به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، هفتمین دور نشست دینی مرکز گفتگوی ادیان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و شورای جهانی کلیسا که از دیروز شنبه 26 بهمنماه با موضوع «معنویت و مدرنیته» آغاز شده بود، امروز یکشنبه نیز با برگزاری نشستهای علمی در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به کار خود ادامه داد.
بنا بر این گزارش، در اولین نشست صبح امروز، آیتالله سیدمصطفی محقق داماد، استاد دانشگاه شهید بهشتی به ایراد سخنانی در باب گوهر معنویت از منظری الهیاتی پرداخت.
نسبت معنویت و شریعت و معنویت و اخلاق
وی سخنان خود را با طرح دو سؤال در مورد نسبت معنویت و شریعت و معنویت و اخلاق آغاز کرد و گفت: باید دید که آیا معنویت در الهیات اسلامی صرفاً تقید و عمل به احکام شریعت است و اگر فردی تمام احکام شریعت را عمل کند و تمام عبادات را عمل کند و رفتار اجتماعی خویش را منطبق با مقررات شریعت قرار بدهد، مصداق یک شخص معنوی است؟ سؤال دیگر هم این است که آیا مراد از معنویت، اخلاق است؟ یعنی مجموعه قوانین و موازین اخلاقی را اگر کسی عمل کند، معنوی است؟
رئیس گروه علوم اسلامی فرهنگستان علوم در پاسخ اجمالی خود بیان کرد که مطالعه و امعان نظر در ادبیات و الهیات اسلامی نشان میدهد که اینگونه نیست.
معنویت؛ عنصر اصلی دینداری و هدف اساسی برای بعثت انبیای الهی
وی اظهار کرد: معنویت در الهیات اسلامی به نظر من چیزی است که فراتر از صرف عمل به شریعت و ورای صرف اخلاق است؛ بلکه عنصر دیگری است. به نظر من معنویت نهادی است که میتوان آن را عنصر اصلی دینداری و هدف اساسی برای بعثت انبیاء الهی دانست.
محقق داماد با اشاره به تعبیراتی که در آنها افراد عامل به شریعت مورد ذمّ و نکوهش قرار گرفتهاند، عنوان کرد: در این موارد آن چه مطرح است، فقدان معنویت است و همچنین این که این افراد به صورت کور و کر به عبادت میپردازند. بنابراین عنصر اصلی و اساس عبادت باید مقابل همین کور و کر بودن آن باشد؛ یعنی معرفت و فهم عبادت.
وی با بیان این که قرآن خود دین را چاقویی دولبه معرفی کرده است، عنوان کرد: دین اگر درست درک شود، آدمی را به اعلی علیین میرساند اما اگر کجاندیشی شود نه تنها بیاثر نیست بلکه آدمی را به سقوط میکشاند و به طور بسیار مؤثری در جهت نزول او عمل میکند. دین در صورتی که کج اندیشه شود قدرت آن را دارد که یک دیندار را از یک بیدین، که ممکن است بنا به خصایل انسانی خود فضایلی داشته باشد، بدتر کند. کسی که معرفت ندارد و دین را درست درک نمیکند و از گوهر اصلی دین که معنویت را میسازد بیبهره است، بنا به این که دیندار است، جوانمردی و فتوت نخواهد داشت و شوالیه نخواهد شد و از بیدین مطلق بسیار خطرناکتر و پایینتر است. خطر دینداری کجاندیشانه این است که صفات خوب انسانی هم در پوشش دین جای خود را به عکس خود میدهند.
محقق داماد همچنین با بیان این که قرآن خود را شفاء برای مؤمنین و افزایشدهنده خسارت برای ظالمین معرفی کرده است، بیان کرد: این یعنی قرآن و وحی برای مومنین شفاست، اما برای ظالمین که در این جا به معنای «افراد تاریک» است و از «ظلمت» میآید، خسارت است. برای کسانی که با تاریکی وارد دین میشوند و معرفت ندارند، کسانی که معنویت دین را که گوهر اصلی دین است، درک نمیکنند، حتی با ورود به دین روز به روز بر خسارت آنها افزوده میشود؛ چه بسا جنایاتی که در قالب دین انجام شده است که هم در اسلام و هم در مسیحیت وجود داشته است و ما در دین اسلام بزرگترین این فجایع را در روز عاشورا داریم. همه اینها به علت گم کردن و درک نکردن گوهر اصلی دین و معرفت دین است.
این استاد دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به تشبیه مولونا در مورد قرآن، که آن را به طنابی تشبیه میکند که عدهای با آن بالا میروند و عدهای نیز با آن به درون چاه، گفت: مولوی در این جا بیان میکند که طناب تقصیری ندارد و مشکل از آن جاست که برخی افراد سودای بالا رفتن ندارند. بر این اساس اعمال شریعت، چه عبادت و چه قوانین، گوهری دارد که آن گوهر اگر رعایت نشود همه این اعمال حجاب و پوشش میشود و مانع پیش رفتن انسان میشود. ما باید به دنبال این گوهر باشیم.
اخلاق بدون اتصال به عالم غیب اخلاق است اما معنویت نیست
محقق داماد با بیان اینکه قرآن گوهر اصیل دین را معنویت میداند، گام اول این معنویت را ایمان به غیب خواند و اظهار کرد: معرفت و ایمان به غیب تمایز اصلی میان جهانبینی مادی و جهانبینی الهی است.
وی ادامه داد: کسی ممکن است سالها عبادت کند، اما اتصال به غیب را درک نکند. کسی ممکن است اعمال اخلاقی را حتی با احساسات درونی مثبت و رحیمانه و کریمانه و انساندوستانه هم انجام دهد، اما کسی که عمل معنوی انجام میدهد، آن کسی است که خود را در همان عمل، متصل به منبع غیب و متصل به یک عالم وسیع هستی بداند و خود را ذرهای از هستی وسیعی ببیند. برای مثال یک فرد فقیر هم جزئی از همان هستی است. بنابراین ایمان به غیب اولین مرز معنویت است. اخلاق بدون اتصال به عالم غیب اخلاق است، اما معنویت نیست. عبادت بدون اتصال به عالم غیب عبادت است، اما معنویت نیست و انسان هم با چنین عبادتی تربیت نمیشود.
محقق داماد در پایان اضافه کرد: تفاوت است میان اینکه انسان هستی را در جهان محسوس خلاصه کند یا اینکه آن را پرتوی از منبع لایزال بداند. هستی را به جهان ماده منحصر نکردن و برای آن ظاهر و باطن قائل شدن، معنویت است. معنویت در الهیات اسلامی نه در عمل به شریعت خلاصه میشود و نه در عمل به اخلاق خلاصه میشود، بلکه چیزی ماورا و فرای هر دو است و آن گوهر اصلی ادیان است و آن اینکه انسان در هر آنی ورای عالم حس جهانی قائل باشد و این معرفت باعث شود که عبادتش در فضای چنین معرفتی باشد.