نام مرحوم سید علینقی فیضالاسلام را که میشنویم، بیاختیار به یاد نهجالبلاغه میافتیم که سالها با ترجمه این عالم دینی خواندهایم. عالمی که برای ترجمه و چاپ این کتاب ارزشمند، از همه داشتههای دنیوی خود گذشت.
سید علینقی فیضالاسلام از عالمان و نویسندگان بنام قرن اخیر است. وی در دورانی که با وجود اختناق پهلوی کمتر کسی جرئت بیان اندیشههای دینی را داشت، به ترجمه سه کتاب ارزشمند اسلام و مذهب تشیع ـ یعنی قرآن، نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه ـ پرداخت و نام خود را جاودانه کرد.
این عالم دینی سالها رنج برد تا مردم بتوانند سخنان امیرالمؤمنین(ع) را به زبانی ساده و «همهفهم) درک کنند.
زندگانی سراسر افتخار این عالم بزرگوار با قرآن و اهل بیت(ع) گره خورده بود و تا آخرین لحظات عمر، قلمش در خدمت روشنگری مسلمانان و بیان حقایق دین اسلام بود.
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) به مناسبت 24 اردیبهشت، سالروز رحلت آن عالم جلیلالقدر،گفتوگویی با سیدمحمدرضا فیضالاسلام، فرزند آن مرحوم، انجام داده است که مشروح آن را در ذیل میخوانید.
درباره تحصیلات پدر و خلاصهای از زندگانی ایشان برایمان بگوئید؟
ایشان در سال 1283 در سده متولد شدند. مقدمات علوم دینی را از سن 5 سالگی برادر بزگتر خود مرحوم آقا «سیدغیاثالدین» فراگرفتند. با توجه به علاقهای که به مسائل دینی داشتند، به سن نوجوانی که رسیدند، برای ادامه تحصیل و فرا گرفتن علوم دینی، بار سفر بسته و عازم مشهد شدند.
بعد از 5 سال تحصیل در حوزه علمیه این شهر، نجف اشرف را برای ادامه تحصیل برگزیدند و نزد استادانی همچون آیتالله آقا سیدابوالحسن اصفهانی، آقا ضیاءالدین عراقی، شیخ محمد کاظم شیرازی، شیخ علی اکبر نهاوندی و شیخ عباس قمی دروس دینی و فقهی را آموختند.
در طول مدت تحصیل در نجف، آثار نبوغ علمی در ایشان بیشتر مشهود میشد. ایشان در حدود سی سالگی از مراجع بزرگ آن زمان اجازه اجتهاد گرفت؛ همچنین از محدثان بزرگ آن زمان (شیخ علی اکبر نهاوندی و شیخ عباس قمی) اجازه نقل حدیث و روایت داشتندکه حکایتگر دانش بالای آن عالم بود.
ترجمه تفسیری قرآن را چگونه نگاشتند؟
مرحوم فیض الاسلام در نظر داشت که تفسیر جامع و کاملی از قرآن مجید، شامل چکیده ای از همه تفاسیر و احادیث که درباره هر موضوع وجود دارد، تدوین کند. این ترجمه تفسیری 6 سال به طول انجامید و در نهایت در سه مجلد تدوین شد. ایشان در نوشتن این تفسیر از 11 تفسیر معتبر شیعه و سنی کمک گرفتند. ترجمه قرآن را خود انجام داد ولی تفسیرها را با بهرهگیری از این منابع نوشتند.
مهمترین ویژگیای که ایشان در ترجمه قرآن کریم مدنظر داشت، سادگی و روان بودن متن بود؛ به طوری که همگان از آن بهرهمند شوند.
درباره ترجمه نهجالبلاغه بگویید، چه زمانی آغاز کردند و روند چاپ و نشر آن چگونه بود؟
مرحوم فیضالاسلام ترجمه نهجالبلاغه را از سال 1318 شروع کردند و 6 سال با تمام وجود به این کار مشغول بودند. شیوه ایشان در نوشتن ترجمه، نوشتن معنای لغت و دخالت ندادن توضیحات خود در متن بود؛ به گونهای که آنچه که مورد نظر امیرالمؤنین در نهج البلاغه بود را خارج از پارانتز نگاشتند و نظرات و شرحهای خود را داخل پارانتز آوردند.
ایشان بهجد مخالف دخالت دادن نظرات شخصی در ترجمه متون بود و آن را خیانت میدانست. مرحوم پدر نهج البلاغه را اولینبار به فارسی ساده و روان ترجمه کردند. مقام معظم رهبری درباره ایشان فرمودند: «اولین کسی بودند که نهج البلاغه را همهفهم کردند».
مرحوم پدر برای ترجمه نهجالبلاغه خیلی زحمت کشیدند. وقتی آماده شد، با توجه به مشکلاتی که عرصه چاپ در آن دوران وجود داشت و ایشان نیز از مال دنیا بهرهای نداشتند، با مشکلاتی دست به گریبان شدند.
در آن زمان از آنجا که هزینه چاپ را نداشتند، به صورت قبضهای پیشفروش(به قیمت 5تومان)، اقدام به فروش آن کرد. وقتی به جلد پنجم و ششم رسید، دیگر کسی پیش خرید نکرد و مشکلات چاپ این کتاب بیشتر شد. ایشان در آن برهه مجبور شد خانه خود را فروخته و خانه کوچکتری را اختیار کند تا بتواند هزینههای چاپ کتابش را تأمین کند. اما باز هم از لحاظ تأمین هزینههای چاپ به مشکل برخورد و مجبور شد آن خانه را نیز فروخته و خانهای را اجاره کند که برق و آب نداشت.
انگیزه ایشان از ترجمه این کتاب ارزشمند چه بود؟
انگیزه ایشان در اعلامیهای تحت عنوان «چاره نگرانی امروزه مردم دنیا» کاملاً تشریح شده است. ایشان مینویسند که چه کسانی و به چه دلیلی باید این کتاب را بخوانند؛ ایشان آوردهاند که وکیل، وزیر، قاضی، حاکم، دهقان، طبیب و هرکسی در هر صنفی باید این کتاب را کامل بخوانند چرا که دستورالعملها و الگوهای رفتاری همه آحاد مردم در این کتاب ارزشمند تدوین شده است. ایشان انگیزه خود از ترجمه نهجالبلاغه را روشنگری مردم عنوان کرد. در واقع این بیانیه، منشور بازگشت به نهج البلاغه در روزهای سیاه سلطه پهلوی و خفقان بود.
آماری از چاپ نهجالبلاغه دارید؟
سالهای منتهی به وقوع انقلاب چاپ این کتاب بسیار افزایش یافت و تقاضاها روز به روز بالا رفت. در سه سال منتهی به انقلاب تا سال 60 به اندازه 30 سال پیشتر از آن، نهجالبلاغه به فروش رفت. تا کنون 2 میلیون 500 هزار دوره از این نهجالبلاغه به فروش رسیده است. این کتاب بعد از قرآن و مفاتیحالجنان، بیشترین آمار فروش را به خود اختصاص داده است.
چه شد که به فکر ترجمه صحیفه سجادیه افتادند؟
مرحوم فیضالاسلام در سالهایی که مشغول ترجمه و تفسیر قرآن عظیم بودند، روزی به مغازه مرحوم الهی قمشهای رفته بودند. ایشان ترجمهای از صحیفه سجادیه را که همان ایام توسط شخصی انجام شده بود، به پدر هدیه داد و ایشان مشغول مطالعه این کتاب شد. در حین مطالعه این ترجمه، هر کجا اشکال و خطایی میدیدند، در حاشیه کتاب یادداشتهایی را مینوشتند و در نهایت حواشی ایشان بیشتر از متن شده بود! این موضوع را به اطلاع مترجم صحیفه رساندند و آن شخص ظاهرا به مرحوم پدر گفته بود: «اگر تو بهتر میتوانی، بنویس!»
ایشان بعد از بازگشت به منزل، کار ترجمه و تفسیر قرآن عظیم را کنار گذاشت و نوشتن ترجمه صحیفه سجادیه را آغاز کرد و یک سال تمام وقت خود را مصروف این کار کرد. بعد از پایان ترجمه برای چاپ آن پول نداشت و بالاخره با کمک یکی از خیرین، کتاب را به چاپ رساند.
ایشان دقت و وسواس بسیاری در چاپ و نشر آثارشان داشتند؛ اساساً سه ویژگی ممتاز نهجالبلاغه و صحیفه ایشان، ترجمه خوب، خط خوب و چاپ خوب ـ در آن دوران که صنعت چاپ با مشکلاتی مواجه بود ـ است.
ماجرای جالب کتاب «خاتون دوسرا» را برایمان تعریف کنید.
یکی دیگر از اقدامات این فاضل، نوشتن کتاب «خاتون دو سرا» در وصف حضرت زینب(س) بود. ماجرای نوشتن این کتاب نیز بسیار شنیدنی است. ایشان به بیماری صعبالعلاجی دچار شدند و متخصصان عمل جراحی فوری را برای ایشان تجویز کردند و به پیشنهاد و اصرار یکی از دوستانشان، تصمیم به اعزام به انگلیس برای درمان شدند اما در آخرین لحظه، درخواست کردند به همراه خانواده به عراق سفر کنند و معتقد بودند که طبیبشان آنجاست.
6 ماه در کربلا و نجف ماندیم. در آنجا نذر کردند که اگر شفا یافتند، داستان زندگانی حضرت زینب(س) را به رشته تحریر درآورند.
مرحوم فیضالاسلام این موضوع را در مقدمه کتاب این گونه آوردهاند: «بیش از دوازده سال پیش به درد شکم گرفتار شدم و معالجه اطبا سودی نبخشید، برای استشفا به اتفاق و همراهی اهل بیت و خانواده به کربلای معلا مشرف شدیم، در آن جا هم سخت مبتلا گشتم. روزی دوستی از زائرین، در نجف اشرف، من و گروهی را به منزلش دعوت نموده با این که رنجور بوده، رفتم، در بین گفتوگوهای گوناگون، یکی از علما که در آن مجلس بود، فرمود: پدرم میگفت هرگاه حاجت و خواستهای داری، خدای تعالی را سه بار به نام علیا حضرت زینب کبری ـ علیها السلام ـ بخوان، بیشک و دو دلی خدای عزوجل خواستهات را روا میسازد، از این رو من هم چنین کرده شفا و بهبودی بیماریم را از خدای تعالی خواستم، و علاوه بر آن، نذر نموده و با پروردگارم عهد و پیمان بستم که اگر از این بیماری بهبودی یافتم، کتابی در احوال سیده معظمه ـ علیهما السلام ـ بنویسم و از بسیاری اشغال و کارها و نوشتن و چاپ و نشر کتاب ترجمه و خلاصه تفسیر قرآن عظیم، به نذر خود وفا ننمودم؛ تا این که چند روز پیش یکی از دخترانم (وفقها الله تعالی) مرا آگاه ساخت که به نذرم وفاء ننمودهام، من هم از خدای عزاسمه توفیق و کمک خواسته و به نوشتن آن شروع نمودم و آن را کتاب «خاتون دو سرا» (سیدتنا المعصومه، زینب الکبری، ارواحنا لتراب اقدامها الفداء) نامیدم.
ایشان فعالیت سیاسی هم داشتند؟
مرحوم پدر همزمان با ترجمه و تألیف، کارهای بسیار زیادی در روشنگری مردم انجام میدادند. بسیار فعال بودند و مبارزات سیاسی علیه طاغوت را نیز در دستور کارشان قرار داشت. ایشان با نواب صفوی ارتباط تنگاتگی داشتند، چندین بار نواب صفوی را در خانه مخفی کرده و مانع از دستگیری وی شده بودند. برنامهریزیهای بسیاری را با نواب صفوی برای مبارزه علیه رژیم پهلوی صورت دادند و چندبار به زندان افتادند.
ایشان برای سرنگونی شاه فعالیت گستردهای داشتند و جلسات مخفی برگزار میکردند. بعد از قضایای مدرسه فضیه قم، زمینی را جهت ساخت مدرسه فیضیه اختصاص داده و با تابلوئی بر روی آن، نام مدرسه فضیه تهران را حک کرد. معتقد بود این مدرسه کمک شایاتی برای بیدار کردن مردم خواهد داشت. در دهه محرم روضهخوانی و سخنرانی باشکوهی انجام میداد و معمولا جلسات مملو از جمعیت میشد.
در پایان اگر سخنی دارید، بفرمائید.
زندگی بزرگان سرشار از درس و عبرت است، از شما ممنونم که به تعظیم شعائر الهی میپردازید و بزرگان و خادمان دین رامعرفی میکنید.
کلیپهای زیر، بخشی از مستند پخش شده در سیمای جمهوری اسلامی، درباره مرحوم فیضالاسلام، است.