حجتالاسلام والمسلمین حسین شفیعی، مدیرگروه تفسیر ترتیبی پژوهشگاه علوم وحیانی معارج، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، به آسیبشناسی وضعیت پژوهشهای قرآنی در کشور پرداخت و در پاسخ به پرسشی درباره پیشینه پژوهشهای قرآنی در کشور اظهار کرد: پژوهش، به نحو گسترده و گروهی در موضوعات مختلف قرآنی، دارای پیشینهای طولانی نیست و عمدتا به بعد از انقلاب اسلامی برمیگردد.
ضرورت بررسی تهدیدات پژوهشهای قرآنی
وی ادامه داد: پیش از انقلاب، پژوهشها هرچند عمیق اما بیشتر فردی و شخصی بودند و به ندرت پیدا میشد که گروهی، به پژوهش و آن هم پژوهشهای قرآنی بپردازند ولی به برکت زحمات امام راحل و خونهای شهدا، این پژوهشها گسترده شد و رنگ و لعاب خاصی به خود گرفت و موسسات پژوهشی فراوانی زیر نظر برخی مراجع تقلید و محققان حوزوی و دانشگاهی شکل گرفت، افرادی جذب این موسسات شدند و با یک سازوکار مشخص و ظرفیتهای محدود یا غیرمحدود مشغول کنکاش در موضوعات مختلف از جمله مباحث قرآنی شدند.
وی افزود: این تحقیقات و پژوهشها بسیاری از گرههای کور و شبهات علمی را گشودند، بر گسترش علم افزوده و برخی نیروهای راکد را فعال کرده است که جای سپاس دارد اما باید آسیبها را بررسی کرد و درصدد برطرف کردن ضعف و نقصان این پژوهشها برآمد تا ثمردهی آنها بیشتر باشد چون توقعات، بیش از این است.
شفیعی تاکید کرد: بدیهی است که امروزه ظرفیتهای مناسبی برای تعمیق مباحث قرآنی وجود دارد، نیروهای شایستهای در این مسیر قرار گرفتهاند و قلمها و بیانات زیبایی به کار گرفته شده اما توقع و نیاز جامعه بیش از این است. ما به فضل خدا در موقعیتی قرار گرفتهایم که دنیا تشنه سخنان ماست که البته سخنان ما برگرفته از قرآن و مکتب اهل بیت(ع) است. ما باید آسیبهایی که این پژوهشها را تهدید یا تضعیف میکند را بررسی کنیم.
پژوهشهای قرآنی براساس نیاز جامعه شکل نمیگیرند
وی در پاسخ به پرسشی درباره مهمترین آسیبهایی که پژوهشهای قرآنی با آن مواجه است اظهار کرد: به نظر بنده چند مورد وجود دارند که برای پژوهشهای قرآنی، آسیب محسوب میشوند که نکته اول، این است در گذشته، امثال شهید مطهری قلم برداشته و با قلم و بیان سعی کردند قرآن را به متن جامعه آورده و از عترت دفاع کنند، شهید مطهری در درجه اول، نیازسنجی میکردند و بعد از تشخیص نیازهای جامعه به پژوهش میپرداختند. ایشان در برخی موارد فرمودهاند که من هیچ کتابی ننوشتهام جز اینکه احساس کردهام جامعه به این مسئله نیاز دارد.
وی افزود: ایشان وقتی احساس میکردند که باید موضوعی مورد بررسی قرار گیرد دست به قلم شده و به تحقیق و پژوهش اقدام میکردند و این امر باعث اقبال فراوان مردم و به ویژه نسل جوان به آثار ایشان و در نتیجه اقبال به قرآن شد. الان که همه مسلمانان، به ویژه نسل جوان اقبال فراوانی به قرآن دارند ما باید بررسی کنیم جامعه به چه چیزی نیاز دارد و براساس این نیازها دست به اقدامات پژوهشی بزنیم و ببینیم کدام شبهه، بیشتر برای مردم سوال ایجاد کرده است و بیشتر به آن بپردازیم.
مدیرگروه تفسیر ترتیبی پژوهشگاه علوم وحیانی معارج تاکید کرد: متاسفانه یکی از کارهایی که پژوهشکدهها و موسسات قرآنی، کمتر به آن توجه دارند این است که گاهی نیاز سنجی نمیکنند و برخی از این پژوهشکدهها به هر جهت مشغول بررسی برخی موضوعات قرآنی هستند بدون توجه به اینکه این موضوع مورد نیاز جامعه هست یا نیست؟
وجود موازیکاری در پژوهشهای قرآنی
شفیعی آسیب دوم را موازی کاری در پژوهشهای قرآنی دانست و اظهار کرد: پژوهشهای قرآنی در کشور، به صورت متمرکز انجام نمیشوند و موازیکاری آنها زیاد است. اینها از یک آبشخور واحد، تغذیه علمی و اطلاعاتی نمیشوند. هزینههایی صرف میشود و نیروهایی به کار گرفته میشوند اما بهرههای علمی آنان ضعیف است و لازم است در رفع این نقیصه بکوشیم.
بیتوجهی مراکز پژوهشی قرآنی به پاسخگویی به شبهات
وی افزود: آسیب سوم، این است که درست است که برخی مراکز، عهدهدار شبههشناسی شدهاند اما شبههشناسی به این مقدار کافی نیست. شبهه به همانند یک ویروس بر حَسَب ظاهر، ناگوار است اما خود شبهه، نعمتی است که میتواند تب پژوهشگر را بالا ببرد و نیروهای دفاعی وی را تحریک کرده و سیستم وی را برای رفع و نابودی آن شبهه برانگیزاند و باعث توسعه علم شود. ذهن پژوهشگر باید به قدری نقاد باشد که سوال تولید کند و بعد درپی پاسخ آن بربیاید تا تولید دانش صورت گیرد. یکی از آسیبها، این است که مراکز علمی و پژوهشس قرآنی، کمتر به این امر توجه داشته و به راحتی از کنار یک شبهه رد میشوند. مراکز پژوهشی باید به دنبال شبهه باشند و از قرآن برای برطرف کردن آن کمک بگیرند.
مراکز پژوهشی قرآنی دارای تفکر انتشاراتی هستند
وی ادامه داد: آسیب چهارم پژوهشهای قرآنی، این است که بسیاری از مراکز پژوهشی قرآنی، انتشاراتی فکر میکنند. برخی از این مراکز، گاهی برای کسب درآمد به دنبال انتشار کتاب هستند که بسیاری از آنها گاهی پاسخگوی نیاز خواننده نیست یا اینکه بسیاری از این کتابها با رنگ و لعاب بسیار زیبا منتشر میشود اما دارای محتوای علمی نیستند و این نوعی تدلیس است.
پژوهشهای قرآنی، حرف تازهای برای گفتن ندارند
شفیعی تاکید کرد: آسیب پنجم، نکتهای است که حضرت آیتالله جوادیآملی میفرمودند: مفسر کسی است که پاسخ نیازهای فرهنگی و شبهات روز را بتواند مجتهدانه از قرآن استنباط کند. مفسر کسی نیست که با مراجعه به تفاسیر بخواهد یک شمه کلی از آیه ارائه دهد. گاهی پژوهشهای قرآنی از این سنخ یعنی صرفا تتبع و جمعآوری است و کمتر حرف نو در آن یافت میشود؛ در حالیکه پژوهشهای قرآنی باید حرفی نو برای گفتن داشته باشند.
وی افزود: آیا بعد از تفسیر المیزان مرحوم علامه طباطبایی که هنوز هم بعد از دهها سال پاسخگوی بسیاری از شبهات روز است جامعه شیعه چه تفسیری توانستهاند به جهان عرضه کنند که بالاتر از المیزان باشد؟ البته باید قدرشناسی کرد که تفسیر تسنیم که حاصل سه دهه تلاش علمی حضرت آیتالله جوادیآملی است توانسته است در مراکز علمی و بینالمللی جایی برای خود باز کند که امیدواریم به سرانجام برسد. اما غیر از تفسیر تسنیم، جهان تشیع، چه کاری را انجام داده است که بتواند به جهان علمی ارائه دهد.
بیتوجهی به جهانشمول بودن قرآن در پژوهشهای قرآنی
مدیرگروه تفسیر ترتیبی پژوهشگاه علوم وحیانی معارج اظهار کرد: آسیب دیگر، این است که توجه چندانی به جهانشمول بودن قرآن صورت نمیگیرد. باید توجه داشته باشیم که قرآن، جهانشمول است و پژوهشهای قرآنی هم باید جهانشمول باشد. ما باید محصولات خود را به زبان روز ارائه دهیم؛ البته اعتقاد یک عده این است که باید کاری کنیم که جهان تشنه فرهنگ ما شود و برای یادگیری فرهنگ ما زبان ما را یاد بگیرد. این طرح مناسبی است اما در دراز مدت جواب میدهد.
فرهنگ قرآن را به دنیا منتقل کنیم
شفیعی در پاسخ به پرسشی درباره راهکارهای حل مشکلات کنونی پژوهشهای قرآنی اظهار کرد: اولین کاری که ما باید انجام دهیم این است که باید فرهنگ قرآن را به دنیا منتقل کنیم تا دنیا تشنه فرهنگ قرآن شود. به نظر بنده برخی از علوم، متورم شده و بیش از اندازه به آن پرداخته میشود و حتی در حوزههای علمیه که اینهمه وقت برای آنها ارزشمند است برخی از علوم همانند علم اصول، متورم شده است. برخی از علما و بزرگان خوشفکر همانند شهید صدر(ره) در صدد پالایش علم اصول برآمدند و کتابهایی را نوشتند؛ مثلا شهید صدر، کتاب حلقات را تدوین کردند.
حوزههای علمیه توجه کافی به قرآن ندارند
وی ادامه داد: حوزههای علمیه که اینقدر ظرفیت دارند که وقتی یک حدیث کوچک را به آنان تحویل میدهی میتوانند یک فصل کاملی در مورد آن، حرف داشته باشند و موضوعات مختلف را از آن استخراج کنند چرا نباید آیات شریفه قرآن در آن عرضه شود که از تک تک این آیات این همه علم استخراج کند؟ این جای تاسف دارد که برخی از مسائل در حوزه علمیه قم و حوزههای دیگر به آن پرداخته میشود اما به قرآن به اندازه کافی توجه نمیشود. البته جای شکر آن باقی است که اخیرا اعلام شد 320 کلاس تفسیری در حوزه وجود دارد ولی این مقدار از لحاظ کمی و کیفی ممکن است نواقصی داشته باشد.
وی افزود: اولا باید ببینیم این کلاسها چه خروجیهایی دارند و آیا کار موازی دارند یا نه؟ برای اینها برنامهریزی شده است که بر روی چه موضوعاتی کار کنند یا خیر؟ به نظر بنده اگر مراکز پژوهشی قرآنی، اطلاعرسانی دقیق داشته باشند و کارهایی که در دست اقدام دارند، برای پرهیز از موازیکاری و هدر رفتن نیروها و هزینهها، با ثبت به نام خودشان به دیگران ارائه دهند و با یک مهندسی فرهنگی جامع برای اینکه قرآن را به متن جامعه بیاوریم قرآن را از مهجوریت نجات دهند؛ تا حدودی دین خود را به قرآن ادا کردهاند.
علت مهجوریت قرآن از منظر آیتالله جوادیآملی
وی در پاسخ به پرسشی درباره مواردی که در حوزههای علمیه مورد تدریس و پژوهش قرار میگیرند اظهار کرد: الان بیشترین مباحث و دروس حوزوی، صَرف فقه و اصول میشود. این خوب است و مورد نیاز هم هست اما اینکه تمام حوزه فقط مشغول فقه و اصول شود اما قرآن مهجور شوند درست نیست. حضرت آیتاللهجوادی آملی همیشه میفرمایند: علت مهجوریت قرآن در جامعه، این است که قرآن در حوزه علمیه مهجور است. الان قرآن محور اصلی تحقیقات حوزههای علمیه نیست و آن ژرفنگری که حوزویان در فقه و اصول دارند در قرآن ندارند و این جای تاسف دارد.
مرکز تدوین نقشه جامع پژوهشهای قرآنی تاسیس شود
شفیعی بر ضرورت تاسیس مرکزی برای تدوین نقشه جامع پژوهشهای قرآنی تاکید کرد و گفت: اکنون مقام معظم رهبری نقشه جامع علمی کشور را تدوین کرده و عدهای هم بر روی آن کار کردند؛ اگر مرکزی پیدا شود که نقشه جامعی برای پژوهشهای قرآنی ارائه دهد که مثلا ما در طی بیست سال آینده باید بر روی فلان مباحث و موضوعات کار کنیم بسیاری از مشکلات حل خواهند شد.یکی از دستاندرکاران میگفتند اکنون حدود 5 هزار موضوع فقهی داریم که باید بر روی آن کار شود. اگر پژوهشکدهها و موسسات قرآنی بر روی این موضوعات کار کنند و هر موسسهای متکفل چند موضوع شود بهتر از این است که برخی نیروها هدر برود و موازی کاری صورت گیرد. این طرحی است که برای حل مشکلات پژوهشهای قرآنی به نظر بنده میرسد و به نظرم اگر اجرا شود مفید خواهد بود.