به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) به نقل از اداره کل اطلاعات و مطبوعات وزارت امور خارجه، متن کامل یادداشت محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران بدین شرح است:
«به نام آنکه هستی نام از او یافت- فلک گردش، زمین آرام از او یافت»
شاید آنچه بیش از هر عامل دیگری بهرهگیری از دیپلماسی را برای کشورها و به خصوص جمهوری اسلامی ایران ضروری میسازد، شرایط و ویژگیهای دوران گذار در مناسبات جهانی است.
با خاتمه نظام دوقطبی، نظام بینالمللی جدید هنوز به نقطه کانونی مشخصی نرسیده و نظم نوینی نهادینه نشده است. دوران گذار به دلیل پیچیدگی و ابهام ذاتی از حساسترین، مخاطرهآمیزترین و سرنوشتسازترین مقاطع تاریخ به حساب میآید.
در گذشته، چنین دورانهایی اغلب با جنگها و رقابتهای نظامی قهرآمیز همراه بود، ولی در دوره کنونی، به دلیل تغییرات محیط جهانی و تحول ماهیت قدرت و همچنین تنوع بازیگران، رقابتها بیشتر اشکال غیرنظامی به خود گرفته؛ گرچه از شدت و اهمیت حیاتی آن کاسته نشده است.
گذار از تمرکز بر قدرت نظامی سنتی به سایر ابعاد نوظهور قدرت، اصالت یافتن مشخصههای فرهنگی، معنایی، هنجاری، گفتمانی و نامتقارن و اشاعه معانی غیرنظامی قدرت مانند قدرت اقتصادی، قدرت تکنولوژیک، قدرت بازیگری و قدرت اجماعسازی از نمادهای این تحول بوده است.
ظهور بازیگران غیردولتی - از سازمانها گرفته تا حتی افراد - و نقشآفرینی آنها در کنار دولتها یکی دیگر از همین ویژگیها است. ماهیت جهانی فرایندهای گوناگون به دوران انزواجویی داوطلبانه در روابط بینالملل پایان داده و غیبت در عرصههای منطقهای و بینالمللی نه یک امتیاز که نوعی نقطه ضعف و کاستی محسوب میشود.
در این اوضاع و احوال، رویکرد چندجانبهگرایی و «همکاری و رقابت» جای «تقابل یا همکاری بی قید و شرط» را گرفته و بازی با حاصل جمع صفر جایگاه خود را در مناسبات نوین جهانی از دست داده است و اصرار بر اینگونه کنشگری تنها به ضرر و خسارت همگانی منتهی شده و خواهد شد.
در شرایط حاضر، همه کنشگران جهانی صرف نظر از میزان قدرت خود، در پی شکلدهی به «وضع مطلوب» هستند و در مسیری از رقابت هنجاری، ارزشی و فرهنگی حرکت میکنند. بنابراین، قدرتهای بزرگ، متوسط و حتی کوچک، با داشتن ارزیابی صحیح از شرایط انتقالی و برنامهریزی هوشمندانه برای استفاده از این شرایط میتوانند جایگاه جهانی خود را ارتقا داده و قدرت و نفوذ خود را نهادینه و تثبیت کنند.
در مقابل، آن دسته از کشورها که ارزیابی درستی از شرایط انتقالی و توانمندیها و آسیبپذیریهای خود ندارند، موقعیت و نفوذ خود را از دست داده و به حاشیه رانده میشوند.
در این دوران انتقالی، ایران برخودباوری برخاسته از انقلاب اسلامی خود یکی از منابع و موضوعات اصلی در شکل دادن به نظام آینده جهانی است؛ لذا در صورت ارزیابی دقیق و ایفای نقش حساب شده، میتواند قدرت خود را نهادینه و اثرگذار کند.
با توجه به این واقعیت که منابع غیرنظامی قدرت و به ویژه قدرت اقناعی و گفتمانهای تاثیرگذار در شکلگیری ساختار آتی روابط بینالملل نقش برجستهای دارند، می توان دریافت که جمهوری اسلامی ایران میتواند نقش برجستهای در مناسبات در حال تکوین جهانی ایفا کند.
در واقع، سابقه غنی فرهنگی و تمدنی و عمق و گستره خاستگاه فرهنگی ایران در کنار استقلال و اعتماد به نفس ناشی از گفتمان اصیل انقلاب اسلامی توان عملی برای نقشآفرینی جهانی در حوزه نظام معنایی را برای ایران فراهم کرده است.
تحقق چنین اهدافی بدون دیپلماسی کارآمد، خلاق و مبتکر و استفاده بهینه، منسجم و هدفمند از اشکال مختلف آن امکانپذیر نخواهد بود. جهانی شدن ارتباطات و احساسات و دسترسی همگانی به ابزارهای جهانی انتقال دیدگاهها و نظرات، دیپلماسی را آنچنان گسترده کرده است که هرکسی با داشتن یک وسیله ارتباطی کوچک همچون رایانههای دستی و حتی تلفن همراه میتواند در حوزه دیپلماسی وارد شود. شبکههای اجتماعی به خوبی این تحول بنیادین را نشان دادهاند.
در چنین فضای متحول، پرآشوب، پرمخاطره و پرفرصتی جمهوری اسلامی ایران که ادعای پیشگامی در عرصه دیپلماسی را داشته و فرستادگان مناطق مختلف در بیش از دو هزار سال قبل با امنیت کامل در مرزهای آن رفت و آمد میکردند، می تواند یک بار دیگر قدرت دیپلماتیک خود را به رخ جهانیان بکشاند؛ قدرتی که به فرموده رهبر معظم انقلاب باید متکی بر اقتدار درونی باشد.