کد خبر: 1377327
تاریخ انتشار : ۳۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۴:۲۶

متن کامل پیام آیت‌الله‌العظمی جوادی آملی به همایش «فقه هسته‌ای»

گروه اندیشه: ره‌‌توشه‌های انبیاء این است که جهان بر عقل و عدل و صلح و آسایش و رفاه اداره می‌شود و تخریب و مخصوصاً کشتار غیرمتعارف مرضیّ هیچ پیامبری نبود.

به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا)، همایش «فقه هسته‌ای»، صبح امروز 30 بهمن ماه در سالن همایش‌های سازمان انرژی اتمی ایران برگزار شد. بر اساس این گزارش، آیت‌الله جوادی آملی پیامی تصویری برای این همایش ارسال کرده بود که متن کامل این پیام به این شرح است:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

آنچه در این پیام کوتاه مطرح است، آن است که نقشه جامع جهانیِ دین درباره مسائل نظامی و سلاح کشتار جمعی و غیرمتعارف چیست؟ نظام اسلامی هم گوشه‌ای از این نقشه جامع جهانی را در ایران اسلامی در قلمرو حکومت و امارت خود پیاده می‌کند.
انبیاء عموماً و وجود مبارک حضرت ختمی نبوّت(ص) خصوصاً، برای اصلاح سه منطقه محلّی و منطقه‌ای و بین‌المللی آمدند و هرکدام به نوبه خود نقشه جامع جهانی را ترسیم کردند تا هرگونه برنامه‌ریزی که در حوزه رسالت و نبوّت خود انجام می‌دهند، به صورت یک بافت فرسوده در نیاید. خدای سبحان وجود مبارک رسول گرامی(ص) را به عنوان رَحْمَةً لِلْعالَمینَ معرفی کرد و کَافَّةً لِلنَّاسِ نامید. اگر عنصری رحمت جهانی بود، اوّلین رسالت او ترسیم هندسه جهانی است و اگر هندسه جهانی را ترسیم نکند هر‌گونه تصمیمی در حوزه شهر و کشور خود بگیرد، طولی نمی‌کشد که به صورت بافت فرسوده درمی‌آید.
وجود مبارک حضرت که آمد دو اصل همگانی و همیشگی را به همراه خود داشت: یعنی کلیّت و دوام هر عصر و مصری در قلمرو رسالت آن حضرت است، بنابراین پیام او باید جهانی باشد نه محدود به یک محل و نه محدود به یک منطقه، باید جهانی باشد و پیامی جهانی است که دو عنصر محوری کلیّت و دوام; یعنی همگانی و همیشگی را به همراه داشته باشد.
چیزی که همگانی و همیشگی است اصلِ حیات است، عقل و عدل است، رفاه و آزادی و آسایش و مواسات و مساوات و مانند آن از زیربنای حقوقی بشر است. وجود مبارک آن حضرت اول به عنوان اینکه خدای عالَم بر کرسی رحمت نشسته و جهان را دارد تدبیر می‌کند با ما سخن گفت «الرَّحْمنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی». عرش، جِرم و جسم نیست، آن مقام فرمانروایی است و آنچه در مقام فرمانروایی خدای سبحان تجلّی دارد، رحمانیّت خداست. بیان نورانی حضرت امیر (سلام الله علیه) این است که صدر و ساقه عالَم، تجلّی اوست «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُتَجَلِّی لِخَلْقِهِ بِخَلْقِهِ» این خدایی که رحمت بی‌کران او بر تدبیر و عرش فرمانروایی او تجلّی کرده است، یعنی در عالَم چیزی بر خلاف رحمت نیست و به همین جهت وجود مبارک خلیفه خود را به عنوان رحمتی برای جهانیان معرفی کرده است. پس اصل اول آن است خدایی که مدبّر و مدیر نظام هستی است بر تخت رحمانیّت مطلقه مستقر است و براساس رحمانیّت مطلقه کار می‌کند. اصل دوم آن است که رحمانیّت مطلقه، مقابل ندارد و اگر غضبی هست، قهری هست، انتقامی هست در مقابل رحمت رحیمیه است و چون فرمانروای مطلق رحمت رحمانیه است.
پس قهر و غضب و ظلم و مانند آن در عالَم نیست و اینکه گفته می‌شود رحمت خدا بیش از غضب خداست، این سخن حق است، ولی منظور آن روایات این نیست که رحمت خدا بیش از غضب اوست. منظور این روایات این است که رحمت خدا پیش از غضب اوست نه بیش از غضب او، گرچه بیش از غضب او هست. در بیانات نورانی امام سجاد (سلام الله علیه) آمده است «وَ أَنْتَ الَّذِی تَسْعَی رَحْمَتُهُ أَمَامَ غَضَبِهِ»، یعنی در ترسیم هندسه و صورت نقشه جهانی، مهندس رحمانیّت است و آن رحمانیّت مطلقه که مقابل ندارد دستور می‌دهد کجا غضب باشد و کجا رحمت رحیمیه، همین هندسه را رسالت جهانی، کلی، همگانی و همیشگی پیامبر به عهده دارد. وجود مبارک آن حضرت، اصل بعدی آن است که سخن خود را جداگانه طرح کرد، سخن انبیای پیشین را جداگانه طرح کرد و آن‌ها را امضا کرد.

مجموعه سخنان و ره‌آورد و ره‌ توشه‌های انبیاء این است که جهان بر عقل و عدل و صلح و آسایش و رفاه اداره می‌شود، بر تخریب، بر کُشتن، مخصوصاً کشتار غیر متعارف مرضیّ هیچ پیامبری نبود. نمونه‌هایی که قرآن کریم ذکر می‌کند، نمونه دو رهبر از رهبران مقتدر و قَدر الهی است که یکی داود است یکی هم فرزند او سلیمان، هر دوی این‌ها حکومت داشتند که رهبری انقلاب را داود به عهده داشت که ﴿وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ﴾ و وجود مبارک سلیمان هم سلطنت بیکران داشت، این دو قدرت را قرآن کریم ترسیم می‌کند و می‌فرماید در جریان داود که رهبری انقلاب را به عهده داشت، ما آهن سرد را برای او مثل موم نرم کردیم. درباره داود چندین کرامت را قرآن نقل می‌کند که به دو کرامت او اشاره می‌شود: یکی کرامت‌های علمی است و یکی هم کرامت‌های قدسی؛ آن کرامت علمی را فرمود: ﴿وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ﴾، ما زره‌بافی را یاد او دادیم که این علم است و دیگران هم می‌توانند فرا بگیرند، چون دیگران راه فکری دارند و می‌توانند زره‌بافی را یاد بگیرند تعبیر قرآن از این فن به علم است که فرمود: ﴿وَ عَلَّمْناهُ﴾، دوم آن قداست روح است که فرمود: ﴿وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدیدَ﴾ ما این آهن سرد را در دست او مثل موم نرم کردیم نفرمود «و علّمناه الانة الحدید»، زیرا «الانة حدید»، یعنی آهن را مثل موم نرم کردن این راه علمی ندارد و راه علمی آن‌‌ همان است که در کوره بیندازند و آن را نرم کنند که این کار، صنعت است و نه کرامت.
اگر کسی بتواند با آن دست الهی و با مظهر قدرت پروردگار این آهن را نرم کند این می‌شود کرامت، این راه فکری ندارد، راه تصوّر و تصدیق و مدرسه و حوزه و دانشگاهی نیست که کسی درس بخواند و آهن را نرم کند و مثل موم بگرداند؛ لذا تعبیر قرآن از این کرامت به عنوان ﴿وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدیدَ﴾ است. آهن سخت را وجود مبارک داود که رهبری انقلاب را داشت مثل موم نرم می‌کرد و همه قدرت‌های حدیدی در اختیار او بود، اما بیان قرآن این است که او از این آهنِ نرم به موم که می‌توانست شمشیر، دشنه، خنجر و مانند آن بسازد استفاده نکرد، بلکه از این آهن زره‌بافی را به دیگران آموخت، یعنی اسلحه دفاعی را نه کشتار را نه کشتار فردی نه کشتار جمعی مسئله دفاع و ضرورت، حکم دیگر است که ﴿قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ﴾، ولی استفاده قدرت در راستای حفظ جامعه این کار داود است که رهبری انقلاب را به عهده داشت، بعد از داود، سلیمان (سلام الله علیه) بود که سلیمان‌بن‌داود آن سلطنت را داشت و درباره او ذات اقدس الهی کرامت‌های فراوانی را مطرح کرد که یکی از برجسته‌ترین کرامت‌های حسی و تجربی این است ﴿وَ أَسَلْنا لَهُ عَیْنَ الْقِطْرِ﴾، ما معدن مس را مثل چشمه روان برای سلیمان آسان قرار دادیم و سیل‌گونه معدن مس برای او روان بود و می‌جوشید، او لازم نبود که از کوره آتشی استفاده کند و مس را آب کند.
داود (سلام الله علیه) زره‌بافی و مصالح زندگی را با همین آهن درست می‌کرد، غذاخوری و مانند آن، وجود مبارک سلیمان هم این‌چنین است که فرمود: ﴿وَ أَسَلْنا لَهُ عَیْنَ الْقِطْرِ﴾ کاسه درست می‌کرد، ظرف‌های بزرگ درست می‌کرد و بهره‌های فراوانی از این مس می‌برد هیچ‎کدام از این‌ها از این آهنی که مثل موم دستشان نرم بود سلاح کشتار نساختند و از آن معدن مسی که مثل آب چشمه روان بود سلاح کشتار نساختند، این سلاح حفظ و صیانت و حراست جامعه را ساختند و به دیگران آیین بهره‌برداری از این مواد را آموختند، بنابراین این دین، دینِ حفظ جامعه، حقوق جامعه و حیات جامعه است، دین کشتار نیست، مخصوصاً دین کشتار جمعی نیست.
پایان عرضم روایت نورانی است که مرحوم کلینی نقل کرده است. در زمان جنگ، فروش سلاح به غیر مسلمان که علیه مسلمانان می‌جنگند این حرام است، مرحوم کلینی نقل کرده است کسی آمده حضور امام صادق(ع) عرض کرد یابن رسول الله! دو منطقه است که در هر دو کافر هستند و اهل آن دو قریه که هر دو کافر هستند به جنگِ هم قیام کردند و خرید و فروش سلاح سودآور است، ما به این‌ها سلاح بفروشیم یا نه؟
حضرت با بیان کوتاهی، سه مطلب فقهی را تفهیم کرد فرمود: «بِعْهُمَا مَا یَکُنُّهُمَا» همین جمله، فرمود: آری بفروشید در شرایط کنونی جایز است، یک؛ به هر دو گروه بفروشید نه به یک گروه، دو؛ فقط سلاح‌های دفاعی بفروشید نه کشتاری، سه. این دین است که اجازه نمی‌دهد کافری، کافری را بکُشد. مسئله دفاع حرف دیگری است، ولی داشتن سلاح‌های کشتار جمعی در دین کلاً ممنوع است و آنچه شما در غرب متأسفانه دیدید جنگ جهانی اول و دوم بود که بیش از هفتاد میلیون را این‌ها کشتند، الان اگر سخن از دموکراسی و آزادی و حقوق بشر دارند، برای اینکه دست بسیاری از این‌ها روی ماشه بمب اتم است و اگر خدای ناکرده جنگ جهانی سوم شروع شود، کسی روی زمین نمی‌ماند.
بنابراین پیام رسمی دین است که سلاح کشتار جمعی نباید تولید شود، یک و آن‌ها که تولید کردند باید محو کنند، دو. امیدواریم خدای سبحان آن عقل و درایت را به جامعه بشری عطا کند که این‌ها هرگز به فکر تولید سلاح‌های غیر متعارف و کشتار جمعی نباشند، یک و آن‌ها هم که دارند آن را از بین ببرند.

captcha