به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، در هفتهای که گذشت، حوزه فرهنگ و ادب و نشر آثار شاهد اخبار رونمایی کتابهایی از جمله «گلشن شیدایی» شامل سرودههای علامه طباطبایی(ره)، «زندان الرشید» روایت خاطرات سردار گرجیزاده، اختتامیه جشنواره کتاب دانشگاهی برتر بدون معرفی برگزیده و شناخته شدن رمان «سنگ سلام» به عنوان زیباترین کتاب جهان بود و میتوان گفت این حوزه هفته پرکاری را پشت سر گذاشته است. البته با توجه به اینکه روزهای آخر سال را سپری میکنیم، برنامههای این حوزه نیز با شتاب و فشردگی بیشتری در حال برگزاری است تا کار امسال به سال آینده نماند. مشروح اخبار یادشده را در ادامه مرور میکنیم:
رونمایی کتاب «گلشن شیدایی» اثر مرحوم علامه طباطبایی(ره)
رونمایی از کتاب «گلشن شیدایی» اثر مرحوم علامه طباطبایی(ره) خبر مهمی در هفته گذشته بود که محمدرضا رمزیاوحدی، مصحح آن در این مراسم گفت: طی تحقیقات و گردآوری اثر، 17 نامه از علامه پیدا کردیم که همه آنها به نوه ایشان داده شد و یک غزل به زبان ترکی آذری نیز در میان شعرهای ایشان وجود داشت که در این اثر برای نخستین بار به چاپ رسیده است.
وی همچنین اظهار کرد: یکی از اتفاقات تلخی که در زمان تدوین اثر رخ داد، این بود که مرحوم آیتالله سیدعباس کاشانی گفت که حدود 50 - 60 شعر از اشعار علامه را قبل از آنکه ایشان آنها را در وادیالسلام نجف دفن کند، در دفترچهای نوشته است. با توجه به اینکه آن دفترچه مفقود شده بود و آیتالله کاشانی به دنبالش بود تا آن را در اختیار من قرار دهد، اما متأسفانه دچار کسالت شد و نتوانست؛ از این رو دو سال منتظر بودم تا آن اشعار پیدا شود که متأسفانه نشد و آیتالله کاشانی رحلت یافت و سپس از پسر ایشان خواستم تا دفترچه را امانت دهند و آنها قبول کردند، اما مشروط به اینکه آن را بیابند و هنوز این دفترچه پیدا نشده است.
توجیه جالب اللهدادی درباره به صرفه نبودن تولید کتابهای کاغذی
ایرج اللهدادی، مدیر انتشارات دانشگاه تهران در مراسم اختتامیه بیست و دومین جشنواره کتاب برتر دانشگاهی از راهاندازی فروشگاه الکترونیکی کتاب دانشگاه تهران خبر داد و گفت: برای تولید هر کاغذ 9 لیتر آب مصرف میشود؛ از این رو اگر بخواهیم یک کتاب 400 صفحهای با شمارگان سه هزار نسخه را تولید کنیم باید برای هر کتاب سه هزار و 600 لیتر آب مصرف شود. همچنین برای تولید یک تن کاغذ باید 20 اصله درخت قطع شود؛ از این رو قطع درختان و چاپ کتاب در شمارگان بالا باید کاهش یابد و تولید کتاب در راستای الکترونیکی شدن پیش رود.
همچنین بیست و دومین جشنواره کتاب برتر دانشگاهی امسال فقط شش شایسته تقدیر داشته و در هیچ گروهی برگزیده نداشته است.
رمان «سنگ سلام» زیباترین کتاب جهان شناخته شد
رمان «سنگ سلام» تألیف محمدرضا بایرامی از تولیدات انتشارات عصر داستان برگزیده مسابقه زیباترین طراحی کتاب دنیا در سال ۲۰۱۴ شد. این نخستین بار است که کتابی از سوی ایران در جایزه جهانی زیباترین کتاب برگزیده میشود. 14 اثر برگزیده نهایی این دوره از جایزه لایپزیک بودند که از میان 576 کتاب مدعی انتخاب شدهاند، به جز ایران، آثاری از ناشران سوئیسی، آلمانی، اتریشی، چینی، لهستانی، هلندی، نروژی و ژاپنی هستند.
کتاب «ترکههای درخت آلبالو» نوشته اکبر خلیلی نیز تنها اثر دیگری از ایران بوده که در میان 57 نامزد نهایی به چشم میخورد. سال گذشته نیز کتاب «دخیل عشق» نوشته مریم بصیری از انتشارات عصر داستان برای اولین بار نام ایران را در فهرست نامزدهای نهایی دریافت این جایزه قرار داده بود.
رونمایی کتاب «زندان الرشید» و خاطرات تکاندهنده گرجیزاده
سردار علیاصغر گرجیزاده، همرزم شهید علی هاشمی و راوی کتاب «زندان الرشید» در مراسم رونمایی این اثر گفت: هیچ رغبتی در من به دلایلی وجود نداشت که بگویم و بنویسم و حجتالاسلام بهداروند با سماجت من را ترغیب و تشویق کرد و همچنین ماجرایی برایم پیش آمد و سبب شد این خاطرات را بازگو کنم و تا توانستم از شهید علی هاشمی گفتهام و این روایتها بیشتر مربوط به نقاط حساس زندگی وی است.
وی خاطرات تکاندهندهای از دوران اسارت خود بیان کرد، به طوری که اغلب حاضران در مراسم را تحت تأثیر قرار داد. یکی از این خاطرات به این شرح است: دو نفر از دوستان به نام رستم ترکاشوند و محمد سرابی اهل کرمانشاه در زندان بودند و شب عید غدیر، خاطرات خود را از کرمانشاه گفتند؛ که مردم طَبَق باقلوای یزدی در سینی میگذارند و وسط شهر پخش میکنند و این موضوع را با صدای سوزناکی میگفت و سبب شد تا گریه کنیم و فردای آن روز، صبح ساعت 7 بدترین فرمانده ضداطلاعات ارتش عراق به بند ما آمد و ما به شدت ترسیده بودیم.
راوی کتاب «زندان الرشید» بیان کرد: این فرمانده وارد بند شد و رو به من گفت؛ علی چطوری؟ من برای این آمدهام که شما را ببینم و من در دلم گفتم، دوست ندارم ریخت شما را ببینم. ستوان گفت: دیروز من کاظمیه(کاظمین) بودم و به طور ناگهانی صحبت ایرانیهای اسیر در زندان نزد مادرم شد و مادرم بلافاصله خانه را ترک کرد و بعد از مدتی با یک سبد شیرینی باقلوا یزدی وارد شد و به من گفت: این را برای اسرای ایرانی ببر و من گفتم؛ مادر من افسر اطلاعاتی هستم و آنجا زندان است، نمیتوانم این کار را انجام دهم و مادرم گفت؛ شیرم را حلالت نمیکنم و بعد شیرینی را به ما داد. باید گفت این موضوع از الطاف حضرت علیبنابیطالب(ع) است که با دست دشمن برایمان شیرینی میفرستد و این گونه وقایع در زندان و زمان اسارت سبب شد تا ایمانم کامل شود.