کد خبر: 1370674
تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۱:۳۵
عضو هیئت علمی دانشگاه بیله فلد آلمان:

امروزه پرداختن به فلسفه عرفان مهم‌تر از بررسی خود عرفان است

گروه اندیشه: همتی با بیان این‌که تحقیقات جهانی نوین، پرداختن به فلسفه عرفان را مهم‌تر و جامع‌تر از پرداختن به عرفان فی نفس عرفان می‌داند، گفت: پرداختن به فلسفه عرفان با معرفت‌شناسی و تجربه عرفان سروکار دارد و ما در این زمینه بسیار عقب هستیم.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) نشست «نسبت وحی و شهود عرفانی» دیروز دوشنبه 14 بهمن با حضور حجت‌الاسلام هادی صادقی رئیس دانشگاه قران و حدیث، همایون همتی، عضو هیئت علمی دانشگاه بیله فلد آلمان وعلی افضلی، دانشیار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.
در بخشی از این نشست، همایون همتی، عضو هیئت علمی دانشگاه بیله فلد آلمان به سخنرانی در خصوص ماهیت وحی پرداخت و گفت: تعریف الاهیات در دوره‌های مختلف دستخوش تغییراتی شده است و در دوره‌ای به شناخت احکام الهی و دوره‌ای به شناخت وحی رسید و در حال حاضر به روش زندگی خداشناسی گفته می‌شود.
فقر دانشی در وحی‌شناسی
وی ادامه داد: در کشورها و زبان‌های دیگر، مطالعات و تحقیقات زیادی درباره وحی شده است و به روش‌های گوناگونی مورد نقد و نگاه قرار گرفته است و به این نسبت در عالم اسلام بحث‌ها بسیار کم است و می‌توان از فقر دانشی درباره وحی‌شناسی صحبت کرد. بحث وحی از جمله مباحثی است که در علم کلام اسلامی مطرح می‌شد، ولی باید اذعان داشت که به لحاظ کیفیت و کمیت، حجم این موضوع در علم کلام چندان چشم‌گیر نبوده و پژوهشگران ما کمتر به این بحث پرداخته‌اند.
وی خاطرنشان کرد: دانش فلسفه دین، دانشی جدید و دامن‌گستر است و هم‌اکنون مجمع‌های علمی مختلفی در اروپا به این بحث می‌پردازند. از جمله الهیاتی که غربیان به آن می‌پردازند، «الهیات اعصاب» است که پژوهشگران خارجی، کارهایی را بر روی اعصاب و مغز افراد انجام داده و تحقیقات فراوانی در دانشگاه کمبریج انجام می‌شود و همچنین کتاب‌های زیادی در زمینه «بخش مربوط به سهم خدا در ذهن»‌ نوشته می‌شود.
فلسفه عرفان مهم‌تر از خود عرفان است
این عضو هیئت علمی دانشگاه بیله فلد آلمان بیان کرد: تحقیقات جهانی نوین، پرداختن به فلسفه عرفان را مهم‌تر و جامع‌تر از پرداختن به عرفان فی نفس عرفان می‌داند. پرداختن به فلسفه عرفان با معرفت‌شناسی و تجربه عرفان سروکار دارد و در این زمینه ما نیز بسیار عقب هستیم، هرچند در عرفان اسلامی نیز بر میراث عظیم و کهن خویش تکیه کرده‌ایم.

وی با بیان این‌که وحی به اصل دین، تمامیت، هویت و کلیت دین مربوط است، عنوان کرد: اصولاً بنیاد دین مربوط به وحی است، هرچند «وحی»‌ اصطلاح پخته‌ای در میان ادیان نیست، اما سه دین توحیدی اسلام، یهود و مسیحیت مبتنی بر وحی هستند، ولی هر کدام تعریف و نگرش خاص خود را درباره وحی دارد. به این دلیل که تمامیت دین مبتنی بر وحی است و اگر به خوبی توضیح داده نشود، اصل دین به خطر می‌افتد، وحی را نمی‌توان مانند اصول و شعائر دینی مانند آن چیزی که در اسلام هست یعنی نماز، روزه و حج یا مراسمی که در میان فرق مسیحیان مطرح است یا مراسم یهود یا مراسم‌های زرتشتیان مقایسه کرد.
وی با این بیان این‌که در ازمنه گذشته علم کلام، وظیفه پاسخ‌گویی به شبهات دشمنان دین را داشت و وحی حاصل هدایت‌گری خداوند است، ادامه داد: ‌وحی می‌تواند بدون سخن گفتن مانند القای قلبی باشد و در فارسی واژه‌هایی مانند انوار، تجلیات، اشراق داریم. کسی که اهل سیر و سلوک نبوده و مرید هیچ شیخ و رهبری نبوده و به حفظ کردن ابیات حافظ اکتفا کرده نمی‌تواند از عرفان سخن بگوید چرا که در مقام تحلیل باید با خط‌کش استدلال و برهان پیش رفت.

جنس علمی وحی
عضو هیئت علمی دانشگاه بیله فلد آلمان با اشاره به این که وحی نوعی علم حضوری به شمار می‌رود، گفت:‌ علم حضوری در برابر علم مفهومی و اکتسابی قرار دارد و علم حضوری، وجدان مستقیم خود واقعیت است؛ یافت بلاواسطه خود واقعیت است نه مفهوم آن، به طور مثال واقعیت و حقیقت وجودی آب نه مفهوم آب که همان رفع تشنگی است. تلاش عارفان این است که مداخلات ذهنی را به حداقل برسانند تا این که حذف شود و تحمل ریاضات جشمانی و نفسانی لحظه‌ای درخشش انوار الهی را درک کنند.
همتی در پایان در تفاوت شهود عرفانی و وحی با بیان این‌که شهود عرفانی از سنخ وحی است اما تفاوت زیادی میان مراحل و درجات این دو وجود دارد، تصریح کرد: پیامبر از جانب خداوند انتخاب می‌شود و این یک امر اکتسابی نیست و از همین‌جا تفاوت میان عرفان شهودی با وحی مشخص می‌شود. در عرفان هر شخص برنامه‌ای مخصوص به خود دارد و خاصیت اذکار نیز مشخص است اما در پیامبری و وحی این گونه نیست اگر بود دوره‌هایی برگزار می‌کردند و امروزه نیز چند میلیون پیامبر داشتیم.

captcha