به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) شعبه اروپا، در طول تاریخ به دلیل وضعیت خاص حاکمان مسلط بر اتیوپی میتوان ادعا کرد که مسلمانان این کشور علیرغم نزدیکی کشورشان به سرزمین اصلی اسلام در مقایسه با مسلمانان دیگر کشورها از جهان اسلام منزوی بودهاند.
با اندک تأملی در تاریخ مسلمانان اتیوپیایی، اینگونه دریافت میشود که تشرف اغلب زائران این کشور به بیتالله الحرام از شهر تاریخی و مشهور مسلمانان یعنی «هرار» و مناطق اطراف آن صورت میگرفته است، از این رو امر تجارت در بندر مهم تعجورا(Tajura واقع در اریتره فعلی) رونق یافت و تعداد حجاج این کشور علاوه بر هرار از ایالت «ولوو» و شهرهای همجوار آن به تدریج افزایش یافت. همزمان با آن در سال 1932 میلادی «عبدالعزیز بن سعود» پادشاه وقت عربستان در صدد استقرار دولت و افزایش سیطره خود، حجاز را جزء قلمرو حکومتی قرار داد و از آن زمان شروع به تبلیغ دکترین وهابیت کرد.
حرکتهای اسلامی در اتیوپی
براساس پایاننامه ترجو استبو(Terje Ostebo) که در مقطع دکترا به انجام رسید، وی سه حرکت عمده اسلامی در تاریخ معاصر اتیوپی را مورد بررسی قرار داده است. وهابیت، تبلیغ، عقلا و تحصیلکردهها.
از این میان، وی وهابیت را به دقت مورد نقد قرار داده و مینویسد: «این مسلک یکی از جنبشهای منحصر به فردی است که انتقادات شدیدی به دیگر حرکتهای اسلامی دارد و از عقلا و تحصیلکردهها به عنوان دشمنان دین نام میبرد. در این راستا آنان همچنین شیعه و صوفیها را جاهل و انسانهای کوتاه فکری قلمداد مینمایند که کورکورانه از آئین عقلا و تحصیلکردهها پیروی میکنند. رهبران این مسلک از طرفی فعالیتهای حرکت تبلیغ را نیز زیر سؤال برده و این جنبش را به داشتن ارتباط با صوفیها و ایجاد بدعت تبلیغ(دعوا) در اسلام متهم مینمایند و این در حالی است که جنبش تبلیغ کماکان به فعالیتهای تبلیغی خود ادامه داده و در مقام مقابله با این مسلک انحرافی نیستند. تعامل این جنبش با حرکت عقلا و تحصیلکردهها خوب است و هر دوی آنان در نهایت تمایل به صوفیگری دارند.
ورود وهابیت به اتیوپی همزمان با اشغالگری ایتالیا
تا سال 1930 میلادی حجاز کاملاً تحت کنترل دولت سعودی نبود و آئین وهابیت صرفاً در محدوده خود این کشور در حال گسترش بود، از طرفی به دلیل تفکر این مسلک انحرافی که اظهار میداشتند «پیروان مذاهب اسلامی در چارچوب و اهداف اصیل اسلام حرکت نمیکنند»، از اینرو در صورت تعامل با آنان احتمال خدشهدار شدن آئین آنان وجود دارد، به همین دلیل امکان نشر آن در این برهه از زمان در جهان اسلام مهیا نشد.
در اتیوپی، وهابیت از سابقه نسبتاً طولانی برخوردار است و هرچند که نشر آن با ابهاماتی در این کشور روبرو است، ولی براساس یافتهها میتوان ادعا نمود، در سال 1940 میلادی وهابیت در جنوب شرقی اتیوپی در حال شکلگیری بوده و پس از آن به سایر نقاط این آن گسترش یافت.
در این راستا طبق مطالعات صورت گرفته توسط اریش(Erlich)، محقق مشهور صهیونیست، ورود مکتب وهابیت به اتیوپی به زمان اشغال این سرزمین توسط ایتالیاییها برمیگردد که در آن زمان حجاج این کشور به هنگام بازگشت از سفر معنوی حج، سخن از تشرف خود به این آئین به میان آوردند. در این اثنا، شیخ «یوسف عبدالرحمان»، از علمای این ایالت مدعی شد که رهبری گروهی از وهابیهای اتیوپی را بر عهده گرفته است، لذا از آن زمان به بعد این مسلک در دیگر ایالتهای اتیوپی از جمله ارومو رشد یافت و اندک اندک پیروان زیادی پیدا کرد.
شکلگیری انجمنهای اسلامی تحت نفوذ عربستان
در سال 1990 میلادی انجمنی با نام «انجمن جوانان مسلمان اتیوپی» به رهبری شیخ احمد مصطفی و محمد عثمان در پایتخت این کشور تأسیس شد که ارتباط تنگاتنگی با انجمن جهانی جوانان مسلمان (WAMY) در ریاض عربستان داشت و این ارتباط نقش عمدهای را در گسترش وهابیت در اتیوپی ایفا کرد.
از طرفی دیگر، در سال 1992 میلادی با حمایت عربستان سعودی گروهی به نام انجمن «معرفت و تبلیغ اسلامی» به رهبری شیخ طاهر عبدالقادر در شهر «باله» اتیوپی ظهور کرد که به صورت غیررسمی به تبلیغ آئین وهابیت پرداخت و در اندک مدتی اقدامات چشمگیری از قبیل چاپ کتب، احداث مساجد، وعظ و تبلیغ به انجام رسانید. این گروه در حال حاضر نیز در صحنه حضور داشته و کماکان به فعالیتهای خود در زمینههای مختلف ادامه میدهند.
در مقابل تشکیلات دیگری با نام مدارس اسلامی آوالیا(Awaliyah) وجود دارند که از طرف «جماعت رابطه العالم الاسلامی» عربستان سعودی حمایت شده و به صورت رسمی در حال فعالیت هستند. مدارس یاد شده در قالب مجتمعهای آموزشی در تعدادی از مناطق این کشور نیز مشغول فعالیت هستند که فقط در خود پایتخت حدود 3000 تن دانشآموز در مقاطع مختلف به امر تحصیل اشتغال دارند. این مجتمع علاوه بر کلاسهای آموزشی شامل بیمارستان، مسجد و سالن کنفرانس برای برگزاری مراسمها و همایشها است که عامه مردم نیز از خدمات آن میتوانند بهرهمند شوند.
از طرف دیگر، این مجتمع مسئول رسیدگی به 16000 یتیم از خانوادههای مسلمان است که چند هزار تن از آنان به صورت شبانهروزی در محلهای خاصی نگهداری و آموزش داده میشوند.
پس از سال 1993 میلادی دولت عربستان سعودی با تلاش فراوان و کمک ایادی خود در کشور متوقف فیه در صدد ایجاد مدارس دینی بسیاری شد تا از این طریق بتواند نسبت به اشاعه افکار مسلک وهابیت در بین جوانان این کشور موفقیتهایی حاصل نماید، ولی با تحولات جهانی و منطقهای در سال 2002 میلادی دولت اتیوپی در همصدایی با ایالات متحده آمریکا مانع فعالیت بسیاری از مدارس و سازمانهای متعلق به رژیم سعودی در این کشور شد.
در تحقیقی آمده است: "وهابیت بسیار تلاش کرد تا آئین خود را در اتیوپی گسترش دهد، ولی به گفته مرحوم پروفسور حسین، رئیس سابق دپارتمان تاریخ دانشگاه آدیس آبابا که اظهار داشت «اسلام اتیوپیایی هیچ وقت به وهابیت پاسخ مثبتی ارائه نخواهد داد» مردم این کشور مخالف دکترین وهابیت هستند، از اینرو اختلافات شدیدی بین پیروان آن و دیگر مذاهب اسلامی در اتیوپی وجود دارد".
تلاش برای گسترش وهابیت در مناطق دورافتاده و روستاهای اتیوپی
به دلیل اشتیاق به وهابیت در مناطق شهری، مبلغین این حرکت در تلاش هستند تا دامنه فعالیت خود را به مناطق روستایی و دور افتاده این کشور سوق دهند که این امر توسط شیوخ مساجد که قبلاً در عربستان سعودی آموزشهای تبلیغ را به اتمام رسانیدهاند، صورت میگیرد. به نظر میرسد، بیشترین فعالیت وهابیت به منطقه «ارومیا» اختصاص یافته است که در آن مبلغین وهابی با ایجاد مدارس دینی با عنوان «جماعه»(jama’a) و با بهرهگیری از ضعف فرهنگی و مالی جوانان مسلمان این منطقه، به خوبی در صدد گسترش آئین خود هستند. ناگفته نماند سطحینگری، ضعف علمی، افکار سنتی و عدم درک خواستههای جوانان توسط علمای کشور متوقف فیه کمک شایان توجهی را در جذب جوانان به این مسلک به همراه داشته است.
نبود امکانات و ضعف فرهنگی از علل جذب جوانان اتیوپیایی به وهابیت
از دیگر علل جذب جوانان مسلمان به این آئین میتوان به نبود امکانات در مناطق روستایی و دورافتاده کشور اشاره کرد، بدین طریق که آنان به دلیل ضعف مالی قادر به ادامه تحصیل در مناطق شهری نبوده و فقط میتوانند پس از سپری نمودن دورههای آموزش آئین وهابیت در مدارس خاص مجدداً به منطقه خود بازگشته و در قالب کشاورز و یا دامدار به تبلیغ این آئین در مناطق مورد درخواست مسئولین ذیربط بپردازند، از طرفی بعضی از روستائیانی که آموزشهای لازم را در مدارس مورد نظر طی میکنند و اشتیاقی نیز به بازگشت به زادگاه خود ندارند، به دلیل نداشتن تخصصهای لازم جهت ادامه کار در شهر، مجبور به فعالیت در مدارس دینی وهابیت در شهرها میشوند.
براساس دکترین آئین وهابیت، دانشآموختگان این مسلک پس از اتمام تحصیل و گذراندن آموزشهای لازم و در پی مأموریت محوله، شروع به انتقاد از سنتهای گذشته مسلمانان مینمایند که این در نهایت منجر به اختلاف شده و درگیریهایی را بین پیروان مذاهب اسلامی بوجود میآورد، از طرفی این اختلافات در بعضی از مواقع به حدی تشدید میگردد که مسلمانان جهت ادای فرایض مذهبی خود مجبور میشوند که مساجد خاصی را برای این منظور انتخاب نمایند.
مصداق بارز این رویکرد در سال 1994 میلادی به مجلس اعلای اسلامی اتیوپی که بالاترین مرجع تصمیمگیری برای مسلمانان است برمیگردد که در آن اعضای این مجلس به دو گروه طرفدار وهابیت و دیگر مذاهب اسلامی تقسیم شدند و به دنبال آن نفاق و دو دستگی صفوف مسلمانان را در برگرفت و درگیریها در مناطق مختلف کشور به وقوع پیوست که دولت مجبور به دخالت در آرام کردن اوضاع شد و در این بین بعضی از رهبران مسلمان، وعاظ، پژوهشگران و حتی دانشآموزان دستگیر و روانه زندان شدند. از طرف دیگر نیز تعدادی از طرفداران اصلی وهابیت با ترس از زندانی شدن به طرق مختلف راهی عربستان سعودی شدند. به صراحت میتوان ادعا کرد که از آن به بعد هیئت حاکمه فعلی به مسلمانان و جنبشهای اسلامی در اتیوپی حساس شد و فعالیتهای آنان را تحت نظر قرار داد.
ادامه دارد...
سیدکاظم مهرنیا