی «تنهای تنهای تنها» در جشنواره فیلم فجر سال قبل و با حجم زیاد در رسانه ملی برای آن تبلیغ شد.(تولید صدا و سیمای بوشهر) که جای تشکر از کارگردان به عنوان فیلم‌اولی و هنرمندان کم‌توقع آن دارد اما از طرفی واضح بوده که هنرمندان بخش خصوصی در انحصار سیاستگزاری مسئولان صدا و سیمای بوشهر بوده و به تنهایی نظرات خود را نتوانسته اجرا کنند.



 با مشاهده فیلم در می‌یابیم استفاده از نام «رنجرو» واژه آمریکایی و لباس «رنجر» برای پسر بوشهری، نه‌تنها جزء فرهنگ بومی نبوده، بلکه مؤید اینکه تنها تفکر آمریکایی امکان حل مسئله هسته‌ای ایران را دارد، اما مشکل کشور روسیه است که مدافع خوبی برای ما نیست. (اولاً تناقض با سیاست خارجی نظام اسلامی ثانیاً دور شدن از خرده‌فرهنگ‌های بومی که رسالت اصلی شبکه‌های استانی است. آن هم استانی که رشادت رئیسعلی دلواری‌ها را به خود دیده است)



همچنین، به ظاهر تصویب اولیه  نام فیلم نیز «رنجرو» بوده که به دلیل نخ‌نما بودن آن، مسئولان تهران مخالفت کرده و نهایتاً با نام «تنهای تنهای تنها» تغییر پیدا می‌کند.



عدم نظارت دقیق باعث شده که داستان از قصه‌پردازی صحیح و حق‌طلبانه فاصله گرفته است. ارتباط آسان و مکرر پسر بومی «رنجرو» با منازل مسکونی روس‌ها در نیروگاه اتمی و حتی سیستم امنیتی ـ دفاعی منطقه به اندازه دسترسی به یک مغازه بقالی تنزل کرده است.



اعطای نقش بازیگر به معاون سیمای بوشهر و ... (یعنی ناظر اولیه و مقام تأییدکننده فیلم‌نامه) برای بازی در صحنه‌هایی از فیلم، مؤید عدم نظارت اصولی بر فیلم بوده که جای سؤال‌های دیگر نیز باقی می‌گذارد...؟.                                             

 فشار و تضعیف امکانات محدود صدا و سیمای استان (فنی، ترابری، اسکان و ...) برای یک پروژه منعقد با بخش خصوصی (و اهداف شاید ملی...)، مشکلاتی را متحمل شده که از سایر مأموریت‌های خطیر بومی و فرهنگی استان مغفول مانده است. صحت این موضوع با اعلان رتبه‌بندی بوشهر با صدا و سیمای سایر استان‌ها اثبات خواهد شد...! .



 استفاده ابزاری از بازیگر زن در این فیلم (که با اندک تغییر به اصل قصه نیز صدمه‌‌‌ای نمی‌زد) و از طرفی مکان تصویربرداری در استان بوشهر بوده و با شکل کاملاً بی‌حجاب در مقابل ده‌ها نفر از کارکنان فنی و گروه تصویربرداری سر صحنه که صرف نظر از مسائل دیگر، خود به تنهایی ناقض قانون حجاب در چارچوب مرزهای جمهوری اسلامی است..!!(رعایت حجاب حتی برای خبرنگاران خارجی در ایران، ناظر به این قانون است).



القای حس ترس و اضطراب میان مردم بومی که عواقب شکست احتمالی مذاکرات هسته‌ای (1+5) را به رخ می‌کشاند، در یک سکانس خواهر «رنجرو» با داماد جوانش قصد فرار به شیراز دارند و مادر دختر نیز تأیید کرده اما با مقاومت پدرروبرو شده. (کشمکش زیادی در قصه)



شخصیت پسر بومی «رنجرو» در حد افسانه جومونگ نشان داده و ... . در صورتی که فرهنگ دینی و انقلابی ما ثابت کرده که پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس حاصل تلاش و ایثارگری‌های دسته‌جمعی ملت ایران بوده است.



 اهداف و اغراض سیاسی در این فیلم آنقدر آشکار است که اولاً تولید و نمایش آن در در زمان اوج انتخابات ریاست جمهوری 92 بوده و شائبه یک جناح خاص (معروف به دولت احمدی‌نژاد) را قلمداد می‌کند. (در صحنه‌ای از فیلم گوشه اتاق، یک تلویزیون در حال نشان دادن اخبار تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران است) ثانیاً یکی از کاندیداهای انتخابات در میزگرد مناظره انتخاباتی خود صراحتاً از فیلم و کارگردان بوشهری برای تأیید شعارهای انتخاباتی‌اش کمک گرفت.(پروپاگاندای سیاسی رسانه ملی از قبل اذهان عمومی را شکل داده و با جناحی خاص همسو می‌کند)



 نسل سوم این انقلاب ثمره خون شهیدان بوده و پروراندن آن‌ها با آرزوهای آمریکایی خیانت بزرگی خواهد بود که سیاستگذاران رسانه ملی حق دستکاری آرزوهای انقلابی نسل سوم و تبدیل به آمریکایی کردن آن را ندارند. (اثبات این نقد، سخنان کارگردان فیلم در میزگرد برنامه«هفت» سال گذشته که با اظهارات سلیقه‌ای خود به دفاع از کارگردان معلوم‌الحال خارج‌نشین پرداخت که خشم کارشناس همان برنامه را برانگیخت)



 در پایان باید گفت: سیاست‌های ناقص وغیر اصولی مهندس ضرغامی به‌ویژه در حوزه فیلم‌سازی، شعر و موسیقی، هتاکی‌هایی در حوزه ورزش، تصدی‌گری‌های موازی و ... چنان ضربه‌ای به نظام فرهنگی کشور زده که گروهی را مستأصل ، قشری را سرخورده به ماهواره و دلسوزانی هم را منفعل کرده است.



امید است در آینده نزدیک با ارائه نقدهای سایر دلسوزان و نظرات فرهیختگان نظام مقدس جمهوری اسلامی، شاهد مدیریتی تحول‌گرا، بی‌طرف، رسانه‌شناس، فرهنگ بخش و انقلابی در رسانه ملی کشور عزیزمان باشیم. 

ali
|
-
|
۱۳۹۲/۱۱/۰۲ - ۲۱:۴۶
0
0
هرچند از نظر محتوایی قبول نداشتم ولی دقت در برخی از ایتم های فیلم از طرف نویسنده جالب بود
captcha