کد خبر: 1367884
تاریخ انتشار : ۰۹ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۹:۱۰
سیدیحیی یثربی مطرح کرد:

پدیده «القاعده» محصول ذهنیت ضعیف است/ توصیه‌های قرآن درباره روابط انسانی

گروه اندیشه: یک مفسر قرآن با بیان این‌که پدیده «القاعده» به دلیل داشتن ذهن‌های ضعیف به وجود آمده است، گفت: آنان گمان می‌کنند که اگر به بن‌بست رسیدند، باید بمب‌گذاری کنند، در صورتی که توصیه قرآن این است که با مردم ارتباط برقرار کن!


سید‌یحیی یثربی، مفسر قرآن و استاد برجسته فلسفه و عرفان اسلامی در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، به بیان نکاتی در باب انسان‌شناسی قرآنی پرداخت و از آن جمله بر لزوم تقدم‌بخشی به تجربه در نسبت با مفاهیم نظری در مراجعه به قرآن، لزوم خارج شدن از دایره تنگ مفاهیم فلسفه کلاسیک و مطالعات اولیه صورت گرفته در قالب آن در باب انسان، استفاده از مطالعات تجربی در مورد انسان، توجه به مسائل روز انسان و مراجعه به قرآن برای دریافت پاسخ آن‌ها تأکید کرد.



بخش پیشین این گفت‌وگو را در اینجا بخوانید!



یثربی با بیان این‌که برای استفاده از نکات انسان‌شناختی قرآن نیاز به شناخت انسان داریم، اظهار کرد: ما این انسان را نمی‌شناسیم و با یک ذهنیت به سراغ قرآن می‌رویم و می‌خواهیم قرآن را با ذهنیت خودمان سازگار کنیم و آن وقت به گونه‌ای تطبیق می‌کنیم و به نتایجی می‌رسیم که هیچ ربطی به قرآن ندارد. این مسئله‌ای است که اندیشمندان و آن‌هایی که البته جایگاه فکری ندارند اما گاهی اظهارنظرهایی در باب اسلام و قرآن می‌کنند، باید به آن توجه داشته باشند.



پدید آمدن القاعده حاصل ذهنیت ضعیف است



وی با هشدار نسبت به ضعف ذهن و ذهنیت و آسیب‌هایی که می‌تواند به دنبال داشته باشد، گفت: اگر «القاعده» به وجود می‌آید، به خاطر ذهن ضعیف است. این افراد فکر می‌کنند که اگر به جایی رسیدند که دیگر چاره‌ای نبود، باید بمب‌گذاری کنند و نابودی به بار بیاورند، در صورتی که توصیه قرآن این است که با مردم ارتباط برقرار کن.



این مفسر قرآن با اشاره به یکی از این توصیه‌های قرآن به پیامبر(ص) گفت: در جایی در سوره انعام یا مائده، وقتی که نبی اکرم(ص) از این که حرفش اجرا نمی‌شود و کسی ایمان نمی‌آورد، دلتنگ بود؛ در این جا قرآن و زبان وحی در سه چهار آیه با پیغمبر(ص) صحبت می‌کند، اما همین چند آیه درس‌های زیادی برای انسان‌شناسی ما دارد. اول با این مضمون می‌فرماید که ای پیغمبر! آن‌ها تو را که تکذیب نمی‌کنند، تو چرا ناراحت می‌شوی، آن‌ها مرا تکذیب می‌کنند، تصمیم‌گیرنده منم، وقتی که تو رسولی و من ربم و حرف تو را نمی‌پذیرند در واقع حرف مرا نمی‌پذیرند و تو مسئولیتی نداری. اگر می‌گویند دروغ می‌گویی در واقع گفته‌اند که من دروغ گفته‌ام.



یثربی ادامه داد: بعد از آن هم می‌گوید که اگر رویگردانی آن‌ها و این‌که به تو گوش نمی‌دهند و تو را جدی نمی‌گیرند، برای تو سنگین است، یک نردبان پیدا کن و بیا به آسمان یا یک شکاف باز کن و به زیر زمین برو؛ یعنی فضایی که الان در آن هستی، به گونه‌ای باشد که نه آسمان برایت دور باشد و نه زمین سخت. هم از زمین بگذر به طرف دیگر و هم از زمین بیا بالا. خدا همچنین به او می‌فرماید که که اگر می‌خواهی بلایی بر سر آن‌ها بیاید، بدان که برنامه این نیست و اگر خداوند می‌خواست، همه را هدایت می‌کرد.



قاعده لطف؛ بیانگر وظیفه خداوند، پیامبر و امام



این استاد فلسفه و عرفان اسلامی با اشاره به «قاعده‌ لطف» که مورد اعتقاد معتزله و شیعه است، بیان کرد: قاعده لطف خط قرمزی برای خدا و همین‌طور برای پیغمبر و امام تعیین می‌کند و بر اساس آن، وظیفه خدا، پیغمبر(ص) و ائمه معصومین(ع) فقط لطف است؛ لطف یعنی کاری بکنند که فرد به طرف راه راست نزدیک شود و از راه بد دور شود. این یعنی باید راهنمایی کرد و به خوبی نزدیک کرد و از بدی دور کرد، اما تا جایی که به اجبار نرسد.



آزادی انسان؛ خط قرمز انبیاء و اولیاء



وی آزادی انسان را خط قرمز انبیاء و اولیاء دانست و عنوان کرد: این آزادی به نحوی است که می‌توانیم با خدا چون و چرا کنیم و خدا با توجه به همین آزادی است که به پیامبرش می‌گوید که بگو که این انسان‌ها روز قیامت که با من محاجه می‌کنند، استدلال نکنند که تو به ما نگفتی. این یعنی ما طرف حسابیم با خدا؛ ما موجودی آزاد و مختاریم، مخاطب خداییم و با خدا تجارت و داد و ستد می‌کنیم؛ اگر چه همه چیز ما از اوست، اما او این شأن را به انسان داده است و این شأن باید در عمل فهم شود در عمل پیاده شود.



عبث بودن تلاش برای اثبات برتری علم خدا بر اروپائیان



یثربی با اشاره به وجود برخی مشکلات در فرهنگ ما، گفت: بارها گفته شده است که حقوق بشر اسلامی خیلی مهم‌تر از حقوق اروپاییان است. بر منکر آن لعنت! اما این‌که ما فقط بخواهیم ثابت کنیم سواد و علم خداوند از اروپاییان بیشتر است، عملی عبث و بیهوده است و اصلاً لازم نیست. ما باید ببینیم که با این حقوق بشر برتر، چرا این همه مسلمان به حق مسلمان تجاوز می‌کند و چرا برای مثال باید لغو بردگی بر اساس حقوق بشر افتخارش نصیب «آبراهام لینکلن» شود و چرا نباید این افتخار نصیب جهان اسلام شود؟ با این‌که قرآن کریم اجازه داده بود که یک هشتم درآمد عمومی ممکلت در راه آزادی برده هزینه شود، چرا ما نتوانستیم بردگی را لغو کنیم و چرا تا آخر برده داشتیم. این‌ها برمی‌گردد به شعور مسلمان امروزی.



وی این را نشانگر فهم نادرست از حقوق بشر دانست و بیان کرد: بدون شک، حقوق بشر قرآن اصلاً قابل مقایسه با حقوق بشر غربی‌ها نیست، اما آن‌ها با همان حقوق بشر ضعیف‌شان کارهایی کرده‌اند و می‌کنند که ما متأسفانه با غفلت از آموزه‌های قرآنی از انجام آن دور هستیم.

captcha