کد خبر: 1386157
تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۹:۴۴
آیت‌الله‌ ضیاءآبادی بیان کرد:

شناخت خداوند متعال نیاز به دلیل و برهان ندارد / انسان از تفکر در خلقت خود به خدا می‌رسد

خبرنگاران افتخاری/امیرمحسن سلطان‌احمدی: استاد اخلاق و مفسر قرآن کریم شهر تهران در جلسه هفتگی اخلاق خود که در مسجد حضرت علی بن‌الحسین(ع) تجریش برگزار شد، گفت: شناخت خداوند متعال نیاز به دلیل و برهان ندارد و انسان از تفکر در خلقت خود می‌تواند به خدا برسد.


به گزارش خبرنگار افتخاری خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، جلسه درس اخلاق آیت‌الله سیدمحمد ضیاء‌آبادی، از اساتید برجسته اخلاق شهر تهران و مفسر قرآن کریم در مسجد حضرت علی بن‌الحسین(ع) تجریش برگزار شد.



وی در ابتدای سخنان خود در مورد شناخت خداوند، اظهار کرد: شناخت خداوند متعال بسیار ساده است و زیاد دلیل و برهان نمی‌خواهد. هر انسانی که وجدان انسانی دارد، می‌داند که انسان یک موجودی است که مالک هیچ چیز نیست و اگر از خود بپرسد که به چه دلیل و چرا زنده است؟ و خود را بیابد که برای چه به وجود آمده است، پس خدا را نیز پیدا می‌کند.



ضیاءآبادی بیان کرد: در قدم اول عقل انسان تنها به این می‌اندیشد که من هستم و مالک هیچ چیز نیستم و آنچه را خالق من به من داده خودش داشته، پس او زنده است که مرا زنده آفریده است، پس خالق نمی‌شود چیزی نداشته باشد و به من داده باشد، آنچه را داشته به ما نیز داده است پس آن کس که ما را ساخته زنده، سمیع، بصیر، بینا و شنوا است و در عین حال حکیم نیز هست و می‌دانسته که من چقدر و چه چیز می‌خواستم و با یک نظم و حساب به من داده است، بنابراین سازنده من حلیم، قدیر و حکیم است.



ضیاءآبادی در ادامه اظهار کرد: خداوند یکی از بندگانش را انتخاب کرد و آن پیامبر(ص) بود و او را با دلیل و معجزه به ما معرفی کرد. پیامبر(ص) که نه استادی دیده بود و نه درسی خوانده بود، قرآن را به عنوان معجزه آورد و خالق نیز در همین قرآن خودش را معرفی کرده است و می‌فرماید «قل هو الله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد ولم یکن له کفوا احد».



این استاد اخلاق در ادامه سخنان خود در این زمینه بیان کرد: بنابراین خداوند متعال خودش و برنامه‌اش را معرفی کرده است و حال نوبت ما رسیده است. پس تا اینجا عقل ما را راهنمایی کرد که پیامبر(ص) آمده است، درست و حق است اما در انتخاب اجباری در کار نیست و هیچ‌گاه پیامبر(ص) نگفته اگر دین را نپذیرید، شما را می‌کشم و در این راستا اختیار را به خود انسان سپرده است. برای جماد و نبات و حیوان اجباری است ولی انسان در انتخاب مختار است.



ضیاءآبادی تصریح کرد: تکویناً انسان می‌تواند هم نگاه حرام کند و هم نگاه عبادت کند. این اختیار با خود انسان است و در مقام انجام کار ما مختار هستیم که مثلاً نماز بخوانیم یا نماز نخوانیم اما تشریعاًً مختار نیستیم. دین آمده و آن را پیامبر(ص) از سوی خدا آورده و خدا گفته نماز واجب است پس انسان موظف است نماز بخواند. انسان در مقام انجام آن مختار است ولی تشریعاً موظف است که نماز بخواند.



وی افزود: خداوند متعال به پیامبر(ص) می‌فرماید به مردم بگو من غفور و رحیم و مهربان هستم اما در مقابل نافرمانی آتش تهیه کرده‌ام بنابراین اگر طبق شریعت که خدا فرموده مثلاً نماز نخوانیم، نار و آتش آمده شده است. پس هیچ‌کس حق ندارد از خود حدیث درست کند و هر نافرمانی را که می‌خواهد انجام دهد و بعد بگوید برای امام حسین(ع) گریه می‌کنیم و آمرزیده می‌شویم. دین‌داری این نیست خود امام حسین(ع) برای حفظ همین دین شهید شده است و حضرت زینب(س) اسیر شده‌اند. این طور نیست که هر کاری می‌خواهید بکنید و بعد با یک قطره اشک با امام حسین(ع) همه چیز بخشیده شود!. اینگونه نیست و خداوند نار را آماده کرده است.



این استاد اخلاق در ادامه گفت: این انسان خیلی بزرگ است که خداوند در قرآن به جان انسان قسم می‌خورد. در سوره مبارکه شمس 11 بار خداوند قسم یاد کرده است و می‌فرماید «والشمس و ضحها والقمر اذا تلها والنهار اذا جلها والیل اذا یغشها والسماء و ما بنها والارض و ما طحها و نفس و ما سوئها فالهمها فجورها و تقوئها». خداوند در این سوره مرتب قسم می‌خورد تا جایی که به جان انسان نیز قسم یاد می‌کند. هم انسان و هم خدای انسان خیلی بزرگ است.



وی اظهار کرد: خداوند متعال می‌فرماید به انسان هم شهوت و هم عقل داده‌ام که هم می‌تواند متقی باشد و هم می‌تواند فاسق باشد. بذر هر دو را خدا در انسان افشانده است اما بعد از این یازده قسم می‌فرماید رستگار آن انسانی است که خود را از آلودگی پاک کند، گوش، چشم، غذا، جوارح و همه چیزش پاک باشد و پاک به سوی خدا حرکت کند و این انسان می‌تواند خود را به قرب خدا نیز برساند و یا می‌تواند خود را به عمق جهنم برساند و در این زمینه انتخاب با خود اوست.



ضیاء‌آبادی در ادامه تصریح کرد: در هر زمانی انسان‌های متقی و پاک وجود دارند، افرادی که واقعاً پاک زندگی می‌کنند اما ما چون اکثراً با ناپاکان برخورد می‌کنیم فکر می‌کنیم همه ناپاک هستند. نباید با ناپاک‌ها هم‌نشین شد، نباید خود را هم‌رنگ محیط کنیم، بلکه باید محیط راه هم‌رنگ دین کنیم.



وی در ادامه به حاضران در جلسه توصیه کرد: مراقب باشید با مردمی که قلباً غافل از یاد خدا هستند، معاشرت نکنید، آدمی که قلبش از خدا بی‌خبر است و پی هوای نفس رفته است، این زندگی‌اش تجاوزگرانه است، همه‌اش اسراف است، ای جوانان مسلمان مراقب باشید دنبال چنین کسانی نروید. در زندگی ما ناپاکی فراوان است و هنر آن است که خود را در هر زمان پاک نگه‌داریم.



این استاد اخلاق در ادامه بیان کرد: همسر فرعون در محیطی فاسد توانست خود را پاک نگه‌ دارد. انسان اگر لجوج نباشد با یک جرقه عوض می‌شود و به سمت خدا می‌آید اما ابوجهل‌ها و امثال آن‌ها باور کردند که حق چیست ولی لجاجت کردند و زیر بار حق نرفتند. اگر عقل داریم، هوای نفس هم داریم این عقل باید بالای سر و هوا و هوس باید زیر پا باشند که اگر عقل زیر پا و هوا روی سر باشد، بدانید دیگر جهنمی هستید.



ضیاءآبادی در بخش پایانی سخنان خود به جریان ایمان آوردن ساحران فرعون اشاره کرد که ساحرانی که یک عمر با فرعون و باطل بودند، با دیدن حق در مقابل موسی(ع) سجده کردند.

captcha